۷.۱.۸۹

ضرورت برپائی مراسم جهانی نوروز با حضور همه کشورهای حوزه نوروز

رئيس‌جمهوري افغانستان براي شركت در نخستين جشن جهاني نوروز روز شنبه وارد تهران شد. به گزارش ايلنا به نقل از خبرگزاري صداي افغان، «حامد كرزي» تا لحظاتي ديگر به جمع همتايان خود از كشورهاي ايران، تاجيكستان، تركمنستان و عراق در مجموعه فرهنگي «سعدآباد» تهران كه محل برگزاري نخستين جشن جهاني نوروز است ملحق خواهد شد تا در اين مراسم حضور يابد। نخستين جشن جهاني نوروز طي روزهاي شنبه و يكشنبه در قالب برنامه‌هاي متنوع در تهران و شيراز برگزار خواهد شد.
جشن جهاني نوروز با حضور روساي جمهوري اسلامي ايران، تاجيکستان، افغانستان، ترکمنستان و عراق در مجموعه فرهنگي سعدآباد تهران برگزار خواهد شد تا بيش از پيش، عاملي براي استحکام وحدت و يکپارچگي ميان ملت‌هاي متمدن و صلح‌طلب منطقه باشد
। نوروز براي نخستين بار‪ چهارم ماه ‬اسفند سال ‪ ۸۸‬با صدور قطعنامه‌اي توسط مجمع عمومي سازمان ملل به‌عنوان آيين و جشن بين‌المللي به‌رسميت شناخته شد। اين قطعنامه که با ابتکار عمل مشترک ايران، افغانستان، آذربایجان، تاجيکستان، ترکيه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقيزستان آماده شده بود، مورد حمايت عمومي کشورهاي عضو سازمان قرار گرفت و به اتفاق آرا به تصويب رسيد। همه ساله بيش از ‪ ۳۰۰‬ميليون تن در نقاط مختلف جهان نوروز را جشن مي‌گيرند।।
برپائی جشن جهانی نوروز در ایران ،مهد یکی از کهن ترین تمدنها وخاستگاه نوروز باستانی اقدامی پسندیده و ارزنده است اما در جهت تقویت دیپلماسی عمومی و تاثیر گذاری بسیار بیشتر فرهنگی برگزاری این مراسم نباید صرفا در دایره تنگ دولتی صورت پذیرد بدیهی است در صورتیکه این ابتکار عمل بر عهده نهادهای غیر حکومتی گذاشته می شد آثار غیر سیاسی ماندگاری را برجای می گذاشت
پرداختن صرف سیاسی به مسائل فرهنگی آنهم از سوی مقاماهای رسمی کشورها ماندگاری موثری دربرندارد।البته در کنار برگزاری مراسم رسمی اگر برنا مه های غیر دولتی توسط نهادی غیر حکومتی نیز برنامه ریزی شود معطوف به هدف خواهدبود।
از سوی دیگر حال که این مراسم با حضور سران برخی کشورها برگزار می شود بسیار کاراتر می بود اگر از سران دیگر کشورها از قبیل آذربایجان ،ترکیه ،قزاقستان وقرقیزستان نیز که در حوزه تمدنی نوروز باستانی قراردارند چونان دیگر کشورهای مدعودر تصویب جهانی شدن نوروز در سازمان ملل متحد نقش داشتند جهت شرکت در این مراسم دعوت می شد تا حوزه آماری 300میلیون نفری نوروز که هرساله این عید تاریخی را جشن می گیرند نیز در عمل نمود بیشتری می یافت।
بویژه جمهوری آذربایجان که در میان کشورهای حوزه نوروز باستانی بیشترین برنامه ها را در حیطه نظری ،عملی ونهادهای مدنی تنظیم وبه اجرا می گذارد ।در همین راستا حتی از کشور گرجستان نیز که دراین حوزه قراردارد وازسال آتی نیز به دستور رئیس جمهور این کشور (میخائیل ساکاشویلی)نوروز بعنوان روز رسمی تعطیل در نظر گرفته شده است।
به هر تقدیر بهر ه برداری مشترک از ریشه های تاریخی وفرهنگی ملتهای منطقه وجهان بویژه با رویکردی صرفا فرهنگی وغیر سیاسی وتوسط نهادهای مدنی وغیر حکومتی در جهت تقویت همبستگی ملتهای منطقه وصلح وثبات ومردم سالاری اقدامی استراتژیک خواهد بود .

