۱۶.۳.۹۰

بررسي روابط جمهوري آذربايجان با رژيم صهيونيستي اسرائيل

پیشینه تاریخی روابط آذربایجان و اسرائيل
آذريها و يهوديها از زمانهاي گذشته در دوره اي كه هيچيك داراي دولتي نبوده اند با يكديگر مرادوه داشته و بعضا در كنار هم زندگي كرده اند .اين موضوعي انساني وعاطفي است كه در يك روند تاريخي بروز وظهور داشته است .درواقع منهاي تاثير تاريخي اين ملتها برهم از حيث زيست اجتماعي ساير مواردي كه امروز شاهد آن هستيم خيلي تحت تاثير اين گذشته نبوده وبا ورود ساير مولفه هاي فرهنگي ،سياسي ،اقتصادي ،امنيتي و... نظاره گر تفكرات ورفتارهاي افراطي بويژه از سوي يهودياني كه تحت تاثير نظريه هاي تئودور هرتزل قرارگرفتند و سرزمين فلسطينان را اشغال نمودند هستيم.
آنچه كه امروز با آن مواجهيم درواقع تحت تاثير همان سياستهاي سلطه طلبانه اسرائيل صورت مي گيرد و هرگونه مناسبات اين كشور با ساير كشورها بويژه با كشورهاي اسلامي درراستاي تثبيت همين افراطي گري تنظيم وبه مورد اجرا درمي آيد.
فروپاشي شوروي هم فرصتي براي هرتزليستها فراهم نمود تا انديشه ها وبرنامه هاي صهيونيستي خودرا با بهره گيري از انرژيهاي هاي رها رشده از منطقه شوروي سابق و بلوك شرق سابق در چارچوب نظام دوقطبي دوره جنگ سرد بيش از پيش جامه عمل بپوشاند.
بمنظور درك بيشتر مناسبات آذريها ويهوديها ابتدا لازم مي دانم پيرامون گذشته اين مناسبات در دوره شوروي سابق مطالبي را مطرح نمايم.سپس به ساير سوالات سايت ديپلماسي ايراني در رابطه با مناسبات جمهوري آذربايجان و رژيم صهيونيستي اسرائيل درحد بضاعت پاسخ دهم.

يهوديان ساكن در جمهورى هاى شوروى سابق به جهت حمايت هاى آشكار و پنهان آمريكا از مهاجرت آنها به اسرائيل و فعاليت شديد آژانس يهود ( سخونت ) در ايجاد زمينه هاى مهاجرت يهوديان به اسرائيل توانسته بودند نظر مثبت سران رژيم كمونيستى شوروى سابق را جلب كنند . از سال 1988 اولين گروه از يهوديان ساكن در شوروى كه خواستار مهاجرت به اسرائيل بودند ، در قالب گروه‏هاى منظم توسط آژانس سخونت به اسرائيل منتقل شدند .
در خصوص يهوديان ساكن در آذربايجان بايد گفت ، اين يهوديان جزء اولين يهوديان ساكن در كل شوروى سابق بودند كه توانستند مجوز فعاليت دينى و تأسيس مدرسه مخصوص يهوديان را در سال 1987 در شوروى به دست آورند . اين روند با سفر رسمى وزير كشاورزى وقت اسرائيل به شوروى و ديدار با مقامات بلند پايه آن و سفرش به باكو تسريع يافت . در اسفند سال 1368 ( 1989) انجمن دوستى اسرائيل و آذربايجان تشكيل شد كه اين امر با روى كار آمدن ميخائيل گورباچف در 11 مارس 1985 به عنوان آخرين رهبر شوروى سابق همراه بود . وى جهت انجام اصلاحات بنيادين در ساختار سياسى و اقتصادى شوروى در كنگره بيست و هفتم حزب كمونيست شوروى در فوريه 1986 طرح‏هاى اصلاحات سياسى و اقتصادى خود موسوم به گلاسنوست ( فضاى باز سياسى ) و پرستوريكا ( ساختاربندى مجدد اقتصادى ) را عنوان كرد . در حالى كه اين اصلاحات و اقدامات اتخاذ شده عملا موجبات فروپاشى ابرقدرت شرق را فراهم آورد .
گلاسنوست هدفى جز اعمال فشار بر محافظه كاران درون حزب كمونيست شوروى كه مخالف هر گونه اصلاحات و آزادى‏هاى مدنى بود ، نداشت و بر طبق همين اصلاحات يك سرى آزادى‏هاى اجتماعى و مذهبى به مردم شوروى داده شد كه پيش از اين جرم بود و مردم شوروى در قالب همين اصلاحات توانستند با مذاهب مختلف مسيحى ، مسلمان و يهودى برخى امور مذهبى خود را با آزادى نسبى انجام دهند .
در آذربايجان ، جامعه يهوديان به سه دسته تقسيم مى‏شوند : الف . يهوديان كوهستان ( سفارادين ) ، ب . يهوديان اشكنازى و ج . يهوديان گرجستانى ؛ كه قديمى‏ترين گروه يهوديان كوهستان هستند كه طبق ادعاى مورخان يهودى ، قدمت آنان به 15 قرن پيش مى‏رسد.
براى نخستين بار با توسعه صنايع نفت باكو در آغاز قرن نوزدهم و بعد از اشغال آذربايجان توسط امپراطورى روسيه ، يهوديان اشكنازى در اين منطقه حضور يافتند . بخش عمده‏اى از افرادى كه به اين منطقه آمده بودند از يهوديان لائيكى بودند كه با يهوديان آذربايجان مشكلى نداشتند و بيشتر به خاطر سرمايه گذارى در صنايع نفت منطقه در اين كشور حضور داشتند. در اواسط قرن نوزدهم رشد روزافزون صنعت نفت باكو نقش مهمى در اسكان بسيارى از مليت‏هاى گوناگون از جمله يهوديان در اين منطقه داشت و همين امر موجب تربيت افراد تحصيل كرده در ميان يهوديان شد ، چرا كه با شكوفايى اقتصادى در اين دوره بستر لازم براى پيشرفت افراد در ساير زمينه‏ها فراهم آمد كه بيشتر روشنفكران يهود در آن دوره را مهندسان ، معلمان ، پزشكان و حقوقدانان تشكيل مى‏دادند .
نبود تفكرات ضد يهودى و ضد سامى در ميان مردم مسلمان منطقه كه بنا به گفته خاخام ماير بروك ، رئيس جامعه‏ى يهوديان آذربايجان : « آذربايجان تنها كشور بعد از اسرائيل است كه در آن فعاليت‏هاى ضد يهودى وجود ندارد و يهوديان آزادانه به فعاليت‏هاى دينی خود مشغولند » و همچنين وجود ساختار اجتماعى متفاوتى كه در بين سه گروه از يهوديان ساكن در آذربايجان وجود دارد ، از خصوصيات بارز جامعه يهوديان آذربايجان است كه شايد در ساير جوامع يهودى كشورهاى مشترك المنافع ديده نشود.
حتى در بين سال‏هاى 1937 تا 1938 و همچنين در سال 1952 كه تفكرات و اقدامات ضد يهودى در اتحاد جماهير شوروى رو به تزايد نهاد ، افرادى كه از ترس اين اعمال در رعب و وحشت به سر مى‏بردند در آذربايجان تنها اخبار اين حوادث را مى‏شنيدند ، چرا كه هيچ گونه نمونه‏ى بارزى از خشونت عليه جامعه يهوديان آذربايجان ديده نشده است.
يهوديانى كه بيشتر در آذربايجان پراكنده هستند و تحت عنوان يهود پراكنده از آنها ياد مى شود ، از يهوديان كوهستان هستند كه ساليان متمادى در كنار ساير مليت‏هاى ساكن در آذربايجان زندگى كرده‏اند و با اينكه ارتباط آنان با اين اقوام تنگاتنگ بوده ، اما زبان ، آداب و رسوم و همچنين عادت‏ها و روش زندگى خود را تا حدودى حفظ كرده‏اند .
روستاى كراسنايا اسلوبودا ( قرمزى قصبه سى ) از توابع شهر قبا يكى از شهرهاى شمالى آذربايجان تنها مكانيست كه پس از فروپاشى شوروى ، يهوديان به آنجا مهاجرت كرده و در آنجا به شكل متراكم ، تشكيل زندگى دادند ( حدود 8000 نفر ) . برخي از كارشناسان معتقدند كه اين اتفاق همزمان با زندگى جديد يهوديان پراكنده در آذربايجان رخ داده است.
پس از حوادث ژانويه سال 1990 و به دنبال ناآرامى‏هاى سياسى در آذربايجان و تبديل شدن مناقشه آذربايجان و ارمنستان به ايجاد درگيرى‏هاى خونين ميان دو كشور و ورود نيروهاى نظامى روسيه به باكو بسيارى از خانواده‏هاى يهودى ، آذربايجان را ترك كردند .
از زمان به قدرت رسيدن حيدر على اف در سال 1993 ، در حالى كه اوضاع كشور رو به آرامى مى‏نهاد و بين نيرويهاى نظامى ارمنستان و آذربايجان آتش بس برقرار شد(قراردادآتش بس بيشكك1994) ، مهاجرت به اسرائيل نيز تا حد زيادى كاهش يافت .
كمترين مهاجرت در سال‏هاى 1996 تا 1997 اتفاق افتاد . در سال 1998 مهاجرت‏هايى به خارج صورت گرفت ، اما باز در سال‏هاى 1999 تا 2000 ميزان مهاجرت به اسرائيل به اندازه سال 1997 كاهش يافت.
تعيين ميزان دقيق تعداد یهودیان آذربايجان براساس آمار رسمى به دليل رخدادهاى تاريخى و مهاجرت‏هاى انجام گرفته بسيار دشوار است ، اما در حال حاضر بر طبق آمار منتشره حدود 26000 يهودى در اين كشور زندگى مى‏كنند كه به ترتيب زير دسته‏بندى شده‏اند :
1. يهوديان كوهستان كه بيش از 11000 نفر از آنان در باكو ، بيش از 6000 نفر از آنان در قبا و 3600 نفر در ساير نقاط آذربايجان زندگى مى‏كنند . طبق بررسى‏هاى تاريخى انجام گرفته و اسناد منتشره خواستگاه اصلى يهوديان كوهستانى ، ايران بوده و اين يهوديان در قرون گذشته از مناطق شمالى ايران به منطقه فعلى مهاجرت كرده‏اند و به زبان تات كه يك گويش فارسى آميخته به عبرى است ، صحبت مى‏كنند .
2. يهوديان اشكنازى كه 4300 نفر آنها در باكو و 3300 نفر در ساير مناطق آذربايجان زندگى مى‏كنند .
3. يهوديان گرجستانى كه جمعا حدود 700 نفر مى‏باشند ، بيشتر در باكو و قبا زندگى مى‏كنند
عده‏اى معتقدند با توجه به ناآرامى‏هاى موجود در سرزمين‏هاى اشغالى به دليل افزايش عمليات‏هاى استشهادى مبارزان فلسطينى و جهادى ، ميزان مهاجرت به اين كشور طى سال‏هال اخير با كاهش قابل ملاحظه‏اى روبه‏رو شده است .
در سالهاي دهه 1950 ديويد بن گورين، اولين رئيس جمهور رژيم صهيونيستي در پي ايجاد يك اتحاد خاورميانه اي شامل كشورهاي غيرعربي بود. اين استراتژي كه (( اتحاد پيراموني)) ( Peripheral Aliance ) ناميده مي شد بر اين اصل استوار بود كه سياست خارجي اسرائيل بايد متكي بر كشورهاي پيرامون و غير عرب باشد زيرا اسرائيل به دليل اينكه در محاصره كشورهاي عرب متخاصم قرار دارد امكان توسعه روابط سياسي و اقتصادي را با همسايگان ندارد. اين طرح كشورهايي مثل ايران ، تركيه و اتيوپي را شامل مي شد.با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1978 ميلادي اين تلاش به شكست انجاميد.از آن به بعد اسرائيل تلاش كرد روابط خود را با هر كشور مسلمان (( ميانه رو )) گسترش دهد تا هم چهره ضد اسلامي اسرائيل از بين برود و هم اين برداشت كه تمام كشورهاي مسلمان عليه اسرائيل متحد شده اند كمرنگ شود.به دنبال سقوط اتحاد جماهير شوروي سابق و ظهور جمهوريهاي جديد در قفقاز و آسياي مركزي، رژيم صهيونيستي تلاش گسترده اي براي نفوذ اقتصادي و سياسي در اين منطقه – كه اكثريت آنرا مسلمانان تشكيل مي دادند – آغاز كرد. هدف اصلي اين تلاشها از ديد اسرائيل پيش گيري از تهديد بنيادگرايي اسلامي و مانع تراشي در برابر گسترش نفوذ عربي و ايراني در جمهوريهاي جديد بود.اسرائيل تلاش مي كرد تا تهديد بنياد گرايي اسلامي را جايگزين خطر كمونيسم كند. دولت اسرائيل در آغاز ديپلماسي و تجارت را بر استفاده از نفوذ داخلي يهوديان در جمهوريهاي جديد آسياي مركزي اولويت داد. بدين ترتيب اسرائيل در پايان سال 1992 كشورهاي آذربايجان، قزاقستان، قرقيزستان و تاجيكستان را به رسميت شناخت و در سال 1993 با تركمنستان روابط ديپلماتيك برقرار كرد. در ژوئن 1992 جامعه دوستي آذربايجان – اسرائيل اجلاسي در حيفا بر پا كرد و درآن خواستار حمايت اسرائيل از دولت آذربايجان در مبارزه اش عليه ارمنستان شد. در سپتامبر همان سال آژانس يهود يك اردوگاه تابستاني براي كودكان قزاقستان و قرقيزستان سازمان داد. در طرف مقابل نيز مقامات سياسي اين كشورها با توجه به نفوذ رژيم صهيونيستي در سياست خارجي و اقتصادي آمريكا، برقراري روابط با اسرائيل را كليد توسعه روابط خويش با آمريكا و بهره گيري از كمكهاي سياسي و اقتصادي آمريكا در عرصه هاي مختلف منطقه اي و جهاني مي دانند.
اكثراسرائيليها اعتقاد دارند كه مهاجرين قفقاز نتوانستند خود را با جامعه اسرائيلي يكپارچه سازند . عذر اين تقصير برگردن استنباط هاي جامعه اي است كه از روي حسادت آداب و سنن خود را حفظ مي كند ، بر تحصيل ارزش نمي نهد ، زبان عبري را نمي آموزد و با كودكان خود طبق قوانيني رفتار مي كند كه در اتحاد جماهير شوروي سابق حاكم بود . آنها را به گونه اي نگه مي دارند كه در مدرسه به موفقيت نرسند ، از ارتش رانده شوند ،نتواند به استخدام در آيند تا به عنوان يك بزهكار نگريسته شوند . بر طبق نظريه دولت ، يهوديان بايد قادر باشند تا بتوانند ، نه فقط در اسرائيل بلكه در هر كجا زندگي كنند . گرچه اسرائيل به عنوان سرزمين مادري تمامي يهوديان تاسيس شد ، اما جهان بايد آنها را خارج از اسرائيل نيز بپذيرد .
از زمان سقوط شوروي ، دولت اسرائيل در پي گسترش روابط حسنه با جمهوري هاي سابق شوروي بويژه در آسياي مركزي و قفقاز بوده است. سياست استراتژيك اسرائيل در منطقه در جهت پيشبرد اهداف و منافع سياست خارجي افراطي تل آويوتنظيم شده است . يكي از اهداف اسرائيل در منطقه ممانعت از گسترش نفوذ ايران در جمهوري هاي شوروي سابق بوده است . در آن زمان براي طراحان سياست خارجي اسرائيل ضرورت داشت كه اطمينان يابند جمهوري هاي مسلمان عليه تل آويو متحد نمي شوند و به جبهه به اصطلاح مخالفان نمي پيوندند . اين مسئله بخصوص در مورد قزاقستان كه به عنوان يك قدرت هسته اي واقعي به استقلال رسيده بود بسيار جدي بود . به طور كلي وقتي كه روابط تل آويو با جمهوري هاي شوروي سابق را بررسي مي كنيم ، هدف سياست خارجي قابل شناسايي است . اين اهداف وابسته به هم بدين شرح اند :
- خودداري از تاكيد بر جهان عرب در « خاورميانه بزرگ تر » . بدين معنا كه تعريف از خاورميانه را گسترش دهيم تا اعراب ، بربرها ، ايرانيان ، اكراد ، تركها و اسرائيلها را هم شامل شود . اين يادآور سياست پيراموني ديويد بن گوريون تحت عنوان « نگاهي به ماوراي حصار عرب » است .
- تغيير و منحرف ساختن توجهات از روند صلح خاورميانه و برجسته نمودن موفقيت هاي ديگر سياست خارجي اسرائيل در جهان مسلمان . اين سياست در حال حاضر براي كاهش فشار بر موضع مذاكره اسرائيل در روند صلح پيش رفته است .
- حفظ روابط استراتژيك با آمريكا . به دنبال پايان جنگ سرد و فروپاشي اتحاد شوروي ، اسرائيل در پي حفظ روابط خاص خود با واشنگتن از طريق تغيير نقش خود از يك پست نگهباني غرب به يك « حامي » يا « مدافع » در مقابل توسعه طلبي نظامي اسلامي بود .
- كنترل و تحديد رژيم هاي متخاصم و ممانعت از گسترش سلاح هاي كشتار جمعي . در زمان فروپاشي شوروي مقادير زيادي از سيستم هاي پيشرفته تسليحاتي ، مواد درجه بندي شده تسليحاتي و تسهيلات توليدي و اطلاعاتي در سرتاسر جمهوري ها گسترده شد . اسرائيل و رهبران غربي به دنبال ممانعت از آن بودند كه اين مواد از كنترل آنها خارج شود .
- تقويت و برقراري با كشورهاي مسلمان ميانه رو . در آن زمان اسرائيل تنها به توافقهاي صلحي با تركيه و مصر دست يافته بود . روابط با تركيه هنوز چندين سال عقب تر از شكوفايي آن در شكل فعلي بود و توافق هاي كمپ ديويد همچنان به شكل صلح سردي باقي مانده بود . پيمان هاي منعقده با سازمان آزاديبخش فلسطين و اردن هنوز به طور تقريبي دو و سه سال به ترتيب عقب بودند .
- گسترش بازارهاي درجه سه براي فروش تسليحات . اقتصاد اسرائيل تا حد زيادي وابسته به فروش هاي نظامي خارجي نسل دوم به منظور تامين سوبسيد هزينه هاي تحقيق و توسعه حفظ مزيت هاي كيفي تكنولوژي بر دشمنانش است . علاوه بر آن در اقتصادي كه به شدت مبتني بر صنعت امنيتي است ، صدور تسليحات بر ارزش دارايي هاي دولت مي افزايد .
- تضمين حمايت از جوامع يهودي بومي . به عنوان كشوري كه براساس هويت مذهبي شكل گرفته است ، بر رهبري اسرائيل لازم است تا از جامعه يهود در سرتاسر جهان دفاع و حمايت نمايد . اين همچنين شامل مكان هاي تاريخي يهودي و نهادهاي فرهنگي است .- اسرائيل مي خواهد تا يهوديان خارج از كشور را در جايي مناسب نگاه دارد تا در صورت لزوم بتوانند به ا سرائيل كمك كنند

