۲۰.۷.۸۸

واکنش های متناقض رسانه های ایران درقبال جایزه صلح نوبل باراک اوباما

پس از اعلام برنده شدن جایزه صلح نوبل از سوی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ،صداوسیمای ج.ا.ایران وبرخی از رسانه های نوشتاری در ایران ،که در اکثر مواقع ،بدون منطق ورعایت عدل وانصاف ویکسویه نسبت به تحولات داخلی وخارجی ایران وتعدادی خاص از کشورها می پردازند وبا این رویکرد،یا اساسا اخبار صحیح را منعکس نمی کنند وصرفا اخبار منفی را بازتاب می دهند یا مغرضانه ،هدایت شده وغیر مستند نسبت به انعکاس اخبار تحولات می پردازندو نیات شخصی وآرزوهای خودرا نیز چاشنی اخبار وتحلیلهای خود می کنندوبه احدی هم اجازه استفاده ازکانالهای سیما که با پول ملت شریف ایران اداره می شود نمی دهندوهچون ملک طلق شخصی در ید اختیار خود گرفته وهر آنچه خود می خواهند منتشر ومنعکس می کنند.
البته با توجه به اینکه در دوره فرا صنعتی وعصر انفجار اطلاعات هستیم،مخاطبین وخوانندگان رسانه های تصویری وصوتی ،هرآنچه آنها بازتاب می دهندرا بر نمی تابند ودر بسیاری مواقع تلاش اینگونه رسانه ها نتیجه معکوس می دهد.مضاف براینکه وقتی صدا وسیمای کشور ،شفاف وآزادانه عمل نمی کند دو اتفاق بد رخ می نماید یکی اینکه بی اعتمادی ملی نسبت به آن فزونی می یابد دیگر اینکه از مخاطبین آن بطور قابل توجهی کاسته می شود وآنها میل بیشتری به رسانه های خارجی بویژه رسانه های فارسی زبان بیگانه پیدا می کنندو در این حالت متهم به همکاری با بیگانگان می شوند،وضعیتی که اکنون دچار آن هستیم.رسانه های بیگانه هم طبیعی است که در راستای منافع حامیان وسرمایه گذارانش عمل می کند البته فضا سازی انجام می شود اما برای جلب اعتماد بیشتر دیدگاههای مخاطبان خودرا هم پخش می کند. این در حالی است که صدا وسیمای ج.ا. ایران کلام مخاطبین خود را پخش نمی کند و اخبار مثبت دیگر کشورها را به سمع ونظر بیننده نمی رساند وبیشتر اخبار منفی از آنها منعکس می کند.غافل از اینکه اگر منطقی ،عادلانه وشفاف عمل کند بیشتر به نفعش خواهد بود،چراکه اگر نقد وارائه نظر وپیشنهاد نباشد قطعا جمود حاصل می شود ومجریان هم فکر می کنند علامه دهرند وهر آنچه انجام می دهند یا می گویند صحیح مطلق است.دراین خصوص مطلب فراوان است ،ای کاش رسانه ملی واقعا ملی بود وامکان ابراز نظر از طریق آن برای هرکسی که نقدی ونظری دارد فراهم می شد.در این نوشتار قصد ندارم به کم وکیف رسانه ملی بپردازم ،اگر خداوند عنایت فرماید شاید رسانه ملی بطلبد واز همان جعبه جادوئی توانستم دقایقی حرف دل خودرا بزنم ،اگر نشد در فرصتهای بعدی در صفحات وبلاگم قدری به این موضوع خواهم پرداخت.
در اینجا صرفا قصد دارم به اختصار به موضوع جایزه صلح نوبل 2009باراک اوباما بپردازم.
برنده شدن جایزه صلح نوبل از سوی اوباما ،واکنشهائی را درایران وجهان به دنبال داشت ،به واکنشها ی خارجی نمی پردازم ،به واکنشهای منفی داخلی هم نمی خواستم بپردازم ،دلیلی که سبب شد به آن بپردازم این است که این واکنشها نگارنده را ،یاد زمانی انداخت که سرکار خانم شیرین عبادی ،چند سال پیش ودر دوره ای که دولت خاتمی ،ایران را اداره می کرد،برنده جایزه صلح نوبل شد ،اما بسیاری از مخالفان دولت اصلاحات و مردم سالاری دینی ورسانه های وابسته به آنها وهمینطور صداوسیما، در آن هنگام جایزه صلح نوبل خانم عبادی را موضوع با اهمیتی ندانستند و انتقادات زیادی هم نمودندو چنان وضعیتی پیش آوردند که حتی رئیس جمهور وقت وطرفداران مردم سالاری نتوانستند ،موضع صمیمانه تری نسبت به برنده شدن این حقوق دان ایرانی اتخاذ نمایند .
اکنون که باراک اوباما برنده این جایزه ناقابل! وکم ارزش! یا بی اهمیت! که با سیاسی کاری! هم برنده آن اعلام می شود،شده ،این جایزه ،با اهمیت وبا ارزش جلوه نموده وگوش عالم با اعتراض پرشده که، باراک اوباما شایسته این جایزه نیست ونباید به وی تعلق می گرفت.! به گونه ای که منوچهر متکی، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری مهرکه روزنامه وزین آفتاب یزد درشماره 2749 مورخه19/7/ 88 خود به چاپ رسانده است ،می گوید؛
(تصمیم گیری در این زمینه شتاب زده واهدای این جایزه زودهنگام بود .اگر این جایزه عامل تشویق کننده ای برای نفی سیاست های جنگ طلبانه ویکجانبه گرایانه دولت های پیشین آمریکا ورویکردی مبنی بر صلح عادلانه باشد،مخالفتی با آن نداریم !زمان مناسب برای اهداء چنین جایزه ای را زمان خروج نیروهای نظامی خارجی از عراق وافغانستان وهنگام ایستادن در کنار حقوق ملت مظلوم فلسطین دانست.!
چنین موضعی زمانی بسیار پر تامل وتعجب می شود که به خاطر بیاوریم که اساسا در گذشته در قبال جایزه صلح نوبل اینگونه موضع گیری نشده ،به تعبیر دیگر، اهمیت قابل توجهی به آن داده نشده است .اما اینک ،متکی سخن از عدم مخالفت مشروط با اهداء این جایزه به اوباما می گوید!آنهم بدون توجه باینکه مخالفت یا موافقت ایشان هیچ تاثیری در تصمیم گیری اعطاکنندگان جایزه ندارد.از طرف دیگر،واقعا انصاف است که برای یک فقره جایزه صلح نوبل که در گذشته نیز به برخی از شخصیتهای سیاسی اعطا شده ،این همه شرایط سخت قرار داده شود؟ اگر واقعا اوباما بتواند آن همه مشکلاتی را که متکی به آنها اشاره نموده ، مرتفع نماید به ظن نگارنده تا سال 3009 ،هرسال جایزه صلح نوبل را به باراک اوباما ووراث او باید بدهند.
ضمن اینکه باراک اوباما هم در مصاحبه ای که با خبرنگاران در کاخ سفید انجام داددر قبال برنده شدن جایزه صلح نوبل 2009مطالبی مطرح کرد که در آن ،ادعاهای بزرگ وآرمانی مشاهده نمی شود،اوباما با تواضع وفروتنی زاید الوصفی - حتی اگر سیاسی کاری هم کرده باشد(الله اعلم) ،با توجه باینکه اسلاف وی اینگونه فروتنی نکرده اند قابل توجه است- ضمن اینکه پاسخ معترضان به اعطاءاین جایزه به وی را دراین مصاحبه داده است،ادعائی هم مبنی بر حل مشکلاتی که متکی می گوید نکرده است .
چند جمله ای از سخنان اوباما را که در این مصاحبه
عنوان کرده است را جهت مزید استحضار خوانندگان محترم این وبلاگ ذیلا درج می نمایم؛

1-کارم تازه آغاز شده واین جایزه را به عنوان درخواستی برای اقدامات عملی بیشتر قلمداد می کنم.
2-یک فرد و یا یک ملت به تنهایی نمی تواندبا چالشهائی که دنیای امروز با آنها روبروست،مقابله کند
3- با اعلام شگفت زدگی از برنده شدن این جایزه ،فروتنانه مفتخرم.گمان نمی کنم شایستگی دریافت این جایزه را داشته باشم.
4- برخی از اهدافم،همچون خلع سلاح اتمی در جهان آنقدر دشوار است که احتمالا در زمان حیات من محقق نخواهدشد .
5- این جایزه از همه انسانها وملت ها می خواهدبا چالش های مشترک خود در قرن 21مبارزه کند.
6- این پاداش تنها برای تلاش های دولت من نیست، بلکه پاداشی است برای تلاش های شجاعانه مردم همه دنیا.برای همین باید با همه کسانی که برای دستیابی به عدالت و شان انسانی تلاش می کنند تقسیم شود.با زن جوانی که با وجود خطر کتک خوردن یا کشته شدن ،باآرامش برای دستیابی به حق خود راهپیمایی می کند؛با رهبری که چون حاضر نیست از تعهد خود به دموکراسی دست بردارد در خانه اش زندانی شده است،با همه زنان ومردانی که در سراسر جهان ،امنیت ،آزادی وحتی گاهی زندگی خودرا فدای صلح می کنندو...(آفتاب یزد 19/7/88ص3)
به امید روزی که رسانه های آزاد با احترام به همه انسانها وبراساس عدالت ،صداقت ،جسارت ،بی غرض وبراساس منافع ملی وپرهیز از قدرت طلبی وانحصار گری فرصتی برای ارائه انتقادات ودیدگاهها و رهیافتها برای همه ایرانیان فراهم نمایند
به امید روزی که رسانه ملی ،رخصت طرح ارزیابی های منفی ومثبت را، توامان برای ملت ایران فراهم نماید .اعم ازاینکه درمورد ایران باشد یا هرجای دیگر دنیا .
هنر آن است که فرصت برا ی همه دیدگاهها فراهم شود ،اما آخرالامر آنچه را که صدا وسیما ،خود می گوید همان از سوی مردم پذیرفته شود.ما بخیل نیستیم.
درود بر ارواح طیبیه شهداءگرانقدر.19/7/88

۱۹.۷.۸۸

تاملی بر برخی سخنان اخیرمنوچهر متکی در برنامه ویژه خبری شبکه دو سیما

متکی توضیح نداد که منظورش از در خشندگی ایران در 64مین نشست مجمع عمومی چیست؟
اصولا در نشستهای بین المللی ، استقبال حاضران بویژه سرا ن کشورهای شرکت کننده با حضور خود در سخنرانی ،تاثیر گذاری بر تصمیمات نشست ، ملاقاتها ومذاکرات با سران ووزرای خارجه کشورها در حاشیه نشست و...به عنوان معیارهای سنجش در خشندگی یک کشور محسوب می شود .در این اجلاس هیچ کدام از موارد مذکور اتفاق نیفتاد.
شاید این ادبیات جدید است که متکی وارد اصطلاحات بین المللی نموده است که اگر عکس موارد فوق رخ دهد در خشندگی است!در این صورت یک ابتکار عمل است که تنها از دست پرتوان دیپلماتهای ایرانی بر می آیدواز آنجائیکه دیگر کشورها همواره از مدیریت ایرانی می آموزند شاید این شیوه را بیاموزند وبکاربندند!
متکی توضیح نداد که در این 12 روزی که در نیویورک بود ودلی هم ازعزا درآورد واز واشنگتن هم دیدار کرد که حرف وحدیثهای زیادی را بدنبال داشت و45 ملاقات و15 نشست در حاشیه اجلاس مجمع عمومی انجام داد چه نتایجی برای ملت ایران به ارمغان آورد؟در اکثر این ملاقاتها ،برنامه هسته ای ایران براکثر دیدارها ونشستها سایه افکنده بود وایشان باید به سوالات پاسخ می دادند.ودر مواردی هم که این موضوع سایه نیفنکده بود طرف ملاقات شونده از اعضای زیر سیستم نظام بین الملل بود که خود در پی تامین مایحتاجشان هستند واکثرا هم دوگانه بازی می کنند.
در مورد مذاکرات ژنو هم که متکی آنرا روی دیگر سکه حضور موفق ایران در عرصه خارجی خواند ،نگارنده قبلا تحت عنوان مذاکرات ژنو وچالشهای پیش رو مطلبی در همین وبلاگ ارائه نموده است.
از آنجائی که متکی در همایش اخیرخزر در رشت در خصوص مسائل خزر نیز مطالبی بیان نموده که جای نقد دارد، خواننده گان مجترم را به نوشتارهای نگارنده در خصوص مسائل خزر در این وبلاگ ارجاع می دهم .سوالات فراوانی در این خصوص مطرح شده وابهامات زیاد دیگری نیز وجوددارد که متکی اگر بتواند پاسخ آنها را بدهد بخش بسیار کوچکی از دین خودرا به ملت ایران بویژه شهدای عزیز ووخانوده های ایثارگران داده است. (19/7/88)