۲۸.۱۲.۸۸

پیدا کنید پرتقال فروش را

به حساب جاری بازدیدکنندگان گرامی به شماره 1389درشعبه عشق بانک خوشبختی 365روزشاد واریز نمودم (پیام وبلگ نویس)
در طول یکی دو هفته اخیر در مورد زمان احتمالی افتتاح نیروگاه اتمی بوشهر اظهارات متفاوتی از سوی برخی مقامهای ایرانی وروسی صورت گرفت ।
رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت : نیروگاه اتمی بوشهر در ماههای اولیه سال جدید افتتاح خواهد شد ।
متعاقبا لاورف وزیر خارجه روسیه طی اظهاراتی از راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر در اواخر سال جاری میلادی سخن به میان آورد. ।روز پنجشنبه بیست وهفتم اسفند هم به نقل از پوتین نخست وزیر پر مدعای روسیه در خبرها آمد که نیروگاه اتمی بوشهر در اواسط سالجاری میلادی افتتاح خواهد شد
।سخنان پوتین در شرایطی مطرح شد که هیلاری کلینتن وزیر خارجه روسیه در آستانه ورود به مسکو بود وبه این سخن پوتین واکنش نشان داد।مشخص بود که پوتین برای تحریک هیلاری زمان راه اندازی نیروگاه بوشهررا زودتر از تاریخی که وزیر خارجه اش مطرح نموده بود اعلام کرد ।

اعلام سه تاریخ متفاوت با فاصله زمانی نسبتا زیاد قابل تامل است। البته برای بنده که رفتار روسها را تا قدری می شناسم وقبلا هم دراین خصوص نوشته ام دور از ذهن نبود وقبلا چنین احتمالی را داد ه بودم ।اما برای روسوفیلهای ایران که اساسا در دایره تنگ سیاست خارجی که خود آنرا ساخته اند و به این سو وآن سو می زنند ، باید بسیار ناراحت کننده باشد।
نکته مشترک اظهارات مقامهای روسی وایرانی در این است که هیچکدام تاریخ دقیق افتتاح نیروگاه اتمی را نمی دانند اما نکته افتراق این است که محدوده زمانی را با فاصله زیاد اعلام میکنند।
مسکو رابطه با ایران را که به عنوان کارت بازی با آمریکا وغرب از آن استفاده می نماید می خواهد قدری گران بفرشد وامتیازات زیادی از طرف آمریکائی بگیرد।
مسکو تا کنون که راه اندازی نیروگاه بوشهر را به درازا کشانده در قفقاز بویژه در گرجستان (موضوع آبخازیا واوستیای شمالی ) در اروپای شرقی سابق در لهستان ورومانی در موضع پایگاه ضدموشکی آمریکا که فعلا از آن منصرف شد وراهبرد دیگری را برگزید ونیز در خصوص پیمان جدید تحدید سلاحهای اتمی که در آینده نزدیک به امضای مسکو-واشنگتن خواهد رسید دریافت نموده ودر یکی دوماه گذشته درمقابل آمریکا واعضای غربی در خصوص تشدید احتمالی تحریمهای ایران کوتاه آمده است ودر صورت اخذ امتیازات بیشتر ازقبیل عضویت در سازمان تجارت جهانی و... افتتاح نیروگاه بوشهر با ابهام روبرو خواهد شد।
عدم مشخص بودن زمان دقیق افتتاح نیروگاه بوشهر شبیه آن است که در افواه می گوئیم پیدا کنید پرتقال فروش را ।انگاری که ایران پرتقال اتمی را از روسیه دریافت نکرده باید بیابیم که از کدام کشور خریداری کرده ایم؟