روابط رسمي اسرائيل با جمهوري آذربايجان و روند گسترش آن ازابتدا تاكنون
اسرائیل از آوریل ۱۹۹۲ میلادی با جمهوری آذربایجان بصورت دوفاکتو روابط دیپلماتیک برقرار کرد .

اولين ديدار رسمي مقامات آذربايجان از اسرائيل در سپتامبر 1992 صورت گرفت. اسرائيل در فوريه 1993 در باكو سفارت باز كرد.در اوت 1995 يك هيات اطلاعاتي اسرائيل وارد باكو شد. اين ديدار به عنوان ماموريتي محرمانه براي آموزش ماموران امنيتي جمهوري آذربايجان توصيف شد.
حضور بنيادها و نهادهاي صهيونيستي در جمهوري آذربايجان بواسطه پارامترهاي متعددي از جمله: اهميت ژئوپلتيكي منطقه قفقاز، جمعيت مسلمان اين جمهوري ، همجواري آن با درياي خزر و وجود منابع نفت و گاز داراي اهميت مي باشد.يكي از نمودها و ابعاد جدي حضور بنيادها و تشكلهاي غير دولتي و مستقل در جمهوري آذربايجان كمك مالي رسمي و غير رسمي آنها جهت ايجاد و شكل گيري خبرگزاريها، نشريات، روزنامه ها و بطور كلي مطبوعات وابسته به آنها بود تا از اين تريبونها اقدام به انتشار اخبار و مطالب مورد نظر گردانندگان اصلي و پشت پرده اين بنيادها در عرصه افكار عمومي مردم اين جمهوري و ساير ساكنين منطقه نمايند.
از جمله اين بنيادها و نهادهاي فعال صهيونيستي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- بنياد جورج سوروس
2- بنياد كمك ملي به دمكراسي
3- انستيتو صلح و دمكراسي آمريكا
4- موسسه رسانه هاي قفقاز
رژيم اسرائيل برخي پروژه هاي اقتصادي در جمهوري آذربايجان رادر دست دارد كه از اين طريق به سودهاي كلان اقتصادي و سياسي نائل مي گردد. به عنوان نمونه شركت اسرائيلي سونول ( Sunol ) كه در حال حاضر فعاليت بسياري نيز در صنايع نفت عراق براي تامين سوخت ارتش آمريكا دارد از پرنفوذترين شركتهاي استخراج نفت در آذربايجان است.
انجام پروژه هاي اقتصادي محور روابط اسرائيل با آذربايجان مي باشد. گفته مي شودرژيم صهيونيستي پروژه بزرگ آبياري قطره اي تحت عنوان (( آيزنبرگ )) را در آذربايجان اجرا نموده يا درحال اجراست.
به نظر مى‏رسد بهبود اوضاع اقتصادى و سياسى در آذربايجان و وجود زمينه هاي فعاليت سازمان‏هاى يهود در اين كشور از عمده دلايل عدم مهاجرت به اسرائيل بوده است . ايجاد مراكز فرهنگى خيريه و آموزشى يهود توسط دولت اسرائيل و يهوديان آمريكا در اين جمهورى از ديگر دلايل مهم كاهش مهاجرت است . چرا كه دوران پرتلاطم آشوب‏هاى سياسى سال‏هاى اوليه استقلال آذربايجان و جنگ قره‏باغ به پايان رسيده و دولت ومردم آذربايجان با گسترش مناسبات خود با جهان خارج توانسته‏اند تا حدود زيادي بر مشكلات خود فائق آيند . يهوديان در اين موقعيت ، جهت گسترش نفوذ خود در جامعه آذربايجان با كمك رژيم اسرائيل و آمريكا فرصت مناسبى را به دست آوردند . در چند سال اخير علاوه بر كاهش چشمگير مهاجرت يهوديان به اسرائيل ، مهاجرت معكوس صورت گرفته است.
در سال 1992 انجمن بين المللى يهود باستان و فرهنگ يهود در آذربايجان تأسيس شد . هدف اين انجمن بررسى جوامع يهودى آذربايجان بود . اين انجمن ، سمينارى مشترك با دانشگاه ملى علوم ، با موضوع .يهوديان كوهستان گذشته و حال برگزار كرد . هدف اصلى از برگزارى اين سمينار ، ايجاد هماهنگى ميان جوامع يهود جهت تقويت جايگاه يهوديان آذربايجان در اين كشور بود . در اين سمينار ، طرح ايجاد نخستين سازمان يهودى در باكو با عنوان مركز فرهنگى يهود و باشگاه جوانان آلف در آذربايجان مورد تصويب قرار گرفت . اين مركز قبل از راه‏اندازى رسمى سفارت اسرائيل در آذربايجان وظيفه سفارت را ايفاء مي نمود.
باشگاه جوانان آلف در كنار برنامه‏هاى فرهنگى و آموزشى خود ، كمك‏هاى لازم را به آژانس يهودى سخونت جهت مهاجرت يهوديان به اسرائيل مى‏نمايد . در واقع يكى از بازوهاى فعال آژانس سخونت در ميان جوانان يهودى است كه در برنامه اين باشگاه ، كلاس‏هاى آموزش زبان عبرى و مسائل دينى از اولويت‏هاى فعاليت اين باشگاه مى‏باشد .
اندكى پيش از تأسيس اين باشگاه ، مجمعى با نام « آذربايجان - اسرائيل » ايجاد شد كه روابط فرهنگى دستور كار آن بود . اين مجمع فعاليت خود را با انتشار روزنامه‏اى با نام اختصارى « اذ - ايس » ( كه تداعى كننده كلمه عزير است ) آغاز كرد .
يكى از اهداف فعاليت مدارس ايشواى يهوديان در آذربايجان ، برگزارى كلاس‏هاى آموزش دينى بين يهوديان است . عدم آگاهى يهوديان آذربايجان از قوانين مذهبى يهود و عدم پايبندى آنها به احكام مذهبى يهود ، باعث توسعه اين مراكز شده است . وظيفه اصلى اين مدارس يعنى « ايشيواها » تربيت نسل جديد طلبه‏هاى مذهبى براى كنيسه‏هاى باكو است كه براى تكميل آموزش‏هاى خود به اسرائيل اعزام مى‏شوند .
روزنامه نيويورك تايمز در تاريخ 29 ژوئيه 2000 گزارشى از گسترش مدارس يهودى در جمهورى آذربايجان منتشر كرد . به نوشته اين روزنامه « يهوديان جمهورى آذربايجان چندان مذهبى نيستند و نمى‏دانند چگونه به فرايض دينى خود عمل كنند » . اين روزنامه همچنين افزود ؛ « خاخام‏هاى اسرائيلى با حمايت يهوديان ثروتمند آمريكا در حال تغيير اين وضعيت هستند . آنها با تأسيس مدارس و دانشگاه نظير كالج يهوديان باكو و تأمين اعتبار مالى اين مؤسسات به يهوديان زبان عبرى و خواند تورات و همچنين چگونگى انجام فرايض دينى يهوديت را مى‏آموزند » . به نوشته اين روزنامه آمريكايى « دانش اموزان اين مدارس برخلاف پدران و مادران و اجداد خود كه تنها از نظر قومى و فرهنگى يهودى هستند ، از بعد دينى نيز يهودى مى‏شوند . »
در جمهورى آذربايجان در شرايطى كه تنها حدود 26 هزار يهودى در جمهورى آذربايجان زندگى مى‏كنند تأسيس مدارس ، دانشگاه‏ها ، ارتباطات گسترده با احزاب دينى ، سياسى و تشكيل انجمن‏ها ، باشگاه‏هاى مختلف و صرف هزينه‏هاى گزاف نمى‏تواندصرفا انگيزه‏هاى دينى داشته باشد و محتملا اهدافى غير از حمايت از جامعه يهوديان آذربايجان را پيگيرى مى‏كنند .
هدف اسرائيل از گسترش دامنه‏ى مناسبات خود با آذربايجان جداى از مسئله يهوديان اين كشور ،حضور در صنايع نفت اين جمهورى است . روزنامه اتريشى ناخريشتن در شماره 28 آگوست 1997 در اين خصوص مى‏نويسد : « درياى خزر با داشتن ذخاير عظيم نفتى كه تا 200 ميليارد بشكه برآورد مى‏شود ، دومين منطقه مهم نفتى پس از خليج فارس است » . كاسپارو اينبرگر ، وزير دفاع سابق آمريكا در اين خصوص مى‏گويد : « نفوذ در منطقه‏ى درياى خزر براى آمريكا و غرب از گسترش سازمان پيمان آتلانتيك شمالى « ناتو » به شرق مهم‏تر است » .
حضور قوى رژيم صهيونيستى در اين منطقه موجب تثبيت موقعيت اسرائيل براى رسيدن به اهدافش در منطقه خواهد شد .چنان كه آركادى ميل‏مان ، سفير سابق اسرائيل در باكو در يك اظهارنظر توهين‏آميز ، مردم مسلمان آذربايجان را برده خوانده بود كه موجب بهت و تعجب افكار عمومى آذربايجان شد ، اما سفير تا پايان مأموريت خود به فعاليت‏اش ادامه داد !
دلایل اهمیت آذربایجان برای اسرائیل چیست؟
با توجه به موقعيت ژئو پوليتيك ،ژئواستراتژيك و ژئو اكونوميك جمهمري آذربايجان ،اين كشور براي اسرائيل از جهات مختلف حائز اهميت است و به صور گوناگون از عنصر يهوديان در راستاي منافع وتثبيت موقعيت خود استفاده مي كند كه مي توان موارد را ذيل را برشمرد:
1. بهره‌برداري از يهوديان آذربايجان به عنوان جامعه‌اي كه مي‌توان به وسيله آنها در نهادهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي آذربايجان نفوذ كرد. يهوديان به عنوان حافظان منافع اسرائيل در آن كشور فعاليت مي‌كنند. روزنامه يني آذربايجان وابسته به اركان حاكميت، چاپ باكو مورخ 2 ارديبهشت 1383 در خبري با عنوان "مراسم يادبود شش ميليون يهودي كشته شده در جنگ جهاني دوم" اعلام كرد مراسمي توسط مركز فرهنگي سفارت اسرائيل با حضور مقامات رسمي و روساي جوامع يهودي آذربايجان و خارج از آن با سخنراني سفير اسرائيل برگزار شد كه دراين مراسم "هدايت اوروج اف" مشاور مسائل ملي رئيس‌جمهور آذربايجان سخنراني كرد(وي اينك رئيس كميته دولتي امورديني جمهوري آذربايجان است) او متن پيام الهام علي اف، رئيس جمهور آذربايجان، به ملت يهود را قرائت كرد. پس از آن،‌به ياد يهوديان كشته شده شمع روشن كردند. اين موضوع نمونه‌اي از شگردهاي يهوديان و اسرائيلي‌ها براي مظلوم‌نمايي است.
2. بزرگ‌نمايي تهديد ايران و اسلام‌گرايي، استفاده از تهديدات مشترك دو جانبه و چند جانبه و توسل به ترفندهاي سياسي و تبليغاتي.
3. نفوذ فرهنگي به كشور مسلمان و شيعه آذربايجان، به كارگيري ابزارها و شيوه‌هاي فرهنگي از جمله برگزاري فستيوال فيلم اسرائيل در باكو و همچنين برپايي نمايشگاه‌هاي كتاب براي كودكان و بزرگسالان به مناسبت‌هاي مختلف. برگزاري تورهاي بازديد از اسرائيل توسط آژانس "سخونت" و وابسته فرهنگي اسرائيل در باكو با هزينه سفارت اسرائيل براي آشنايي جوانان مسلمان آذري با صنعت، پيشرفت و توسعه دموكراتيك جامعه اسرائيل و انتقال تجربيات به آذري‌ها. تاسيس جمعيت دوستي جوانان آذربايجان و اسرائيل در تاريخ 5 ارديبهشت 1383 با حضور نمايندگان سازمان‌هاي بين‌المللي يهودي سخونت و كارمندان سفارت اسرائيل در آذربايجان با هدف توسعه ارزش‌هاي تاريخي، ملي و معنوي ميان ملت‌هاي آذربايجان و اسرائيل
4. توسعه نفوذ سياسي به كشورهاي قفقاز، بهره‌گيري از اختلافات داخلي جمهوري‌هاي سابق شوروي مانند اختلاف ارمنستان و آذربايجان يا اختلافات داخلي گرجستان با جدايي‌طلبان آبخازيا و... به مثابه ابزاري براي توسعه نفوذ در اين كشورها.
5. جذب نخبگان اقتصادي و سياسي اين جوامع، در اين زمينه مي‌توان به كمك‌ها و مساعدت‌هاي مالي رژيم صهيونيستي، چه به صورت مستقيم چه غيرمستقيم، به برخي احزاب و روزنامه‌نگاران آذربايجان اشاره كرد. وظيفه اين جرايد و احزاب نزديك‌كردن نظر مقامات كشور و افكار عمومي مردم آذربايجان به اسرائيل است. در اين زمينه، روزنامه يني مساوات چاپ باكو به نقل از ديويد استابس، نماينده صندوق جورج سوروس ميلياردر يهودي امريكايي تبار گفت: "اين صندوق مبلغ 150 هزار دلار به مطبوعات آزاد آذربايجان كمك خواهد كرد." اين امر آشكارا دست يهوديان و صهيونيسم را در نفوذ به آذربايجان نشان مي‌دهد.
6. بهره‌برداري از عوامل و عناصر آمريكا و ديگر كشورهاي همسو اسرائيل براي تحكيم موقعيت خود در آذربايجان علاوه بر ابزارهايي كه خود راسا اقدام به استفاده از آن مي‌كند، با توسل به امكانات و توانمندي‌‌هاي امريكا ، از آنها نيز بهره مي‌برد. اسرائيل با واسطه گري براي لغو مصوبه 907 كنگره آمريكا (كه تاكنون ميسر نشده )موجب شده تا اذربايجان با چشم دوختن به كمك‌‌هاي يهوديان آمريكا در توسعه روابط آمريكا با آذربايجان، همكاري‌هاي بيشتري با اسرائيل كنند. از سوي ديگر، اسرائيل براي حفظ امنيت سرمايه‌هاي خود در آذربايجان و عدم ايجاد حساسيت در داخل آذربايجان و كشورهاي همسايه سعي كرده تا برخي از فعاليت‌ها و كالاهاي صادراتي‌اش را با پوشش و علامت شركت‌هاي اير كشورها به آذربايجان و كشورهاي آسياي ميانه صادر كند.
7. حضور در مرزهاي شمالي ايران، يكي از مهم‌ترين اهداف اسرائيل در روابط با جمهوري آذربايجان حضور در مرزهاي شمالي ايران است.
به گفته ايفريم عنبر دلايل نزديكي اسرائيل و آذربايجان عبارتند از : ترس از ايران ، ترس از اسلام راديكال ، بدگماني نسبت به روسيه ، دوستي با تركيه وتمايل به بخشي از غرب محسوب شدن .


