۱۷.۳.۹۰

منيت متقابل و منطقه‌اي ميان ايران و آذربايجان در گفتگوي دكتر افشار سليماني با ايراس

امنيت متقابل و منطقه‌اي ميان ايران و آذربايجان در گفتگوي دكتر افشار سليماني با ايراس

ايراس: جمهوري آذربايجان طي سال‌هاي اخير به تبع ريزش پترودلارهاي به بودجة اين كشور، برنامه‌هاي توسعه‌اي مختلفي را در حوزه‌ها و زمينه‌هاي مختلف مورد توجه قرار داده است. در اين ميان، حوزة نظامي يكي از زمينه‌هاي اصلي توسعه‌اي مورد تأكيد مقامات باكو است كه به تبع تأكيد آنها بر وجود تهديدات مستقيم و غيرمستقيم به ويژه از ناحية ارمنستان مطمح‌نظر قرار گرفته است. آذربايجان در راستاي توسعة توانمندي‌هاي نظامي خود افزون بر خريدهاي تسليحاتي، تعامل نزديك‌تر امنيتي و نظامي با كشورها و نهادهاي مختلف را نيز مورد توجه قرار داده و بر اين مهم در دكترين امنيت ملي خود نيز تأكيد كرده است. هرچند اين اقدامات تا كنون نگراني خاصي را در ايران برنينگيخته، اما سردار احمدي وحيدي، وزير دفاع كشورمان طي سفري به آذربايجان بر آن است كه مسائل امنيتي دوجانبه و منطقه‌اي را با باكو مورد بررسي قرار دهد. مؤسسه ايراس در همين راستا و براي بررسي دقيق‌تر اين موضوع گفتگويي را با‌ آقاي دكتر افشار سليماني، سفير سابق ايران در جمهوري آذربايجان ترتيب داده كه مشروح آن در ادامه از نظر مي‌گذرد؛

آقاي دكتر، جمهوري آذربايجان طي سال‌هاي اخير بر تلاش‌ براي توسعة توان‌مندي‌هاي نظامي خود افزوده و تأكيد بر اين امر در دكترين نظامي جديد اين كشور نيز به نحو محسوسي قابل بررسي است. ديدگاه شما در خصوص علل و عوامل اين تلاش و تأثير آن بر امنيت ملي ايران چيست؟
با نگرش به واقعیات موجود در فرآیندهای داخلی آذربایجان و تاثیر مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی بر آن، به نظر اینجانب در حال حاضر توانمندی‌های نظامی این کشور هنوز از توسعه چشمگیری برخوردار نیست و حداقل تا زمان پایان مناقشه قره‌باغ کوهستانی از سطح قابل انتظار برخوردار نخواهد شد. علی‌رغم اینکه دولت باکو ارقام قابل توجهی در بودجه سالانه این کشور به مسائل نظامی اختصاص داده و با ایجاد وزارت صنایع دفاع در جهت افزایش کمی وکیفی توانمندی‌های نظامی تلاش می‌کند، اما به دلیل عدم تمایل برخی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای نسبت به تقویت بنیه نظامی آذربایجان، این کشور صرفا در زمینه برخی آموزش‌های نظامی کادر های درجه‌داری وافسری و برخی سلاح‌های دفاعی از پیشرفت‌های نسبی برخوردار شده است.
علی‌رغم نگاه استراتژیک واشنگتن و کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی به آذربایجان، آمریکا و ناتو با در نظر داشتِ ملاحظات روسیه و ارمنستان کمک قابل توجهی به توانمندی‌های نظامی این کشور نکرده و همکاری‌های ناتو با آذربایجان صرفا در راستای استاندارد‌سازی ساختار ارتش این کشور صورت می‌گیرد. ترکیه نيز به‌‌رغم تمایل بیشتر به تقویت توان نظامی باکو به دلیل تبعیت از تعهدات خود نسبت به ناتو نمی‌تواند از خطو قرمز تعیین شده، به میزان زیادی عبور نماید. اگر لابی ارمنی در آمریکا می‌تواند سفیر معرفی شده از سوی باراک اوباما را در سنای این کشور بیش از یکسال معطل سازد، می‌توان دریافت که تاثیر این لابی و هم مسلک بودن آمریکائی‌ها و ارمنی‌ها در کم وکیف همکاری‌های نظامی واشنگتن –باکو و پایان مناقشه قره‌باغ کوهستانی با توجه به هم صدری آمریکا در گروه مینسک تا چه میزانی تاثیر گذار خواهد بود.