۱۶.۷.۸۸

ارزیابی نشست ژنو وچالشهای پیش رو

پس از مذاکرات اول اکتبر در ژنو ،اخبار وتحلیل های متفاوتی در خصوص محتوی ونتیجه مذاکرات منتشر شد ،ازآنجا که تهران هم شفاف سازی نکرد وحتی تنی چند از نمایندگان مجلس ،خواستار ارائه گزارش از سوی دولت شدند که هنوز پاسخی دریافت نکرده اند،سوالات وابهامات زیادی پیرامون نشست ژنو وجود دارد .نگارنده نیز که کم وبیش به خاطر علاقه به موضوعات حساس در حوزه منافع ملی ،فعالیت هسته ای ایران را هم پی گیری می نماید،براساس اخبار منتشر شده ،که برخی از آنها ذیلا می آید ،دیدگاه خودرا در این نوشتار مطرح می نماید واز خوانندگان محترم انتظار ارائه نظر ونقد مطالب را دارد.
خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
درآغازنشست ژنودرسخنرانی خود حضور ویلیام برنز معاون وزیر خارجه آمریکا در این نشست را امری مهم خواند وازایران خواست به تعلیق دربرابر تعلیق پاسخ مثبت دهد.(افتاب یزد 12/7/88 ص11به نقل از روزنامه فرانسوی لوموند)
.
اتریش زمان را برای همکاری باایران مناسب نمی داند
میکائیل اشپیندلگر
وزیر خارجه اتریش دردیدار با سرگئی لاورف همتای روسی خود در مسکو تاکید کرد؛که اتریش برای توسعه روابط تجاری –اقتصادی با ایران تا زمانی که تهران مسئله هسته ای خودرا حل نکند،آمادگی ندارد.وی مذاکرات 5+1با ایران را در ژنو به دلیل اجازه دادن ایران به بازرسان سازمان بین المللی انرژی اتمی ،جهت بازدید قریب الوقوع از سایت قم مثبت ارزیا بی کرد.(آفتاب یزد به نقل از نووستی14/7/88ص11)
آمریکا تحولات اخیردر مسئله هسته ای ایران را بسیار مهم تلقی می کند
اهم اظهارات ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا؛
1-استقبال از موافقت ایران برای ارسال مقادیر قابل توجهی اورانیوم غنی شده 5/3درصدی به خارج جهت غنی سازی تا 75/19% اجازه ایران جهت
بازدید بازرسان آژانس از مرکز غنی سازی قم.
2-همه امور در مسئله هسته ای ایران در مسیر درست قرار گرفته است.ودور بعدی مذاکرات 19اکتبر در مورد جزئیات طرح انتقال اورانیوم غنی شده 5/3 درصد ایران به روسیه در وین برگزار می شود.
3-ما برای روشن شدن مقاصد هسته ای ایران مذاکرات طولانی مدت انجام نخواهیم داد.آمریکا همچنان از نیات هسته ای ایران نگران است.
4-برای ما گزارش های سازمان های اطلاعاتی آمریکا قابل استناد است نه گمانه زنی های رسانه ای .(در واکنش به گزارش نیویورک تایمز در خصوص اینکه ایران اطلاعات کافی برای طراحی وساخت سلاح هسته ای را به دست آورده است)
اهم اظهارات سوزان رایس نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد؛
1-اگرایران صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خودراثابت نکند،دولت آمریکا واعضای گروه 1+5در باره اعمال تحریمهای بیشتر علیه این کشور فکر می کنند.
2- تهران زمان زیادی برای تکمیل مذاکرات واعلام یک پاسخ مناسب ندارد.
3- اگر تهران صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خودرااثبات نکند ایالات متحده 3گزینه را در پیش رو دارد؛
1-3اعمال تحریمهای بیشتر از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد
2-3افزایش همکاریها با هم پیمانان اروپائی برای مجازات ایران
3-3اقدام نظامی علیه ایران(آفتاب یزد به نقل از شبکه سی ان ان آمریکا 14/7/88ص11)
اهم اظهارات هیلاری کلینتن وزیر خارجه آمریکا
1-مذاکرات ژنو ارزشمندوگامی مثبت بود که طی آن ،ایران بازدید ازتمام تاسیسات ،ارسال اورانیوم به خارج برای غنی سازی بیشتر وبرگزاری دور دیگری از گفتگوها در اواخر ماه اکتبر را پذیرفت،اما برای پیش بینی نتایج آن به زمان بیشتری نیاز است.
2-همانکونه که رئیس جمهور باراک اوباما ،من ودیگران صریحا بیان کرده ایم ،نتایج مذاکرات ژنو نقطه پایانی نیست وکارهای بیشتری باید صورت گیرد،اتظارات مان هنوز برآورده نشده است.
3-هنوز مطمئن نیستیم ایرانیها به دنبال حل مناقشه اتمی خود هستند.
4-گروهی از متخصصان فنی در همین ماه میلادی با هم دیدارخواهند کرد تا تفاهم های کلی صورت گرفته را عملیاتی کنند،تا زمانی که کار تمام نشود،نمی توانیم کار را پایان یافته بدانیم.
5-پیشرفتهای مذاکرات ژنو ،زمانی را برای ایران فراهم کرده است تا واکنش این کشور را محک بزنیم ودر حین تعامل با ایران ،دولت آمریکا با دیگر قدرتهای جهان همکاری خواهد کردتا اقدامات تنبیهی را آماده کرده ودر صورت نتیجه بخش نبودن مذاکرات ،پیگیر ی کند.
اهم اظهارات رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا
1-برای اظهار نظر زود است،برای مراحل مذاکرات باید مهلت هائی داده شودوشروط با دقت تعیین شودتا بتوانیم جدیت ایران را در مذاکرات را با این موارد بسنجیم.
2- مدتهاست که معتقدم ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای است ،اما برایم روشن نیست که آیا تهران چنین برنامه ای را آغاز کرده است یانه ؟
3- هسته ای شدن ایران موجب رقابت در تولید سلاح هسته ای در خاورمیانه خواهدشد وتهدیدی برای این منطقه است.
هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا
1-ایران در مقابل تشدید تحریمها آسیب پذیر خواهدبود.اگر این تحریمها از شدت کافی برخوردار باشد ،علیه ایران کار آمد خواهدبود.
2-راه حل دیپلماتیک برای حل مسئله هسته ای ایران،باید ادامه یابد اما مسیر دیپلماتیک در مورد ایران مسیری دشوار است.
3-قدرتهای بزرگ ،به هرتوافقی که با ایران در خصوص مسئله هسته ای دست یابند باید بر راستی آزمائی درمورد فعالیتهای هسته ای این کشور تاکید داشته باشند.بدون آن نمی توان به حل وفصل مناقشه هسته ای ایران خوش بین بود.(آفتاب یزد 15/7/88ص11)
با ملا حظه اظهارات فوق که بعنوان نمونه های اندکی برگزیده ودر این نوشتار درج شد و بسیاری دیگر از اظهارات سایر مقامات آمریکائی واروپائی،
براحتی می توان دریافت که تناقضات آشکاری درمطالب مطروحه از سو ی 1+5وایران وجود دارد.آنچه که بسیار بارز است این است که 1+5 اساسا در مورد بسته پیشنهادی ایران سخنی نمی گوید وصرفا بر مواضع خود درخصوص فعالیتهای هسته ای ایران متمرکز است.برای مثال اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ج.ا.ایران را که ذیلا می آید با اظهارات چند مقام آمریکائی واروپائی که فوقا مذکور افتاده است مقتیسه نمائید!!!!
اهم اظهارات حسن قشقاوی سخنگوی وزارت خارجه ایران
1-درخت پوسیده تحریم دیگر قدرت میوه دادن ندارد،جان بولتون تندرو گفته که فصل تحریم گذشته است.
2-روزگاری می گفتند گزنه های مختلف روی میز است ،امروز این فصل گذشته است!!!وهیچ گزینه ای روی میز نیست .آنها باید این موضوع را بپذیرند.اگر تحریم موثر بود تا کنون جواب می داد.این خوابی است که هرگز تعبیر نمی شود.(آفتاب یزد14/7/88 ص11)
سخنگوی وزارت خارجه اگر اخبار را دقیق،بی غرض و دنبال کندوغیر محتاطانه بتواند سخن گوید ،خواهددیدکه مقامات آمریکائی واروپائی کماکان حرفهای گذشته خود را تکرار می کنندوحتی در برخی مواضع خود به غلظت مواضع قبلی نیز افزوده اند وهمزمان با مذاکرات اخیر ژنو ،قبل وپس از آن از گزینه تحریم وحمله نظامی سخن گفته اند وتاکید کرده اند که ایران فرصت زیادی ندارد،مزید بر تصویب تحریم صدوربنزین به ایران در کنگره آمریکا ،نماینده این کشور در سازمان ملل که فوقا به آن اشاره شده ،به تهدیدات خود پرداخته است.ظاهرا سخنگو،زیر میز را دیده است یا اینکه یک میز دیگر را مشاهده نموده است.آقای قشقاوی که همچون اکثر مدیران وزارت امورخارجه ،با محتاط کاری وتطبیق خود با زمان ، در هردولتی یا سفیر بوده است یا نماینده یا مسئولیتی داشته است،نبایداینگونه مطلق سخن بگوید،چراکه اساسا علوم انسانی مطلق پذیر نیست وخوابی که به ظن ایشان ،هرگز تعبیر نمی شود،به ظن خیلی ها،بارها تعبیر وبا چشمان سالم قابل مشاهده وبا عددورقم قابل اثبات است. وبسیاری از خوابهای ایشان که در مصاحبه ها می گوید، تعبیر نشده است،چراکه آنها اصلا در خواب هم دیده نمی شود.اگر درخت تحریم پوسیده وخواب آن هم تعبیر نمی شود،چرا مذاکره کننده ارشد هسته ای در ژنو در برابر 1+5آماده دادن امتیاز شد؟و پذیرفت که اورانیوم 5/3درصد غنی شده ایران را که بالغ بر 1200کیلوگرم است به روسیه بفرستندتاتبدیل به 75/19درصدی شودو سایت فردو در قم هم بزودی از سوی بازرسان آژانس ،بازرسی شود؟
مگر نمی دانید که غربیها به دنبال تعطیلی غنی سازی اورانیوم درایران هستند وانتقال اورانیوم 5/3درصدی غنی شده ایران به روسیه را ،شروعی برای توقف غنی سازی در ایران می دانندوبا توجه باینکه در مذاکرات ژنو دو امتیازفوق بلا فاصله داده شدوهیچ واکنشی از سوی طرف ایرانی در قبال عدم علاقمندی آنها برای مذاکره پیرامون موضوعات غیر هسته ای نشان داده نشد،آنها فشارهایشان را برای اخذ امتیازهای بیشتر افزایش خواهند داد چراکه برداشت 1+5ازمجموعه تحولات داخلی وسیاست خارجی ایران این است که تهران مجبور به دادن امتیاز است.
در 5 سال اخیر شعارهای زیادی داده شد ودولت خاتمی و مذاکره کننده های هسته ای آن مورد اتهام وسرزنش قرار گرفتند ،در حالیکه موضوع انتقال اورانیوم غنی شده به روسیه یا هرکشور ثالث دیگر در همان زمان هم مطرح بود،چه اتفاقی رخ داد که اینک این موضوع پذیرفته می شود وتبلیغات مربوط به پیروز ی ایران در مذاکرات گوش همگان را کر میکند ؟درحالیکه این یک تسلیم است نه پیروزی!!!
چرا سخنگو به اظهارات جان بولتون استناد می کند و می گوید فصل تحریم گذشته است ؟ اینگونه اظهارات آمریکائیها یک ترفند سیاسی نیست تا امثال سخنگو را فریب دهد وایران را به سمت تحریم گسترده تر سوق دهد؟چرا به اظهارات دلسوزان کشور که سخن از تا ثیر منفی تحریم میکنند ،استناد نمی کنید؟ (به نوشتار نگارنده در همین وبلاگ تحت عنوان آیا تحریمها تاثیر مثبت دارد؟نظری بیافکنید)وانگهی بسیاری از مقامات آمریکائی واروپائی مواضع تهدید آمیز خود را ادامه داده واز ضرورت تشدیدتحریمها علیه ایران سحن گفته اند ،چرا اینها دیده نمی شود؟
با تعمق در سخنان واظهارات مقامات 1+5 بنظر می رسد که مذاکرات آغاز شده در ژنو آینده مبهم ونامشخصی پیش رو دارد که یا به درازا خواهد کشید یا بدون نتیجه متوقف خواهدشد البته همانگونه کهملاحظه می شود مقامات آمریکائی به کرات سخن از این که وقت برای ایران محدوداست می گویند وبر تشدید تحریمها واقدام نظامی به عنوان گزینه های مطرح ،در صورت به نتیجه
البته اگر ایران هر آنچه آنها بخواهند ومانند نشست اخیر ژنو امتیاز بدهند ،باب میل شان است وابراز رضایت خواهند نمود.در خاتمه باید تاکید کرد که مقامات کشور باید مردم را در جریان مذاکرات خود با 1+5 وبویژه با آمریکائیها قرار دهندو عرصه را برای بررسی ،نقد ،تحلیل وارائه رهیافتهای پیشنهادی در رسانه ملی برای همه کارشناسان از طیفهای مختلف فراهم نمایند ،در غیر این صورت باید با دیده تردید به روند مذاکرات هسته ای نگریست .به هرحال ملت ایران را نمی توان فریب داد واز عملکرد مسئولین ارزیابی دقیق خواهند نمود .بدیهی است که همه عملکرد حکومتها ودولتها در تاریخ می ماند ونسل کنونی وآتی ملاحظه وارزیابی خواهدنمود.چیزی که همواره بوده .خ.اهدبود .تاریخ طولانی ایران بویژه تاریخ معاصر ایران مملو از تحولات تلخ وشیرین است که هنوز هم مورد بررسی قرار می گیرد ودولتهای جمهوری اسلامی هم در محضر الهی ،از سوی اوومردم در بوته آزمایش قرار دارند وخواهندداشت. 16/7/88