۲۲.۱۲.۸۸

جهان دوقطبی ایدئولوژیک یا جهان چند قطبی منصفانه

هرچند هماره نخواسته ام تنش های موجود در نظام بین الملل را ایدئولوژیک ومذهبی ببینم اما اتفاقاتی که رخ میدهد متاسفانه حاکی از رویکرد مذهبی متعصبانه برخی کشورهای غربی نسبت به تحولات جهان اسلام و حمایت غیر منطقی آنها از جهان مسیحیت وتحرک مشابه برخی کشورهای مسلمان نسبت به جهان مسیحیت است واز این رهیافت آنچه به ذهن متبادر میگردد این است که پس از پایان جهان دوقطبی در عرصه بین الملل ،ظاهرا دنیای غرب پس از شکست در مسیر نیل به جهان تک قطبی به رهبری آمریکا ، بصورت اعلام نشده درپی ایجاد جهان دوقطبی ایدئولوژیک به ریاست قطب مسیحی وسلطه بر جهان اسلام است।
به دنبال حوادثی که در سالهای اخیر در کشورهای غربی علیه اسلام برنامه ریزی شد وبا نگارش کتاب آیات شیطانی توسط سلملن رشدی آغاز وبه چاپ کاریکاتورهای موهون علیه نمادهای اسلامی و دیگر تحرکات منجر شدو همچنان نیز به اشکال مختلف در کشورهای مسلمان یا نسبت به این کشورها استمرار دارد ،جالبتر اینکه این گونه اقدامات مسلمانان را هدف گرفته است نه دولتهای اسلامی را ।چرا که برخی کشورهای مسلمان نشین نه تنها ادعای دولت اسلامی ندارند بلکه بر لائیک وسکولار بودن خود تاکید می ورزند ودر نهایت پدیده مذموم تروریسم به میدان آمد (اعم از دولتی ،اسلامی ،مسیحی ویهودی ...)।
به عنوان مثال اخیرا شاهد ثصویب قطعنامه ای در کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا بودیم که به اصطلاح کشته شدن تعدادی از ارامنه را در سالهای 1915تا1918 نسل کشی قلمداد کرد که واکنش شدید ترکیه وبرخی کشورهای مسلمان را در پی داشت ।متعاقب آن طی دو روز گذشته نیز پارلمان سوئد اقدام مشابهی را به مرحله اجرا گذاشت ،طی سالهای گذشته نیز برخی کشورهای اروپائی نیز چنین اقدامی را نموده بودند।
با مشاهده این اقدامات سوالاتی از ذهن خطور می نماید که چرا کشورهای غربی نسبت به مشکلات جهان اسلام این چنین واکنش نشان نمی دهند؟ قریب یکصد سال از جنگ اول جهانی می گذرد ،امپراطوری عثمانی منقرض شده است ، جز اینکه فشار سیاسی برای کسب امتیازات احتمالی که تحقق آن نیز اندک است چه ثمری دارد وانگهی اگر قرار است تارخ گذشته نبش قبر شود خیلی از کشورها ودولتها باید بدهکار شوند ।
امروز باید به مشکلات روز دنیا اعم از جهان اسلام ومسیحی و.... پرداخت ।در شرایطی که قطعنامه های نسل کشی تصویب میشود
همین نهادها ومقامات آمریکائی واروپائی نسبت به مشکلا ت موجود در کشورهای اسلامی یا مناطقی که مسلملنان در آن سکنی دارند وبا تبعیض وآزار مواجه اند واکنشی منصفانه وانساندوستانه را شاهد نیستیم از جمله در فلسطین ، قره باغ ،چچن ،اینگوش و...
آیا چنین رویکردی حاکی از برخورد ایئولوزسک با مسلمانان نیست؟
بدیهی است که اینگونه اقدامات ره به جائی نخواهد برد وصرفا هزینه های غربیها وجهان اسلام را فزونی خواهد بخشید।با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات ،توسعه دموکراسی وافزایش اطلاعات ملتها اعم از مسلمان و... دولتها نخواهند توانست با توسل به رهیافتهای غیر اصولی برخورد ایدئولوزیک وقطبی با یکدیگر نمایند ।شایسته آن است که از انواع تنشها به هر بهانه پرهیز نموده وبراساس منطق با شفافیت به مذاکره ومفاهمه در دو حوزه دولتی وغیر دولتی توسط دولتمردان صادق واندیشمندان صلح طلب روی آورند ।بدیهی است این متولییان این دو حوزه باید با ایجاد فضای باز هم ملت خود وهم افکار عمومی دنیا را اقناع سازند تا آنها بهترین را برگزینند ।در دایره بسته امکان انتخاب فکر برتر وانسان خادم میسر نخواهد بود।کشوری توسعه وپیشرفت را در عالیترین درجه تجربه خواهدکرد که این امکان را فراهم آورد والا از قافله توسعه همه جانبه عقب [خواهد ماند.