از سوی دیگر تلاش مسکو برای افزایش حضور همه‌جانبه در ارمنستان و تمدید استقرار پایگاه نظامی روسیه در این کشور تا سقف 49 سال و برعهده گرفتن تامین امنیت ملی ارمنستان و حفاظت از مرزهای این کشور با همسایگانش توسط نیروهای نظامی روسیه، نشان‌گر این است که باکو در تقویت پتانسیل نظامی خود با محدودیت‌های زیادی مواجه است. با توجه به دلایل فوق است که آذربایجان بیشترین همکاری نظامی را با کشورهائی مانند اکراین، پاکستان، ایران و برخی کشورهای عربی دارد و در روند همکاری با کشورهای مذکور نیز برخی محدودیت‌های ناشی از تاثیرگذاری‌های محیط بین‌المللی و منطقه‌ای نیز قابل مشاهده می‌‌باشد. باید اضافه کنم که پس از امضای تمدید قرارداد افزایش حضور نظامی روسیه در ارمنستان، بسیاری از مقامات دولتی آذربایجان و کارشناسان سیاسی و نظامی این کشور سخن از ضرورت امضای پیمان نظامی استراتژیک با ترکیه را مطرح نمودند و در پی آن در جریان سفر اخیر الهام علی‌يِف به استانبول به منظور شرکت در نشست سران کشورهای ترک‌زبان، یادداشت تفاهمی میان وی و نخست وزیر وزیر ترکیه به منظور ایجاد شورای همکاری‌های استراتژیک به امضاء رسید و در سفر آتی رجب طیب اردوغان به باکو کم وکیف این شورا مشخص خواهد شد.
به‌رغم این تلاش‌ها به نظر اینجانب با توجه به محدودیت‌های ترکیه، به نظر نمی‌رسد در عرصه نظامی و تقویت پتانسیل نظامی آذربایجان از سوی ترکیه اقدامات زاید‌الوصفی در آینده محقق گردد، اما به هرحال ترکیه به نزدیکترین کشور به آذربایجان تبدیل خواهد شد. با عنایت به موارد مذکور می‌توان گفت توسعه توانمندی‌های نظامی آذربایجان بر امنیت ملی ایران تاثیر منفی در پی نخواهد داشت. البته برخی کارشناسان معتقدند که آمریکا در پی استقرار پایگاه نظامی در آذربایجان است و از این رهگذر چنین می‌اندیشند که این اقدام بر امنیت ملی ایران تاثیر منفی برجای خواهد گذاشت. بنظر اینجانب به دلایلی که فوقا مذکور افتاد اولاً آمریکا به دنبال ایجاد پایگاه نظامی تمام عیار در آذربایجان نیست. ثانیا آمریکا از امکانات نظامی زیادی در خلیج فارس و مناطق نزدیک به ایران برخوردار است. ثالثا آذربایجان به دلیل حفظ منافع و امنیت ملی خود هرگز به آمریکا و کشور ثالث دیگری اجازه نخواهد داد از این کشور علیه کشور همسایه‌ای سوء استفاده کند و رابعا آمریکا با توجه به چالش‌های جدی موجود در عراق، افغانستان، فلسطین و حتی پاکستان و افزایش نگاه منفی مردم آمریکا و اکثرکشورهای مسلمان و غیرمسلمان به تهاجم نظامی امریکا به سایر کشورها مبادرت به اقدام نظامی علیه ایران را اقدامی بسیار هزینه‌بر و تقریبا غیر‌ممکن می پندارد و صرفا به عنوان آخرین اقدام و در شرایط یتشبثُ با‌لحشیش مد نظر دارد.