۱۵.۷.۸۸

دیپلماسی منطقه ای فعال ومنفعل

نگاه تطبیقی به دیپلماسی منطقه ای آنکارا و تهران به بهانه نشست قریب الوقوع وزرای خارجه ترکیه وارمنستان در زوریخ در خبرها آمده بود که هیلاری کلینتن وزیر خارجه آمریکا به صورت جداگانه با همتایان ارمنی وترک خود در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک دیدار ودر گفتگو با خبرنگاران بر حمایت قوی واشنگتن از عادی سازی روابط میان ایروان وآنکارا تاکید نمود.وی افزود عادی سازی روابط میان این کشور باید در چارچوبی درست وبدون پیش شرط انجام شود.دوکشور دوست آمریکاهستند (1)
رجب طیب اردوغان ،نخست وزیر ترکیه، نیز گفته است که ؛احمد داوودداوغلو وزیر خارجه کشورش وادوارد نعلبندیان همتای ارمنی وی در تاریخ 10اکتبر در زوریخ سوئیس دیدار و دو پروتکل در زمینه های سرگیری روابط دیپلماتیک وبازگشائی مرزها امضاء خواهندنمود.این اقدام با میانجی گری سوئیس صورت می گیرد(2)
در همین حال عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه در آغاز برنامه سفر خود به جمهوری خودمختار نخجوان برای شرکت در نشست سران کشورهای ترک زبان ،در فرودگاه آنکارا در مصاحبه با خبرنگاران ،گفت که از همتای ارمنی خود جهت تماشای مسابقه فوتبال تیم های ملی دوکشور که در ترکیه برگزار خواهد شد به طور رسمی دعوت کرده است وامیدوار است سرژ سرکیسیان برای تماشای این بازی به ترکیه سفرنماید.(3)
سال گذشته عبدالله گل دعوت همتای ارمنی خودرا پذیرفته وبازی تیم های ملی ترکیه وارمنستان را در استادیوم ایروان تماشا کرد واز این زمان هردو کشور از دیپلماسی فوتبال بهره جسته ودیدارهای متناوبی در کشورهای مختلف درحاشیه نشستهای چند جانبه با یکدیگر داشته اند.
آنکارا در تلاش است تا نقش خود را در مناطق مختلف(جهان اسلام،دنیای مسیحیت ،یهودیت وچین وهند) بویژه پیرامون خود افزایش دهد ،در همین راستا به دنبال تشدیداختلافات تفلیس –مسکوبا اجرای یک شاتل دیپلماسی وارائه طرح ثبات قفقاز دور جدیدی از فعالیتهای دیپلماتیک خود را در قفقاز را آغاز کرد ونشستهائی را در ترکیه با حضور مقامات سه کشور قفقاز وروسیه وبدون دعوت از ایران ،برگزار ورایزنی نمود.کاری که تهران نتوانسته در طول قریب 20 سال گذشته حداقل بعنوان یک ژست سیاسی، مشابه آنرا صورت دهد.چراکه از یک سو،مسکو،دوست تهران! واز سوی دیگر آمریکا وغرب با حضور فعال ایران در قفقاز مانع از چنین تحرکاتی ازسوی تهران شده اند.
از آنجاکه آنکارا نیک می داند که بدون برقراری روابط با ایروان نخواهد توانست نقش قابل توجهی در قفقاز ایفا کند -هرچند که مقامات ترک به باکو قول داده اند تا زمان پایان بحران قره باغ در چارچوب تمامیت ارضی آذربایجان،با ارمنستان روابط دیپلماتیک برقرار نخواهدکرد ومرزهای خود را با این کشور نخواهدگشود- لذا در ادامه تلاشهای منطقه ای قبلی خود از سال گذشته در صدد حل بحران موجود با ایروان نمودودر همین راستا از بحران ایجاد شده میان تفلیس –مسکو استفاده نمودوبا ایروان نزدیک شد.
به نظر می رسد با هماهنگی های انجام شده از سوی واشنگتن واتحادیه اروپابا همه طرفها روند تحولات به سوی برقراری مناسبات ترکیه با ارمنستان در حال حرکت است.
بدیهی است در صورت برقراری مناسبات آنکارا –ایروان وبا توجه به ارتقا روابط آنکارا-مسکو، نفوذ ترکیه در این کشور وقفقاز افزایش خواهد یافت وایران با مشکلات و موانع بیشتری در منطقه مواجه خواهد شد. در همین شرایط کنونی که آنکارا با ایروان روابط رسمی نداردومرزهای دوکشور مسدوداست، شاهد هستیم که صادرات ترکیه که از طریق مرزهای گرجستان صورت می گیردبیشتر یا حداقل برابربا صادرات ایران به ارمنستان است.(ترکیه با هرسه کشور قفقاز جنوبی دارای مرز زمینی است،با آذربایجان از طریق نخجوان مرزداردوبه دلیل قطع ارتباط میان نخجوان با دیگرمنطق آذربایجان به علت وجوداراضی ارمنستان ،ترکیه نمی تواند از طریق نخجوان باسایر مناطق آذربایجان ارتباط زمینی داشته باشدوبه همین دلیل از اراضی ایران استفاده میکند) در صورت برقراری روابط میان آنکارا –ایروان وگشایش مرزهای دوکشور ،یقینا مناسبات سیاسی ،تجاری ،اقتصادی ،فرهنگی وامنیتی تهران –ایروان ،تحت الشعاع روابط آنکارا –ایروان خواهدگرفت.
علیرغم اینکه ارمنستان خواستار اعتراف ترکیه به نسل کشی ارامنه در آوریل 1915وعذرخواهی وپرداخت خسارت از سوی آنکاراست ،ودو کشور باین دلیل با یکدیگر روابط ندارند ،ترکیه خود را درکنار آذربایجان قرارداه ومی گوید به دلیل اشغال اراضی آذربایحان توسط ارمنستان نخواسته است با این کشور رابطه برقرار نماید واینک نیز به این بهانه که در مواضع خود مبنی بر حمایت از آذربایجان پابرجاست ودر درجه بازگشت اراضی آذربایجان تلاش خواهد کرد ،مبادرت به برقراری رابطه با ایروان می نماید.
دراین میان این ارمنستان خواهدبود که بیشترین منافع را را نصیب خود خواهد کرد،ایروان همواره ازکارت ایران در روابط خارجی خود بهره برده وبا این کارت مسکو،آنکارا،باکو وغربیها را تحریک نموده وامتیازاتی دریافت کرده است و مابه ازای سودی که ازایران ودر سایه روابط با ایران برده است به تهران نپرداخته است.
در صورت برقراری روابط ایروان –آنکارا از اهمیت موقعیت ئو پولیتیک و ژئو اکونومیک کاسته خواهدشد ،چرا که ارمنستان به ایران به لحاظ تجاری و حمل ونقل و...کمتر نیازپیدا خواهدکرد.این موقعیت ایران زمانی بیشتر تضعیف خواهدشد که صلح میان ارمنستان وآذربایجان برقرار شود وخطوط مواصلاتی دوکشور گشوده شود که دراین شرایط آذربایجان وترکیه هم از این مسیر ایران مستغنی خواهندشد. البته ایران به مسیرهای ترکیه وآذربایجان نیازمند باقی خواهدماند! در این شرایط است که فرصتهای ازکف رفته بیشتر مشهود خواهد شد،چراکه متولیان امر اساسا در مقاطع مختلف به نظرات کارشناسی بها ندادند ونمی دهند؛زمانی که کشورهای پیرامون به ایران نیاز مند است بایدبا استفاده از موقعیت جفرافیائی ،اقتصادی وامنیتی و به شیوه های مختلف برای همیشه آنها را به ایران متصل می کردیم.
در حال حاضر ایران، علیرغم برخورداری از موقعیت ژئواستراتژیک،ژئو پولیتیک ،ژئو اکونومیک خود در این منطقه ،به دلیل عدم برخورداری از سیاست خارجی پویا ومعطوف به عمل ، نتوانسته در قفقازو مناطق دیگر از موقعیت مناسبی برخوردار باشد.ایران ازیک سو در بحران قره باغ بازیگر فرعی هم نیست،ازسوی دیگر به هیچ یک ازنشستهای امنیتی قفقاز از سوی روسیه ،ترکیه وسه کشور قفقاز جنوبی دعوت نشده است واساسا تهران موفق به برگزاری هیچ نشستی با حضور کشورهای قفقاز جنوبی در ایران نشده است.با ارزیابی نقش ایران در قفقاز ودرسایر مناطق اعم از خاورمیانه ،خلیج فارس که اساسا به اکثر نشستهای منطقه ای دعوت نمی شود وهمواره از نقش سلبی ایران صحبت به میان می آید، این سوال جدی تر به اذهان خطور می نماید که در شرایطی که در منطقه پیرامونی، تهران ایفاگر نقش حساس نیست ،چگونه می تواند در مدیریت جهان سهمی داشته باشد؟
ترکیه پایگاه ناتو است و در صدد ورود به اتحادیه اروپا می باشدو یکی از اعضای گروه 20 نیز شده است،از یک سو میان سوریه واسرائیل واز سوی دیگر میان عراق وسوریه میانجی گری می کند واز دیگر سودرتلاش است ،میان جنبش حماس وفتح ودولت خودگردان فلسطینی میانجی گری نماید.اخیرا نیز در جریان اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل (نشست64)ضمن حمایت مجدداز فلسطینی ها در غزه وسایر مواضع آنها از سازمان ملل نیز انتقاد وعلیه اسرائیل نیز موضع گیری نمود.چیزی که در ترکیه بویژه از زمان روی کار آمدن حزب عدالت وتوسعه قابل توجه است ،این است در داخل این کشور دموکراسی نهادینه شده ودولت وحزب حاکم خود را در معرض انتقادهای شدید احزاب مخالف از طریق رسانه های آزاد ،علی الخصوص اینترنت پرسرعت بدون فیلترینگ وکانالهای تلویزیونی قرار داده و همه می توانند ابراز نظر کنند وخیالشان راحت باشد که بازداشت نمی شوندو....دولت برای افزایش محبوبیت خود از نطرات همه بهره می برد.(چیزی که متاسفانه علیرغم شعار اصلی انقلاب اسلامی یعنی آزادی ،مردم ،احزاب وسیاسیون واساتید ایرانی از آن بهر ه مند نیستند.در واقع هنر حاکمیت آنکارا در این است که علیرغم انتقادهای تند آشکار مخالفان رای اکثریت مردم ترکیه را از آن خود کرده است.وحتی برای نخستین بار به دلیل حمایتهای مردمی ،ارتش ترکیه که در مواقعی که منافع لائیکها به مخاطره می افتاد با انجام یک کودتا ،آب را به مسیری که خود طالب آن بود باز می گرداند،اما اکنون با حمایت مردم از حزب حاکم عدالت وتوسعه ،نتوانسته به چنین ریسکی دست نزد. ازسوی دیگر دولت آنکارا به منظور تقویت وحدت ملی ،علیرغم نبردهای خونین مخالفان کرد با نظامیان ترکیه ،اقدام به مذاکره با کردها جهت تبدیل فاز نظامی به فاز مدنی نموده است وقصد دارد با ارائه حقوقی به کردها اعم از سیاسی وفرهنگی این بحران را خاتمه دهدوازاین طریق هزینه های ملت ترکیه را کاهش دهد تا فرصت وامکان بیشتری برای توسعه کشور فراهم نماید. اما ایران در منطقه قفقازجنوبی باجمهوری آذربایجان وترکمنستان در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر اختلاف دارد(4)،با گرجستان روابط تنگاتنگی ندارد وتفلیس به دلیل سکوت تهران در برابر مسکو به علت اشغال اراضی گرجستان وشناسائی غیر قانونی آبخازیا واوستیای جنوبی از سوی روسیه و عدم انتقال گاز به این کشور در شرایطی که مسکو شیر گاز را به روی گرجستان بست،نا خرسند است(5) مسلمانان روسیه در چچن ،اینگوش وداغستان به علت عدم حمایت ایران از آنان در برابر کشتارشان توسط روسیه ناراحتند وتهران به اتخاذ سیاست متناقض متهم می کنند ،اتهامی که مسلمانان شیعه مذهب در جمهوری آذربایجان هم به دولت ایران واردمی کنند. این مواضع انفعالی ومحتاطانه تهران که به دلیل مناسبات بامسکو صورت می گیرد اساسا مابازای قابل وصفی برای ایران نداشته است و مسکو با فریب کاری خود،هنوز نیروگاه اتمی بوشهر را تکمیل نکرده وتا زمان نهائی شدن پرونده هسته ای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی وشورای امنیت سازمان ملل ،تکمیل نخواهدکرد،روسها همچنین به 4قطعنامه شورای امنیت و 1قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای در مورد پرونده هسته ای ایران رای مثبت (به زیان ایران )داده اندو مانع از حضور فعال ایران در مسائل قفقاز وآسیای مرکزی شده اندودر خزر نیز مانع از دستیابی ایران به حقوق خود شده اند(6) در منطقه خلیج فارس وخاورمیانه هم اگر به سیاست خارجی ایران نظر کوتاهی بیفکنیم مشاهده می کنیم که باکشور همسایه ،عراق دارای چالشهائی است(7) امارات متحده عربی مدعی سه جزیره ایرانی تنب بزرگ،تنب کوچک وابوموسی است ،وکشورهای خلیج فارس واتحادیه عرب از موضع امارات حمایت می کنند،سناریوی ایران هراسی ،شیعه هراسی واتم هراسی اسرائیل وغرب تاثیر خود را در منطقه خلیج فارس وخاورمیانه به زیان ایران گذاشته است وتهران نتوانسته این معضل را مرتفع نماید در مجموع یک نوع بی اعتمادی در میان اکثریت کشورهای پیرامون نسبت به ایران ایجاد شده وتهران موفق به اعتمادسازی وتنش زدائی نشده است.
از دیگر سوتهران ، تنها با جنبش حماس ارتباط دارد ولی با جنبش فتح وتشکیلات خودگردان فلسطین، هیچ رابطه ای ندارد ،اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد وفقط با سوریه مناسبات خوبی دارد نمی تواند نقشی میان آن دو ایفا کند.تهران با مصر هم رابطه دیپلماتیک ندارد درحالیکه مصر نقش فعالی در بحران خاورمیانه دارد ومیان همه طرفهای فلسطینی اسرائیلی میانجی گیری میکند صرفا داشتن رابطه با یک یا چند جنبش وعدم ارتباط با طرفهای مقابل آنها از یک سو و داشتن چالش با سیستم بین المللی وبازیگران اصلی آن وگذاشتن اکثریت تخم مرغ های سالم ودوزرده در سبد کشورهای غیر قابل اعتماد (8)یا خارج دور مستقر در قاره منفک از ایران که قاره دیگری میان آسیا وآمریکا وجوددارد وجز کشورهای زیر مجموعه هستند،زمینه ای برای ایفای نقش مهیا نمی سازدوتنها هزینه ها،تهدیدهاوزیان را افزایش و سودوفرصت ها را کاهش خواهدداد.وضعیتی که اکنون شاهد آن هستیم.
این دیپلماسی که تهران از آن بهره می جوید ودر پرتو آن با بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه ،وبا کشورهای سیستم در نظام بین الملل دارای چالشهای زیادی است، تامین کننده منافع ملی ایران نیست وفرصتها را برای دیگرکشورها فراهم آورده است که از کارت ایران برای منافع خود بهره برداری نمایند.البته تهران بابرخی از کشورهای خارج دور که از نقش وموقعیت قابل ذکری برخوردار نیستند ،مناسبات حسنه ای دارد اما این رابطه ،کمکی به تسهیل روابط تهران با کشورهای منطقه ،خارج نزدیک وجهان نمی کند.این همان چیزی است که قدرتهای بزرگ وحتی همسایگان ایران به دنبال آن هستند.سیاست خارجی ایران در راستای تامین منافع ملی نیازمند تجدید نظر اساسی وتصمیم گیری های تاریخی است.(هرچند که سیاست داخلی کشور هم ما با معضلات فراوان مواجه است که در مناسبات خارجی تاثیر منفی دارد وباید مورد ارزیابی وآسیب شناسی قرارگیرد،که البته در کشوری که تریبون آزادی برای تضارب آرا نیست نمی توان از تحول سخن گفت .)از این شیوه سیاست خارجی ،منافع دیگر کشورها تامین می شود وفرصتهائی طلائی ملت ایران از دست می رود که در آینده نیز بسیاری از آنها قابل جبران نخواهدبود. 14/7/88
-----------------------------------------------
زیرنویسها؛
1-آفتاب یزد 8/7/88صفحه 3
2-آفتاب یزد12/7/88صفحه 3
3-ترند نیوز،به نقل از شبکه سی ان ان ترک 11/7/88
4-جهت اطلاع از دیدگاه نگارنده به نوشتار فریبکاری مسکو در خزر درهمین وبلاگ رجوع فرمائید.
5-جهت اطلاع از دیگاه نگارنده به نوشتار ناشی گری مسکو در قفقاز در همین وبلاگ مراجعه فرمائید.
6-جهت اطلاع از دیدگاه نگارنده در مورد مسائل دریای خزر به نوشتار مربوطه در همین وبلاگ رجوع فرمائید.
7-جهت اطلاع از تحلیل نگارنده از مناسبات تهران –بغداد به نوشتاری تحت همین عنوان درهمین وبلاگ رجوع فرمائید.
8-اگر مناسبات تهران –مسکو ،تهران –واشنگتن وتهران -لندن را ،بی غرض ومرض وبا این رویکرد که هیچ کشوری دوست ودشمن ثابت ندارد وآنچه ثابت است منافع کشورهاست ومنافع مشترک کشورها می تواند آنها را به همکاری ونه رقابت جلب کند ،بصورت سر انگشتی واز منظر تاریخی مقایسه کنیم وگذشته را چراغ راه آینده بدانیم متوجه می شویم که روند سیاست خارجی کنونی ایران منطقی ،صحیح وتامین کننده منافع ملی نیست.
به عنوان مثال اگر به تاریخ روابط خارجی ایران بسیار کوتاه ،بنگریم می بینیم،روسیه تزاری در قالب قراردادهای گلستان وترکمنچای بهترین اراضی ایران را ضمیمه خاک خود کرد. روس وانگلیس ایران را برا اساس قرارداد 1915 میان خود تقسم کردند وایران را مستعمره خود ساختند.پس ازپیروزی انقلاب بلشویکی اکتبردرسال 1917که لنین اعلام کرد سیاستهای سلطه طلبانه تزارها را ادامه نمی دهد وقرارداد 1915 را لغو کرد،لندن تلاش کرد قرارداد 1919را با پرداخت رشوه وبا سوء استفاده از اوضاع حاکم برایران ،به دست وثوق الدوله منعقد نماید تا از این طریق نظام مستشاری را برایران تجمیل نماید واداره ایران را به دست گیرد ،مدلی که در مصر تجربه کرده بود. این ایام مصادف با جنگ جهانی اول است ونیروهای دوکشور انگلیس وروسیه هم در ایران حضور داشتند .در کنفرانس صلح ورسای ،این آمریکا بود که از منافع ایران دفاع کرد ، در لغو قرارداد 1919 آمریکا به ایران کمک نمود.پس از جنگ دوم جهانی روسها ارتش بسیار سرخ خودرا از مناطق آذربایجان ایران خارج نمی کردند وقصد داشتند همچون تزارها این مناطق را هم ضمیمه اراضی قبلی ایران که توسط تزارها در سایه بی کفایتی حاکمان قاجار،از ایران منفک شده بود،نمایند.،کندی رئیس جمهور وقت آمریکا ،به خروشچف همتای روسی خود اولتیماتوم داد تا نیروهای خودرا از خاک ایران فورا خارج کند.شش ماه پس از پایان جنگ دوم جهانی ،نظامیان روس درمناطق شمال وشمال غرب ایران حضور داشتند وجنایتها آفریدند.تا این دوران آمریکائیها سیاست سلطه گری نداشتند البته همراه متفقین بودند وبه آنها در مقابل متحدین کمک می کردند.عمدتا آمریکائیها بیشتر پس از جنگ دوم در امور داخلی ایران دخالت کردندوبا کودتای 28مرداد 1332که آنهم با همکاری انگلیس صورت گرفت در ایران فعال مایشاء شدند چراکه عملا پیروز جنگ دوم آمریکا بود که بدون انکه خسارتی ببیند ابرقدرت جهان گردید.0البته موارد فراوانی وجوددارد که از حوصله این نوشتار خارج است )در طول 30 سال گذشته هم که رویکردهای سه کشور در قبال ج.ا.ایران مشخص است.درطول چند سال اخیر هم در کنار تحریمها وفشارهائی که از ناحیه آمریکا به ایران وارد آمد(حمایت ازصدام علیه ایران و....)،دو اقدام واشنگتن به نفع ایران شد ساقط نمودن رژیم صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان که این هردو به نفع ایران شد.اینک نیزدر کنار اختلافات موجود میان دوکشور در مسائل دوجانبه ،منطقه ای وبین المللی، منافع مشترک فراوانی میان ایران وآمریکا درمنطق وجودداردکه می توان با اولویت دادن به حوزه های همکاری ودوری از حوزه های رقابت این منافع را احصاءنمود.ضمن اینکه با دیگر بازیگران هم نیز باید همکاری را ادامه داد ومانع از استفاده از برگه ایران توسط این کشورها شد.،توازن در مناسبات خارجی را ایجاد وبا اعتماد سازی وتنش زدائی،منافع ملی را تامین نمود وبه هیچ دولتی باج نداد.البته این هدف در سایه انسجام وووحدت ملی حاصل می شود وبرا ی نیل به وحدت ملی باید فضای داخل را سالمتر ،آزادترواخلاقی تر نمود وواقعا یک یا چند رسانه ملی داشت تا همگان درراستای زسیدن به منافع ملی نظر خودرا به گوش همه وحاکمیت برسانند ،انتقاد کنندورهیافت پیشنهاد نمایندوبخاطر اینکار حمایت شوند ومورد سپاس قرارگیرند نه اینکه غیر خودی ودشمن محسوب شوند و....