برخي مصداق‌هاي فعاليت فرهنگي اسرائيل در آذربايجان
در خصوص روابط فرهنگي اسرائيل در آذربايجان، مسائل متنوع و مختلفي وجود دارد كه اسرائيلي‌ها با استفاده از آنها سعي در توسعه نفوذ خود در ميان نخبگان و جوانان آذري دارند. تشكيل انجمن دوستي جوانان آذربايجاني و اسرائيلي در تاريخ 29 آوريل 2004 در باكو با عضويت اوليه چهل نفر از جوانان و تحصيلكردگان مسلمان آذري يكي از اين ابزارهاست. روسلان صادق اف، رئيس انجمن برنامه‌ريزي، هدف اين انجمن را گسترش ارتباطات جوانان مسلمان آذربايجان با جوانان يهودي ساكن در آذربايجان و جوانان اسرائيلي در ارتباط با علم نوين و نيز تاريخ گذشته و روابط فرهنگي و دوستي دو جانبه بيان كرد. وي ابراز اميدواري كرد كه اين انجمن در مدت كوتاهي بتواند به اهداف خود نائل شود و با ساير سازمان‌هاي يهودي مرتبط در جهان نيز ارتباط برقرار كند. برگزاري نمايشگاه و كنسرت‌هاي موسيقي اسرائيل و برنامه‌ريزي تبادل دانشجو ميان دانشگاه‌هاي دو كشور از جمله اقدامات آنهاست. اسرائيلي‌ها با درك بافت فرهنگي،‌مذهبي و اجتماعي جامعه آذربايجان، در برخورد با اين كشور معتقدند كه مساله روابط فرهنگي براي اين كشور از اهميت بالايي برخوردار است. زيرا اگر اسرائيل در طراحي مناسبات خود با آذربايجان مقوله فرهنگي را كم رنگ قرار دهد، در بلندمدت زمينه‌هاي فعاليت خود را از دست خواهد داد. بنابراين، اسرائيل از ابتداي ورود به آذربايجان كوشيده است حضور خود را در قالب فرهنگي بيشتر نمود دهد. اين كشور با ارسال دارو و كمك‌هاي پزشكي به مجروحان جنگي آذربايجان، ارائه كمك‌هاي بلاعوض به آوارگان قره‌باغ،كمك به ساخت بيمارستان و مراكز فرهنگي، آموزش زبان انگليسي و رايانه و موزيك سعي در ايجاد نزديكي به قشر تحصيل كرده اين كشور كرده است.
اولين فستيوال فيلم اسرائيل در آذربايجان با همكاري "آژانس سخونت" در باكو مورخ 11 مارس 2004 با ارائه فيلم‌هاي كارگردان اسرائيلي، مافيسير، از جمله شركت سه فيلم: اضطراب در كريسمس، ديدگاه‌هاي يك مرد غربي و حادثه در شهر باكو، به اكران گذاشته شد. در اين خصوص، "ايتان نانه" سفير وقت اسرائيل در باكو گفت: اين فرصتي بود كه علاقه‌مندان سينما در آذربايجان با آثار كارگردانان اسرائيلي آشنا شوند. در اين ميان "اكتاي ميرقاسم اف" يكي از كارگردانان خانه سينماي آذربايجان اعلام كرد كه برگزاري اين فستيوال زمينه‌هاي توسعه فرهنگي ميان دو كشور را گسترش مي‌دهد و در نتيجه، دوستي بين مردم آذربايجان و اسرائيل افزون‌تر خواهد شد. همه اينها بيانگر اين واقعيت است كه رژيم صهيونيستي اقدامات فرهنگي درآذربايجان را بعنوان يكي ازاولويتها مدنظر دارد.
برخي مصداق‌هاي فعاليت‌هاي اطلاعاتي اسرائيل در آذربايجان
فعاليت‌هاي اطلاعاتي اسرائيل در آذربايجان در دو زمينه انجام مي‌گيرد:
الف) تلاش سرويس‌هاي اطلاعاتي اسرائيل براي توسعه و بسط ارتباط با روزنامه‌نگاران و سران احزاب موافق و مخالف دولت .
اسرائيل در برخورد با مسائل داخلي آذربايجان علاوه بر اعلام حمايت از حاكميت آذربايجان سعي دارد در روابط خود با احزاب مخالف، يك رويه ميانه و مثبتي داشته باشد تا در آينده در صورت روي كار آمدن اين احزاب، قدرت و منافع اسرائيل در آذربايجان حفظ شود. كه البته احزاب كنوني شانس بسيار اندكي براي نيل به قدرت سياسي دراين كشور دارند.
اوج توسعه روابط اسرائيل با آذربايجان در زمان جبهه خلق به رهبري ايلچي بيك بود. در اين دوره اسرائيل سفارت خود را در اين كشور به سطح سفير ارتقا داد.
در سال 2000 جورج سوروس، يهودي ميليونر امريكايي و رئيس بنياد سوروس، به باكو سفر كرد. در اين سفر وي ضمن ديدار با حيدر علي اف، رئيس جمهور وقت آذربايجان، و ساير مقامات بلندپايه آذري ملاقات‌هايي با سران احزاب مخالف داشت كه از جمله مي‌توان علي كريم لي رئيس حزب جبهه خلق ، اعتبار محمداف رئيس حزب استقلال ملي ،‌ عيسي قنبراف رئيس حزب مساوات و... را نام برد. شعبه اين بنياد در باكو به رياست ديويد استابس مساعدت‌ها و كمك‌هايي به روزنامه‌نگاران و احزاب سياسي موافق و مخالف دولت در آذربايجان مي‌‌كرد.
يكي از موضوعات فعاليت سرويس‌هاي اطلاعاتي اسرائيل در آذربايجان در خصوص برقراري امنيت خط لوله نفت باكو- تفليس - جيحان است. بخش عمده تامين امنيت اين خط لوله برعهده شركت‌هاي اسرائيلي گذاشته شد. در اين زمينه، سرويس اطلاعاتي اسرائيل (موساد) و سرويس اطلاعاتي آذربايجان قراردادهاي دو جانبه در خصوص آموزش افسران آذري در اسرائيل امضا كردند.
روزنامه اوراسيا چاپ باكو نيز در 26 آوريل 1998 در گزارشي تحليلي درمورد فعاليت‌هاي اسرائيل نوشت: "افسران موساد در آذربايجان همكاري‌هاي مشتركي را به انجام مي‌رسانند."
ب) برخي اخبار و نوشته‌ها حاكي از آن است كه اسرائيل به موازات فعاليت‌‌هاي عمراني و كشاورزي در طرحي با نام موشاو در آذربايجان، وتحت پوشش اين فعاليتها اقدام به فعاليت‌هاي اطلاعاتي در مناطق جنوبي آذربايجان نزديك به مرز ايران مي‌‌كند.گفته مي شود اين رژيم با ايجاد مزارع كشاورزي و مكانيزه در كنار مرز ايران مانند شهرهاي لنكران، ماسالي و در مناطق شرور و بابك در جمهوري نخجوان اقدام به نصب دستگاه‌هاي شنود كرده است كه امكان شنود خطوط تلفن همراه ايران و ارتباطات بي‌سيمي يگان‌هاي نظامي را براي اين كشور ميسر مي‌كند.دولت باكو هيچ وقت اين ادعاها را تائيد نكرده است.
تسلط اسرائيل بر يكي از مهم‌ترين و حساس‌ترين سيستم‌هاي ارتباطي آذربايجان يعني اپراتوار دوم تلفن همراه اين كشور كه توسط شركت اسرائيلي باكسل اداره مي‌شود،‌ زمينه فعاليت اين رژيم را آسان‌تر كرده است. البته جمهوري آذربايجان با درك حساسيت‌هاي جمهوري اسلامي ايران،‌ هر گونه فعاليت امنيتي اسرائيل عليه ايران را درك كرده و آن را جنگ رواني از طرف محافل ايراني عليه جمهوري آذربايجان قلمداد كرده است. البته رژیم صهیونیستی، تاکنون از صدور فن آوری های ارتباطی و همچنین سرمایه گذاری در بخش صنعت و اشتغالزایی به جمهوری آذربایجان خودداری کرده و در عين حال با لابی ارمنی برای تقویت جدایی طلبان قره باغ، همکاری های گسترده ای داشته است.

گسترش همكاري اسرائيل با بخش ارتباطات جمهوری آذربایجان
گسترش نفوذ صهیونیست ها در نظام جمهوری آذربایجان، تنها به اینجا پایان نمی یابد. رژیم صهیونیستی برای اجرای اهداف توسعه طلبانه امنیتی و جاسوسی در منطقه، به دنبال گسترش مناسبات با جمهوری آذربایجان، به ویژه در عرصه ارتباطات و مخابرات است.
به گزارش منابع محلی از باکو، «ادن بارتال» و «التماس محمداف»، معاونان وزیران ارتباطات و فن آوری اطلاعات جمهوری آذربایجان و اسرائیل، اخيرا در باکو بر گسترش همکاری ها در عرصه مخابرات و ارتباطات، تأکید کردند.
«ادن بارتال»، معاون وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات رژیم صهیونیستی در این دیدار، از ایجاد شرایط از سوی باکو برای حضور تل آویو در عرصه ارتباطات و مخابرات جمهوری آذربایجان، تشکر کرد
همكاري نظامي آذربايجان با اسرائيل

-تا به امروز اسرائيل دراين نوع همكاري با كشورهايي كه با آنها روابط رسمي ندارد بسيار موفق بوده است .
- از تجربياتي كه اسرائيل بدست آورده است ، اغلب گفتگو با رهبران نظامي و سرويس هاي امنيتي را آسان تر و سودمند تر از گفتگو با هيات هاي سياسي يافته است .روابط ارتش با ارتش يا روابط نظامي معمولاً به صورت مخفيانه و عاري از ملاحظات سياسي اداره مي شود و عوامل غير عيني اين روابط را توجيه مي نمايند . علاوه بر اين تل آويو به دليل برتري هاي نظامي كه قادر به ضربه زدن به هر نقطه دنيا با فن آوري هاي بزرگ و پيچيده مي باشد اعتبار بسياري بدست آورده است .
- از اين رو همكاري نظامي و امنيتي اسرائيل ، ابزار سياست خارجي است كه با آن كشور هاي غير قابل كنترل رابه نوعي به سوي خود جذب مي كند . از آن جا كه رهبران اسرائيلي ، مسائل امنيت ملي (و تهديدها ) را به عنوان تهديدي مطلق و بالقوه براي ماهيت اسرائيل تفسير مي كنند ، دولت هاي اسرائيلي جذب و جلب ارتشها و سرويس هاي امنيتي در سرتاسر جهان را بسيار سودمند يافته اند .
- همكاري هاي نظامي و امنيتي نه تنها ايجاد كننده منابع عظيم اطلاعاتي در مورد ارتش هاي ملی ، تهديدات بالقوه و تواناييهاي احتمالي است ، بلكه براي توسعه بازارهاي آتي براي سخت افزارهاي نظامي اسرائيل نيز بسيار سودمنداست . در برخي مراحل دولت هاي اسرائيلي مي توانند خواهان افزايش دخالت و جذب مردم و حتي به رسميت شناخته شدن آنها شوند .
-اسرائيل در اتحاد شوروي سابق روابط نظامي ، امنيتي و اطلاعاتي را توسعه داده است . در آسياي مركزي ، شريك و همتاي مشتاقي چون ازبكستان پيدا كردهاست و در قفقاز نزديكترين روابط نظامي و امنيتي را با آذربايجان توسعه داده است .
- نائه ، سفير اسرائيل مي گويد : « همسايگان خطرناك و تاريخ و پيشينه سركوب ، اسرائيل و آذربايجان را متحدين طبيعي كرده است كشورهايي كه دوستان زيادي ندارند تمايل به پيدا كردن يكديگر دارند . »
- ثابت شده است كه در جنگ ناگورنو قره باغ ، اسرائيل به آذربايجان تسليحات مي فروخته است . درصورت صحت اين اخبار مشخص مي شود كه تسليحات ارائه شده كارساز نبوده است.هرچند كه در اشعال اراضي اذربايجان روسيه نقش اساسي را دارد و در دوره حاكميت جبهه خلق سياستهاي اين دولت سبب ازدست رفتن بخشي از اراضي آذربايجان شد.
- روزنامه Turkish Daily News در دسامبر 1998 در مصاحبه با صفر ابي يف نوشت : « اسرائيل از نزديك بر مسائل امنيتي و دفاعي قفقاز نظارت دارد . » هنگامي كه از وي سوال شد كه آيا آذربايجان به دنبال برقراري روابط نظامي بيشتر با اسرائيل است . او بدون ارائه پاسخي صريح گفت: « تمامي كشورها به طور طبيعي و معمول به دنبال برقراري روابط عادي با ديگران هستند . »
- ابي يف در مصاحبه با روزنامه Turkish Daily News به « تحركات مشترك » با ارتش هاي گرجستان ، تركيه و اسرائيل اشاره كرد اما از ارائه جزئيات بيشتر خودداري نمود .
- اين قابل درك است كه كسي كه مسئول دفاع از آذربايجان در مقابل تهديدات خارجي است ، ظاهراً براي هدف « مقابله با تهديدات مشترك و حمايت از خط لوله باكو - جيحان » ترجيح مي دهد در خصوص موضوعات بالقوه حساس نظير همكاري مستقيم آذربايجان با ارتش اسرائيل بحثي نكند .
- عليرغم عدم تمايل ارتش آذري براي بحث درباره همكاري با اسرائيل ، چنين تلاش هاي همكاري از طريق منابع ديگري ثبت گرديده است . آژانس خبري جمهوري اسلامي گزارش داده است كه « يك هيات نمايندگي اطلاعاتي اسرائيل در اوت 1995 به عنوان يك ماموريت مخفي براي تعليم افراد امنيتي آذربايجان به باكو آمدند . »
-چند سال بعد يعني در 1999 فاش شد كه كارشناسان امنيتي تركيه و اسرائيل براي تعليم « واحدهاي حفاظت شخصي » علي اف به آذربايجان دعوت شده بودند .
- چنين همكاري در زمينه امنيت هوايي هم ديده شده است . هواپيماي توپولف رياست جمهوري علي اف در محل بت شمش توسط صنايع هواپيماسازي اسرائيلي نوسازي شد.
- همچنين گزارش گرديد كه يك شركت امنيتي اسرائيلي به نام خدمات امنيتي ماگال براي بهبود امنيت فيزيكي در فرودگاه باكو قرارداد بسته است . ماگال در حمايت زير بنايي و فن آوري امنيتي موانع فيزيكي از جمله رويارويي و ممانعت از مهاجم ، متخصص است و قراردادهاي متعددي براي بالا بردن سطح كيفي پارامتري هاي امنيتي در تعدادي از فرودگاه هاي بين المللي را به خود اختصاص داده است .
- برخي منابع ادعا كرده اند كه قراردادهاي ماگال شامل تعهداتي براي تامين خدمات امنيتي براي خط لوله باكو - جيحان است ، هر چند كه صحت اين گزارش ها را نمي توان به طور مستقل تاييد كرد . اين گزارش ها اظهار مي كنند كه موفقيت هاي ماگال در منطقه نمايانگر و حاكي از آن است كه چگونه ديگر تجارت هاي امنيتي اسرائيل كه از موشكافي هاي عام
دور مانده ، وارد بازار آذربايجان شده است . اما گزارش هاي سالانه ماگال ، آذربايجان را به عنوان يك منبع درآمد براي همكاري ثبت كرده اند .