پروژة ايران‌هراسي كشورهاي غربي عليه ايران افزون بر كشورهاي عربي در مرزهاي شمالي نيز تبليغ مي‌شود و آذربايجان يكي از اهداف اصلي اين تبليغات است. در اين ميان، برخي مقامات آذري نيز از همان ابتداي فروپاشي شوروي بر وجود تهديدات محسوس از ناحية ايران تأكيد داشته‌اند. نظر شما در اين خصوص چيست؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که احساس تهدید آذربایجان از سوی ایران بیشتر به سابقه تاریخی این منطقه و مسائل مربوط به معاهدات گلستان و ترکمانچای بر می‌گردد. بر همین اساس در ابتدای استقلال آذربایجان از شوروی سابق و در دوره یکساله حاکمیت جبهه خلق به رهبری ابوالفضل علی‌يِف (ایلچی‌بی) و برخی واکنش‌های غیر‌کارشناسانه در قبال ایران سبب شد که این کشور با چالش‌های زیادی مواجه شود. البته این چال‌شها از سوی ایران برای این کشور ایجاد نشد، بلکه واکنش‌های وی سبب از دست دادن فرصت از سوی آذربایجان در راستای تثبيت استقلال و تامین تمامیت ارضی این کشور گردید. ایلچی‌بی با اعلام اینکه روسیه و ایران دشمن آذربایجان هستند و با اخراج ارتش شوروی سابق از خاک خود و عدم عضویت در اتحادیه کشورهای مستقل مشترک المنافع سبب شد که روس‌ها نسبت به تجزیه آذربایجان بیندیشند و با کمک به ارمنستان قره‌باغ و به مرور از سال 1991تا 1994 هفت شهر پیرامون قره‌باغ کوهستانی را اشغال نمایند. البته برخی از اراضی آذربایجان در دوره حاکمیت حیدرعلی‌يِف ودر دوره انتقال قدرت و کودتای صورت حسن اف علیه دولت ایلچی‌بی صورت گرفت. در هر حال مواضع جبهه خلق در قابل ایران سبب شد که تهران آنگونه که باید از آذربایجان حمایت مادی و معنوی نکند و اتفاقی که نباید رخ دهد افتاد.
حیدر علی‌يِف با عضویت آذربایجان در اتحادیه مشترک المنافع و تنظیم سیاست خارجی معتدل با روسیه به کمک گروه مینسک سازمان امنیت وهمکاری اروپا موفق به انعقاد قرارداد آتش‌بس در بیشکک در سال 1994 نائل شود. روند حوادث سال‌های مذکور نشان می‌دهد که اگر حیدر علی‌يِف از ابتدای فروپاشی شوروی حاکمیت را در آذربایجان به دست می‌گرفت، به احتمال زیاد قره‌باغ و سایر شهرهای اشغال شده توسط ارمنستان به کمک ارتش روسیه صورت نمی‌گرفت، چرا که حیدر علی‌يِف توانمندی بازی با کشورهای همسایه و قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را داشت. با ذکر نکات فوق می خواهم بگویم که در دوره حاکمیت جبهه خلق موضوع تهدید آذربایجان توسط ایران از سوی برخی مقامات وقت آذری مطرح شد. برغم مواضع غیر‌دوستانه دولت وقت باکو، پناه حسین اف نخست‌وزیر وقت آذربایجان در پائیز 1371 به ایران سفر نمود و خواستار مساعدت ایران به کشورش شد. در اسفند ماه همان سال هیأتی نظامی از ایران عازم باکو شد که اینجانب نیز بعنوان نمابنده وزارت امورخارجه در ترکیب اعضای هیأت حضور داشتم. هیأت ایرانی از جبهه‌ها با زدید و با مقامات آذربایجان دیدار وگفتگو نمود.