۱۷.۱۲.۸۸

آینده نیروگاه اتمی یوشهر

روزگذشته در خبرها آمده بود که صالحی در نشست با اعضای کمیسیون سیساست خارجی وامنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفته است که کار سخت افزاری نیروگاه به اتمام رسیده وتستهای اصلی هم تمام شده وتنها تست ایمنی درحال انجام است ونیروگاه در ماههای اولیه سال 1389در مدار قرار خواهد گرفت।
اینکه رئیس سازمان انرژی اتمی ودیگر مقامات کشور دقیقا نمی توانند تاریخ دقیق شروع به کار نیروگاه اتمی بوشهر را اعلام نمایند قابل تامل فراوان است .।این نشان می دهد که متولیان امر، خود نسبت به زمان دقیق راه اندازی این نیروگاه شک وتردید دارند।
اساسا قابل پذیرش نیست که نیروگاهی که اتمی خواهد بود وساخت اجزاء مختلف آن وکلیه امور سخت افزاری ونرم افزاری مربوطه دقت بسیاری می طلبد تاریخ دقیق راه اندازیش مشخص نباشد ।اگر این بی دقتی در اعلام زمان شروع بکار نیروگاه وجوددارد چگونه می توان به بقیه کارهای حساس انجام شده اطمینان داشت؟
باید خاطر نشان ساخت که بیش از یک دهه است که روسها به بهانه های مختلف زمان راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر را هر شش ماه وسال به شش ماه وسال بعدی موکول می نمایند। ودلایلی که برای تاخیر ارائه می دهند ،از منطق علمی برخوردار نیست وبیشتر ماهیت سیاسی دارد ।
رفتار مسکو اثبات کرده است که آنها به رابطه با ایران بعنوان کارت بازی می نگرند واز موضع نیروگاه بوشهر ،همکاریهای دفاعی من جمله سیستم دفاع موشکی اس_300،همکاری در سازمان بین المللی انرژی اتمی ،مسائل مربوط به دریای خزر و همکاری منطقه ای در قفقاز وآسیای مرکزی و... همواره بعنوان کارت استفاده نموده اند.।
مسکو اساسا از غنی سازی اورانیوم با هر درصدی در ایران مخالف است وهمواره در پی آن است که ایران را در رابطه با صنایع مختلف بویژه سوخت هسته ای وابسته به خود نگاه دارد।।روسها از زمانی که ایران اعلام کرد غنی سازی اورانیوم را آغاز نموده ،در تکمیل نیروگاه بوشهر تعلل وتاخیر را بیشتر کردند.دوستان روس همواره در شورای حکام آژانس انرژی اتمی وشورای امنیت علیه ایران رای داده اند اما لافهای دگر زده اند و امتیازات لازم را از بازیگران رقیب دریافت کرده اند।اکنون نیز می گویند اگر تهران به درخواست جامعه بین المللی تن ندهد تحریم این کشور ناگزیر خواهد بود।
قدر مسلم این است که روسیه بیش از آمریکا وغرب علاقمند نیست که ایرانی قوی در کنار دریای خزر وقفقاز باشد اما صرفا برای کسب منافع خود با کارت ایران بازی میکند ونامش را همکاری با ایران می نهد।.