حساسيت مساله همكاري‌هاي نظامي بين آذربايجان و اسرائيل به دليل عدم انعقاد صلح ميان ارمنستان و آذربايجان و احتمال افشاي همكاري نظامي اسرائيل با دولت آذربايجان، مي‌تواند به روابط اين رژيم با كشورهاي اروپايي به خصوص فرانسه لطمه وارد كند (فرانسه بزرگ‌ترين حامي ارمنستان از نظر سياسي بعد از روسيه است). هم چنين اين امر ممكن است موجب تقابل لابي يهود و ارامنه در آمريكا شود. به همين علت اسرائيل سعي دارد روابط نظامي خود با باكو را به صورت پنهاني و بدون بازتاب در رسانه‌ها ادامه دهد. البته به نظر نمي رسد همكاريهاي نظامي اسرائيل با آذربايجان آنگونه باشد كه توان نظامي آذربايجان را تا ميزاني كه توازن درقفقاز را برهم زند افزايش دهد.
در سال 2008 اسرائيل قرارداد فروش سلاح به جمهوري آذربايجان را به ارزش صد ميليون دلار امضا كرد. اين در حالي است كه اسرائيل در طول چندين سال اخير به ارزش صدها ميليون دلار اسلحه به آذربايجان فروخته است. اين قرار دادها بيشتر شامل موشك انداز، تجهيزات شركت اسرائيلي "سولتام" و دو نوع توپ توليد صنايع نظامي و تجهيزات بي‌سيم و رادار و ساير وسايل ارتباطي مي‌شود.در سال 2008 برخي مطبوعات باكو به نقل از منابع نظامي جمهوري آذربايجان نوشتند: اين كشور علاقه بيشتري به دريافت هواپيماهاي بدون خلبان "هرون" ساخت اسرائيل دارد و در نظر دارد طي چند سال آينده، ارتش را به اين نوع هواپيما مجهز كند. بنابر اين گزارش، گروهي از افسران ارتش جمهوري آذربايجان اخيرا از اسرائيل ديدار كردند و با هواپيماهاي نظامي و سيستم‌هاي ضد هوايي توليد اسرائيل آشنا شدند. اين گروه هم چنين در بازديد از شركت‌هاي نظامي اسرائيل با مشخصات فني و چگونگي بهره‌برداري از هواپيماي بدون خلبان "هرون" آشنا شدند.
هفته نامه آينه به نقل از منابع مذكور نوشته بود: اكنون ارتش جمهوري آذربايجان تعدادي هواپيماي بدون خلبان توليد اسرائيل در اختيار دارد و در نظر است در سال‌هاي آينده، تعداد اين نوع هواپيماها افزايش يابد و نوع پيشرفته‌تري خريداري شود.
اين نشريه يادآور شد جمهوري آذربايجان در سال جاري ميلادي (2008) با شركت "سيلور آروو" اسرائيل درباره دريافت هواپيماي بدون خلبان "هرمس - 450" مذاكراتي داشته و اين مذاكرات در ماه آوريل سال جاري به پايان رسيده است.
روزنامه‌ يني‌مساوات هم با استناد به گزارش مندرج در سايت خبري روس زبان "ايزوروس" كه مركز آن در اسرائيل است، آورده است: هياتي از مقامات عالي رتبه جمهوري آذربايجان سفر پنهاني به اسرائيل داشتند. در چارچوب اين سفر، از پايگاه‌هاي صنايع نظامي اسرائيل بازديد كردند و با مقامات امنيتي - نظامي نيز ديدار و مذاكراتي داشتند. يني‌مساوات در ادامه اين مطلب نوشته است: دولت آذربايجان در روابط خود با اسرائيل به مرحله جدي گام نهاده و آماده است در اين مرحله روابط امنيتي - نظامي خود را با اسرائيل برقرار كند.

روابط اقتصادي
- نامه سفير اسرائيل همچنين خطوطي موازي را ميان اقتصاد هاي تل آويو و باكو رسم كرده است . او در گفتگو با Jewish Telegraphic Agency گفت كشور اسرائيل « الگوي توسعه اي براي ارائه » به آذربايجان دارد .
- به عقيده نائه ، تل آويو با توجه به توان نسبي اقتصادي آن در « صنايع سبك ، فن آوري پيشرفته و كشاورزي » مي تواند به آذربايجان در تنوع بخشيدن به اقتصاد خود كمك كند .
- بايد توجه داشت كه بخصوص براي تسريع درسرمايه گذاري و توسعه اقتصادي بخصوص صنعت پتروشيمي ، « اسرائيل بزرگ ترين كشوري است كه به فاصله سه ساعت پرواز از
- مجمع تجاري آذري - اسرائيلي كه به عنوان يك پروژه انجمن دوستي اسرائيل - آذربايجان در سال 2002 آغاز به كار كرد . «‌براي ارتقاي روابط بيشتر و گسترده تر ميان آذربايجان و اسرائيل ، از طريق تامين و تهيه اطلاعات و تماس ها با بازرگانان در دو كشور ، ايجاد شد .
- تجارت هاي مختلف از صنايع متفاوت ، از جمله ساختماني ، توريسم و جهانگردي ، هوانوردي و فن آوري كامپيوتر در اين مجمع فعاليت داشتند . اين مجمع همچنين برنامه دارد تا ماموريت تجاري به اسرائيل انجام دهد و از همتايان اسرائيلي دعوت كند تا از آنجا ديدن نموده و به كشف فرصت هاي اقتصادي در اين جمهوري سابق شوروي بپردازند .
- به گفته الگا دالبرت ، يك ديپلمات اسرائيلي سفارت در باكو ، مجمع تجاري به اين دليل آغاز شد كه سفارت اسرائيل قادرنبود تا جوابگوي تعداد تقاضاهاي رسيده از سوي تجار و سرمايه گذاراني باشد كه علاقمند تجارت در آذربايجان هستند . »
او اضافه كرد در حال حاضر توجه به آذربايجان افزايش يافته است و سفارت نمي‌تواند جوابگوي آن باشد .
-ادوارد چرنين ، رئيس انجمن دوستي آذربايجان - اسرائيل گفته است : « دو كشور چيزهاي زيادي دارند تا به هم ارائه كنند . »‌چرنين اشاره كرده است كه « آذربايجان داراي منابع طبيعي غني و اسرائيل داراي فن آوري پيشرفته است . »
-در حال حاضر اسرائيل دومين وارد كننده بزرگ نفت از آذربايجان است و همچنين وارد كننده كالاهاي ديگر نيز نظير ماهي درياي خزر مي باشد .
- در حال حاضر يهوديان آذري كه به اسرائيل مهاجرت كرده بودند ، شروع به بازگشت به اين جمهوري سابق شوروي كردند تا در تجارت و سرمايه گذاري آينده آذربايجان نقش داشته باشند .
- در حالي كه ميزان سرمايه گذاري از سوي يهوديان شوروي سابق به آن سطحي كه انتظار مي رفت نرسيده است اما ميزان تقاضاي لازم براي توجيه پروازهاي مستقيم هفتگي تل آويو - باكو را موجب شده است .