۱۴.۷.۸۸

نگاهی به آینده مناسبات تهران –بغداد

بغداد در یکی ،دوماه اخیر برخی اخبار پیرامون روابط تهران –بغداد واظهار نظر بعضی از مقامات عراقی ،برای نگارنده قابل تامل وبررسی شد ،تا اینکه نسبت به روند تحولات آتی مناسبات تهران –بغداد قدری تعمق نمایم.البته همانگونه که علاقمندان به تحولات عراق می دانند از زمان اشغال عراق توسط نظامیان آمریکا ونیروهای ائتلاف ، بصورت متناوب وبعضا در مقاطعی از زمان متوالیا ،ازسوی آمریکا ونیروهای ائتلاف ،ایران به دخالت در امور داخلی عراق وارسال سلاح به شورشیان متهم می شد ،اما مقامات عراقی در اکثر مواقع ادعاهای آنها را یا تکذیب یا سکوت نموده وتائید نمی کردند.اما اخیرا چند تن از مقامات عراقی بصورت تلویحی یا آشکارا ،سخنانی در رابطه با روابطشان با ایران برزبان جاری ساخته اند که قابل تامل بوده ودر صورت جدی بودن وتکرار این مواضع ،می توان به آینده مناسبات تهران-بغدادبا دیده تردیدنگریست. نگریست.
هوشیار زیباری وزیر خارجه عراق در گفتگو با پایگاه خبری ایلاف ،بابیان اینکه چه کسی می تواند نقش ایران رادر عراق انکار کند،ایران در عراق حضوردارد ،تاثیرات ایران بر عراق کاملا روشن است و روابط عراق با ایران روابط پیچیده ای است.وی افزود کشورش در خصوص مرزها واروندرودبا ایران مشکل دارد،بعنوان مثال باید خطوط مرزی ترسیم شود.در جریان سفر اخیر منوچهر متکی وزیر خارجه ایران به عراق گفتیم که بایداین مسئله را بررسی کنیم.زیباری در این مصاحبه در اتهاماتی تعجب برانگیز،ایران را به دخالت در امور داخلی کشورش متهم کرد وگفت که با آنچه وی آن را دخالت های ایران علیه حقوق ،مرزها وخواسته های عراق می خواند،براساس قوانین واصول رسمی ودیپلماتیک برخورد می شود(18/6/88آفتاب یزد ص 11به نقل از ایسنا عراق ایران را به آلوده کردن آب های اروند رود متهم کرد .این جمله عنوان خبری است که روزنامه آفتاب یزد در تاریخ 25/6/88به نقل از ایسنا ،که آن نیز به نقل از روزنامه القدس العربی چاپ لندن گزارش کرده بود در صفحه 11خود درج نمود.متن خبربه این شرح است؛مقامات عراقی به دلیل وجود فجایع زیست محیطی در اروندرودایران را به آلوده کردن این آب ها متهم کردند.این مقامات که اشاره ای به نامشان نشده است همچنین مدعی شدندکه تهران ازاروندرودبه عنوان محلی برای دفع زباله هاو آب های فاضلاب استفاده میکندکه این امر موجب آلودگی زیاد وافزایش میزان نمک در آن شده است.در همین راستا استاندار بصره گفت به زودی وبعد از تعطیلات عید فطر نشستی میان مسئولان عراق وایران به منظور بررسی بحران آب درتهران برگزار خواهد شد.(اطلاعی در خصوص برگزاری این نشست دردست نیست)ودر صورت شکست این گفتگو ومخالفت ایران با پاسخگوئی به نیازهای آب استان بصره،دولت محلی ازدولت مرکزی عراق درخواست کمک خواهدکرد.
همزمان در تاریخ مذکور ،ورلد تریبیون ،به نقل از ژنرال ریچارد نش ،یکی ازفرماندهان بلند پایه ارتش آمریکا در عراق گزارش داد که وی مدعی شده است که نیروهای عراقی ،محموله تازه ای از تسلیحات ومهمات ساخت ایران را در استان ذی قار عراق کشف وضبط کرده اند.ارتش عراق تا کنون نسبت به این اظهارات ژنرال نش واکنش نشان نداده است. نش در سخنان خود ضمن ادعای حمایت ایران از شبه نظامیان عراق گفت ؛آمریکا وعراق همکاری اطلاعاتی نزدیکی برای مقابله با قاچاق سلاح از ایران به عراق دارند.(آفتاب یزد26/6/88 ) از سوی دیگر ایاد السامرائی رئیس مجلس نمایندگان عراق پس از بازگشت از سفر اخیر خود به ایران در بخشی از سخنانش به خبر نگاران گفت؛فراکسیون های مجلس نمایندگان عراق نسبت به اسن سفر دیدگاه های متفاوتی داشته اند،اما همه باید بدانندکه به مصلحت عراق وایران نیست که مناسبات تنش آفرین با یکدیگر داشته باشند.و از جمله مسائلی که با مسئولان ایرانی بحث وبررسی کرده است را موضوع بحران آب ،ترسیم مرزها ،زندانیان عراقی وپرونده اسرا ومفقودان جنگ تحمیلی ذکر کرد.(ایرنا 13/7/88)
معاون رئیس جمهور عراق اعلام کرد ایران می تواند با انتقال حجم بیشتر آب از طریق رودخانه کرخه وکارون به حل بحران آب در عراق کمک کند ،طارق الهاشمی افزود ؛در بصره استان جنوبی عراق مشکلات ناشی از کمبود آب وجوددارد که ایران باید اجازه انتقال آب بیشتری به آن بدهد.وی که در کنفرانس خبری در بصره سخن می گفت ادامه داد؛مقامات ایرانی همواره اعلام کرده اند که مردم عراق را دوست داشته واز روند سیاست عراق طرفداری می کنندو اکنون نیاز است که از سوی مقامات ایرانی با انتقال حجم بیشتر آب از رودخانه کارون وکرخه به داخل خاک عراق این حسن نیت نشان داده شود!!!!! (ایسنا 13/7/88) (گوئی ایران تاکنون حسن نیت خود را به ملت عراق نشان نداده وبا انتقال آب باید حسن نیت خودرا نشان دهد .استفاده این مقام عراقی از کلمه باید بسیارقابل تامل است. است.است.
موضوع جالب توجه وقابل تامل تر اینکه درآستانه انتخابات پارلمانی ماه ژانویه 2010عراق ،نوری المالکی نخست وزیر عراق با اعلام یک اتحاد گسترده که شامل روحانیون برجسته سنی –که به نبرد علیه شبه نظامیان پیوستند-می شوداستراتژی خودرا برای این انتخابات اعلام کرد.المالکی با رد پیوستن به ائتلاف شیعه مقتدی صدر ،یک جنبش رقیب ایجاد کرد که روی سیاست های سکولار وآشتی با سنی ها پس از سالها درگیری فرقه ای تاکیددارد.متحدان المالکی در انتخابات استانی اوایل امسال نمایش قدرتمندانه ای داشتند.ائتلاف شیعه المالکی برای انتخابات 16ژانویه، احزاب سنی وروحانیون سرتاسر کشور از جمله برخی از اعضای قبیله ابوریشه –که رهبری قیام سنی ها علیه القاعده عراق در استان غربی الانبار را برعهده داشت-گرد هم آورده است.اعضای قبیله سنی الدلیمی ،مشاوران ارشدوچندین عضو کلیدی دولت المالکی -از جمله حسین الشهرستانی وزیر نفت وعلی الدباغ سخنگوی دولت – نیز در زمره این ائتلاف هستند.این ائتلاف که متشکل از 40 حزب وجنبش می باشد وبه نام دولت فهرست قانون معروف است با چند گروه کرد ومسیحی از شمال عراق کامل می شود.المالکی در سخنانی برای اعلام ائتلاف خود گفت ؛اکنون زمان آن است که عراق اختلافات فرقه ای وقومی را کنار بگذارد تا بتواندمسئولیت های بیشتری را درسال های آتی که طی آن به تلاش ها وفداکاریهای بیشتری احتیاج است،برعهده بگیرد.المالکی مجددا از سوریه را به پناه دادن به طرفداران صدام متهم کرد وگفت ؛ما به هیچ کشوری اجازه نمی دهیم که در امور داخلی ما که ما آن را خط قرمز خود می دانیم خالت کند.ما به در مورد روابط خود با هرکشوری که به حاکمیت عراق احترام نگذارد ودرامور ما دخالت کند تجدید نظر خواهیم کرد.0آفتاب یزد11/7/88ص3) در این میان ،خبری که بیشتر جلب توجه میکند این است به فاصله یک روز پس از اعلام تشکیل ائتلاف دولت فهرست قانون از سوی المالکی ،گروه صدر آمادگی مشروط خود را برای پیوستن به این ائتلاف اعلام کرد.صلاح العبیدی سخنگوی گروه صدر ،تاکیدکرد که گروه صدر با ائتلاف هائی که براساس طرح ملی تشکیل شوند موافق استوچنانچه شرایط پیوستن به این ائتلاف فراهم شود ،آماده انضمام به ائتلاف دولت قانون خواهدبود.العبیدی خاطرنشان کرد؛تنها شرط گروه صدر این است که ائتلاف دولت قانون براساس معیارهای ملی تشکیل شده باشد ونماینده اقشار مختلف عراق باشد.(ایسنا 12/7/88)
محتملا این واکنش انفعالی گروه صدر به دلیل قوی بودن ائتلاف دولت قانون ونگرانی گروه صدر از به حاشیه رانده شدنش پس از پیروزی المالکی در انتخابات آتی پارلمانی ،با هدف سهم گیری در پارلمان آتی صورت گرفته است.در صورت پوستن گروه صدر به ائتلاف المالکی ،عمار حکیم از موقعیت ضعیف تری برخوردار خواهد شد چرا که به تنهائی رقیب المالکی خواهدشد.هرچند که با توجه به ترکیب ائتلاف دولت قانون ،احتمال ایجاد شکاف در قبل وبویژه بعد از انتخابات پارلمانی بعید بنظر نمی رسد.آنچه که در ائتلاف المالکی بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد ،نقش بازیگرانی خارجی اعم کشورها غربی وعربی است که در پشت صحنه بازیگری می کنند،بویژه نقش کشورهائی که با تهران دارای چالشهائی هستند،انچه که این موضوع با اهمیت تر میکند،تنش موجود میان بغداد-دمشق و مناسبات دوستانه تهران-دمشق می باشد.
بنظر می رسد المالکی جهت مقابله با القاعده ،باقی مانده های بعثی مستقر در سوریه اعم از گروه ابراهیم الدوری معاون صدام و محمد یونس از مشاوران صدام در شورای انقلابی رهبری(از 5/1میلیون عراقی مهاجر در سوریه 400هزار نفر به انحاءمختلف با رژیم صدام پیوند داشته اند) وسایرین ودیگر مداخله جویان دست به ایجاد این ائتلاف فراگیر زده است.
با توجه به اظهارات برخی از مقامات عراقی در مورد روابط با ایران که شمه ای از آن فوقا مذکور افتاد،واین جمله المالکی که در روابط با کشورهائی که درامورداخلی عراق دخالت کنند تجدید نظر خواهیم کرد و همچنین ترکیب ائتلاف ایجاد شده از سوی وی که در مقابل جناح شیعه عمار حکیم رئیس مجلس اعلای عراق که مورد حمایت ایران قرار دارد ،بنظر می رسد منظور المالکی از تجدید نظر در روابط با کشورهای دخالت کننده درامور داخلی عراق ،ایران باشد.
اظهارات طلبکارانه آشکاربرخی مقامات عراقی وسخنان تلویحی المالکی وبرخی دیگر ازمسئولین عراقی وعدم تمکین دولت این کشور به قرارداد 1975 الجزایر که توسط صدام پاره شده بود وعدم پرداخت خسارات ناشی از جنگ تحمیلی به ایران ،علیرغم کمکهای ایران به مردم عراق در دوران پس از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا ،در شرایطی که عراق هنوز به ثبات وامنیت مطلوب نرسیده ،بسیار قابل تامل می باشد.قابل تاملتر آنکه مقامات ذیربط ایرانی در برابر اینگونه اظهارا مقامات عراقی واکنش جدی از خود نشان نداده ودر جهت تحقق منافع ایران که ملت فهیم وغیور ایران بویژه ایثارگران وخانواده های معظم شهدا انتظار دارند اقدامی انجام نداده است !!!!!سوال این است اگر در وضعیت کنونی عراق ،مطالبات کشورمان را دریافت نکنیم ،درآینده که عراق وضعیت بهتری خواهد داشت چگونه خواهیم توانست آنها را مطالبه واخذ نمائیم؟؟؟

ملاحظاتی بر مذاکرات نماینده ویژه ایران در اموردریای خزر با مقامهای روسی

مهدی صفری ،نماینده ویژه ایران در امور دریای خزرومعاون اروپای وزارت خارجه دوشنبه 6/7/88 عازم مسکو شد و با الکساندر گالوین همتای روسی و کاراسین معاون وزارت خارجه روسیه دیدار ودر خصوص مسائل مربوط به دریای خزر گفتگو نمود .این سفر در شرایطی انجام شد که مسکو با 3کشور دیگر حاشیه دریای خزر در 12 سپتامبر در اوکتائو قزاقستان نشست 4جانبه ای را بدون دعوت از ایران برگزار کرده بود که منجر به اعتراض تهران به این نشست 1-5شده بود .البته 4کشور بر عدم مذاکره پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر در این نشست وضرورت مذاکره 5جانبه در این خصوص تاکید کرده بودند.همچنین این دیدار ازمسکو در حالی انجام شده است که دیممتری مدودف رئیس جمهور روسیه ،از تشدید تحریمهای احتمالی علیه ایران پس از معلوم شدن احداث دومین سایت غنی سازی اورانیوم موسوم به فردو در نزدیکی شهر قم سخن گفته است و لاورف وزیر خارجه روسیه از از آزمایش موشکهای میان برد ایران در جریان مانور پیامبر اعظم 4 ابراز نگرانی نموده است.این اظهارات در شرایطی صورت گرفته که برخی از مطبوعات روسی اخیرا در نوشته خای خود از احتمال صلح آمیز نبودن اقدامات هسته ای ایران وتشدید تحریمهای بین المللی علیه ایران ، سخن گفته اند با توجه باینکه مواضع اعلامی واعمالی مسکو همواره متفاوت بوده وموارد متعددی را در نوشتارهای قبلی به انها اشاره نموده بودم (1)لذا این ادعاهای مسکو را قابل اعتماد نمی دانم.بر همین اساس اقوال روسها در سفر مهدی صفری به مسکو را نیز با بی اعتمادی می نگرم.
گاولوین مطالب ذیل را به صفری گفته است ؛
1-تاکیدبرلزوم اتفاق آراء وحل وفصل تمامی مسائل مربوط به رژیم حقوقی دریای خزر توسط 5کشور.
2-براساس تاکید رئیس جمهور روسیه در هیچ نشستی مباحث رژیم حقوقی دریای خزر بدون حضور ایران مورد بررسی قرار نمی گیرد.
اهم مطالب صفری در این مذاکرات ؛
1-سرعت گیری بیشتر مذاکرات دو وپنج جانبه.
2-تسریع در امر برگزاری هرچه زودتر سومین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر برای انجام گفتگو درباره مباحثی همچون همکاریهای مرزبانی ،کشوری ،گمرکی ونیز اعلام تاسیس سازمان همکاریهای اقتصادی در باکو .
3-مخالفت قاطع ایران با حضور نیروهای ثالث در دریای خزر ،
4-مخالفت ایران با احداث خط لوله نفت وگاز ازبستردریای خزر بنا به دلایل عدیده زیست محیطی.
در این که مواضع ایران در رایطه با مسائل دریای خزر اصولی است تردیدی نیست ،اما اساسا اعلام این مواضع وانجام مذاکرات در گذشته سبب تامین منافع وتحقق دیدگاههای ایران در خزر نشده است.
دومین اجلاس سران دریای خزر درتهران که پوتین رئیس جمهور وقت سفر دوجانبه خود به تهران به این اجلاس پیوند زد وحاکی از نگاه وی به ایران داشت ،نتیجه ای جز ارائه یک ژست دیپلماتیک برای تهران در برنداشت.وبا ادامه روند فعلی حتی اگر سومین نشست سران کشورهای خزری در باکو برگزار شود ثمری برای ایران نخواهد داشت.بنظر می رسد قبل از تعیین رژیم حقوقی دریای خزر ،نه سازمان همکاریهای اقتصادی تشکیل خواهد شد، نه مسائل مربوط به مرزبانی ،گمرکی وغیره.(البته در مبادی ورودی بنادر هرکشور در خزر مشکلی نیست واین منطقه جزءآبهای ساحلی وسرزمینی هر کشور مربوط می شود.)
در رابطه با موضوع خط لوله ترانس خزر یا نابوکو(2) که غربیها در پی آن هستند واحداث خط لوله از بستر دریای خزر جهت انتقال گاز ترکمنستان به ترکیه واروپا مد نظر است،هر چند ایران وروسیه(اگر موضع مسکو بازی نباشد.) با احداث این خط لوله مخالفند،اما نمی توان بطور قطع از عدم تحقق آن ،از هم اکنون سخن گفت چرا که برخی بر این عقیده اند که این موضوع صرفا به ترکمنستان وآذربایجان مربوط می شودودر صورتی که این دو کشور توافق کنند سایرکشورهای خزر حق اعتراض ندارند.با توجه به رضایت تهران به توافقات دو جانبه که هیچ ثمری نداشته ،دراین خصوص چه اقدامی می تواند صورت پذیرد از همین حالا با ابهام مواجه است.بویژه آنکه رئیس جمهور ترکمنستان در نشست 4 جانبه بدون حضور ایران گفت منبع اصلی گاز نابوکو کشور وی می باشد.تهران هیچ واکنشی به این اظهارات بردی محمداف نشان نداد.!!!!
کارشناس آمریکائی موسسه امور تحقیقات اروپا وآسیا در مصاحبه ای گفته است.ایران به عنوان کشور ترانزیت برای حمل گاز ترکمنستان به بازارهای اروپا،به تعهدات خود عمل نخواهد کرد وبه همین دلیل برای پروژه نابوکو،دعوت نشده است.لذا حمل گاز ترکمنستان به اروپا از طریق مسیر ایران امکان پذیر نیست.برای انتقال گازترکمنستان که نمی خواهد به مسیر روسیه وابسته باشد،مسیر ترانس خزر پیش بین می شود،اما این مسئله باید بین آذربایجان وترکمنستان راه حل خودرا پیدا کند.
تهران باید مشکلات سیاسی ،اقتصادی و....موجود را حل کند تا گاز ترکمنستان از طریق ایران به ترکیه واروپا منتقل شود تا فرصت ازدست نرفته باید تلاش عملی صورت گیرد نه مصاحبه وسخنرانی مسئولین.
(1)جهت کسب اطلاعات بیشتر به نوشتار نگارنده تحت عنوان فریبکاری روسها درخزر وانفعال تهران در همین وبلاگ رجوع فرمائید.


(2) درخصوص خطوط لوله انرژی به نوشتارهای مربوط به این موضوع نگارنده در همین وبلاگ مراجعه فرمائید.

۱۳.۷.۸۸

نشست ژنو ؛توافق در گفتگو برای ادامه گفتگو




از مجموعه اخبار و تحلیلهای صحیح ونا درست احتمالی مربوط به مذاکرات 5+1+1در ژنو میتوان دریافت که:
1-در این مذاکرلات 5+1صرفا مواضع قبلی خود را در خصوص فعالیتهای هسته ای ایران تکرار کرده اند.2-طرف ایرانی نیز مواضه تهران را مجددا تکرار نموده است.3- توافق عمده حاصله در این اجلاس ، که بعد از 14 ماه رکود برگزار شد این است که مجددا در آینده نزدیک گفتگو ها ادامه یابد. و چارچوب گفتگوها را مشخص کنند.4-به لحاظ ماهوی نیز تنها فرقی که ترکیب مذاکرات داشت ،این بود که نماینده آمریکا نیز حضور داشت ودر قالب سیاست باراک اوباما مستقیما یکی از طرفهای مذاکره بود ودر حاشیه ناهار کاری در رستورانی در نزدیکی محل برگزاری نشست با طفهای ایرانی وامریکائی مذاکره ای انجام دادند5- گفته میشود ویلیام برنز یسشنهاد ایران را درخصوص تحویل اورانیوم غنی شده 4درصدی به کشور دیگر برای دریافت اورانیوم 19.7درصدی پذیرفته واعلام نمود که ایران می تواند اورانیوم 4%را به روسیه ارسال نماید وروسها آنرا تبدیل به 19/7%نموده به فرانسه تحویل دهند وفرانسه نیر آنرا به میله آهنی تبدیل کند وبه ایران باز گرداند تا در راکتور تحقیقاتی امیرآباد در رتابطه با ایزوتوپههای پزشکی بکار گرفته شود.طرف روس هم اعلام کرده اگر آژلانس انرژی اتمی این پیشنهاد را بپذیرد روسیه آماده همکاری است 6-توافق دیگری که صورت گرفت این بود ایران اجازه دهد بازرسان اژانس از سایت جدید غنی سازی اورانیوم موسوم به فردو در نزدیکی شهر قم که ایران به تازگی آنرا اعلام کرد صورت گیردکه این موضوع نیز پس از سفر البرادعی به تهران مورد موافقت قراگرفت تا در 3وم آبان سالجاری انجام شود.7-نکته مهم این است که گروه 5+1 در رابطه با بسته پیشنهادی ایران مذاکره نکرد و صرفا در مورد مسائل هسته ای و اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل وضرورت تعلیق سخن گفت اما درذعین حال از تشدید تحریمها نیز سخنی به میان نیاورد هرچند که سران کشورهای گروه از اینکه ایران فرصت محدودی دارد وباید فوری بازرسان آژانس را برای نظارت بر سایت فردو بپذیرد وبرخی مطالب تهدید آمیز دیگر مطرح کردند ودر همین حال کنگره آمریکا موضوع تحریم فروش بنزین به ایران را تصویب نمود. بنظر میرسد 5+1 ودر راس آن آمریکا با تاکتیک جدیدی وارد مذاکره شده و در صدصد هستند تا ایران را به سمت انتقال اورانیوم موجود به روسیه جهت ادامه غنی سازی راضی کنند ودر مراحل بعدی در جهت تعلیق غنی سازی گام بردارندو.بویژه در شرایطی که مشکلات ناشی از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران سبب شده طرفهای خارجی اینگون بپندارند که ایران آماده امتیازی دهی به آنهاست .با توجه به این تاکتیک غرب هر گونه نرمش در مواضع قبلی تهران قطعا باج دهی به غرب خواهد بود .