پس از این سفر و تبادل سایر هیأتها اقدامات لازم صورت گرفت. در واقع سفر مذکور و اقدامات بعدی اولین همکاری نظامی دوکشور به‌رغم مواضع غیر دوستانه دولت وقت باکو نسبت به تهران می باشد. این همکاری‌ها که بعدا در دوره ریاست جمهوری حیدر علی‌يِف ادامه یافت در تثبیت و تقویت موضع آذربایجان نقش قابل توجهی ایفا نمود. در دوره حیدر علی‌يِف اساسا اظهارات و مواضع منفی علیه ایران و روسیه صورت نگرفت. این روند تا زمان بروز اختلاف در دریای خزر که منجر به هشدار ایران به شرکت انگلیس بی پی مبنی بر ترک منطقه نفتی موسوم به البرز از سوی ایران و آراز-آلو-شرق از سوی آذربایجان گردید ادامه داشت. این حادثه سبب اتخاذ مواضع تند متقابل میان تهران و باکو گردید. در آن مقطع نيز در آذربایجان ندای کمک طالبیدن از کشور برادر ترکیه بلند شد. (در آذربایجان به ترکیه کشور برادر و یک ملت در قالب دو دولت و به ایران کشور همسایه گفته می‌شود.) در دولت محمد خاتمی بر تقویت سیاست اعتماد‌سازی متقابل میان دو کشور تاکید شد و تا میزان قابل توجهی به واقعیت پیوست، اما در دولت نهم اين سياست آنگونه که باید ادامه نیافت. به همین دلیل نه موضوع خزر به نتیجه نهائی رسید و نه همکاری‌های در سایر زمینه‌ها تعمیق وتحکیم یافت. می‌توام بگویم که پروژه ایران‌هراسی در آذربایجان تاثیر داشته و در صورت عدم پیگیری سیاست اعتماد متقابل و تقویت آن دو کشور نخواهند توانست مناسبات فی‌ما‌بین را به سطوح قابل انتظار برسانند.

مقامات آذري در مقاطع مختلف بر تمايل باكو براي عضويت در ناتو و ايجاد ائتلاف‌هاي نظامي با سازمان‌ها و كشورهاي خارجي تأكيد كرده و در دكترين نظامي اين كشور (مادة 21) به اين مهم به صورت غيرمستقيم (بروز تغییرات اساسی در شرایط نظامی) نيز اشاره شده است. احتمال تحقق اين امر و تأثير آن بر امنيت ايران را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
باکو تا کنون سخن از عضویت در ناتو ننموده و به دفعات اعلام نموده قصد عضویت در ناتو را ندارد و بصورت رسمی تقاضای عضویت در این پیمان نظامی –سیاسی را نکرده است. آذربایجان در چارچوب پیمان اتحاد برای صلح و بصورت دوجانبه تحت عنوان همکاری‌های انفرادی با ناتو همکاری می‌نماید و در همین راستا با سازمان مذکور اسنادی را به امضا رسانده است. از سوی دیگر مقامات ناتو هم تا کنون از عضویت آذربایجان در ناتو سخنی به میان نیاورده‌اند. به نظر اینجانب حداقل تا زمان پایان مناقشه قره‌باغ از موضوع عضویت باکو در ناتو سخن گفته نخواهد شد، ضمن اینکه به دلایلی که در پاسخ به سوال اول اشاره نمودم، بعید است که باکو به دنیال عضویت در ناتو حداقل تا ده سال آینده باشد. به ظن بنده، اشاره به بروز تغییرات اساسی در شرایط نظامی خاص در دکترین نظامی آذربایجان در ماده 21 آن بیشتر جنبه تاکتیکی دارد تا جنبه استراتژیکي. لذا بعید است اين موضوع بر امنیت ملی ایران تاثیری داشته باشد. ضمن اینکه تهران باید با شفاف‌سازی بیشتر در روابط و تقویت اعتماد متقابل با باکو در راستای همکاری بیشتر در زمینه‌های نظامی و استراتژیک بتواند از تاثیر‌پذیری آذربایجان از سایر کشورها بکاهد.

آذربايجان افزون بر كشورها و سازمان‌هاي غربي، بر همكاري‌هاي نظامي با روسيه نيز تأكيد دارد. ديدگاه شما در باب همكاري‌هاي نظامي باكو و مسكو چيست؟
در پاسخ به سوالات قبلی تا حدود زیادی به این موضوع اشاره نمودم. به نظر بنده کشورها و سازمان‌های غربی و روسیه به دلیل کم وکیف مناسبات با یکدیگر و منافع خود و مناسبات با ارمنستان و همچنین به دلایل ایدئولوژیک، مسلمان بودن و شیعه بودن اکثریت مردم آذربایجان، تمایلی به تقویت نظامی این کشور ندارند و بصورت اعلام نشده و در راستای حمایت مادی و معنوی از جهان مسیحیت و یهودیت پشت سر ارمنستان قرار گرفته و از موضوع قره‌باغ کوهستانی به عنوان یک اهرم استفاده می‌کنند. اگر آذربایجان دارای منابع نفت وگاز نبوده، از موقعیت استراتژیک در قفقاز جنوبی نيز برخوردار نبود و قوی‌ترین کشور در قفقاز جنوبی به شمار نمی‌رفت، پیش از این شاید تجزیه هم شده بود.