عدم تخريب چهره صهيونيست‌ها در جمهوري آذربايجا
رژيم صهيونيستي به موازات ترويج تفكرات صهيونيستي در جمهوري آذربايجان، تبليغ آيين يهود به ويژه در ميان جوانان و آوارگان جنگ قره‌باغ در پوشش فعاليت‌هاي خيريه، تلاش زيادي نيز كرده است كه مانع هر‌گونه انتقاد از يهوديت به ويژه صهيونيست‌ها در جمهوري آذربايجان شود. صهيونيست‌ها با استفاده از ابزارهاي خود كوشيده‌اند صداهاي مخالف يا منتقد را در جمهوري آذربايجان خاموش يا معتدل كنند. اين اقدام موازي با هدف مظلوم نمايي قوم يهود است. اين گونه اقدامات صهيونيستها در اقصي نقاط جهان نيز انجام مي‌شود. براي نمونه در فرانسه و آلمان نيز انتقاد از صهيونيست‌ها به راحتي صورت نمي‌گيرد. دستور تعطيلي شبكه المنار لبنان و شبكه سحر - 2 ايران در فرانسه در سال 2005 به علت پخش يك سريال افشاگرانه در مورد جنايات رژيم صهيونيستي، در راستاي همين قانون صورت گرفت. در جمهوري‌هاي قفقاز از جمله ارمنستان و آذربايجان رژيم صهيونيستي با حساسيت بيشتري سعي دارد مانع هر جريان منتقد يا مخالفت صهيونيسم شود. براي نمونه، در اوايل سال 2005 آرمن آوتيسيان، رهبر اتحاديه آريايي - ارمني ارمنستان كه اظهارات افشاگرانه‌اي در مورد تحركات رژيم صهيونيستي در ارمنستان داشت، دستگير شد. دستگيري وي پس از آن انجام شد كه وزارت امور خارجه آمريكا در گزارش سالانه خود با عنوان يهودي ستيزي در جهان از يهودي ستيزي در ارمنستان ابراز نگراني كرد. در سال 2004 چاپ آذري كتاب نبرد من نوشته آدولف هيتلر در جمهوري آذربايجان به يك موضوع جنجالي از سوي يهودي‌ها تبديل شد.نيروهاي امنيتي جمهوري آذربايجان در اواخر سال 2004 با يورش به محل نشريه خورال، عوض زينالي، مترجم و ناشر كتاب نبرد من را دستگير كردند و آنها را در اداره جنايات سازمان يافته جمهوري آذربايجان تحت بازجويي قرار دادند. عوض زينالي اين اقدام را ناشي از فشار سفارت رژيم صهيونيستي در باكو و جامعه يهوديان جمهوري آذربايجان دانست. در پي چاپ اين كتاب در جمهوري آذربايجان، سفارت رژيم صهيونيستي از دولت باكو خواست كه هر چه سريع‌تر نسخه‌هاي اين كتاب را جمع‌آوري كند.
در كتاب نبرد من، اگر چه ديدگاه‌هاي نژاد پرستانه توسط هيتلر مطرح شده است، هيتلر در اين كتاب با استناد به برخي از فجايع تاريخي كه توسط يهوديان افراطي انجام شده، از آنها انتقاد كرده است. واكنش تند رژيم صهيونيستي به ترجمه آذري كتاب نبرد من، به علت نگراني صهيونيست‌ها از فاش شدن واقعيت‌هاي مربوط به اقدامات صهيونيست‌ها در جمهوري آذربايجان است. اساس سياست رژيم صهيونيستي اين است كه مانع انتشار هرگونه مطالب ضد صهيونيستي در هر جاي دنيا شود. فشارهايي كه در فرانسه به روژه گارودي، نويسنده معروف فرانسوي، به علت افشاي دروغ بودن ادعاي صهيونيست‌ها در مورد كشتار شش ميليون يهودي در جنگ جهاني دوم وارد شد، اين موضوع را تاييد مي‌كند. فشارها براي جمع‌آوري ترجمه كتاب آذري نبرد من نيز در اين راستا قابل ارزيابي است
با اينكه هيچ تاريخ و فرهنگ مشتركي بين مسلمانان جمهوري آذربايجان و صهيونيست‌ها وجود ندارد، ولي رژيم صهيونيستي از طريق ايجاد انجمن‌ها در اين جمهوري مي‌خواهد به دروغ چنين وانمود كند كه بين جمهوري آذربايجان و رژيم صهيونيستي تاريخ و فرهنگ مشترك وجود دارد
رژيم صهيونيستي به شدت در تلاش است تا جامعه نخبگان، روزنامه‌نگاران و فعالان سياسي جمهوري آذربايجان را جذب و هدايت كند. در اجراي اين طرح صندوق مربوط به جورج سوروس ميلياردر صهيونيستي تا كنون هزاران دلار هزينه كرده است
در جمهوري آذربايجان همواره مراسمي براي بزرگداشت كشته شدگان يهودي در جنگ جهاني دوم برگزار مي‌شود .
اهداف رژيم صهيونيستي در برقراري ارتباط و حضور در آسياي مركزي و قفقاز را مي توان چنين برشمرد:
1- افزايش مشروعيت جهاني و منطقه اي خويش
2- تضعيف عامل دين در مناقشه فلسطين
3- تسهيل مهاجرت يهوديان منطقه به سرزمينهاي اشغالي
4- استفاده از پتانسيل اين كشورها در امور اقتصادي و سياسي در جهت تامين منافع خود در منطقه
5- جلوگيري از گسترش بيداري اسلامي در منطقه
6- دستيابي به سودهاي كلان اقتصادي با سرمايه گزاري در منطقه
7- استفاده از نفت و گاز منطقه براي تامين انرژي مورد نياز خود
8- جلوگيري از توسعه روابط كشورهاي اين منطقه با ايران و نفوذ اسلام سياسي در منطقه
9- جلوگيري از صدور توان هسته اي كشورهاي اين منطقه بويژه قزاقستان به كشورهاي خاوميانه
يكي از اهدافي كه به طور جدي در دستور كار رژيم صهيونيستي در ارتباط با جمهوري آذربايجان قرار گرفته است اقدام به «لابي سازي» است كه در اين فرآيند مراحل زير در حال اجراست:
1 ـ سازماندهي يهوديان داخل جمهوري آذربايجان
2 ـ متشكل كردن يهوديان آذري الاصل مهاجرت كرده به سرزمين هاي اشغالي
3 ـ ايجاد پيوند ميان آنها و به تبع آن تشكيل سازماني بزرگ تر
طي تلاش هاي يك ساله گذشته اين رژيم موفق گرديده تا يهوديان آذري مهاجر به سرزمين هاي اشغالي را در قالب «مجمع جهاني اسرائيل ـ آذربايجان» ساماندهي كرده و زمينه عملياتي يك سلسله اقدامات و برنامه هاي ديگر در آذربايجان را فراهم سازد.
اين ايده توسط « يودا آبراموف» نماينده يهودي پارلمان آذربايجان مبني بر «ايجاد همكاري ميان جمعيت هاي آذربايجاني ترك با جمعيت هاي يهودي» و با حمايت كميته دولتي امور آذربايجاني هاي دنيا مطرح گرديد. ناظم ابراهيم اف در اين رابطه ضمن اشاره به تعلق اين ايده به آبراموف در اين باره اعلام داشت: ما نسبت به پيشنهاد يودا آبراموف رئيس گروه دوستي پارلماني آذربايجان ـ اسرائيل مبني بر ايجاد همكاري ميان جمعيت هاي آذربايجاني با جمعيت هاي يهودي نيز نظر مثبتي داريم و اميدوارم اين ايده در آينده عملي شود.
اقدامات آغازين اين پروژه توسط «يوسف شاگال» نماينده كنست رئيس گروه دوستي اسرائيل ـ آذربايجان و شهروند يهودي سابق آذربايجان به عمل آمد. وي طي يك سال گذشته فقط سه بار در ارتباط با اين پروژه به آذربايجان سفر كرد. بر اساس شواهد او رايزني هاي بسياري را با دولت پارلمان و يهوديان آذربايجان در اين خصوص به عمل آورد.
نقش آفرين ديگر در اين رابطه كميته دولتي امور آذربايجاني هاي دنيا بود. اين كميته در عادي سازي و علني سازي غير حساسيت بر انگيز موضوع نقش به سزايي داشت. اين كميته همچنين پوشش سياسي قومي مناسبي براي توجيه مواضع دولت آذربايجان در قبال تاسيس مجمع بين المللي اسرائيل ـ آذربايجان بود. ورود فعال و بسيار جدي كميته دولتي امور آذربايجاني هاي دنيا به اين پروژه به نوعي پيگيري ارتباطات رسمي با يك اقليت ملي محسوب مي شود.
در تاريخ 25 اسفند 1385 ناظم ابراهيم اف رئيس كميته دولتي امور آذربايجاني هاي دنيا طي اظهاراتي كه توسط «آپا» منتشر شد براي اولين بار و به طور غير مستقيم از شركت هيئت آذري در اجلاس مذكور خبرداد. بنا به خبر آپا رئيس كميته دولتي امور آذربايجاني ها دنيا با بيان اينكه در اسرائيل نزديك به 100 هزار آذربايجاني يهودي الاصل زندگي مي كنند و جمعيتي را تاسيس نموده اند، اعلام كرد كه قرار است همايش اين جمعيت در آينده نزديك برگزار گردد. وي افزود: ما نيز قصد داريم نمايندگان كميته را جهت شركت در اين همايش عازم اسرائيل نماييم.
همانگونه كه از نحوه بيان بر مي آيد سخن از شركت نماينده مشخصي از طرف دولت آذربايجان در اين اجلاس به ميان نمي آيد. نكته قابل تامل ديگر اينكه تا تاريخ 13 فروردين 1386 نام و عنوان اين سازمان در دست تاسيس عنواني غير رسمي بود و هنوز عنوان رسمي مجمع بين المللي اسرائيل ـ آذربايجان به آن داده نشده بود. در تاريخ 20 فروردين 1386 به ناگهان و بطور رسمي اعلام مي گردد كه ناظم ابراهيم اف رئيس كميته آذربايجاني هاي دنيا در راس هيئتي راهي اسرائيل شده و با تعدادي از وزرا و شخصيت هاي رده بالاي رژيم صهيونيستي ديدار كرده و بدين ترتيب اهميت اين اقدام و موضع رسمي دولت باكو را در قبال عادي سازي رابطه با رژيم صهيونيستي به نمايش مي گذارد.
تعداد شركت كنندگان در اين اجلاس بر اساس اعلام منابع صهيونيستي بالغ بر 400 نفر بوده است كه اهم شركت كنندگان به شرح زير بوده اند:
- درتركيب هيئت 20 نفره جمهوري آذربايجان به سرپرستي ناظم ابراهيم اف رئيس كميته دولتي امور آذربايجاني هاي دنيا سيمون ايخيل اف رهبر يهوديان كوهستان آذربايجان ،يودا آبراموف طراح و پيشنهاد دهنده اصلي اين تشكيلات، ميخائيل بارگان دبير اول سفارت اسرائيل در آذربايجان و تعدادي از هنرمندان و خوانندگان آذربايجان(احتمالا يهودي ـ چرا كه اسم آنها اعلام نگرديده است) و افرادي از نهادهاي ذيل حضور داشتند:
- نمايندگان كارفرمايان يهودي آذربايجان
- كارفرمايان يهودي مسكو و سن پترزبورگ
- سفير تركيه در سرزمين هاي اشغالي
- شركت سه تن از وزراي دولت اولمرت در اين اجلاس
بدين ترتيب در تاريخ 24 فروردين 1386تشكيلاتي پا به عرصه وجود گذاشت كه به زعم رژيم صهيونيستي در فرآيند خود زمينه ساز رخدادها و ايجاد شرايط جديد و تسهيل كننده در راستاي اهداف اسرائيل خواهد بود.
آنچه مسلم است اينكه ايجاد و فعال سازي چنين تشكيلاتي براي رژيم صهيونيستي اهميت بسيار بالا و حياتي دارد. اهدافي كه در راستاي تاسيس اين تشكيلات تعقيب مي گردد به دو دسته قابل تقسيم است:
الف: اهداف رسمي و آشكار
1 ـ انجام وظايف سفارت آذربايجان در سرزمين هاي اشغالي تا زمان گشايش رسمي آن در اسرائيل
2 ـ متحد ساختن كليه آذري ـ يهودي هاي ساكن اسرائيل و ايجاد هماهنگي در فعاليت يهوديان آذربايجاني الاصل مقيم اسرائيل
3 ـ برقراري روابط رسمي با كشورهاي اسلامي غير مخالف با رژيم صهيونيستي
4 ـ ايجاد قرابت و نزديكي بيشتر ميان آذربايجاني ها و يهوديان
5 ـ حمايت از روند گسترش مناسبات ميان آذربايجان و اسرائيل
6 ـ تلاش براي برقراري روابط هر چه نزديك تر بين دو طرف در زمينه سياسي اقتصادي و فرهنگي
7 ـ تحكيم هر چه بيشتر روابط دوستي فرهنگي و كاري و تحكيم مناسبات دوستي و هم پيماني بين دو كشور
8 ـ ايفاي نقش ديپلماسي مردمي توسط اين تشكيلات با هدف(به اصطلاح) رسانيدن حقايق آذربايجان و تمام حوادث آن به جامعه اسرائيل
9 ـ گسترش و توسعه همكاري با سازمان هاي يهودي فعال در كشورهاي جهان از جمله در آمريكا
ب: اهداف غير آشكار و اعلام نشده
سازماندهي گروه نفوذ اخير يكي از اقدامات استراتژيك و دراز مدت يهود و صهيونيسم در آذربايجان است. در فرآيند اين اقدام رژيم صهيونيستي اهداف بسيار با اهميتي را دنبال مي نمايد كه از جمله آنها مي توان به محورهاي زير اشاره داشت:
1 ـ تلاش براي جايگزيني ايدئولوژي قومي ـ ملي(پان تركسيم و پان آذريسم) بجاي باورهاي ديني(شيعي) از جانب رژيم صهونيستي.
در اين رابطه تلاش رژيم صهيونيستي براي بزرگنمايي خطر ايران به عنوان عامل تهديد مشترك به عنوان تابعي از متغير فوق الذكر و اظهارات متعدد مقامات رژيم صهونيسيتي قابل تامل است.
2 ـ ممانعت از روند گسترش حوزه فكري و گستره جمعيتي اسلامي ـ شيعي در آذربايجان و منطقه قفقاز .
در اين رابطه يهوديان صهيونيست عمليات حضور در اركان تاثير گذار مثل كميته دولتي امور سازمان ها و تشكل هاي ديني آذربايجان را نيز آغاز كرده اند. طي خبري كه چندي پيش در رسانه ها و مطبوعات اين كشور منتشر گرديد گفته شد كه جهت تصميم گيري و هدايت امور كميته مذكور شورايي مركب از دو يهودي يك مسيحي ارتدكس روس و دو مسلمان(رئيس دانشگاه اسلامي باكو و معاون سني اداره مسلمانان قفقاز) تشكيل شده است.
با عنايت به حضور دو يهودي ياد شده در اين شورا مي توان حدس زد كه سياستگذاري هاي آنها در راستاي افزايش نفوذ خود و جلوگيري از ترويج اسلام سياسي خواهد بود.
3 ـ پديد آوردن نسل جديد آذري ـ اسرائيلي و به تبع آن تربيت و پروراندن گروه نخبگان ترك ـ يهودي در يك فرآيند ميان مدت با هدف در اختيارگيري مديريت كلان جامعه آذربايجان و اركان قدرت در اين كشور.
4 ـ ايجاد يك فرآيند مطالعاتي و پژوهشي در ارتباط با تاريخ موسيقي صنايع دستي و حتي ورزشي آذربايجان در قالب مجمع بين المللي اسرائيل ـ آذربايجان. اين امر نشانگر وجود اهداف دراز مدت جمعيت شناختي و روان شناختي يهوديان صهيونيست در آذربايجان است.
ساختار مجمع جهاني اسرائيل -آذربايجان
اين مجمع داراي ساختار مركبي است و در آن بخش هاي مطالعاتي و سياست گذاري مختلف تعبيه شده است. در اين مجمع شعباتي در ارتباط با مطالعات تاريخي فرهنگي اجتماعي موسيقي صنايع دستي و حتي امور ورزشي ايجاد گرديده است. مجمع مذكور در تمامي شهرهاي سرزمين هاي اشغالي داراي شعباتي خواهد بود.
گفته شده است كه به تمامي آنها حقوق داده خواهد شد بطوري كه هيچ مشكل مالي نداشته باشند. اين امر مستلزم منابع مالي و پشتيباني بسيار قوي و قدرتمندي است. اين مجمع داراي يك رئيس است كه در حال حاضر همان يوسف شاگال است. وي داراي دو معاون يهودي يكي از آذربايجان و ديگري از روسيه مي باشد.
چنانكه ملاحظه مي گردد تمامي اركان اداري و سياستگذاري اين مجمع در دست يهوديان است .البته اين امر مي تواند بيانگر نگراني يهوديان صهيونيست از نفوذ آذري هاي غيريهودي در اين تشكيلات باشد كه در جاي خود اقدامي بسيار قابل تامل است. بنظر مي رسد كه اين فرآيند يكي از عوامل نگراني تشكيلات ياد شده از نقطه نظر امنيتي ـ سياسي باشد.
بنابر اظهارات يودا آبراموف اين تشكيلات از جانب منابع زير پشتيباني مالي خواهد شد:
- كارفرمايان يهودي آذري الاصل سرزمين هاي اشغالي
- كارفرمايان يهودي موجود در آذربايجان و روسيه
- حاميان سياسي گروه اسرائيل ـ آذربايجان
- گروه دوستي پارلماني اسرائيل ـ آذربايجان متشكل از 9 نماينده پارلماني مشهور و بسيار بانفوذ در فضاي اجتماعي ـ سياسي جامعه اسرائيل هستند.
- يهوديان آذربايجاني الاصل در اروپا و آمريكا و ديگر كشورها
- كميته دولتي امور آذربايجاني هاي دنيا
اين كميته در اصل نقش پوششي قانونمند نمودن ارتباطات صهيونيست ها و سازمان ها و لابي هاي صهيونيستي با عوامل يهودي خود در آذربايجان و همينطور عادي سازي آمد و شد عوامل يهودي خود به عنوان آذربايجاني به آذربايجان را بر عهده دارد چرا كه در غير اين صورت اتهامات زيادي از جانب مسلمانان و ديگر محافل ضد يهودي و ضد صهيونيستي متوجه دولت آذربايجان مي گرديد لذا با اين كار ضريب آسيب پذيري مناسبات دولت آذربايجان با رژيم صهيونيستي كاهش يافته و اساس مقبولي براي توجيه اين مناسبات را بوجود مي آورد.
همه اين تلاشها براي آن صورت مي گيرد كه باكو براي حل مشكلات منطقه اي و بين المللي خود و جلب نظر هرچه بيشتر آمريكا براي حل اين مشكلات بويژه بحران قره باغ از لابي ارمني آمريكا بهره برداري كند بگونه اي كه الهام علي اف در سال 1999 درواشنگتن گفت :‌ « ما اكنون در آمريكا يك لابي داريم و آن جامعه يهود است ... صرف نظر از اينكه لابي ارمنستان چقدر قدرت دارد من فكر مي كنم لابي يهود قدرتمند تر است .
اما برغم اين تلاشها هنوز لابي ارمني كمك قابل توجهي به آذربايجان علي الخصوص در حل مناقشه قره باغ نكرده است.
نتيجه‏اى كه در خصوص جامعه يهوديان و روابط آذربايجان و اسرائيل مى‏توان به دست آورد اين است كه گسترش روابط دو كشور نشأت گرفته از نيازهاى اساسى و استراتژيكشان مى‏باشد . اين دو دولت به لحاظ ساختار سياسى كه از نظر روند تشكيل حكومت و بحران‏هايى كه در طول تأسيس كوتاه ‏مدت خود با آن روبه‏رو بودند ، موجب شده تا تنها در راستاى حفظ منافع خود عمل كنند . اين مسئله مهم وجود دارد كه اسرائيل در قالب طرح خاورميانه بزرگ آمريكا، براى تسلط بر منطقه آسياى ميانه و قفقاز حركت مى‏كند.
هدف اصلى آمريكا تسلط برنفت و گاز منطقه و مقابله با نفوذ اروپا در اين منطقه و فشار به ايران و معامله با روسيه است . آذربايجان به جهت داشتن ذخاير عظيم نفتى و موقعيت استراتژيك خاص خود علاوه بر اين كه توليد كننده نفت است ، مسير انتقال نفت و گاز ساير كشورها به بازارهاى جهانى هم مى‏باشد . اسرائيل با درك اين واقعيت و با استفاده ابزارى از جامعه‏ى اندك يهودى ساكن در آذربايجان سعى دارد با ارائه آموزش‏هاى مذهبى يهود و ايجاد روحيه وطن ‏پرستى اسرائيلى در آنها ، در همواركردن مسير نفوذ خود در منطقه از آنها استفاده نمايد . لذا ايجاد تعصبات مذهبى و گرايش به اسرائيل مقدمه اين كار است ، چرا كه يهوديان آذربايجان جزء يهوديان لائيك هستند و هيچ تعصبى نسبت به جنگ اعراب و اسرائيل و سرنوشت آن كشور ندارند . به همين دليل اسرائيل با صرف هزينه‏اى گزاف و با ايجاد ارتباط ميان يهوديان آذربايجان و ساير جوامع يهودى جهان به خصوص آمريكا مى‏كوشد تا حس ناسيوناليستى و اعتقادات مذهبى را در جوامع يهودى آذربايجان تقويت كند و از سوى ديگر با قدرت يافتن يهوديان در اين كشور ، اسرائيل بتواند همانند نفوذ يهوديان در آمريكا از نفوذ يهوديان در آذربايجان نيز بهره‏مند شود . در اين خصوص جمله معروف نخست وزيرپيشين و معدوم اسرائيل ، آريل شارون در درك مطلب ما را يارى خواهد داد . در سوم اكتبر سال 2001 وى در نطق مشهورى خطاب به شيمون پرز ضمن اعلام اينكه ما آمريكا را كنترل مى‏كنيم ، گفته بود : « هر وقت كه ما كارى انجام مى‏دهيم تو به من مى‏گويى آمريكا ممكن است در مقابل اقدام ما اين كار را كند يا آن كار را كند . من هم مى‏خواهم مسئله‏اى را به شما بوضوح روشن سازم : نگران فشار آمريكا بر روى اسرائيل نباش . ما مردم يهود ، كنترل آمريكا را در دست خود داريم و آمريكايى‏ها نيز اين را مى‏دانند
سياستمداران آذربايجان چنين مي انديشند كه براي حفظ استقلال وتماميت ارضي كشورشان وحل بحران قره باغ و جهت بازسازى ويرانى‏هاى به جا مانده از جنگ قره‏باغ و توسعه هرچه بيشتر اقتصاد خود نيازمند كمك‏هاى آمريكا هستند و اسرائيل در اين خصوص ، نقش ميانجى را بازى مى‏كند تا از اين طريق خود را بيشتر به اين كشور نزديك كند . هرچند كه دراين راستا پس از دودهه هيچ اقدامي به نفع آذربايجان صورت نگرفته است.

در حال حاضر روابط اسرائیل و آذربایجان چگونه است؟
روابط اسرائيل با آذربايجان بيش از آنچه داراي جنبه هاي آشكار اشد از جنبه هاي پنهاني بايد برخوردار باشد.دوطرف در اين شيوه توافق دارند.دربررسي اين روابط همانگونه كه در پاسخ به سوالات قبلي اشاره شد شاهد آن هستيم كه مناسبات درزمينه هاي مختلف استمراردارد ودوطرف درزمينه هاي فرهنگي ،سياسي،اقتصادي ،امنيتي ونظامي با شدت وحدتهاي متفاوت بصورتهاي شفاف و نهان همكاري دارند.وهردو درپي كسب منافع خود هستند.
اما سوال اين است كه آيا طرفين نيازهاي خودرا از اين مناسبات مرتفع ساخته اند يا خير؟
آنچه كه واقعيت دارد اين است كه آذربايجان ازاين روابط به هدف اصلي خود يعني بازگشت اراضي اشغال شده و تعميق مناسبات همه جانبه با آمريكا دست نيافته است.
اما درزمينه هاي فرهنگي واقتصادي اين همكاريها از رشد خوبي برخوردار بوده است.
اسرائیل چه نقشی در برخی حرکت های ضد ایرانی در آذربایجان دارد؟
آنچه مسلم است اسرائيل بصورت مستقيم نمي تواند نقشي در حركتهاي ضدايراني درآذربايجان داشته باشد .اما باحتمال زياد اين رژيم در پشت صحنه و با عناصر واسطه در تنظيم واجراي برنامه هاي خود عليه ايران ايفاي نقش مي كند.