۶.۷.۸۸

 آیا تحریمها علیه ایران اثر مثبت دارد ؟

یحیی آل اسحاق رئیس اتاق تهران، اخیرا در گفتگو با خبرگزاری فارس گفته بود؛اگر بخواهیم اقتصاد رونق بگیرد باید ذهنیت ونگرش ما به آن ،نگرش برونگرا باشد یعنی بتوانیم تعامل صحیحی با منطقه وجهان داشته باشیم.چون اقتصاد با واقعیت ها سروکار دارد اگر فضای کسب وکار مستعد نباشد آثار خودرا در حوزه های مختلف نشان می دهد،به طوری که باعث افزایش قیمت تمام شده ،کاهش انگیزه ها ،بهره وری وارتباطات بین المللی می شود.در حال حاضر در فضا کسب وکار شرایط خوبی نداریم ،سرمایه گذاری وفعالیت اقتصادی در یک محیط شفاف وروشن می تواند رشد کند وامکان پذیر باشد،به طوری که منحنی سرمایه گذاری در محیط نا امن ومبهم وغیر قابل پیش بینی ،زاویه نزولی وتند دارد وبه سرعت آثار خودرا نشان می دهد.با نگرش برون نگر می توان صادرات وواردات را به درستی مدیریت کرد،مشکلات اشتغال را نیز حل کرد چرا که این معضل در حوزه تعاملات بین المللی حل می گردد.در شرایط که شهرک های صنعتی با 30تا 40 درصدظرفیت کار می کنند،بهترین شیوه این است که از سرمایه گذاری مشترک با تولید کنندگان همگن خارجی استفاده کنیم.برای خروج از رکود اقتصادی باید پنجره ارتباطی با فضای بین الملل باز شود وصادرات کالا ،سرمایه ونیروی انسانی به راحتی وروان شکل بگیرد.اگر از سرمایه گذاری مشترک برای خروج واحدهای تولیدی استفاده کنیم فضا را برای پرواز واحدها فراهم کرده ایم. سخنان آل اسحاق مطالب جدیدی نیست کارشناسان ذیربط نیز در گذشته گفته اند ودر حال حاضر نیز گفته می شود وتا زمانی که اداره امور در مسیر علمی ومنطقی بر پایه درک صحیح از منافع ملی قرار نگیرد متوالیا ومتناوبا اینگونه سخنان نیمه شفاف گفته خواهد شد.باید به آقای آل اسحاق وهمفکران ایشان یادآور شد که این تنها اقصاد نیست که با واقعیات سروکار دارد بلکه سیاست وتدبیر امور وکشورداری جملگی با واقعیات سروکار دارند وتا زمانی که منافع باندی ،گروهی وشخصی بر منافع ملی اولویت دارد این روند واقعیت نشناسی استمرار خواهد داشت.عدم شفافیت در ابراز نظر وواهمه هر سیستمی از تقویت بخش خصوصی واستفاده از امکانات مادی یک کشور ،جهت نظارت وکنترل اتباع آن مسیری است که به بیراهه می رود.اینکه در کشوری نتوان گفت تحریم آثار منفی دارد ودیپلماسی موفق آن است که سبب ساز لغو آن شود و مدام بر این نکته با اغراق وبه گزاف که تحریم آثار مثبت داشته واگر تحریمها نبود به این درجه از پیشرفت که اکنون نائل شده ایم ،نمی شدیم،تاکید نمائیم هنرمحسوب نمی شود.سوال این است که آیا باید تحریم اعمال شود تا کشوری در زمینه های مورد نیاز به پیشرفتهائی برسد؟مگر در شرایط عادی وبا استفاده از همه امکانات وبا هزینه اندک وزمان کوتاه تر نمی توان به دستاورهائی اساسی رسید؟ البته که میسر است ،چرا باید خودرا بفریبیم ؟نبیاد فراموش کرد که آن بخش از پیشرفتهائی که در شرایط تحریم به آنها رسیده ایم قابل کتمان نیست اما سخن این است که در شرایط غیر تحریم ،با کیفیت بهتر،زودتر ،ارزانتز ،کاملتر،بیشترو بی دغدغه تربه آنچه نیازمان بود می توانستیم برسیم .هر چند که اکثرمسئولین ذیربط در کشوردر حوزه های مختلف ، بخاطر ترس از اینکه مقام خودرا ازدست دهند، یا ناشی اندو متخصص نیستند سخنی نمی گویند،یا اگر می گویندشفاف وواضح وکامل نمی گویند،یا می دانند ونمی گویندف اما در برخی مواقع که مسئولی قصد استعفا دارد یا خبری واصل شده که قرار است برکنارشود یا از روی احساس وظیفه (که تعداد این دسته بسیار اندک است)یا سهوا به تکاتی اشاره میکنند که حاکی از صحیح نبودن مسیر در حوزه مورد نظر است. قدر مسلم تحریمها در زمینه جذب سرمایه گذاری خارجی ،انتقال تکنولوژی های مختلف ،تولید واشتغال آثار بسیار منفی بر جا گذاشته است.بطور مثال در زمینه استخراج وپالایش نفت وگاز ،صنایع سبک وسنگین بویژه در صنعت الکترونیک ومیکرو الکترونیک،حمل ونقل هوائی وصنایع وتکنولوژیهای بسیار پیشرفته اعم از هوا_فضا،نانوتکنولوژی،سلولهای بنیادین و... بسیار عقب مانده ایم وبا ادامه این روند آینده امیدوار کننده ای را نمی توان تصور نمود.اینکه علیرغم این همه نکوهش رژیم گذشته پس از 30 سال به دلیل تحریمها وسوءمدیریت وعدم سرمایه گذاری وانتقال تکنولوژی به میزان دو سوم زمان رژیم گذشته در کشور، نفت استخراج می شود ،مایه تاسف است.یا اینکه وارد کننده بنزین هستیم مایه شرمندگی است،یا جان انسانها به دلیل سقوط هواپیماهای غیر استاندارد وخارج از رده ازدست می رود قابل پذیرش نیست بویژه آنکه شعار اداره جهان را سرمیدهیم .وصدها مثال دیگر که قابل مشاهده وارزیابی است .
در اوایل شهریور ماه سالجاری حسین نقره کار شیرازی معاون امور بین الملل وزارت نفت در مصاحبه ای گفت نفت در مصاحبه ای گفت؛نگاه سیاسی وبین المللی حاکم سبب عدم ورود سرمایه های خارجی به داخل کشور شده است.وی افزود مسئله فقط به سرمایه خارجی ختم نمی شود،بلکه تکنولوژی های روز هم نتوانسته اند وارد شوند.ایشان همچنین از تاثیر منفی مشکلات بین المللی بر قراردادهای پارس جنوبی وعدم سرمایه گذاری خارجی در پارس جنوبی سخن گفت.اوگفت برای فازهای 15تا 28 اعلام مناقصه کرده ایم اما هیچ شرکت داخلی وخارجی برای سرمایه گذاری در آنها اعلام آمادگی نکرد.(آفتاب یزد8/6/88ص1)
در همین حال چند روز پس از اظهارات نقره کار ،بهروز علیشیری معاون وزیر اقتصاد طی مصاحبه ای گفت ؛38 میلیارددلار سرمایه گذاری در کشور تصویب شده که از این میزان تا کنون 6 میلیارد دلار جذب شده است؛اما وی در خصوص کم وکیف این میزان سرمایه گذاری که محل ابهام است توضیحی ارائه داد.(خبرگزاری مهر 10/6/88)
از سوی دیگرسلیم عادل نژاد مدیر عامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی طی مصاحبه ای گفت ؛در حال حاضر شرایط فاینانس سخت تر شده وبیشتر علاقمندیم سرمایه خارجی جذب کنیم،سعی داریم شرکای خارجی مثل ساپسول ،ونزوئلا وعمان در مجتمع شریک شوند.در حال حاضر با آفریقای جنوبی ،روسیه وترکیه در حال مذاکره هستیم.10طرح پتروشیمی که امسال به بهره برداری می رسند 4/3ملیارد دلار سرمایه نیاز دارندو شرکت ملی صنایع پتروشیمی بین 5/2تا3میلیون دلار درهر سال معمولا جذب سرمایه دارد که بصورت خارجی وداخلی است.(ایسنا 14/6/88)
البته وی توضیح نداد که چگونه ظرف 6 ماه هم سرمایه خارجی جذب می شود هم پروژه به بهره برداری می رسد؟؟از این اظهارات چنین بر می آید که به دلیل تحریمهائی که علیه ایران صورت گرفته،حیطه جغرافیائی طرفهای خارجی ایران بسیار محدودوتعداد کشورها ی علاقمند به سرمایه گذاری درایران کمتر ودر نتیجه شرایط سرمایه گذاری سخت تر وتوان چانه زنی طرفهای ایرانی پائین واحتمال به نتیجه رسیدن کمتر می باشد.
در همین حال ودر همین ایام ،عبدالمحمد دلپریش مدیر برنامه ریزی شرکت ملی نفت ،در گفتگو با خبرنگاران گفت ؛شرکتهای خارجی که با شرکت ملی نفت قرارداد داشتند از تحویل پکیج ادوات مربوط به درون چاه فازهای 9و10میدان گازی پارس جنوبی خودداری کرده است.همچنین علی وکیلی مدیر عامل شرکت نفت وگاز پارس اخیرا گفت؛به دلیل توقف برخی از تجهیزات سرچاهی درکشورنروژ ،توسط شرکت آمریکائی ودر فورد ،تولید گاز از دریا در فازهای 9و10 هنوز آغاز نشده است.(آفتاب یزد12/6/88ص5)
اعمال تحریمها ی بین المللی ازیک سو و عدم برخورداری از سیاست خارجی منطقی وعقلائی از سوی دیگر سبب شدکه طرح توسعه عسلویه که در دولت خاتمی شروع شده بود ودر آن زمان 60هزار نفر کارگر داشت امروز همین مجموعه کمتر از 10هزار نفر کارگر دارد چرا که از سال 1384به بعد،مشکلات ناشی از خروج پیمانکاران خارجی وکمبود منابع مالی شروع به خود نمائی کرد .این در حالی است که در طول 4سال دوره دولت نهم ،بالغ بر 300میلیارد دلار در آمد نفتی عاید کشورمان شده است!!!اکنون نیز درحالیکه ایران بودجه سالجاری پارس جنوبی به 1میلیارد دلار کاهش یافته ،کشور قطر شریک ایران در پارس جنوبی با اختصاص 70 ملیارد دلار برای سرمایه گذاری در این میادین گازی ،طی 3سال آینده سرمایه گذاری سالانه خودرا نسبت به ایران چندین برابر کرده است.دولت نهم در سال 84 پارس جنوبی را در حالی تحویل گرفت که 5فاز آن به بهره برداری رسیده وروزانه 140 میلیون متر مکعب تولید گاز داشته وهمچنین فازهای 6،7،و8پیشرفت 71درصدی و9و10نیز بترتیب 18و15درصد پیشرفا فیزیکی داشتند.از طرفی فازهای 12،17،و18نیز عقد قرارداد شده ودر مرحله آغاز عملیات اجرائی قرار داشتند.اما پس از روی کار آمدن دولت نهم،اجرای طرح های دردست اجرا با تاخیرهای فراوانی همراه شدوتوسعه فازها با مشکلاتی نظیر انصراف شرکتهای خارجی ( ازقبیل رپسول،توتال،شل و...)درپی فشارهای بین المللی مواجه شد،بگونه ای که تنها دستاورد دولت نهم در پارس چنوبی تعریف فازهای 21تا 24،27و28است که فازهای 21تا24در مرحله آماده سازی برای مناقصه که با وضع موجود بعید است به نتیجه برسد وفازهای 27و28 در مرحله مطالعاتی قراردارند.با این مثال ومثالهای متعدد دیگر می توان به تفاوت سیاست خارجی بر پایه تنش زدائی وتقویت اعتماد متقابل با سیاست خارجی تنش زا واعتماد زدا پی برد درهمین حال وزیر نفت جدیدالانتصاب دولت دهم با بی احتیاطی سیاسی وبدون آنکه از سلف خود در دولت نهم انتقاد کند ،در سومین همایش ملی گاز به نکاتی اشاره نمود که در واقع حاکی از تاثیر منفی تحریمها ،سوءمدیریتها ،بی برنامه گیها در اداره صنایع نفت وگاز ایران در 4سال گذشته می باشد ازجمله موارد برجسته ای مسعود میرکاظمی به آنها اشاره نمود عبارتنداز؛ 1-سرمایه گذاریهای مورد نیاز برای توسعه میدانهای جدید تولید گازبه دلایلی (که از آنها نام نبرد وباید می برد) دچار مشکل شده است.صنعت گاز نیازمند سالانه 20تا25میلیارددلارسرمایه گذاری است.(این دالی است که صنعت نفت بیش از 10برابر این رقم به سرمایه گذاری نیاز دارد تا 10سال آینده بتوانیم نفت استخراج کنیم.)
2-اسراف در مصرف حاملها انرژی افزایش یافته است.
3-با روند کنونی مصرف انرژی وبا توجه باینکه در 3سال آینده منابع تولید گاز در کشور نداریم ،دراین حوزه با مشکلات جدی روبرو می شویم.
4-برای اتمام پروژه های نیمه تمام نفت به 19میلیارد دلار اعتبار نیاز داریم درحالیکه بیش از 3میلیارد دلار در قانون بودجه ،اعتبار پیش بینی نشده است.(میر کاظمی در مورد اینکه نباید پروژه ها همزمان شروع می شد که اینگونه نیمه کاره نماند واللهم بیر، بیراگر انجام می شد به نتیجه می رسد ،اشتغال وسود ایجاد می نمود ونیمه کاره نمی ماند تا زیان کنیم توضیحی نداد واین برداشت را به من وشما واگذار نمود.)
در هر حال باید بدون رودر بایستی وبصورت شفاف اذعان نمود که تحریمها وسیاستهای نا پخته ،تاثیر بسیار منفی در عرصه های اقتصادی، امنیتی ،سیاسی ،فرهنگی واجتماعی کشور دارد وچه بسا بسیاری ازاین تاثیرات منفی ،از رهگذر فرصتهائی است که از دست می رود ودیگر به دست نمی آید وبدین طریق نسل فعلی وآتی دچار خسران غیر قابل جبران می شوند،که با در نظر گرفتن آهنگ توسعه در هزاره سوم ،مزید بر عدم جبران ،عقب ماندگی عمیق عاید کشور وملت میکند.
فرصتهائی که بواسطه تحریم وسوءمدیریت از دست رفته ؛
1-خطوط لوله انرژی غیر از مسیر ایران طراحی واحداث شده است.مانند خط لوله نفت باکو _تفلیس –جیهان وخط لوله گاز باکو-تفلیس –ارزروم
2- عقب ماندگی صنایع نفت وگاز ودیگر صنایع مهم ،کاهش تولید ،کاهش صادرات ،کاهش اشتغال وتبعات اجتماعی ناشی ازآن از رهگذر کاهش سرمایه گذاری ،موانع موجود در جهت انتقال تکنو لوژی .محاسبه عددی زیانهای ناشی از این موارد رقمی سرسام آور را به ما نشان خواهدداد که با احتساب ارزش افزوده وضریب توسعه برمبنای اصل تکاثر دود غلیظی از سر انسانهای فهیم ودلسوز بلند خواهندکرد. فرصتهائی که ازدست خواهدرفت ؛
1-انتقال انرژی به اروپا اعم از مسیر نابوکو،ترکیه و...
2-انتقال انرژی به پاکستان وهندوستان
3-فرصت سازی برای ترکمنستان برای انتقال گاز به افغانستان –پاکستان –هندوستان وچین وفرصت سوزی برای ایران
4-تضعیف موقعیت ایران در اوپک بواسطه توسعه صنایع نفت وگازکشورهای رقیب و عقب ماندگی ایران از این حیث .
5-فرصت سازی برای روسیه برای انتقال بیشتر گازبه ترکیه واروپا
6- تضعیف موقعیت ایران دردریای خزر بواسطه کم تحرکی وسهوهای استراتژیک
7-تضعیف موقعیت ایران در منطقه خلیج فارس وخاورمیانه فقفقاز وآسیای مرکزی بدیهی است قرن بیست ویکم قرنی است که تنهابا ساخت موشکهای دور برد ومیان برد وتقویت بنیه دفاعی وحتی دسترسی به توانمندیهای تهاجمی نمی توان بازیگر مطرح در منطقه وجهان شد،توسعه باید همه جانبه وپایدارباشد ،وحضوردر بازارجهانی صنایع وتجارت تقویت شودواین هدف با سرمایه گذاری وجلب تکنولوژیهای پیشرفته در عرصه های مختلف میسر است.بدیهی است جملگی اینها با بهره گیری از عنصر دانائی در اداره کشور در حوزه های نرم افزاری وسخت افزاری ساستهای داخلی وخارجی قابل حصول خواهد بود. 6/7/1388

۳.۷.۸۸

دیپلماسی حرف است یا عمل

در عالم دیپلماسی می توان بلوف زد ،نه میزان گذشته ،چون شرایط وامکانات تغییر یافته است.با صرف سخن گفتن وطرح آرزوها وبدون داشتن پتانسیل های لازم وبرنامه واقع بینانه نمی توان در عرصه بین الملل موثر بود.
این نگاه در عرصه داخلی نیز مصداق دارد ،اکثریت قاطع ملتها درپی مشاهده مابازای ادعاهایند ودر صورت عدم مشاهده آن ،متوجه موضوع می شوند وحق دارند انتقاد کنند وباید فضا ووسیله انتقاد برایشان فراهم باشد وگرنه معترض می شوند ودر صورت برخورد با آنها ،نسبت به سیستم اعتماد خودرا ازدست میدهند واز این رهگذر ،ضمن اینکه سیستم از نظرات کارشناسانه بهره نبرده ،هزینه های کشور را که از جیب ملت صورت می گیرد افزایش می دهد وفرصتها را ازذپدست داده وبه تهدید تبدیل میکند وبدین طریق سیستم که به دلیل عدم وجود آزادی بیان ،دچار بحران مشارکت شده است ،وارد مرحله بحران مشروعیت می شود وچنین وضعیتی سیستم را دچار دور باطل تسلسل می کند وهزینه ها به صورت مضاعف افزایش ،وفرصتها ،مشارکت مردم ومشروعیت سیستم نیز به صورت مضاعف کاهش می یابدود رنهایت کشور در عرصه داخلی وخارجی ضعیف تر میگردد و طمع قدرتهای خارجی به کشور افزایش می یابد وسیستم هم که با بحران مشروعیت درداخل مواجه باشد برای بقای خود امتیاز به خارجیها می دهد وبه این صورت منافع ملی در مخاطره قرار می گیرد ونسل فعلی وآتی با مشکلات فراوانئ سیاسی ،اقتصادی ،امنیتی وفرهنگی روبرو می شوند.موقعیت فعلی ایران وبرخی کشورهای مشابه ایران با چنیین رویکردی همخوانی دارد،آنچه که اخیرا در نیویورک شاهدذ آن بودیم مصداق بارز چنین ارزیابی ای می تواند تلقی شود.