چندي پيش برخي خبرگزاري‌ها اخباري را مبني بر خريد چندين سامانة اس‌300 از سوي آذربايجان از روسيه منتشر كرده و با اشاره به عدم تناسب اين موشك‌ها با تهديدات ناشي از ارمنستان، اين خريدها را به اقدام آذربايجان براي مقابله با تهديدات موشكي از سوي ايران ارزيابي كردند؟ ديدگاه شما در اين خصوص چيست؟
با نگرش به محتوای پاسخ به سوالات قبلی می‌توان بگویم:
1- روسیه به آذربایجان موشک نخواهد فروخت. در صورتی که چنین اتفاقی هم رخ دهد، استفاده از آن با هماهنگی کرملین خواهد بود. مگر پایگاه راداری مستقر در شهر قبله آذربایجان که متعلق به شوروی بود، پس از فروپاشی براساس قرارداد اجاره با دولت باکو توسط روسها اداره نمی‌شود؟
2- تصور اینکه ایران آذربایجان را مورد هدف موشکی قرار دهد، تصوری باطلل است. چرا که آذربایجان هرگز اجازه نخواهد داد که از اراضی کشورش ایران مورد تهدید یا هجوم قرارگیرد. آیا تا کنون حتی یک مقام نظامی از عالیترین تا پائین‌ترین سطح در آمریکا،اروپا و آذربایجان سخنی از حمله نظامی به ایران از خاک آذربایجان به میان آمده است؟
نه تنها از آذربایجان بلکه از هیچ کشوری در قفاز جنوبی و روسیه ایران مورد تهاجم واقع نخواهد شد. تنها یک احتمال وجود دارد که به عنوان آخرین گزینه و با کمترین احتمال وقوع آمریکا یا اسرائیل غاصب صرفا از طریق هوا و دریا با کمترین استفاده از افراد نظامی و بیشترین بهره‌گیری از توان نظامی الکترونیک، هواپیماهای بدون سرنشین وموشک‌های هدایت شونده مراکز مهم نظامی و هسته‌ای ایران را مورد هجوم قراردهند که در این صورت هم از امکانات موجود شان در خلیج فارس استفاده خواهندکرد. حتی ترکیه که عضو ناتو است و پايگاه‌هاي اين سازمان در اين كشور قرار دارد نيز اجازه نخواهد داد از این کشور برعلیه ایران استفاده شود. لذا بنظر می‌رسدآنچه که در خصوص حمله احتمالی آمریکا به ایران از خاک آذربایجان مطرح می‌شود جنبه تبلیغاتی و جنگ روانی دارد تا تهران را به اتخاذ تصمیمات نادرست سوق دهد.

نظر شما در خصوص همكاري‌هاي افزون شدة امنيتي و نظامي آذربايجان و اسرائيل و تأثير آن بر امنيت ملي ايران چيست؟
همکاری‌های نظامی آذربایجان با اسرائیل تاکنون جنبه آشکار پیدا نکرده است، اما به نظر می‌رسد این همکاری‌ها بیشتر جنبه مشورتی، آموزشی و در واقع نرم‌افزاری دارد تا جنبه های سخت افزاری. آذربایجان تا کنون در اسرائیل سفارت خود را دایر ننموده است. همکاری‌های آذربایجان با این رژیم بیشتر به منظور تاثیر‌گذاری بر سیاست‌های واشنگتن در راستای حل مناقشه قره‌باغ با استفاده از لابی صهیونیست‌ها می‌باشد. هر چند بنظر نمی‌رسد که صهیونیست‌ها تا کنون توانسته باشند برتصمیمات کاخ سفید به نفع باکو تاثیر‌گذار باشند. رژیم اسرائیل ضمن تاثیر بر تصمیمات واشنگتن از این کشور نیز تاثیر می‌پذیرد. لذا اگر قرار نیست براساس استراتژی کاخ سفید، تقویت بنیه نظامی آذربایجان از یک حد متعارفی عبور نکند پس اسرائیل هم باید آن را رعایت نماید. با در نظر داشتِ تاثیر عوامل تاریخی، منطقه‌ای، بین‌المللی و تضاد منافع کشورهای منطقه‌اي و فرا‌منطقه‌ای، بنظر اینجانب اولا همکاری‌های نظامی آذربایجان با اسرائیل از حد متعارفی بالا‌تر نخواهد رفت و ثانیا این همکاری‌ها بر علیه ایران نمی‌تواند باشد. در همین رابطه نیز باید تاکید نمایم که تهران –باکو باید اعتماد متقابل را تقویت نمایند و از مسائلی که منجر به سردی مناسبات می‌گردد پرهیز نمایند تا روابط همه‌جانبه تحکیم یابد. ضمن اینکه نباید از تاثیر کم وکیف مناسبات تهران با کشورهای بازیگر و سیستم بر روابط تهران با باکو و کشورهای کوچک غافل ماند.