- آیا مقابله با نفوذ ایران می تواند به عنوان یکی از دلایل توجه اسرائیل به جمهوري آذربایجان تلقی شود؟
با نگرش به رويكرد سياست خارجي ايران به رژيم اسرائيل و با درنظر داشت موارد واگرائي هاي ايران وآذربايجان درعرصه سياستهاي خارجي وداخلي از يكسو و مشكلات موجود ايران در مناسبات با غرب بوسژه آمريكا و با تعداد نسبتا زيادي از كشورهاي مسلمان درخاورميانه وخليج فارس عملا اتحادي نانوشته ميان اين كشورها عليه ايران در عرصه هاي نرم افزاري وسخت افزاري پديد آمده است.
در اين ميان كشور آذربايجان كه نگران ترويج ورشد اسلام سياسي و تاثيرات مستقيم وغير مستقيم ايران دراين فرايند است با اسرائيلي كه نگران توسعه نظامي وهسته اي ايران است به اهداف مشتركي مي رسند وبراساس محل تلاقي اين اهداف مي توانند همكاريهائي را براي مهار ايران انجام دهند .بويژه آنكه مي دانند آمريكا نيز پشتيبان آنها خواهدبود.
با اين نگاه در پاسخ به سوال شما مي توانم اينگونه بگويم كه اسرائيل از همه امكانات وابزارهاي خود در سطح جهان ،منطقه وكشورهاي هم مرز با ايران براي مقابله با نفوذ ايران استفاده خواهدكرد.اينكه آذربايجان تا چه حدودي با اين كشور همكاري كند جاي سوال است.بنظر من اين همكاريها نمي تواند گسترده باشد چراكه آذربايجان مي داند كه ايران همسايه اين كشوربا مرزهاي طولاني است ووابستگيهائي در زمينه هاي اقتصادي به ايران داردو از منظر مسائل امنيتي نيز به اين موضوع توجه مي كند.
براي نمونه مي توان به سندي كه اخيرا منتشر شد واز موضوع همكاريهاي اطلاعاتي آذربايجان –اسرائيل پرده برداشت مي توان اشاره كرد:
اسناد افشا شده ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که اسرائیل حداقل چهار سال است که از خاک آذربایجان علیه ایران تجسس می‌کرده است.
به گزارش روزنامه القدس العربی به نقل از هاآراتص، اسرائیل در شماره روز چهارشنبه 13 آوریل 2011خود گزارش داد، در نامه‌ای که سفارت امریکا در باکو، پایتخت آذربایجان در ماه ژانویه 2009 به واشنگتن فرستاده، آمده است که بر اساس گفتگوهای دیپلمات‌های سفارت امریکا در باکو با دیپلمات‌های اسرائیلی، اسرائیلی‌ها بر اساس توافق‌نامه‌ای از خاک آذربایجان علیه ایران جاسوسی می‌کنند.
بر اساس این نامه، اسرائیل و آذربایجان یک توافق‌نامه چند صد میلیون دلاری امضا کرده‌اند که هدف از آن حفظ آذربایجان به عنوان یک هم‌پیمان برای اسرائیل است. تل آویو تاکید دارد که آذربایجان که از مرز طولانی با ایران برخوردار است و می‌تواند برای اهداف جاسوسی‌اش بسیار مفید باشد.
ویکی‌لیکس همچنین تاکید می‌کند، بر اساس نامه‌ای که از باکو به واشنگتن فرستاده شده، هدف اصلی اسرائیل از گسترش این روابط با آذربایجان حفظ هم‌پیمانی این کشور علیه ایران با هدف دستیابی به اطلاعات امنیتی و سری و همچنین در اختیار گرفتن بازار تسلیحاتی این کشور است.
سفارت امریکا در باکو همچنین نامه دیگری را به واشنگتن فرستاده که در آن قید شده است که آذربایجان پس از آن که روسیه، کشورهای اروپایی و ایالات متحده از پاسخ گفتن به خواسته‌های آن سرباز زدند دست کمک به سوی اسرائیل دراز کرد. بر اساس این نامه روابط اسرائیل و آذربایجان بر اساس وجود تهدید یک دشمن مشترک یعنی ایران تعریف شده است.
در این نامه همچنین افشا شده است که دولت آذربایجان در خلال جنگ اسرائیل علیه غزه انجام هر گونه تظاهراتی را در برابر سفارت اسرائیل در باکو ممنوع اعلام کرد در حالی که اجازه ‌داد در برابر سفارت ایران در باکو تظاهرات برگزار شود.
هاآرتص تاکید می‌کند که همکاری‌های دو کشور علیه ایران از دو سال پیش یعنی از زمانی که اخباری منتشر می‌شود مبنی بر این که حزب الله قصد حمله به سفارت اسرائیل در باکو در انتقام از ترور عماد مغنیه دارد، تا این اندازه گسترش می‌یابد. ‌
باكو نسبت به سند منتشر شده در ویکی لیکس مبنی بر استفاده رژیم صهیونیستی از خاک جمهوری آذربایجان برای جاسوسی علیه ایران ، واكنشي نشان نداد كه از ديد تحليلگران اين سكوت حمل بر رضايت وصحت ادعاگرديد.
، اسناد افشاء شده توسط ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی حداقل چهار سال است که از خاک آذربایجان علیه ایران برای جاسوسی استفاده می کند.

در سند سفارت آمریکا در باکو که در ماه ژانویه ۲۰۰۹به واشنگتن فرستاده شده به سفر واحد علی اف مشاور نظامی و امنیتی رئیس جمهوری آذربایجان به فلسطین اشغالی به بهانه درمان و امضای توافقنامه امنیتی بااسراییل در این سفر اشاره شده است .

در این سند آمده است اسرائیلی ها بر اساس این توافق‌نامه از خاک آذربایجان علیه ایران جاسوسی می‌کنند.

در این سند همچنین به همکاریهای نظامی دو طرف از جمله خریدهای تسلیحاتی جمهوری آذربایجان از رژیم صهیونیستی اشاره شده است.

در این سند همچنین آمده است دولت باکو در زمان جنگ 22 روزه غزه هرگونه تظاهراتی را در برابر سفارت رژیم اسرائیل در باکو ممنوع اعلام کرد ه بود اما برای تظاهرات در برابر سفارت ایران در باکو اجازه داده بود .
آیا لغو سفر وزیر ارتباطات اسرائیل به باکو به دلیل حرکت های ضد اسرائیلی در آذربایجان و احتمال ترور او می تواند نشانه ای از فضای نامساعد در روابط اسرائیل آذربایجان باشد؟
آنچه كه رسما از سوي اسرائيل اعلام شد اين بود كه سازمان اطلاعاتي اين رژيم (موساد) اعلام كرد احتمال ترور وزير اسرائيلي در آذربايجان وجوددارد لذا موافق انجام اين ديدار نيست.اما طرف آذري اين موضوع را كه درآذربايجان احتمال اقدامات تروريستي مي رودرا قبول ندارد .اين درحاليست كه آمريكا نيز از احتمال اينگونه اقدامات در آذربايجان سخن مي گويد.
قراربود مديران 11 شركت مهم اسرائيلي در زمينه ارتباطات درتركيب هيئت موشه كاهلونون وزير ارتباطات اسرائيل به باكو سفر نمايند و درجريان سفر اولين فوروم مخابراتي فيمابين را برگزار نمايند.
موساد اعلام كرد با توجه كشته شدن بن لادن و ترور عماد مغنيه محتمل است به تلافي كشته شدن اين دو از سوي عوامل القاعده وحزب الله لبنان وزير اسرائيلي درمعرض ترور قرارگيرد.
سفارت اسرائيل در باكو به سوالات خبرنگاران دراين خصوص پاسخ نداد.النور اصلانف مسولي در نهاد رياست جمهوري آذربايجان گفت: اين هدار يك تحريب محسوب مي شود.الخان پلوخوف سخنگوي وزارت امورخارجه آذربايجان از پاسخ به سوال خبرنگارن طفره رفت و آنها را به وزارت ارتباطات كشورش كه مسئول هماهنگي اين سفر بودند ارجاع داد.
مشفق امير اف مسئول مطبوعاتي وزارت ارتباطات آذربايجان هم گفت: عدم انجام سفر شايد دلايل ديگري داشته است.باور ندارم لغو سفر به دليل احتمال ترور وزير اسرائيلي صورت گرفته باشد.او اضاف كرد : به هرحال ادن بال تال معاون وزير ارتباطات اسرائيل به باكو آمد وهمه برنامه هاي سفر با حضور وي انجام گرفت.ميخائيل لاوون لوتم سفير اسرائيل درباكو هم اظهار اميدواري كرد اين ديدار تاپايان سالجاري ميلادي صورت پذيرد.
نكته فابل توجه اين است كه برغم اعلام هشدارها از سوي آمريكا واسرائيل مبني بر احتتمال ترور برخي مقامات و شخصيتهاي مهم وابسته به آنها در آذربايجان ،مقامات آذري اين ادعا را پذيرا نيستند.
در جمهوري آذربايجان آنگونه كه برخي ادعا مي كنند درحال حاضر حركت ضد اسرائيلي مشاهده نمي شود.منهاي برخي اسلام گرايان كه زمينه فعاليت محدود ي دارند وطرفداران نه چندان زياد اكثريت قريب باتفاق احزاب موافق ومخالف دولت غربگرا بوده وبرغليه اسراديل موضع گيري نمي كنند.عدم انجام سفر وزير ارتباطات اسرائيل بخاطر نگراني از ترور شدن توسط عوامل تروريست حكايت از فضاي نامساعد درروابط با اذربايجان نمي كند.اما قدر مسلم اين است كه انتظارات باكو از گذاشتن تعدادي ازتخم مرغهايش در سبد هاي آمريكا واسرائيل بويژه در زمينه بازگرداندن قره باغ وساير اراضي اشغالي برآورده نشده است.




بررسي وتحليل ديدگاههاي رئيس گروه دوستي پارلماني آذربايجان – اسرائيل و دو تحليلگر سياسي آذربايجان پيرامون روابط اسرائيل و رژيم صهيونيستي:
يودا آبرامف نماينده يهوديان آذربايجان درمجلس ملي اين كشورو رئيس گروه دوستي پارلماني آذربايجان –اسرائيل: 27/1/2011
تهديد آذربايجان توسط ايران به خاطر روابط آذربايجان با اسرائيل ناشي از بي سوادي سياسي دولت ايران است.ايران به ارمنستان كمك مي كند و حق دخالت در امور داخلي آذربايجان را ندارد.روابط آذربايجان با اسرائيل ناشي از اعمال سياستي متوازن از سوي دولت باكواست.واين يك موضوع داخلي براي آذربايجان محسوب مي شودوهيچ كشوري نمي تواند درامور داخلي آذربايجان دخالت كند.
آبرامف درادامه مي گويد :اگر ايران روابط اسرائيل- آذربايجان را بعنوان مشكلي مطرح ميكند بهتراست از كمك خود به ارمنستان كه اراضي يك كشور مسلمان را اشغال نموده خجالت بكشد.ارمنستان با استفاده از كمكهاي ايران تا امروز روي پاي خود ايستاده و از سياست اشغالگرانه خود عليه آذربايجان دست برنمي دارد.
آذربايجان درراستاي نيل به صلح وثبات درقفقاز به برحي گذشته تن داده است از جمله اينكه هنوز در اسرائيل سفارت خودرا دائر نكرده است.اما اين به آن معني نيست كه ما همواره به خاطر ايران گذشت كنيم.در حاليكه آبرامف برگردن ايران منت مي گذارد كه باكو براي رعايت حال تهران دراسرائيل سفارت نگشوده ،نوروز محمداف رئيس اداره روابط بين الملل وسياست خارجي نهاد رياست جمهوري آذربايجان چندي پيش عدم گشايش سفارت كشورش در فلسطين اشغالي را به دليل حمايت كشورهاي اسلامي از تماميت ارضي اذربايجان و كمك به اين كشور از طريق سازمان كنفرانس اسلامي وساير نهادهاي منطقه اي وبين المللي درراستاي بازگرداندن اراضي كشورش دانست.
وانگهي او نيك مي داند كه عدم وجود سفارت به معناي عدم وجود وگسترش مناسبات دوطرف نيست و نهادهاي ديگري كه قبلا به آنها اشاره شد اين نقش را ه خوبي مي توانند ايفائ نمايند.از همه اينها كه بگذريم شخص يودا آبرامف در توسعه مناسبات آذربايجان واسرائيل بيش از يك سفير ايفاي نقش مي كند كه به برخي موارد درپاسخ به سوالات پيشين اشاره نمودم.

اظهارات آبرامف دردرواقع نقض غرض است چراكه او با دخالت آشكار در امورداخلي ايران تهران را متهم به دخالت درامورداخلي كشورش ميكند.البته هرچند كه وي تابعيت آذربايجان را داراست ونماينده يهوديان اين كشور در مجلس ملي است اما تلاشهاي او بيش از آنكه به نفع دولت وملت آذربايجان باشد به نفع اسرائيل است.