۳۱.۶.۸۸

نیروگاه اتمی بوشهر وبازی روسها


در 26ام تیر ماه سالجاری الکساندر سادونیکف سفیر روسیه درتهران طی مصاحبه ای در بخشی از صحبتهای خود در خصوص تکمیل نیروگاه اتمی بوشهرکه در روزنامه آفتاب یزد به چاپ رسیده بود گفت؛در حال حاضر نیروگاه بوشهر در مرحله عملیات راه اندازی قرار دارد واین مرحله ،فاز نهائی اجرای طرح این نیروگاه محسوب میشود.وی افزود روسیه در راه اندازی این نیروگاه بسیار جدی است،ساخت این نیروگاه بزرگترین طرح در زمینه همکاری تجاری –اقتصادی بین روسیه وایران است،با اطمینان می گویم که پس از انقلاب اسلامی ایران این بزرگترین طرح بین المللی است که در ایران اجرا می شود.سفیر روسیه در ادامه اضافه کرد کمبودی در مورد اعزام متخصص از روسیه احساس نمی شود،عملیات با هماهنگی شرکاء وهمکاران ایرانی انجام می شودو همه چیزدر چارچوب یک جدول زمانی مشخص با طرف ایرانی هماهنگ شده است.ضمن اینکه مشکلات فنی جدی مشاهده نمی شود، همه کارها بطور مثبت رو به پیشرفت است ،روسیه باید نیروگاه را بصورتی بسازد که با مقررات سخت آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد امنیت مطابقت داشته باشد،لذا باین مسئله در طی مدت عملیات راه اندازی توجه ویژه ودقیق خواهد شد.
همزمان حسین سبحانی نیا نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه ای که درمورخه 25/4/88در روزنامه اعتمادملی توقیف شده منتشر شده بود گفت؛نیروگاه اتمی بوشهرتا نیمه دوم سالجاری باید به بهره برداری برسد،ظرفیت اصلی نیروگاه 1000مگاوات است ،اما در سالجاری تنها 500مگاوات آن مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت ،امیدواریم در زمان اعلام شده نیروگاه به بهره برداری برسد،صحبت های ضدونقیضی دراین خصوص صورت گرفته اما باید تلاش لازم جهت رفع موانع وراه اندازی آن در زمان مقرر صورت گیرد.
روزنامه آفتاب یزد که به مسائل مبرم داخلی وخارجی ایران واقع بینانه می پردازد وبنظر میرسد قصد فریب خواننده خودرا ندارد وآنها را خام نمی پندارد در مورخه 9/6/1388به نقل از ایرینا فئودورواکارشناس انستیتو شرق شناسی آکادمی علوم روسیه نوشت؛سیاست تحریم وفشار ایران که محور برنامه های غرب علیه این کشور را تشکیل می دهد،بی اثر وناکارآمد است.کشورهای غربی ودر راس آنها آمریکا که در قبال ایران همواره از زبان فشار وتحریم سخن گفته اند،باید این سیاست را کنار بگذارندوازدر مذاکره وارد شوند.ایران حق دارد در چارچوب معیارهای قوانین بین المللی به فعالیتهای هسته ای بپردازد وکشورهای صاحب فن آوری های هسته ای پیشرفته به جای ایجاد مانع در مسیر توسعه هسته ای ایران ،با این کشور همکاری کنند.وی اضافه کرد روسیه بر اتخاذ سیاست سازنده درقبال ایران وآغاز مذاکرات برابر با این کشوربدون فشار وپیش شرط اصرار دارد.وی با اشاره به به مراحل پایانی آزمایش نیروگاه هسته ای بوشهر گفت این نیروگاه بزرگ نماد دوستی وهمکاری ایران وروسیه است.
در همین حال ولادیمیر پوتین نخست وزیر پر مدعای روسیه در دیدار اخیربنیامین نتانیاهو همتای اسرائیلی خود با هشدار نسبت به حمله اسرائیل به ایران گفت؛رهبران ایران باید در فعالیتهای اتمی شان،خویشتنداری کرده وملاحظات ونگرانیهای اسرائیل را مورد توجه قراردهد،پوتین تاکید کرد اینجا منطقه بسیار خطرناکی است وایران باید ازخود مسئولیت نشان دهدوبه خصوص نگرانیهایاسرائیل را مورد توجه قراردهد. (22/6/1388آفتاب یزد ص11)
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که اخیرادر حاشیه کنفرانس عمومی سالیانه آژانس بین المللی انرژی در وین با سرگئی کرینکو همتی روس خود دیدار وگقتگو نموده بود به خبرنگارخبرگزاری کاملا دولتی ایرنا گفت ؛در این دیدار در باره نیروگاه بوشهر به نتایجی رسیدیم وامیداواریم هرچه زودتر این نیروگاه راه اندازی شود.البته زمان راه اندازی را اعلام نمی کنیم چون اگر قرار باشد بین ایمنی وراه اندازی نیروگاه بوشهر یک گزینه را انتخاب کنیم ،طبیعتا گزینه ایمنی مقدم تر است.وی همچنین گفت قراراست به فعلیتهای مربوط به نیروگاه بوشهر سرعت لازم داده شودوتعداد کارشناسانی که در آن کار می کنندافزایش یابد.صالحی همچنین به مذاکره با همتای روس خود پیرامون احداث نیروگاههای جدید هسته ای نیز اشاره نمود است. (25/6/88آفتاب یزدص11)
همزمان ودر آستانه برگزاری 64مین نشست مجمع عمومی سازمان ملل ونشست 5+1باایران در 9ام مهرسالجاری محتملا در شاهد عقب نشینی واشنگتن از طرح سپر دفاع موشکی در لهستان وچک وخشنودی مسکوازاین اقدام وابراز تمایل کره شمالی برای شرکت در مذاکره دو جانبه با آمریکا وشش جانبه قبلی ،شدیم.
این حوادث در شرایطی رخ نمود که پیش از آن البرادعی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش خود فعالیتهای هسته ای ایران را نیازمند ادامه بازرسیها وپاسخهای تهران به دیگر سوالات آژانس بویژه در خصوص مطالعات ادعائی آمریکا دانست.
در همین حال در آخرین نشست کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشنهاد ایران درباره ممنوعیت حمله به تاسیسات هسته یی تصویب نشد.به گفته دیپلماتها ،شیلی و سنگاپور مانع از اجماع غیرمتعهدها به نفع ایران شده اند که باعث شد کشورهای عضو به صورت انفرادی هر طور که می خواهند رای دهند.دوکشور مذکور تاکید داشتندهرگونه ممنوعیتی محدود به تاسیسات هسته ای صلح آمیز باشد.
در همین حال سخنی از هوگو چاوز متحد ضد آمریکائی رئیس دولت دهم ایران ،در جریان سفراخیرش به مسکوو بدنبال مذاکره پیرامون ساخت نیروگاه اتمی توسط روسیه در ونزوئلا ، شنیده شدکه وی خطاب به کشورهای غربی گفته است ؛ما قصد نداریم بمب اتم بسازیم ،مارا مانند ایران اذیت نکنید(ایسنا به نقل از بلومبرگ 24/6/88) به درازا کشاندن تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر به بهانه های واهی از سوی روسها ،عدم تصویب پیشنهاد ایران در شورای حکام در خصوص ممنوعیت حمله به تاسیسات هسته یی فعال یا در حال احداث،تصویب چند قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحدکه روسیه وچین نیز علیه ایران رای داده اند ،وسخنان نخست وزیر روسیه در جریان سفر همتای اسرائیلی وی به مسکو مبنی بر اینکه تهران باید نگرانیهای تل آویورا مورد توجه جدی قرار دهدوتهدید ایران به تحریمهای جدی تر از سوی قدرتهای بزرگ،وتهدید حمله نظامی احتمالی به تاسیسات هسته ای ایران ازسوی اسرائیل با توجه به موقعیت حساس کنونی در داخل ایران که در اثر سوئ مدیریت وتمامیت خواهی یک جریان حاصل شده ،بسیار قابل تامل بوده و منافع ملی کشورمان رادر معرض خطر قرارداده است.
از چند سال پیش از این همواره مقامات روسی در رابطه با اتمام احداث نیروگاه اتمی بوشهر سخنان متناقض گفته وعده های نا محقق داده اند،قرارداد این نیروگاه که در دولت هاشمی رفسنجانی منعقد شده ،در دولت خاتمی نیز ادامه داشته وحداقل در دولت خاتمی باید به پایان می رسید،در حالیکه در دولت نهم هم به نتیجه ای نرسید و برای اینکه امیدهابه یاس مبدل نشود وقدری هم با افکار عمومی باز یشود بصورت مجازی نیروگاه بوشهر را راه اندازی کردنداخبار آن هم بگونه ای منتشر شد که عامیون فکر کردند نیروگاه فعل شده است.اما روسها مکررا امروز برو فردا بیا ،امسال بروسال دیگر بیا ،یا نیمه اول امسال یا نیمه دوم امسال وهر سال که سپری می شود چون به فراموشی سپرده می شود، دوباره از کلمه امسال استفاده میگردد.آنچه از رفتار روسها بر می آید این است که در آینده نزدیک از تکمیل نیروگاه خبری نیست.نگارنده از 6سال قبل در نوشته هایم آورده ام که روسها حالاحالاها این نیروگاه را تکمیل نخواهند کرد وبهترین نوع همکاریهای سازنده مسکو با تهران بازی با کارت ایران در راستای نیل به منافع خود است.در طول تاریخ گذشته هم روسها با ایران چنین برخورد کرده اند.
چگونه است که پروژه باین مهمی وحساس که همه چیزش باید دقیق باشد زمان اتمامش مشخص نیست؟ این همه زمان برای چه سپری میشود؟
آیا در مسائل فنی آن خللی ایجاد نمی کند؟
از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی اینگونه بر نمی آید که وی از جهت ایمنی نیروگاه نگران است؟
مسکو چرا فرسایشی برخورد میکند ؟
آیا عقب نشینی امریکا از طرح سپر دفاع ضد موشکی در اروپای مرکزی که با مخالفت روسیه مواجه بود اکنون مسکو را به سمت واشنگتن نزدیک نمی کند؟
آیا مسکو با کارت نیروگاه وامثالهم بازی نمی کند برای کسب این گونه امتیازات؟با این اتفاق تکمیل نیروگاه بوشهر باردیگر دچار فرسایش نمی شود؟آیا نباید از گذشته تاریخی و اتفاقات سی سال اخیردرس عبرت بیاموزیم وعاقلانه تصمیم بگیریم؟
آیا مسکو خیلی بیشتر از غربیها نگران پیشرفتهای ایران در زمینه انرژی هسته ای نیست ؟
آیا مسکو تکمیل نمودن نیروگاه بوشهر را به بهانه های واهی دچار مرور زمان نمی کند تا اگر حمله ای قرار است به نیروگاه شود محقق گردد؟آیا مسکو در این رابطه با واشنگتن هماهنگ نیست؟
آیا روسیه در دوران تزار وشوروی بخشی ازاراضی ایران را ضبط نکرد؟
آیا شوروی ایران را تحت سلطه نداشت و به عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران کمک نکرد؟
آیا روسیه تزاری همرا با انگیس ایران را در بحبوحه جنگ اول جهانی به دوقسمت تقسم نکردند؟
خسارتهای این دو خیلی بیشتر از زیانهائی است که آمریکا به ایران وارد آورده است.روسیه بسیار بیشتر از غرب از اینکه ایران به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم دست یافته ناخرسند است ومایل نیست ایران در این زمینه وبسیاری دیگر از تکنولوژیها پیشرفتی داشته باشد.آیا روسیه همگام با غربیها قصد ندارد تا زمان روشن شدن تکلیف پرونده هسته ای از سوی 5+1نروگاه بوشهر را تکمیل ننماید؟
آیا از اینکه، مسکوبه 4 قطعنامه شورای امنیت وقطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران رای داده به خود بیائیم؟
در آستانه 64مین نشست مجمع عمومی سازمان ملل ونشستهای جانبی 5+1 ومتعاقبا نشست 5+1 باایران در اول اکتبر (9مهر88) هستیم.
آِیا نباید به اعمال ورفتار کشورها ونه به اظهارات بی اساس آنها توجه کنیم وتصمیم اتخاذ کنیم؟و خودمان نیزاهل علم ،منطق وعمل باشیم وسخنان بی نتیجه نزنیم.؟
اتکا به روسیه وچین ثمری نخواهد داشت،باید با همه داشته ها واستفاده از همه مولفه های قدرت وبا ایجاد اجماع داخلی با مشارکت اکثریت جناحهای دلسوز و عدم اتکا به زور وتهدید نسبت به تامین منافع ملی واحقاق حقوق ملت ایران ،حقوقی که واقعا به نفع ملت ایران باشد همت گماشت و با پرهیز از شعار وتکیه بر توانمندیهای
ملی با طرفها ی خارجی مذاکره نمود واز همین رهگذر جایگاه ایران را در نظام بین املل تثبیت نمود.ئدر غیر این صورت ،فشارهای بین المللی افزایش خواهد یافت و هزینه های سیاست خارجی در شرایط نامساعد کنونی فزونی خواهد گرفت ونگرانیها را مضاعف خواهدنمود.
دراین خصوص درد دل ،مشکل،انتقاد ورهیافت فراوان است اما مجال آن در این مقال نیست.آنچه از وضعیت موجود بر می آید بسیار نگران کننده است،فرصتها از دست می رود،سیاست خارجی و روابط بین الملل هم یک علم است همچون انرژی هسته ای ،اگر در انرژی هسته ای هم علمی عمل نمی شد به دستاوردی نایل نمی شدیم.اگر در سیاست خارجی وداخلی هم علمی وکارشناسانه عمل نکنیم ،آن بخش از دستاوردهائی را که از رهگذر علم حاصل شده از دست خواهیم داد. نظام بین الملل مولفه هائی دارد ،سیاست خارجی ومنافع ملی هم ،مولفه هائی ،باید با شناخت دقیق وبهره گیری از تاریخ وتجربه وعلم روز وبدون تحت تاثیر احساسات وغرور کاذب قرار گرفتن،در قالب یک استراتژی معطوف به هدف اقدام نمود.
29/6/1388