آقاي احمد وحيدي، وزير دفاع ايران قرار است طي سفري به آذربايجان مسائل امنيت متقابل و منطقه‌اي را مورد بررسي قرار دهد. ديدگاه شما در خصوص همكاري‌هاي مثبت تهران و باكو در تأمين امنيت متقابل و منطقه‌اي چيست؟
همکاری‌های نظامی‌– فنی تهران‌– باکو در اسفند ماه 1371 در سطح دیدار و مذاکره فرماندهان نظامی دو کشور ابتدا در باکو آغاز و سپس در تهران و با‌کو ادامه یافت. تاثیر این همکاری‌ها از دست ندادن اراضی بیشتری از سوی آذربایجان و بعدها در برقراری آتش بس فراوان بود، اما هیچ زمانی برای افکار عمومی توضیح داده نشد. اینجانب نیز که از ابتدای برقراری روابط ایران با آذربایجان مشارکت مستقیم در همه فرایندهای مناسبات فیما بین را داشتم از ذکر جزئیات این همکاری‌ها خودداری می‌نمایم، شاید تا وقتی دیگر. همکاری‌های نظامی دو کشور در زمان ریاست‌جمهوری حیدر علی‌يِف از سطح فنی به سطح آموزشی نیز ارتقا یافت. در این دوره با توجه به اینکه روابط تهران با حیدرعلی‌يِف از دوره صدرات وی در نخجوان آغاز شده بود و ایران کمک‌های شایان توجهی به مردم این منطقه در شرایط سخت نموده بود و در به قدرت رسیده حیدر علی‌يِف در باکو تاثیر بر جای نهاده بود، همکاری‌های نظامی دوکشور بر اساس قراردادی منجر به آموزش سربازان آذربایجان توسط فرماندهان نظامی ایران گردید.
این همکاری‌ها که تا اواخر سال 1375 ادامه داشت هیچ وقت منجر به آموزش افسران آذری نگردید و صرفا در همان سطح آموزش سربازان آذری باقی ماند. این تحول در حالی صورت گرفت که فرماندهان نظامی ترکیه بعدها موفق به آموزش افسران آذربایجان نیز شدند. آنکارا در دوره ریاست جمهوری ابوالفضل ایلچی‌بی از وی حمایت می‌کرد و تهران با حیدر علی‌يِف مناسبات خوبی داشت. پس از به قدرت رسیدن حیدر علی‌يِف در باکو اعتماد‌سازی میان وی وآنکارا قدری زمان‌بر شد و در این دوره بود که در عرصه نظا‌می تهران‌–باکو مناسبات خوبی داشتند. اولین پیمان همکاری‌های نظامی –فنی ایران وآذربایجان در دولت محمد خاتمی و زمانی که اینجانب سفیر ایران در باکو بودم صورت گرفت. اولین دیدار وزرای دفاع ایران و آذربایجان از باکو و تهران در همین زمان انجام شد. در پی مذاکراتی که با رئیس جمهور و وزیر دافع آذربایجان داشتم مقرر شد این دیدار ها صورت گیرد و زمینه‌های جدید همکاری‌های نظامی‌–فنی فی‌مابین شناسائی و همکاری‌ها آغاز گردد. این اقدام نیز درراستای تقویت اعتماد متقابل صورت پذیرفت.