نكته قابل تاسف اما قابل درك اين است كه اين نماينده يهودي درشرايطي كمكهاي ايران را سبب ادامه اشغال اراضي آذربايجان ازسوي ارمنستان اعلام مي كند كه درواقع اين روسيه است كه درتصرف اراضي آذربايجان به ارمنستان كمكهاي جدي وفراگير نموده و هم اكنون نيز با تمديد استقرار پايگاه نظامي خود درارمنستان تا 49 سال و حفاظت مرزهاي ارمنستان با كشورهاي همسايه اش توسط نيروهاي روسي وانتقال انرژي و سايركمكها سبب ساز ادامه اشغال اراضي آذربايجان شده است.
از سوي ديگر آبرامف به مناسبات تجاري تاجران تركيه وارمنستان با يكديگر كه سالانه بيش از 150 ميليون دلار است و از طريق مرزهاي گرجستان صورت مي گيرد اشاره نمي كند.
البته عدم اشاره وي به اين موارد به معناي عدم اطلاع او از اين مسائل نيست .اما او به مصلحت منافع خود واردوگاههائي كه به آنها وابسته است نمي داند كه از اين واقعيات پرده بردارد.
نكته مهمتر اينكه برغم اينكه اظهاراتي ازاين دست توسط عوامل وعناصر مختلف در تخريب چهره ايران در آذربايجان صورت مي گيرد متاسفانه تهران هيچ تلاشي براي روشنگري در آذربايجان مبذول نمي دارد.اين درشرايطي است افكارعمومي درآذربايجان تحت بمباران رسانه هاي صهيونيستي ،غربي ،تركيه و آذربايجان است كه اساسا نه تنها اخباري مثبت و منورالفكر درمورد ايران منعكس نمي كنند بلكه برعكس تمامي اخبار عليه ايران است.
دراوايل ماه مي سالجاري ناظم ابراهيم اف رئيس كميته دولتي همكاري با آذربايجانيهاي خارج ازكشورضمن سفر به اسرائيل با برخي مقامات اين رژيم ديدار وپيرامون مسائل مورد علاقه في مابين گفنگو نمود.از جمله درديدار با خانم نائوتي بن آمي رئيس اداره روابط خارجي دفتر نخست وزيري اسرائيل درخصوص اوضاع كنوني روابط دوطرف،بررسي راههاي توسعه هرچه بيشتر اين مناسبات وچشم اندارهاي آتي آن،گسترش همكاريهاي مشترك رسانه هاي گروهي دوكشور،مناقشه قره باغ ،سفرهاي متقابل نمايندگان رسانه هاي گروهي طرفين با تاكيد بر اولويت ديدار روزنامه نگاران وخبرنگاران رسانه هاي گروهي اسرائيل به آذربايجان بمنظور تهيه گزارشهائي از آخرين وضعيت روند صلح مناقشه قره باغ ،اوضاع آوارگان جنگي وانعكاس آن در رسانه هاي اسرائيل براي آگاهي هرچه بيشتر افكارعمومي اين منطقه ،بحث ،تبادل نظر وتوافقهائي حاصل وبر ضرورت گسترش تبادل تجارب واطلاعات ميان خبرنگاران وروزنامه نگاران دوطرف و اتحاذ مواضغ مشترك نمايندگان مجلس در مسائل مربوط مهاجران دوطرق ساكن در اراضي آذربايجان و اسرائيل تاكيد شد.
نكات برجسته نظرات الخان شاهين اوغلو رئيس مركز بررسيهاي سياسي اطلس:
ايران تلاش ميكند با انتشار مقالات مختلف و ساير اقدامات در محافل بين المللي عليه آذربايجان افكارعمومي را ساماندهي كند.به اين صورت كه با تزريق اطلاعاتي مبني براينكه اسرائيليها درمناطق جنوبي آذربايجان نزديك مرزهاي ايران عليه ايران جاسوسي مي كنند.يا اينكه اسرائيل قصد دارد درصورت حمله به ايران از اراضي آذربايجان استفاده كند وبهانه قراردادن اين ادعاها مبادرت به تزريق اخبار عليه آذربايجان ميكند.ايران درشرايطي اينگونه رفتار مي كند كه خودش روابط با ارمنستان اشغالگر اراضي آذربايجان را فراموش كرده است.آذربايجان بعنوان يك كشور مستقل با هركشوري مي تواند مناسبات خودرا برقرار كند .
ايران چشمانش را به اينكه ارمنستان دراسرائيل سفارت دارد بسته است .اين درحاليست كه آذربايجان هنوز سفارت خودرا دراسرائيل داير نكرده است.اين رفتار ايران از دوروئي اين دولت در سياست خارجي اش حكايت ميكند.ايران همواره از پيشرفت هاي آذربايجان در عرصه هاي مختلف داخلي وخارجي ناخرسند است.دولت ايران تلاش ميكنددرسياستهاي ايران يك نقطه ضعيف پيدا كند واز آن براي رسيدن به منافع واهداف خود بعنوان ابزاراستفاده نمايد.
ادعاي شاهين اوغلو مبني براينكه ايران از پيشرفتهاي آذربايجان ناخرسند است يا مغرضانه يا نا آگاهانه واز روي كم يا بي اطلاعي اوست.چراكه مستندات دودهه اخير بيانگر اين است كه ايران همواره تلاش كرده است از امكانات خوددرراستاي توسغه آذربايجان بهره برداري شود.اگر ايران علاقمند به اين پيشرقت نبود براي انتقال گاز از طريق ايران به نخجوان اقدام به سرمايه گذاري نمي كرد.اگر تمايلي به پيشرفت آذربايجان نداشت پروژه هاي احداث وانتقال برق را اجرا نمي كرد.مسيرهاي وامكانات حمل ونقلي خودرا دراختيار آذربايجان قرارنميداد.حضور ايران در عرصه زيرساختهاي صنعتي وحمل ونقلي آذربايجان درراستاي توسعه اين كشور صورت گرفته است.اكثريت قريب باتفاق اين اقدامات دردوره دولتهاي سازندگي واصلاحات جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته وبرخي نيز كه دردولت نهم ودهم به نتيجه رسيد شروعش از دوره دولتهاي نامبرده بوده است.
البته مناسبات ايران –آذربايجان درهيچ زماني قانع كننده نبوده است كه دلايل آن را بايد در هردوكشور جستجوكرد.ضمن اينكه نقش عناصر ثالث را نيز نبايد فراموش نمود.
هرچند كه ايران مابازاي لازم را ازمناسبات خودبا ارمنستان دريافت نمي دارد وهزينه هاي زيادي براي اين روابط از جيب بيت المال پرداخت مي شود اما اين به آن معني نيست كه ادعاهائي از اين دست (مناسبات تهران –ايروان) كه با بزرگ نمائي هم صورت مي گيرد به شكل كامل بپذيريم.از آقاي الخان بايد پرسيد مگر كشورهائي كه باصطلاح موظف به حل مناقشه قره باغ هستند با ارمنستان رابطه ندارند؟مگر آنها هم كيش وخم دين وهم مسلك نيستند؟ مگر روسيه نقش اصلي را در اشغال اراضي آذربايجان ندارد ؟مگر ارامنه در فرانسه وآمريكا كه از روساي سه گانه گروه مينسك هستند لابي قوي ندارند؟ و مگرهاي بسيار كه براي پرهيز از اطاله كلام از ذكر آنهاپرهيز مي كنم.
درايران به موازات تقويت روند دموكراسي و افزايش مطالبات آذريهاي ايران و مطالبه حقوقشان با صداي بلندتر ،تهاجم ايران به آذربايجان افزايش خواهديافت.
آقاي الخان شاهين اوغلو از صداهاي بلند آذريهاي ايران براي طرح مطالباتشان مي گويد اما از اينكه چرا تاكنون هنوز تماميت ارضي كشورش تامين نشده است.اين درحاليست كه طبق نص قوانين حقوق بين الملل پس از عنصر ملت ،اراضي عامل اصلي تشكيل دهنده يك كشور وضامن استقلا ل آن است.ملت و خاك لازم وملزومند به تنهائي هيچندباهم همه چيز.فلسطينيان بيش از نيم قرن است كه با اين مشكل مواجهند وخاكشان اشغال شده است.كشورهائي كه خاكشان اشغال مي شود بايد دركنار كشورها وملتهائي كه خاكشان اشغال شده قرارگيرند. واقع شدن كشوري كه اراضي آن اشغال شده در كنار رژيمي كه سرزمين ملتي را به ناحق وبا جنايت متصرقف شده هيچ توجيهي نمي تواند داشته باشد .
اين نگاه كه روابط آذربايجان –اسرائيل موجب سردي مناسبات تهران – باكو است صحيح نيست.زيرا كه تنها آذربايجان نيست كه بنوان يك كشور مسلمان با اسرائيل رابطه دارد بلكه برخي ديگر از كشورهاي مسلمان هستند كه با اسرائيل روابط گسترده تري دارند وايران تاكنون به آنها اعتراضي نكرده است.از جمله كشورتركيه كه همسايه ايران است .تهران درزماني كه مناسبات تركيه – اسرائيل به صورت كنوني نبود و گسترده بود يكبارهم به آنكارا معترض نشد.
به اين تحليلگرسياسي بايد خاطر نشان سازم كه عدم وجود اعتماد متقابل ميان تهران –باكو و سردي مناسبات برغم سفرهاي مقامات دوكشور كه درظاهر نمايشي بيش نيست صرفا نه به دليل روابط باكو با رژيم صهيونيستي بلكه دلايل فراوان ديگري دارد كه دراين مجمل نمي گنجد به آنها بپردازم.
دولت ايران درشرايطي نسبت به روابط آذربايجان – اسرائيل نگران است كه باكو رسما اعلام كرده است درهيچ حمله احتمالي عليه ايران مشاركت نخواهدكرد.حتي بصورت رسمي دولت باكو به تهران ضمانت داده است كه نيروهاي نظامي ناتو در خاك آذربايجان مستقر نخواهندشد.
بايد باطلاع اين تحليلگر همزبانم برسانم كه اساسا اگر دولتمردي هم نگران اين باشد كه روزي آمريكا يا اسرائيل به ايران حمله نظامي كند ويكي از نقاط هجومشان هم آذربايجان باشد من هيچ نگراني از اين بايت ندارم.چراكه اطمينان دارم نه هجوم كنندگان احتمالي از خاك اين كشور استفاده خواهند كرد ونه اذربايجان چنين اجازه اي را به آنها خواهدداد.ضمن اينكه هرگونه حمله به ايران منتفي است ومن به سهم خود درسال 2004 بر عدم حمله امريكا و... تاكيد نمودم كه در آرشيوهاي خبري موجوداست.آذربايجان از هرگونه حمله به ايران از هرنقطه به دليلي تاثيرات آن براين كشور نگران است.
الخان شاهين اوغلو مي افزايد:اما به نظر مي رسد اين تعهدات هم ايران را قانع نساخته است.تهران تلاش مي كند آذربايجان دركنار اين كشور باشدواز سياستهاي ايران حمايت كند.اين انتظار ايران عملي وممكن نيست. به اين دليل كه ايران خودبا ارمنستان كه اراضي آذربايجان را اشغال نموده متحد شده است.اگر ايران قصددارد با آذربايجان متحدشودبايد درسياستهاي خود نسبت به آذربياجان صميمي باشد.بزرگترين اشتباه ايران اين است كه ابتدا با ايروان وباكو سياستي متوازن درپيش گرفت اما متعاقبا اين سياست را به نفع ارمنستان تغييرداد.اگر ايران همچون تركيه ارمنستان را يك كشور اشغالگر معرفي مي كرد دوستي مان با اين كشور خيلي قوي و محكم مي شد.
بايد به الخان شاهين اوغلو تاكيد كنم كه اولا: مناقشه قره باغ با قطع ارتباط ايران با ارمنستان حل نشدني نيست .اين روسيه است كه بايد اين مشكل را حل كند چون او خود اين مناقشه را ايجاد كرده وبراساس منافع خود حل خواهد كرد يا نخواهدكرد.استمرار اين مناقشه تنها به نفع روسيه است.اگر مابازاي لازم را ازآذربايجان دريافت نكند كمكي به حل آن نمي كند.نگاه روسيه به اين مقوله منطقه اي وجهاني است.مسكو براي جلوگيري از فروپاشي قفقاز شمالي به قفقاز جنوبي نيازمنداست.امن ترين كشوربراي روسيه كه درآنجا فعال مايشاء است ارمنستان است .
درمورد اينكه ايران ارمنستان را اشغالگر ومتجاوز معرفي نكرده بايد به اين تحليلگر آذري تاكيد كنم كه در سندي كه در4 آبانماه 1374 درباكو بامضاي روساي جمهور وقت دوكشور رسيده (هاشمي رفسنجاني- مرحوم حيدرعليف) جمهوري اسلامي ايران صراحتا ارمنستان را متجاوز واشغالگر دانسته وبا تاكيد بر حفظ تماميت ارضي آذربايجان خواستار حل وفصل سريع ،شرافتمندانه وعادلانه مناقشه شده است.
همچنين دراين مورد كه تركيه دركنار آذربايجان است مرزهايش را با ارمنستان مسدود نموده وارمنستان را اشغلگر معرفي كرده است بايد به الخان بگويم تركيه با توجه به مشكلات تاريخي كه با ارمني ها دارد وارامنه مدعي قتل عام هموطنانشان در1915 توسط تركان عثماني هستند و ادعاي ارضي درتركيه دارند با ارمنستان روابطي ندارد نه صرفا به دليل اشغال بخشي از خاك آذربايجان توسط ارمنستان.وانگهي همانگونه كه پيشتر اشاره كردم مناسبات تجاري تركيه با ارمنستان اگر از روابط تجاري ايران – ارمنستان بيشتر نباشد كمتر هم نيست.بيت دوكشور تركيه وارمنستان منهاي نودن مناسبات رسمي همه نوع روابط وهمكاري موجوداست.هواپيماها از آسمان ،كاميونها واتوبوسها هم از زمين از طريق گرجستان مرتي درآمدوشدند كه مسافر و بار به وفور درتبادل است.
ضرورت روابط آذربايجان –اسرائيل از ديد ارسون اوروجلو تحليلگر سياسي آذربايجان
اسرائيل درجهان پيشرفته ترين كشور درزمينه تكنولوژي هاي نظامي ، توليد سلاح وتجهيزات نظامي است.مي تواند به ارتش آذربايجان كمكهاي ارزنده اي نمايد.چون اسرائيل همچون سازمان پيمان آتلانتيك شمالي ناتو تعهدي براي عدم فروش سلاح ندارد. اسرائيل درحال حار به صنايع نظامي وتوليد سلاح درآذربايجان كمك مي كند.
موضوع مهم ديگر مبادله اطلاعات ميان سازمان اطلاعاتي اسرائيل موساد و نهادهاي ذيربط مشابه (وزارت امنيت ملي آذربايجان ) است.اين همكاري به نيازهاي آذربايجان پاسخ مي دهد.در خاورميانه لبنان منبع تروريسم ارمني است.اگر كسي ادعاكند كه موساد در لبنان ضعيف است من تعجب خواهم كرد.دراين همكاري اطلاعاتي آذربايجان يا بايد با پرداخت پول اطلاعات موردنيازش را خريداري كنديا با اسرائيل وارد همكاري متقبل شود ونيازهاي اطلاعاتي آنها را تامين نمايد.اين هم امري عادي است.
آنچه كه آذربايجان درمناسبات با اسرائيل بايد مورد ملاحظه وتامل قراردهد موضوع ايران وتركيه است.
ايران به اين همكاريها حساسيت نشان مي دهد اما اگر اين همكاري منافع ملي آذربايجان را تامين مي كند نبايد به حساسيت ايران توجهي كند.
توجه به تركيه درشرايطي كه اين كشور با اسرائيل داراي تضادهائي شده است مهم است.نبايد روابط آذربايجان- اسرائيل درحدي باشد كه برمناسبات آذربايجان –تركيه درسايه افكند.سال (2009) ليبرمن وزير خارجه اسرائيل در جريان سفر به باكو سخنان واتهامات بي اساس و دور از مسئوليت عليه تركيه مطرح كرد اما باكو درقبال آن سكوت كرد.درصورتيكه نبايد اينگونه مي شد.
نكته قابل تامل در ديدگاههاي فوق اين است كه جملگي بصورت تمام عيار مناسبات آذربايجان با اسراديل را به نفع كشورشان دانسته و اساسا از هيچ زياني سخن نگفته اند.ديدگاهها اين تحليلگران بگونه اي است كه خواننده تصور ميكند يك اسرائيلي صهيونيست آنها را يان كرده است نه اتباع آذربايجان!