۳۰.۶.۸۸

انتقال گاز،رقابتهای بازیگران و فرصتهائی که از دست می رود

رئیس جمهور ترکمنستان در جریان برگزاری نشست 4کشور حاشیه دریای خزر در اوکتائو قزاقستان که بدون دعوت ازایران در 12 سپتامبر برگزارشد گفت ؛کشورش منبع اصلی گاز پروژه نابوکواست،قربان قلی بردی محمداف افزود؛ترکمنستان درصدد است تا راههای انتقال انرژی خویش را تنوع بخشیده وعلاوه بر شرکت در پروژه نابوکو،انتقال گاز به پاکستان وهندوستان را نیز برعهده گیرد،پروژه ای که ایران نیز در صدد آن است اما تاکنون بازیهای پاکستان وهندوستان مانع از نهائی شدن تکلیف این پروژه شده است.
همانگونه که در نوشتارهای پیشین اشاره شد مسکو همواره در مسائل خزر تهران را فریب داده است .در اجلاس 1-5 اوکتائو نیز نمونه ای دیگر از بازی مسکو را شاهد شدیم.دراین نشست اساسا نیازی به طرح موضوع رژیم حقوقی خزر نبود چرا که سه کشور روسیه ، قزاقستان و آذربایجان تکلیف منابع فسیلی را مشخص نموده وقراردادهای مربوطه را امضا کرده اند واز منابع نیز بهره برداری می کنند.ترکمنستان هم با روسیه وقزاقستان مشکلی ندارد وصرفا با آذربایجان وایران در خصوص تقسیم منابع زیر بستر اختلاف دارند.این ایران است که هیچ بهره ای از خزر نمی برد وصرفا مواضعش را اعلام میکند بدون آنکه در عمل ثمری داشته باشد.
مسکوتلاش میکند اختلاف میان عشق آباد وباکو را مرتفع نماید وامتیاز لازم را از آنها دریافت کند.چه بسا علیرغم مخالفت با خط لوله ترانس خزر ،محتمل است تحت شرایطی با آن موافقت کند.مسکو در رابطه با کنسرسیوم قرن در باکو نیز چنین کرد وتهران را فریب داد.اظهارات رئیس جمهور ترکمنستان در اوکتائو زمینه ای برای احتمال بروز این پیش بینی می تواند تلقی شود.
مسکو اساسا در گذشته زمانی که برای رسیدن به منافع خود به اتخاذ موضع مخالف از سوی تهران نیاز داشته ،ازکارت ایران استفاده نموده ،اما زمانی که منافع مشترک با سه کشور دیگر در خزر داشته با آنها نشست وبرخاست نموده است.اجلاس اوکتائو نمونه دیگری از این اقدامات است.آیا مسئولین دیپلماسی ایران که این همه به مواضع تهران اشاره وتاکید می کنند،محکوم یا تائید میکنند،عملا منافعی را عاید کشور کرده اند؟یا شاهد اقدامات عملی 4کشور دیگر شده ایم.ما سخن می گوئیم دیگران عمل می کنند وفرصتها اینگونه از دست می رود.
آیا ایران می تواند همچون قزاقستان نشست 4جانبه ای را بدون حضور یکی از کشورهای حاشیه خزر در تهران برگزار نماید ؟
در همین حال ،به دنبال توافقات اخیر مسکو _آنکارا در خصوص پروژه خط لوله مسیر جنوبی ،چند روز پیش ازاین نیز خبری پیرامون انعقاد قراردادهای جدید گازی میان گازپروم روسی وطرف ترک در آینده نزدیک به نقل از آلکسی میلرمنتشر شد مبنی بر اینکه شرکت روسی در نظر دارد تا قراردادهای خود با ترکیه را دوباره تنظیم کند تا براساس آنها ،این کشور بتواند گاز وارداتی خود از روسیه را صادر کند.وی افزود؛ترکیه امکان صادرات گاز وارداتی از روسیه را ندارد اما در قراردادهای جدید این امکان وجوددارد.لازم به ذکر است که قراردادصادرات 6میلیارد متر مکعب گازروسیه به ترکیه ،در سال 2011 به پایان می رسد.(ترکیه دومین مصرف کننده گاز روسیه پس از آلمان به شمار میرود) میلر در اظهارات خود با اعلام اینکه ترکیه گازی برای صدور ندارد از قرارداداخیر ترکیه با شرکت درای یونان ابراز شگفتی نمود.ظاهرا ترکیه قبل ازاینکه موافقت روسیه را برایر صادرات مجدد گاز این کشور جلب کند مبادرت به انعقادقرارداد با شرکت یونانی کرده است.آنکارادر تلاش برای بهره بردن از موقعیت ژئو اکونومیک خود در راستای تبدیل شدن به کانون ترانزیت گازدر خاورمیانه واروپا می باشد،مذاکرات جدی با روسیه ،کشورهای عضو پروژه نابوکو وایران وامضای توافقنامه ها وقراردادهای مختلف که در برخی مواقع میان این قراردادها تضادهائی نیز وجود دارد، در همین راستاست.
بنظر می رسد مسکو در صدد است با ارائه امتیازاتی به ترکیه ،همچنان خود رابعنوان بازیگر اصلی انرژی حفظ کند.ودر صورت امکان پروژه نابوکو را با شکست مواجه کند.هرچند که اگردر این مسیر موفق نشود خودرا شریک نابوکو خواهد کرد.این در حالی است که مسکو در رابطه با انتقال گاز به اروپا با تهران هیچ مذاکره ای بعمل نمی آورد.
آنکارا در راستای نیل به تبدیل شدن به کانون ترانزیت گاز درمنطقه ضمن اینکه از ایران گاز وارد میکند به دنبال خرید گاز ترکمنستان از طریق ایران وافزایش حجم گاز وارداتی از ایران است.البته در صورتیکه تهران کماکان با موانعی از سوی آمریکا وغرب درترانزیت وصادرات گازبه ترکیه واروپا مواجه باشد آنکارا گزینه های دیگری که قبلا به آنها اشاره شد برای انتخاب دارد.
در همین حال یک هفته پیش خبر نشاط آوری در خصوص توافق ایران وترکیه برای انتقال 35 میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان از طریق ایران منتشر شد.این خبر را حجت الله غنیمی فرد معاون سرمایه گذاری شرکت ملی نفت ایران اعلام کرد.اما هیچ گونه جزئیاتی در خصوص نحوه ،مسیر وزمان اجرای این توافق مطرح نکرد،وی همچنین در مورد دیدگاه ترکمنستان در این باره مطلبی به میان نیاورد.اصولا قراردادهای ترانزیت ،حداقل سه جانبه صوزت می پذیرد.
همزمان چند روز پیش رمضانی مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران از توافق با شرکت بوتاش ترکیه در خصوص افزایش صادرات گاز ایران به ترکیه به 10میلیلرد متر مکعب خبرداد.وی همچنین اضافه کرد که سوآپ گاز ترکمنستان به ترکیه توسط ایران بهتراز ترانزیت گاز ترکمنستان به ترکیه است.به این صورت که ایرا گاز دریافتی از ترکمنستان را در مناطق شمال وشمال غربی مصرف کندو با استفاده از خطوط لوله صادرداتی کنونی از ایران به ترکیه به هر میزانی که از ترکمنستان دریافت نموده به ترکیه منتقل نماید.این در حالیست که معاون سرمایه گذاری شرکت ملی نفت ایران از توافق آنکارا –تهران در خصوص ترانزیت گاز ترکمنستان به ترکیه خبرداده بود.این اظهارات در شزایطی مطرح شده است که از مواضع عشق آباد پیرامون آن خبری منتشر نشده است.با توجه به مواضع روسیه وترکمنستان بویژه پس از اجلاس 4 کشور خزر که بدون دعوت از ایران در قزاقستان تشکیل شد ،و مواضع غربیها و ضعف دیپلماسی تهران ،به نظر میرسد ترانزیت گاز ترکمنستان از طریق ایران به ترکیه با موانع جدی مواجه باشد واظهارات مطرح شده توسط مقامات نفتی ایران در این خصوص ،که دارای ابهامات فراوان نیز می باشد در مرحله حرف باقی بماند.چنانکه در موارد متعددی اظهارات مسئولین در رابطه با مسائل سیاست خارجی از اینگونه کیفیتی برخوردار بوده است.
نکته ای که تهران به آن حتی در مرحله حرف نیز توجه ندارد این است در راستای تنوع بخشی به مسیرهای انتقال وترانزیت گاز ،به مسیر جمهوری آذربایجان با استفاده از خط لوله ایران –شوروی سابق و خط لوله گاز باکو-تفلیس –ارزروم نظری نمی افکند ومطالعه ای پیرامون این مسیر انجام نمی دهد.
به هرحال فرصتها همیشه بدست نمی آیند ،دولتها باید به فکر نسلهای فعلی وآتی وآینده کشور باشند ،در این رقابتی که در عرصه انتقال انرژی شاهدیم هر کشوری صرفا ومطلقا در پی منافع ملی کشور خویش است وهمه کشورها به منافع ثابت می اندیشند نه دوست ودشمن ثابت.نباید فرصت را ازکف داد وبا دیپلماسی معطوف به هدف براساس عقل ومنطق و آینده نگری ،استراتژی اقدام تهیه نمود وبه آن عمل کرد .طرح آرزوها وسخنان بدون نتیجه تامین کننده منافع ملی نیست.
28/6/1388

۲۲.۶.۸۸

یکه تازی مسکو درانتقال انرژی وعدم تحرک تهران

اتحادیه اروپا به ساخت خط لوله گاز نابوکو(1) امیدوار است وبه کمک آن سعی میکند از وابستگی به گاز روسیه بکاهد.سرگئی لاورف وزیر خارجه روسیه اخیرا در اجلاسی در آستراخان گفت ؛هر پروژه ای که مربوط به دریای خزرشود باید صرفابراساس موافقت هر پنج کشور حاشیه این دریا باشد.روسیه هرچیزی را غیر ازاین غیر قابل قبول میداند.مسکو همزمان با تلاش برای ایجاد خطوط لوله آلترناتیو قصد دارد پروژه نابوکو را با شکست مواجه سازد.درهمین راستا خط لوله موسوم به مسیرجنوبی را پی گرفته است.(2)
مسکو در گذشته نیز با انجام بازی دوگانه در رابطه با مسائل دریای خزر، چنین موضعی اتخاذ نمود و هر گونه قرارداد در خصوص منابع دریای خزر را منوط به تعیین رژیم حقوقی این دریا نمود وتهران نیز در کنار مسکو همین موضع را پیشه کرد اما روسیه با مشارکت در قرارداد قرن وسایر قرادادها عملا تهران را فریب داد.(شرکت لوک اویل روسی تقریبا در تمامی قراردادهای نفتی آذربایجان سهیم است.)ومتعاقب این فریب کاری با امضای قرارداد دوجانبه با آذربایجان وقزاقستان وقراداد سه جانبه با این دو کشور درزمینه بهره برداری از منابع فسیلی زیر بستر،قبل از تعیین رژیم حقوقی پا گذاشت.
این رفتار غیر اصولی روسیه سبب شده است تا در طول 18 سال گذشته هنوز تهران –باکو وتهران –عشق آباد و باکو –عشق آباد نتوانند درخصوص شیوه تقسیم منابع فسیلی ای دریابه توافق برسند. ؛این درشرایطی است که به جز ایران همه کشورهای حاشیه دریای خزر به بهره برداری از منابع نفتی وگازی دریای خزر مشعولند.وتهران هنوز اقدام جدی دراین خصوص بعمل نیاورده ومذاکرات با باکو که در دولت خاتمی به توافق نسبی نزدیک شده بود در طول 4سال گذشته تقریبا راکد مانده است.(خرید کشتی حفاری البرز که 420میلیون دلار هزینه در بر داشته هنوز در منطقه مورد نظر نصب ومورد استفاه قرار نگرفته است .اقدامات مسکو پیرامون انتقال انرژی هیچ نفعی برای ایران ندارد..اعم از مواضعش در رابطه با خزر وخطوط لوله ای که پی گیری میکند .
سوال این است که آیا مسکو همچون گذشته، تهران را فریب خواهدداد؟ چه تضمینی وجوددارد که چنان نکند؟ اگر منافعش ایجاب کند مطمئنا رفتار گذشته را تکرار خواهد کرد؛.چرا مسکو علاقمند به حضور ایران در عرصه انتقال گاز به اروپا نیست. چرا مسکو نمی خواهد ایران را به عنوان شریک در انتقال انرژی به اروپا بپذیرد؟.
چرا ایران باید هزینه وابستگی اروپا به گاز روسیه را بپردازد؟در شرایطی که ایران دومین دارنده منابع گاز دنیا وبهترین مسیر برای انتقال و ترانزیت گازحودوترکمنستان به ترکیه واروپاست.ودر حال حاضر از ترکمنستان گاز وارد ودر داخل کشور به مصرف می رساندو به ترکیه نیز گاز صادر میکند.آیا این پتانسیل امکان صدور وترانزیت گاز را فراهم نمی کند؟از سوی دیگر ایرا ن می تواند با استفاده از خط لوله گاز ایران وشوروی سابق وخط لوله جدیدالاحداث باکو-تفلیس –ارزروم گاز خود وترکمنستان را به ترکیه واروپا صادر نماید.البته مشکل عمده تهران عدم سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی در زمینه تولید گاز برای صادارات است وازسوی دیگر با مشکل تحریمها دراین رابطه مواجه است..که این خود یک فرصت سوزی فاجعه بار است.
دراین میان کشور همسایه مان ترکیه با اتخاذ بهترین سیاست از سوی دولت این کشور ودر شرایطی که دارای منابع گازی ونفتی نیست درحال تبدیل شدن به مسیر ترانزیت انرژی به اروپاست.در حال حاضر این کشور از طریق خط لوله بلو-استریم از روسیه، از طریق خط لوله ایران–ترکیه ،از طریق خط لوله باکو –تفلیس –ارزروم گازواز طریق خط لوله نفت باکو-تفلیس –جیحان نفت دریافت میکند ودر همین حال، خطوط لوله دیگری از جمله نابوکووخط لوله مسیر جنوبی را پی گیری می کند.َازسوئ دیگرآنکار با امضای قرارداد نابوکو از این موضوع به عنوان اهرمی برای چانه زنی جهت ورود به اتحادیه اروپا استفاده خواهد کرد.در صورت مخالفت با ورود ترکیه به این اتحادیه،آنکارا با این کارت بازی خواهد کرد چنانکه پیشتر نیز ترکیه خواستار دیافت 15درصد گازو تخفیف بیشتر شده بود .همانگونه که فوقا مذکور افتاد ترکیه مسیر ترانزیت است وآلترناتیوهای مختلفی دارد ومی تواند بازیگر محوری در قضیه انتقال گاز باشد .ضمن اینکه عاقلانه ،سیاستمدارانه ودوراندیشانه حرکت میکند.در مسائل سیاسی امنیتی منطقه ای وبین المللی هم اینگونه رفتار میکند ودر آینده نقش بیشتر وبهتری را در منطقه بازی خواهدکرد.
درهمین حال مسکو تلاش میکند که تهران صرفا موضوع خط لوله صلح یعنی انتقال گاز به پاکستان وهند را پی گیری نماید در شرایطی که این خط لوله علیرغم مذاکرات چند ساله دوجانبه وسه جانبه به سرانجامی نرسیده وبه لحاظ اقتصادی وامنیتی دارای ابهامات فراوان است وخریداران گاز از توان چانه زنی بیشتری برخوردارند تا فروشنده آن.
منافع ملی ایران ایجاب میکند تا انتقال گاز به اروپا را به موازات سایر مسیرهای آلترناتیوکه به لحاظ اقتصادی ،امنیتی وسیاسی به نفع کشورمان است، به هر نحو ممکن پی گیری نمائیم وبا تدبیروبرنامه ریزی ودوراندیشی تمام مشکلات سیاسی ،اقتصادی ،تکنولوژیکی آن را مرتفع کنیم..درهمین راستا ضروری است با انجام مذاکرات جدی با طرفهای ترکمنی ،آذری ،ترک واتحادیه اروپا اقدام نمائیم ودر جهت انتقال گاز ایران وترانزیت گاز ترکمنستان از طریق آذربایجان وترکیه با استفاده از خطوط لوله موجود ودر صورت لزوم خطوط لوله جدید گامهای اساسی برداریم..عدم وابستگی به یک مسیر ترانزیت واستفاده از آلترناتیوهای مختلف در این خصوص یکی از محورهای استراتژیک محسوب میشود.
بدیهی است در این صورت است که اروپا دررابطه با حضور ایران در پروژه نابوکو اندیشه خواهدکرد .
این در حالیست که تهران بدون درنظر داشتن حساسیت موضوع واحتمال اینکه همچون گذشته فرصتها را از دست بدهد گم شده خودرا در جاهای دیگری که سرنوشت آنها معلوم نیست واساسا منافع ملی کشور را تامین نخواهد نمود جستجو میکندوبگونه ای که اخیرا مدیر عامل شرکت لنتقال گاز از امکان اتصال شبکه انتقال گاز ایران به کشورهای پاکستان ،عراق وکویت خبرداد.وی از اتصال شبکه فشار قوی انتقال گاز ایران از 6نقطه سخن گفت وازکشورهای ترکیه ،ترکمنستان ،آذربایجان وجمهوری خودمختارنخجوان درترکیب ج.آذربایجان نام برد ،اما از 2نقطه دیگری که به همسایه ها متصلیم سخنی به میان نیاورد.وی همچنین افزود که شرکتش هم اکنون مسئولیت صادرات گاز طبیعی به ترکیه از ارمنستان را برعهده دارد.این درحالیست که خط لوله ای از ارمنستان به ترکیه وجود ندارد.وبه دلیل عدم تکمیل زیرساختهای مربوطه در ارمنستان هنوز به این کشور نیز گاز صادر نمی شود مضافا اینکه مسکو در ادامه یکه تازیهای خود در انتقال انرژی ،مانع از افزایش قطر لوله در خاکک ارمنستان شده مبادا گاز ایران در آینده ازطریق ارمنستان به ترکیه منتقل شود.ایران مستقما به ترکیه گاز صادر واز ترکمنستان گاز را وارد میکندوخط لوله آذربایجان هم برای سوآپ به نخجوان مورد استفاده قرار میگیرد.اینگونه اقدامات نتوانسته ونمی تواند ایران را به کشور صادروترانزیت کننده گاز به مقاصد نهائی بویژه اروپا تبدیل نماید.بهترین اقدام در شرایط فعلی ان است که تهران به جای سخنان تکراری بی نتیجه ،با نظر داشت منافع ملی ونیازهای نسل فعلی وآتی ،براساس عقل ،منطق ونظرات کارشناسی نسبت به حل مشکلات سیاسی ،اقتصادی وسایر موانع موجود همت نماید وبا سرمایه گذاری داخلی وخارجی در مسیر تولید گاز برای صادرات گام بردارد وبا اتصال شبکه گاز ترکمنستان به ترکیه وآذربایجان نسبت به ترانزیت وصدور گاز به اروپا مبادرت نماید.وبا این کار از حوزه نفوذ روسیه در رابطه با انتقال انرژی خودرا خارج نماید.
-------------------------------------------------
1-این پروژه در صورت تحقق تا پایان سال 2014با هزینه ای در حدود 6الی 7میلیارد یورو و احداث 3300 کیلومتر از سال 2010تا 2015 قریب 20تا30میلیاردمترمکعب گاز دریای خزر (آذربایجان ،ترکمنستان وقزاقستان)ودرصورت امکان ونیاز گاز مصر،ایران وعراق را به ترکیه ،بلغارستان ،رومانی ،مجارستان ودر نهایت به اتریش واروپا منتقل خواهد نمود.مشکل عمده عبور خط لوله از دریای خزرو میزان گازی است که باید تامین شود.چراکه ازیک سوآذربایجان براساس قراردادی از سال 2010بخشی از گاز خودرا به روسیه خواهد فروخت.این سیاست روسیه درراستای ناکام گذاشتن سایر خطوط لوله ووابستگی خریداران اروپائی به گاز روسیه صورت گرفته است.
ترکمنستان نیز قراردادی برای فروش 30ساله گاز به چین امضا کرده است.ایران هم فعلا گازی برای صادرات تولید نکرده است.هرچند که باذخایری بیش از984تریلیون فوت مکعب دومین کشور دارنده گاز جهان است.!!!؟؟
2-شرکت دولتی گازپروم روسیه قراردادی با شرکتENI`ایتالیا امضا نموده است.براساس این قرار داد روسیه به ایتالیا ،صربستان ،بلغارستان ویونان گاز صادر خواهد کرد.وارد کردن صربستان به این مسیر واحداث یک مخزن بزرگ در خاک این کشور سبب بازیگر شدن صربستان میشود.در همین حال شرکت گاز دولتی صربستان با شرکت گاز منطقه تحت کنترل صربها در بوسنی هرزه گوین به صربستان کمک خواهدکرد که کنترل بیشتری بر توزیع منابع گاز به داحل بوسنی اعمال کند.(سال گذشته پس از قطع گاز روسیه ،بوسنی دچار مشکل شده بود) باین ترتیب صربستان به عامل مهمتری در تعادل نسبی وگسترش حوزه نفوذ در منطقه بالکان بدل خواهدشد.بنظر میرسد روسیه مشکل کمتری در مقایسه با طرح نابوکو دارد.
این خط لوله جدید در آبهای قلمروئی ترکیه درسواحل جنوبی دریای سیاه کشیده خواهد شدودر صورت اجراء،اوکراین را که درحال حاضر مسیر اصلی انتقال 80%گاز روسیه به اروپاست ،دورخواهد زد واز توان چانه زنی این کشور با روسها ودرآمدهای ناشی از تعرفه ترانزیت خواهد کاست .ترکیه در برابر موافقت با این طرح،حمایت مسکو از خط لوله جدیدی برای متصل ساختن بندر سامسون در حاشیه آبهای این دریا به بندر جیحان در کنار آبهای مدیترانه را بدست آوردند.گفته می شود مزید بر این امتیاز،آنکارا توانسته قول خرید یک واحد نیروگاه هسته ای با قیمت پائین را هم از مسکو اخذ نماید.در این خصوص که نابوکو ومسیر جنوبی رقیب یا مکمل یکدیگرند اختلاف نظر وجود دارد.
روسیه در حال حاضر 68%گاز مصرفی ترکیه را تامین می کند.