نخست دریادار علی شمخانی، وزیر دفاع وقت ایران به دعوت همتای آذری خود ژنرال صفر ابیف در پائیز 1383 به باکو سفر نمود. این دیدار اولین سفر وزیر دفاع ایران به این کشور بود و مذاکرات مبسوط و عمیقی انجام شد. سپس در بهار 1384 وزیر دفاع آذربایجان به دعوت همتای ایرانیش از تهران دیدار نمود. این سفر اولین دیدار رسمی وزیر دفاع آذربایجان از ایران بود. در جریان همین سفر بود که اولین پیمان همکاری‌های نظامی– فنی دو کشور در سطح وزرای دفاع به ا‌مضاء رسید و متعاقب آن قراردادهای همکاری‌های فنی امضا و اجرا شد.
در جریان اولین دیدار الهام علی‌يِف، رئیس جمهور آذربایجان از ایران به دعوت محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران، وی از نمایشگاه دائمی محصولات دفاعی ایران بازدید نمود. این بازدید در وی تاثیر مثبت زیادی برجای گذاشت، بگونه‌ای که وی چند ماه پس از باز‌گشت از سفر ایران طی فرمانی تاسیس وزارت صنایع دفاع آذربایجان را صادر نمود. الهام علی‌يِف طی دیدار وزیر فاع دولت نهم سردار محمد نجار به ایشان خاطر نشان ساخت که تصمیم به ایجاد وزارت صنایع دفاع در آذربایجان را پس از بازدیش از نمایشگاه دائمی صنایع دفاعی ایران اتخاذ نموده است. بنده نیز در این دیدار و بازدیدها بعنوان سفیر ایران حضور داشتم. لازم به ذکر است که در تابستان سال 1385 با هماهنگی‌هايی که با طرف آذری توسط اینجانب صورت گرفت وزیر دفاع دولت نهم دیداری رسمی از باکو بعمل آورد. متعاقب دیدار با یاور جمال اف، وزیرصنایع دفاع آذربایجان و تسلیم اطلاعات لازم در زمینه صنایع دافاعی توسط اینجانب زمینه سفر وی به ایران به دعوت سردار نجار و انعقاد قرارد همکاری‌ها در راستای تقویت صنایع دفاعی این کشور فراهم گردید.
اینک که سردار احمد وحیدی، وزیر دفاع دولت نهم مهیای دیدار از آذربایجان می‌شوند باید بر اساس سوابق همکاری‌های نظامی–فنی –آموزشی فیمابین در جهت افزایش همکاری‌های دوکشور تلاش ویژه‌ای مصروف نمایند. افزایش، تعمیق و تحکیم این همکاری‌ها در گرو انجام مذاکرات بسیار شفاف و در بستر تقویت اعتماد‌سازی همه‌جانبه میسر است. این سفر می‌تواند آغازی دیگر بر نقطه پایان نهادن بر ایران‌هراسی و تقویت اعتماد و ایجاد زمینه‌های جدید همکاری در عرصه نظامی باشد. با‌کو باید به این موضوع که تهران در پی تقویت این کشور و حفظ تمامیت ارضی آن است اطمینان حاصل کند. باکو باید از اینکه تهران نگران تهدید ایران از سوی کشورهای ثالث از جمله آمریکا نیست مطمئن شود. اگر مذاکرات حول این محورها صورت گیرد و سپس در عمل نیز اعتمادسازی حاصل شود، همکاری نظامی فیمابین می‌تواند به مرور زمان از جنبه‌های نرم افزاری و سخت افزاری بیشتری برخوردار گردد. البته در این وضعیت نیز نباید از تاثیر قدرت‌های ثالث بر این نوع همکاری‌ها بر آذربایجان غافل ماند. اگر روسیه زير تاثیر آمریکا در رابطه با فروش اس‌300 خلف وعده می‌کند و رئیس‌جمهورش در همکاری ایران در زمینه انرژی هسته‌ای فرمان محدود‌سازی صادر می‌کند، آذربایجان جای خود دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آخرین مطالب وبلاگ