ترجمه ،تلخيص وتحليل مقاله اي تحت عنوان:
روابط اسرائيل – آذربايجان درمرحله اي نوين
برگرفته ازمنابع آذري به نقل ازروزنامه اورشليم پست چاپ اسرائيل6/2/2009
اهم نكات مندرج درمقاله مذكور:
درشرايطي كه رژيم ملايان ايران(جمهوري اسلامي ايران ) براي توليد سلاح هسته اي تلاش مي كند وبراي منطقه خليج فارس واسرائيل مشكلات امنيتي ايجاد مي كنند.دعوت دولت آذربايجان از شيمون پرز بمنظور ديدار رسمي ازاين كشور كه همسايه شمالي ايران است حكايت از مناسبات استراتژيك آذربايجان – اسرائيل مي كند.
اسرائيل تلاش ميكند با كشورهاي مسلمان استقلال يافته از شوروي سابق روابط خودرا بصورت عميق برقرار وتوسعه دهد .ازاين منظر روابط اسرائيل با آذربايجان يك نمونه است.اسرائيل همچنين با قزاقستان نيز درصدد داشتن چنين مناسباتي است.
زمانيكه ليبرمن وزير روابط استراتژيك بود (2006-2008)از آذربايجان ديدار كرده بود.ليبرمن در آن زمان مناسبات نزديك با كشورهاي اروپاي شرقي ،ثقثاز وآسياي مركزي را پي گيري مي كرد.او توجه خاصي به روابط با آذربايجان نشان مي داد.چراكه آذربايجان در منطقه اي استرتتژيك ودر ساحل غربي درياي خزر واقع شده است.
علاوه بر صدور نفت توسط آذربايجان به اسرائيل كه 20%نيازهاي اسرائيل را شامل مي شود.آذربايجان گاز خودرا نيز از طريق تركيه به حيفا دراسرائيل منتقل خواهدنمود.صادرات آذربايجان به اسراديل بالغ بر 5/3ميليارد شذه است.
اسرائيل علاوه بر همكاري تنگاتنگ درزمينه هاي كشاورزي ،بهداشت وصدور تكنولوژيهاي برتر در زمينه نظامي نيز همكاري گسترده اي با آذربايجان دارد.
سفرشالوم سيمحون وزير كشاورزي اسرائيل به باكو در سال 2010وتوافق در زمينه هاي مختلف كشاورزي نمونه اي از توجه طرفين به نوع همكاريهاست.
پيشتردر 18 ماه مي 2009 نمايندگان 20 شركت مهم آذربايحان ومسئوليني از وزارت توسعه اقتصادي اين كشور ديداري رسمي از اسرائيل بعمل آورده بودند.دراين ديدار ميان موسسه صادرات اسرائيل و بنياد تشويق صادرات وسرمايه گذاري آذربايجان توافق نامه اي امضائ شده بود.
در نمايشگاه بين المللي كشاورزي آغري تك 2000 معاون وزير كشاورزي آذربايجان وشركتهاي آذري شركت نموده بودند.مطبوعات اسرائيلي چندي پيش نوشته بودند آذربايجان ميليونها دلار سلاح وتجهيزات نظامي از اسرائيل خريداري خواهدكرد.اين هم دليلي ديگر بر وجود مناسبات استراتژيك ميان اسرائيل وآدربايجان است.
توسعه روابط اسرائيل –آذربايجان نبايد تحت تاثير روسيه وايران قرارگيرد و درراستاي سياست غربگرائي دولت آذربايجان بايد ادامه يابد. سفر شيمون پرز به باكو تهران را آزرده خاطر مي كند.
مناسبات اسرائيل با كشورهاي مسلمان جدا شده از شوروي سابق به اين دليل حائز اهميت است كه اوضاع اين كشورها در خاورميانه تاثيرگذاراست. به دليل همسايگي ومسلمان بودن آنها منطقه درياي خزربراي افراطي گري وتكثير سلاحهاي هسته اي زمينه ايجاد كرده است.از سوي ديگر منابع هيدروكربني موجود در اين دريا مناسبات اسرائيل با اين كشورها را ضروري ساخته است.
در 21 ماه 2009 سرلشكر فيروز آبادي رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران آذربايجان را تهديد كرد وگفت:سفر شيمون پرز به باكوگامي اشتباه وغير دوستانه در مناسبات تهران- باكو محسوب مي شود.
نگارنده صهيونيست اين مقاله ضمن تلاش براي بزرگ نمائي مناسبات اسرائيل وآذربايجان قصد القاي اين مطلب را دارد كه آذربايجان همسايه شمالي ايران هيچ گونه واهمه اي از ايران ندارد وبرغم ناخرسندي تهران آمادگي خودرا براي ميزباني ازشيمون پرز اعلام نموده است.وي با چنين رويكردي مي خواهد نشان دهد كه تهران از اينكه بر آذربايجان تاثير گذار باشد عاجز است.نحوه نگارش مقاله به گونه اي است كه به نظر مي رسد سفارش دهندگان مقاله قصد تحريك ايران را نيز داشته اند تا ايران را به واكنشهائي واداشته وبهره برداري لازم را از واكنش ايران بنمايند.
مقاله توضيح نمي دهد كه چگونه روابط رژيم صهيونيستي وآذربايجان استراتژيك است كه هنوز اين رژيم موفق به راه اندازي سفارت خود درباكو نشده است.
اشتباه ديگر نگارنده دراين است كه دولتها را عامل اساسي تصميم گيري در روابط خارجي كشورشان مي داند و فاكتور ملتها را فراموش كرده است.بويژه آنكه در شرايط كنوني شاهديم كه ملتهاي خاورميانه چگونه عزم خويش را براي برانداختن رژيم هاي سلطه وابسته به قدرتها جزم نموده است.
نگارنده حتي توضيح نمي دهد اين مناسبات استراتژيك دركدامين سطوح قراردارد؟ اتحاد استراتژيك ،شريك استراتژيك يا اتفاق استراتژيك.نگاهي به كم وكيف مناسبات اسرائيل غاصب وآذربايجان نشان مي دهد كه اين روابط در هيچ سطحي از مناسبات استراتژيك قرارندارد.و ملتهاي دوكشور از جهات مختلف با يكديگر فاصله دارند وصرفا عواملي چند سبب برقراري اين روابط شده است كه در پاسخ به ساير سوالات به آنها اشاره شده است.
نگاه آرمانگرايانه و افراطي مولف مقاله كه ديدگاههاي رژيم صهيونيستي را منعكس ميكند عاري از مبناي واقع بينانه ومنطقي است . برقراري روابط شكننده با چند كشور كوچك مسلمان كه خودنيز داراي بحرانهاي هويت ،مشروعيت ومشاركت نيز هستند پايان يك قصه پرماجراي شصت ساله مملو از بي عدالتيها و تضادها نمي تواند باشد.
گاه شمار روابط آذربايجان – اسرائيل
1987سفر وزير كشاورزي اسرائيل به شوروري سابق و درمسيربازگشت به جمهوري سوسياليستي شوروي سابق
1989 تاسي انجمن دوستي اسرائيل – آذربايجان
1990 شروع ترك آذربايجان توسط بسياري از خانواده هاي يهودي به دنبال كشتار مردم آذربايجان توسط ارتش سرخ شوروي به دستور ميخائيل گورباچف
ژوئن 1992 برگزاري نشست انجمن دوستي اسرائيل – آذربايجان در شهر حيفا .(دراين اجلاس از رژيم صهيونيتس خواسته شد در مبارزه آذربايجان عليه ارمنستان اشغاگر از آذربايجان حمايت كند)
سپتامبر 1992 اولين ديدار مقامات آذري از اسرائيل
آوريل 1992 برقراري روابط اسرائيل - آذربايجان بصورت دوفاكتو
1992 تاسيس انجمن بين المللي يهوديان باستان و فرهنگ يهود درآذربايجان
فوريه 1993 افتتاح سفارت اسرائيل در باكو
اوت 1995 ورود هيئت اطلاعاتي اسرائيل به باكو
1997 سفر بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي به باكو
2000 سفر معاون وزير كشاورزي آذربايجان به اسرائيل درراس يك هيئتي دولتي وخصوصي بمنظور شركت در نمايشگاه بين المللي آغري تك
2002آغاز به فعاليت مجتمع تجاري آذري – اسرائيلي در باكو
آوريل 2004 تاسيس جمعيت دوستي جوانان آذربايجان – اسرائيل
مارس 2004 برگزاري جشنواره فيلم هاي اسرائيلي در باكو و اكران سه فيلم ساخته مافيسير كارگردان اسرائيلي با نامهاي ،اضطراب در كريسمس،ديدگاههاي يك مرد غربي و حادثه درشهر باكو
مارس 2006 تاسيس مجمع بين المللي اسرائيل – آذربايجان كه پيشنهاد اوليه آن از سوي يوسف شاگال نماينده پارلمان اسرائيل ورئيس گروه دوستي پارلماني اسرائيل – آذربايجان صورت گرفت و توسط آبرامف نماينده پارلمان آذربايجان ورئيس گروه دوستي پارلماني آذربايجان – اسرائيل پي گيري وبه سرانجام رسيد.
2007ديدار اويگدور ليرمن وزير روابط استراژيك اين رژيم به باكو
2007 شروع همكاري جمعيت مگان ديويد آدوم اسرائيل با جمعيت هلال احمر آذربايجان براساس انعقادقرارداد
2008 شروع آموزش جمعيت مگان ديويد آدوم به آذربايجانيها در زمينه كمك رساني
2008 امضاي قرارداد فروش سلاح از سوي اسرائيل به آذربايجان به مبلغ يكصد ميليون دلار
2008 مذاكره آذربايجان با شركت اسرائيلي سيلور آروو درمورد خريد هوا1يماي بدون خلبان هرمي 450
آگوست 2008ديدار ديويد آلن هاريسين رئيس اجرائي كميسيون آمريكائيان يهودي كه از 1990 بر اين تشكيلات بانفوذ رياستمي كند (درتركيب هئيت ديويد الن هاريسين ، ياكوو آبرامف رهبر مركز فرهنگي يهوديان قفقاز ساكن كانادا وامريكا و ساموئل كلگير رئيس خش كميته يهوديان شوروي سابق مقيم آمريكانيز حضور داشته اند.كميه مذكور درسال 1906 تاسيس شده و هدف آن ايجاد اتحاد ميان يهوديان وبرقراري روابط تنگاتنگ بين آنهاست )
6 مي 2009 ديدار آويگدور ليبرمن وزير امورخارجه اين رژيم با الهام عليف رئيس جمهور آذربايجان در پراگ
18 مي 2009 سفر يك هيئت اقتصادي ،فني متشكل از مديران 20شركت و مسئوليني تز وزارت توسعه اقصادي آذربايجان به اسرائيل وانعقاد توافق نامه ميان موسسه صادرات اسرائيل و بنياد تشويق صادرات و سرمايه گذاري آذربايجان
ژوئن2009سفر شيمون پرز رئيس اين رژيم به باكو
2009 سفر شالوم سيمحون وزير كشاورزي اسرائيل به باكو
2009 سفر اويگدور ليبرمن وزير خارجه رژيم صهيونيستي به آذربايجان
ليبرمن درجريان اين سفر درديار با مقامات آذري برحل مناقشه قره باغ درچارچوب گروه مينسك،احترام به تماميت ارضي آذربايجان وحل همه مجادلات سياسي براساس توافق هاي بين المللي تاكيد نمودو روابط اسرائيل با آذربايجان مسلمان را نمونه والگوئي براي ساير كشورهاي مسلمان معرفي كرد.
ليبرمن همچنين به افزايش تعداد يهوديان آذربايجان اشاره نمود و از دولت آذربايجان براي فراهم نمودن زمينه هاي اين افزايش تشكر نمودو گفت : در آذربايجان ميراث فرهنگي ،ارزشهاي حقيقي دنياي معاصر ،تساهل وتسامح و ملي گرائي به نحو شايسته اي در هم آميخته اندو اين بي نهايت مدل موفقي است وشايستگي تعميم به دنياي اسلام را دارد.

2009 سفر واحد عليف مشاور نظامي وامنيتي رئيس جمهور آذربايجان به اسرائيل وددار ومذاكره با وزير دفاع و رئيس سازمان موساد وامضاي توافقنامه امنيتي با رژيم صهيونيتس
4 فوريه 2009 خانم لاه عباس اوا نماينده مجلس ملي وعضو گروه دوستي پارلماني آذربايجان – اسرائيل دراعتراض به جنايات رژيم صهيونيستي در نوار غزه . كشتن 1300 نفر وزخمي كردن 5500 نفر از مردم بيگناه فلسطين در27 دسامبر 2008 ، از عضويت در گروه دوستي پارلماني امتناع نمودوگفت:به يهوديان احترام قائل هستم اما كشتار مردم بيگناه و غير نظامي فلسطين توسط ارتش اسرائيل به هيچ وجه پذيرفته شدني نيست.او افزود:هيچ كس حق ندارد حق زندگي از كودكان را بگيرد.اين يكي از شديد ترين واكنش ها از سوي يك نماينده پارلمان آذربايجان است .اتخاذ اينگون مواضع در آذربايجان از سوي نمايندگان پارلمان و مقامات دولتي مسبوق به سابقه نيست!
آگوست 2009ديدار مجدد جمعيت مگان ديويدآدوم از آذربايجان درراستاي گسترش همكاريها
18 آوريل 2011ديدار گروهي از نمايندگان پارلمان اسرائيل به رهبري مغاون پارلمان اين كشور از آذربايجان و انحام ملاقاتها ومذاكرات با برخي از مقامات عاليرتبه اجرائي وپارلماني اين كشور
5 ماه 2011 سفر ناظم ابراهيم اف رئيس كميته دولتي ارتباط وهمكاري با آذربايجانيهاي مفيم خارج از كشور به اسرائيل و ديدار وگفتگو با نائومي بن آمي رئيس اداره روابط خارجي نخست وزيررژيم صهيونيستي وتوافق در زمينه گسترش همكاريها درزمينه رسانه هاي گروهي فانجام سفرهاي متقابل روزنامه نگاران وخبرنگاران دوطرف بمنظور تنوير افكارعمومي دوطرف از اوضاع مهاجرين و انعكاس واقعياتمناقه قره باغ دراسرائيل.دراين ديدار همچنين براتخاذ مواضع مشترك نمايندگان مجالس دو طرف در خصوص مهاجرين تاكيد شد.
16ماه مي 2011 سفر معاون وزير ارتباطات وفناوري اطلاعات اسرائيل به باكو (اين ديدار پس عدم اجازه موساد به وزير ارتباطات اين رژيم به دليل احتمال ترور وي براي سفر به باكو بعوان جايگزين اين سفر صورت گرفت.)
3ام ژوئن2011سقر غنيره پاشايوا نماينده مجلس ملي به شهر حيفا دراسرائيل بمنشور شركت در كنفرانس بين المللي زنان وديدار با رئيس پارلمان اسرائيل

نتيجه گيري مختصر:




آذربايجان از همكاري خودبا اسرائيل چه مي خواهد؟
-استفاده از لابي يهودي آمريكا در جهت تاثير گذاري بر آمريكا و حل مناقشه قره باغ
- استفاده از توامنديهاي تكنولوژيكي اسرائيل درزمينه هاي ارتباطات ،بهداشت وامورپزشكي وديگر موضوعات موردنياز
- مشاركت اسرائيل در تامين امنيت خط لوله نفت باكو-تفليس –جيحان و محتملا خط لوله گازباكو- تفليس -ارزروم
-تقويت بنيه نظامي آذربايجان با استفاده از امكانات اسرائيل
-استفاده از پتانسيل سرويس هاس امنيتي اسرائيل در جهت شناسائي عوامل ارمني تروريست مستقر در لبنان و ديگر عواملي كه درپي وارد نمودن ضربه هاي امنيتي به آذربايجان هستند.
-مهار روابط تهران-ايروان
- استفاده از اسرائيل درراستاي تاثر گذاري بر رفتار روسيه
-اخذامتياز در درياي خزر
-ممانعت از تاثير ايران از جهات ديني ومهار اسلام سياسي
-جلوگيري از تاثيرات رسانه اي وسياسي ايران در آذربايجان
-مهار نگراني هاي ناشي از تاريخ گذشته

اسرائيل از روابط با آذربايجان چه مي خواهد؟

-ارائه نمونه والگوئي از داشتن روابط با يك كشور مسلمان بمنظور تاثيرگذاري در ساير كشورهاي مسلمان و افزايش تعداد كشورهاي مسلمان كه اين رژيم را مورد شناسائي قرارمي دهند.
-افزايش شكاف درميان كشورهاي مسلمان در قفقاز ،خاورميانه وخليج فارس
-كنترل ومهار ايران درراستاي كاهش نفوذ ايران در آذربايحان و تضغيف ايران بمنظور كاهش سطح ارتباط وهمكاري ايران با حماس ،حزب الله و سوريه
-تاثير بر رفتار روسيه
-تامين بخشي از نيازهاي نفتي وگازي
- تاثير گذاري بر تركيه با توجه به بروز سردي در مناسبات اسرائيل – تركيه (دراين شرايط اسرائيل بيش از گذشته به آذربايجان احساي نياز ميكند.چراكه با يكي از زگترين وبا نفوذترين كشور هاي مسلمان دچهر چالش گرديده و اين اتفاق مي تواند در ميان ساير كشورهاي اسلامي به زيان اسرائيل تمام شود)
-تاثير گذاري بر روسيه جهت بهره برداري در رابطه با جالشهايش درخاورميانه و ايران
-اتحاد وتقويت جمعيتهاي يهودي درمنطقه و اتصال آن به شبكه هاي يهودي جهاني درراستاي افزايش نفوذ صهيونيسم.
جمهوري اسلامي ايران چه بايد بكند؟
- اعتماد سازي را سرلوحه سياست خارجي خود در سطوح كلان وخرد قراردهد و در رابطه با آذربايجان اعتماد افكارعمومي اين كشور را به سوي خود جلب نمايد.
- با دولت آذربايجان مذاكرات شفاف وسازنده انجام دهد دوكشور دوستانه وبرادارنه انتظارات از يكديگر را مطرح نمايند.نگرانيها ي يكديگررا رفع كنند.همكاريها را بر بنيان منافع مشترك قراردهند وبه مرور اختلافهارا مرتفع سازند.
توجه :درتهيه مطالب فوق از سايتهاي مختلف فارسي و آذري بويژه از سايتهاي خبرگزاري ترند ،يني مساوات ،تابناك ،مركز مطالعات ايران معاصر بهره برداري شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آخرین مطالب وبلاگ