۲۰.۶.۸۸

فریبکاری مسکودر خزر و فرصت سوزی تهران



خبرگزاری نوستی روسیه در مورخه 1/6/88 به نقل از خبرگزاری ترند گزارش داده بود دفتر ریاست جمهوری قزاقستان اعلام کرده است که سران 4 کشور روسیه ،قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان در22 /6/88 13(13 سپتامبر) طی اجلاسی غیررسمی در قزاقستان پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر گفتگو خواهند کرد.
بر پایه اطلاعیه مذکور، توافق دراین خصوص در گفتگوی تلفنی مورخه 27/5/88نور سلطان نظربایف رئیس جمهورقزاقستان با دیمیتری مدودف رئیس جمهورروسیه بعمل آمده و سران 4 کشور دراین نشست ،توسعه روابط با یکدیگر ونیز رژیم حقوقی دریای خزر را مورد بحث قرار خواهندداد.
این اطلاعیه به علت عدم دعوت از ج.ا.ایران جهت شرکت دراین اجلاس هیچ اشاره ای نکرده است.
در همین حال پس ازچند روز، خبرگزاری ریانوستی در مورخه 10/6/88 به نقل از قربانقلی بردی محمد اف رئیس جمهور ترکمنستان خبرداد که این کشور قصددارددر مدت کوتاهی یک پایگاه نظامی –دریائی در خزر ایجاد کند.
رئیس جمهور ترکمنستان در نشست شورای امنیت ملی کشورش گفته است این پایگاه سبب تقویت نیروی دریائی ترکمنستان بوده واز سواحل ترکمنستان درخزر ،دربرابر دست درازی بیگانگان محافظت خواهد کرد.بردی محمداف افزوده است که ،به وزارت دفاع دستورداده است که سیستمی موثر را برای نظارت راداری واپتیکی بر حوزه خزر ایجاد کند.وی همچنین خبر داده است که گارد مرزی ترکمنستان نیزخرید قایق گشتی های تندرو ومدرن را آغاز کرده است و برنامه ریزی میشود که دراین پایگاه دریائی،2 ناو مدرن مجهز به موشک وجود داشته باشد. رئیس جمهور ترکمنستان خاطر نشان ساخته که کشورش قصد دارد بطور مرتب مانورهای تاکتیکی دریایی برگزار کند.
گفته می شود طبق برنامه ریزی های به عمل آمده ،دستور رئیس جمهور تا سال 2015 اجرا خواهدشد.
قشقاوی سخنگوی وزارت خارجه ج.ا.ایران در مورخه 3/6/88درواکنش به خبر مربوط به اطلا عیه دفتر ریاست جمهوری قزاقستان مبنی بر برگزاری نشست 4جانبه بدون حضور ایران ،بارد برخی الفاظ از قول منابع خبری در آلماتی گفت؛رژیم حقوقی دریای خزر باید با توافق کلیه کشورهای ساحلی صورت گیردوتدوین این رژیم بر اساس قواعد وعرف بین الملل ،بدون نظر ایران وسایر کشورهای شکل نمی گیردوبناست اجلاس وزرای خارجه دراین خصوص در عشق آباد وپس ازآن اجلاس سران در باکو برگزار شود.
در همین حال ودر شرایطی که سخنگوی وزارت خارجه ایران صرفا به ردالفاظ اطلاعیه دفتر ریاست جمهوری قزاقستان و تاکید بر اتفاق آرا 5کشور خزر در خصوص رژیم حقوقی این دریا وبرگزاری نشستهای بدون تاریخ آتی بسنده نمود.متکی وزیر خارجه ج.ا.ایران در مورخه 18/6/88 پانرده روز پس از اظهارات سخنگویش در واکنش به همین موضوع گفت؛کلیه مسائل دریای خزر بایستی با حضور تمامی کشورهای ساحلی مطرح وتصمیم گیری شود .وی تصریح کرد ؛اجلاس 4کشور حاشیه دریای خزر طی روزهای اخیر (که البته باید از عبارت روزها ی آتی استفاده می کرد) را علیه منافع خود می دانیم.
همزمان متکی یک روز پیش از این سخنان طی دیدارنورباخ رستم اف ،سفیر جدید قزاقستان در تهران وهنگام دریافت رونوشت استوارنامه وی ،در خصوص اخبار منتشره مبنی بر برگزاری اجلاس 4جانبه کشورهای خزری بدون دعوت ازایران در اوکتائوقزاقستان ،ابراز ناخرسندی نموده ومواضع تهران رابه دیپلمات قزاقی گوشزد کرده بود. یک روز پس از اظهارات متکی ،مهدی صفری معاون اروپای وزارت خارجه ونماینده ویژه ایران در امور دریای خزرتصریح کرد ؛هرگونه تصمیم در مورد رژیم حقوقی دریای خزر ومسائل مرتبط با آن بدون توافق همه کشورهای ساحلی ،فاقد ارزش وغیر قابل قبول است وبه هیچ وجه اجرائی نخواهدشد.صفری تاکید کرد نگرانیهایمان را از طریق سفرای 4کشور در تهران وسفرای ایران در این کشورها در خصوص برگزاری اجلاس 4جانبه بدون حضور ایرا ن به اطلاع طرفها رسانده ایم.وی افزود در پی گیری های رسمی وزارت خارجه مشخص شد که انگیزه این گردهمائی ،افتتاح چندین پروژه عمرانی ،اقتصادی وهمچنین برخی مراسم تشریفاتی ،جشن ومسابقات ورزشی است که از تاریخ 11تا13سپتامبر برگزار خواهدشد.دراین زمینه وزارت خارجه قزاقستان به عنوان میزبان مراسم وبرنامه ها اعلام کرده است که؛ به هیچ عنوان رژیم حقوقی دریای خزر ویا تقسیم بستر آن در این نشست مذاکره نخواهدشد و همچنین ملاقاتهای حاشیه ای صورت نخواهد گرفت.ومذاکره درباره رژیم حقوقی دریای خزر صرفا در نشستهای 5جانبه امکان پذیر است؛
نماینده ویژه ایران درامور خزر همچنین اضافه کرده است ؛برخی روسای جمهو ربه ما پیام داده اندکه ایران مطمئن باشد رژیم حقوقی دریای خزر ودیگر مسائل مرتبط با آن بدون حضور ایران ،به هیچ عنوان قابل بحث،مذاکره وتصمیم گیری نخواهدبود.حتی یکی از این روسای جمهور طی پیامی اطمینان داده که اگر احتمالا بحثی در خصوص رژیم حقوقی ازسوی یکی از کشورها مطرح شود ،وی حتما ممانعت کرده ومیز مذاکرات را ترک خواهدکرد. معاون وزارت خارجه ایران در این اظهارات مجددا به مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص مسائل دریای خزراشاره وبر موارد ذیل تاکید واز اقدامات فاقد اتفاق آرا درخزر که باعث زیر سوال رفتن منافع کلیه کشورهای ساحلی شود ابراز نگرانی نمود؛
- تا زمان تعیین رژیم حقوقی قراردادهای 1921و1940 دارای اعتبار است.
- تحدید حدود دریا با توجه به اصول پذیرفته شده حقوق بین الملل ،ازجمله اصل انصاف وتوجه به شرایط ویژه کشور باید صورت گیرد.که دراین صورت سهم ایران از دریای خزر معادل 20%خواهد بود.
- تا زمان دستیابی به توافق5جانبه اجازه هیچ گونه فعالیت اکتشافی وبهره برداری را به سایر کشورها در منطقه 20% خودمان را نخواهیم داد
- ضرورت کنترل اوضاع نظامی وامنیتی خزر توسط کشورهای ساحلی ،جهت تامین آرامش وثبات آن
-عدم امکان ورود کشتیهاو شناورهای نظامی بدون مجوز سایر کشورها به آبهای ایران.
- مخالفت با هر گونه احداث خطوط لوله جهت انتقال نفت وگاز از طریق این دریا با توجه زیانهای زیست محیطی .(مانند ترانس خزر)
- عدم اجازه به کشتیهای کشورهای غیر خزری جهت ورود به این دریا.
در همین حال خبرگزاری ایسنا در مورخه 18/6/88به نقل از خبرگزاری نوستی گزارش داد که دیمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه گفته است قصددارد در نشست 4جانبه خزری در اوکتائوبه سران 3کشورخزری (غیر ازایران)پیشنهاد دهدکه روابطشان در حوزه گاز را براساس توافقنامه های بین دولتی برای مدت زمان طولانی ومتوسط برقرار کنند.وی این سخنان را دردیدار با رئیس شرکت گازپروم روسی مطرح نمود.الکسی میلر رئیس گاز پروم ضمن استقبال از این پیشنهاد گفت؛قراردادهای گاز پروم با شرکتهای کشورهای حاشیه خزر باید بر اساس رویکردی جامع ،درازمدت وبا این درک باشد که اینها تنها قراردادخرید گاز نبوده بلکه شامل مسائل استخراج،انتقال وپالایش گاز نیز می شود.
با نگاه به مواضع تهران واظهارات مقامات روسی ملاحظات و سوالات مهمی به ذهن متبادر می شود.
1-اصولا در دیپلماسی به اظهارات بدون مابازاء،بی نتیجه وادعاهای بزرگ بدون عمل نباید اهمیت داد.یعنی کم گفته شود چون در چرا که به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
2-اینکه 4 کشور خزری بدون ایران اقدام به نشست می نمایند قابل تامل است .تهران نباید به وعده های شفاهی مقامات خزری بسنده نماید.مگر ایران نامحرم است که نباید در اجلاس 13 سپتامبر شرکت نماید؟
3-چگونه است مسکو از ایران دعوت می نماید در اجلاسی که هیچ نفعی برا ی ملت ایران ندارد بعنوان ناظر در اجلاسهای سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای شرکت نماید اما به نشستی که باید در آن حضور داشته باشد ازسوی میزبان دعوت نمی شود.؟
4-اخبار واظهارات مقامات ایرانی با قزاقی متناقض است.درحالیکه اطلاعیه دفتر ریاست جمهوری قزاقستان کاملا آشکار به موضوع بررسی رژیم حقوقی خزر در نشست اوکتائو اشاره میکند ،مسئولین ایرانی با استناد به اظهارات شفاهی برخی مقامات بعضی کشورهای خزری بدون ذکر نام مقامات وکشورها از عدم بررسی رژیم حقوقی خزر سخن می گویند.
5-در حالیکه وزیر خارجه ایران برگزاری نشست قریب الوقوع 4جانبه خزری در قزاقستان را علیه منافع ملی ایران دانسته ،معاون وی سخن از عدم طرح رژیم حقوقی دریا ی خزر دراین نشست به میان آورده است.
6-آیا بهتر نبود از کشورهائی که به مقامات ایرانی قول داده اند(احتمالا روسیه است که همواره با کارت ایران در مناسبات بن المللی بازی میکند) مسائل دریای خزر در نشست اوکتائو مطرح نشود ودر صورت مطرح شدن جلسه را ترک کنند خواسته میشد و خواسته شود بجای این همه زحمت ومنت اگرریگی در کفششان نیست از ایران هم دعوت کنند در این اجلاس حضور یابد؟
7-آیا اظهارت مدودف و میلر موضوعی غیر از مسائل رژیم حقوقی وانتقال انرژی خزر است که قرار است در نشست 4جانبه مطرح شود؟
8-عدم واکنش جدی تهران به اظهارات مدودف وبردی محمد اف قابل تامل است.ابراز نظر پیرامون مسائل امنیتی ومنابع فسیلی خزر قطعا موضوعاتی است که اتفاق آرا نیاز دارد.
9- آیا در گذشته از مسکو رودست نخورده ایم که اکنون این همه اعتماد به آن داریم ؟مسکو همواره در دوران شوروی وبعد از فروپاشی تهران را فریب داده است. (اگر دوران روسیه تزاری ،قراردادهای گلستان ،ترکمنستان ،قراداد 1915،اشغال ایرا ن وعدم تخلیه شمال وشمال غرب ایران در جنگ دوم جهانی،کمک به عراق در جنگ تحمیلی وبسیاری موارد سلطه گری این کشور درایران را فاکتور بگیریم و بر خزر متمرکز شویم
مگر مسکو نبود که همگام با ایران علیه قرارداد موسوم به قرارداد قرن (کنسرسیوم نفتی ج آذربایجان با شرکتهای عمدتا غربی در مورد معادن آذری ،چراغ وگونشلی)بیانیه داد اما شرکت لوک اویل روسی در همین کنسر سیوم ومتعاقبا در سایر کنسرسیومها سهیم شد؟این بازی دوگانه وریاکارانه روسیه را که فراموش نکرده ایم ونخواهیم کرد.
11-مسکو به اقدام فوق بسنده نکرد در ادامه فریب کاریهایش در حالیکه همچون تهران بر اتفاق آراء درخصوص مسائل خزر تاکید میکرد اقدام به انعقاد اسنادی با آذربایجان وقزاقستان بصورت جداگانه (دوجانبه )وسپس سه جانبه مبنی بر تقسیم منابع فسیلی خزر در زیر بستر نمود.وعملا مدل اتفاق آراء را زیر پا گذاشت.وبه تهران گفت با عشق آباد وباکو در خصوص تقسیم منابع زیر بستر به توافق برسد که تا کنون علیرغم چندین دور مذاکره به سرانجامی نرسیده است.( در دولت اصلاحات مذاکره تهران با باکو در حال پیشرفت بود وبه نقطه نسبتا خوبی رسیده بود اما به دلیل نا کارآمد دیپلماسی دولت نهم در 4 سال گذشته هیچ کونه پیشرفتی نداشته است.)
12- پذیرفتن قرادادهای دو جانبه وسه جانبه در خزر ازسوی تهران یک اشتباه استراتژیک بود.بگونه ای که امروز شاهد تلاش مسکو برای برگزاری نشست 4جانبه بدون حضور ایران هستیم.
13-آیا تهران باید در جهت وابسته کردن اروپا به انرژی روسیه ومسیر روسیه باین کشور کمک نماید ؟ آیا نشست قریب الوقوع در خصوص ممانعت از تحقق خط لوله گازنابوکو که در صورت عملیاتی شدن ازوابستگی اروپا به گاز ومسیر روسیه میکاهد یا آنرا قطع میکند ومسکو را وادار به انفعال می نماید نیست؟
14-آیا ایران با توجه به اینکه دومین کشور دارای ذخایر گاز در جهان است ،نباید طرفدار احداث خطوط لوله انتقال گاز از مسیرهای مختلف که بتواند به آنها متصل به اروپا باشد تا منافع ملی خودرا تامین نماید؟
15-آیامسکو در شرایطی که خط لوله بلو استریم را دارد وبه ترکیه گاز صادر میکند واز طریق اکراین نیز به اروپا گاز می فروشد ودر حال پی گیری احداث خط لوله گاز مسیر جنوبی است در صدد یکه تازی در عرصه انتقال انرژی نیست؟کدامیک ازمسیرها وخطوط فوق کوچکترین ثمری برای ایران دارد ؟
15-آیا مسکو و3کشور دیگر خزری در جهت امضای سند چها رجانبه نیستند ؟ تحرک منفعلانه تهران چه دستاوردی تا کنون داشته است؟
16-علیرغم اعلام مکررمواضع تهران در مورد حقوق خود دردریای خزردر طول 18سال گذشته ،عملا ما شاهد بهره برداری گسترده چهار کشور در خزر هستیم وصرفا ازاین دریا در محدوده آبهای ساحلی ماهی صید میکنیم ودر حوزه کشتیرانی فعالیتی وجوددارد.
17- آیابرگزاری نشست 4جانبه خزری بدون حضور ایران در شرایط حساس بعد از انتخابات در کشور، نوعی سوءاستفاده از این شرایط از سوی روسیه و3کشور دیگر محسوب نمی شود؟
در شرایط فعلی و بمنظور جلوگیری از تبدیل شدن به یک رویه از سوی 4 کشور ساحلی در یای خزر جهت برگزاری نشستهای بعدی متناوب ،به هر نحو ممکن یاباید مانع از برگزاری اجلاس 13 سپتامبر شود یا اینکه زمینه حضور خودرانیز دراین اجلاس فراهم نماید.در صورتی که دو مورد مذکور میسر نشد از میزبان و3کشور دیگر بخواهد تحت نام دیگری که موضوعات دیگری را به اذهان متبادر می نماید این نشست را برگزار نمایند.بدیهی است از تمامی اهرمها وامکانات سیاسی ، اقتصادی و... در جهت نیل به مقصود ،با توجه به زمان بسیار اندک باقیمانده باید بهره برداری فوری شود.در شرایطی که از 20 روز پیش خبر برگزاری این نشست منتشر شده بود برخورد انفعالی وزارت امورخارجه وشورا ی امنیت ملی کشورونمایندگیهای سیاسی ایران دراین کشورها قابل بخشش نیست.پر واضح است که از کوزه همان تراود که در اوست.وقتی دولتی از مدیران قوی وجسور وکارشناس زبده بهره نمی برد وآنها را گوشه نشین می کند نتیجه ای جز اینگونه ناکارآمدیها وناکارکردگرائیها در پی نخواهد داشت.البته موارد متعددی در حوزه سیاست خارجی وجوددارد که در مسیرمنافع ملی نیست اما برای آنانیکه در پی منافع شخصی هستند دستاوردهائی دارد.
20/6/1388

آخرین مطالب وبلاگ