جالب تر آن است که برخی ناکارشناسان روابط تهران -مسکو را استراتژیک می دانند در حالیکه اساسا دوکشور به دلایل مختلف نمی توانند مناسبا ت استراتژیک داشته باشند।اصولا مناسبات استراتژیک در سه سطح همکاری ،شراکت واتحاد صورت می پذیرد وزمینه های آن باید ازقبل فراهم باشد وهمگرائی ومنافع مشترک بین دوکشور موجود باشد।درحالیکه همگرائی و منافع مشترکی به معنی اخص آن میان دوکشور وجودندارد।البته در برخی محورها در برخی زمانها ومکانها منافع مشترکی بین دوکشور پدیدار می گردد که مقطعی وگذرا است ।مسلما در اینگونه موارد باید دوکشور همکاری نمایند چرا که به نفع ایران نیز می باشد।از سوی دیگر در برخی موضوعات ، اختلاف مواضع ومنافع هم بین دو کشور مشاهد ه می شود।از। آن جمله در مسائل مربوط به قفقاز ،آسیای مرکزی ،دریای خزر ،مسلمانان در روسیه ،انتقال انرژی از منطقه و...
با نگرش به مطالب مختصر فوق ومواضع وعملکرد روسها در گذشته وبا توجه باینکه هنوز پرونده باصطلاح هسته ای ایران بسته نشده وگاه وبیگاه سخن از حمله به نیروگاه اتمی بوشهر می شود بنظر می رسد تععل روسها در راه اندازی این نیروگاه استمرار یابد ।واینکه رئیس سازمان انرژی اتمی حداقل، ماه راه اندازی این نیروگاه را نمی داند (چه رسد به روز آن )در این نکته نهفته است। .غربیها به روسها گفته اند تا زمان بسته شدن پرونده هسته ای ایران ، سوخت به این نیروگاه تزریق نشودوقدری هم مشکل سخت افزاری داشته باشد تا در صورت لزوم بتوانند مورد حمله قرار دهند هرچند که احتمال این اقدام ضعیف است اما منتفی نیست।کشورهای حاشیه خلیج فارس هم که نگران این موضوع هستند به غربیها وروسها فشار وارد می سازند که نیروگاه فعلا راه نیافتد।।

۱۶.۱۲.۸۸

جنگ هم مگر نرم می شود؟

اصطلاح جنگ نرم بویژه پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سوی افراد مختلف به کرات بکار برده شد،چند بار خواستم در این خصوص مطلبی بنویسم ،اما حوصله نکردم اما امروز که بر حسب عادت یومیه، اهم اخبارتحولات ایران ومناطق مهم جهان را پی گیری می کنم در میان اخبار باز هم به این اصطلاح برخورد کردم .
سردار عراقی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم یادواره شهدای دانشجو ضمن سخنرانی خود ،گفته بود که :<جنگ نرم امروز،مهمتر واستراتژیک تر از هشت سال دفاع مقدس است ونظام اسلامی دراین جنگ هم پیروز خواهد بود>
اصولا وقتی کلمه جنگ به گوش می رسد صدای بمباران ،گلوله و... به ذهن متبادر می شود و بوی باروت ودود وآتش به مشام تداعی می گرددوتصور کشتن وکشته شدن از ذهن عبور می کند و تاریخ جنگها ی معاصر گواه مدعاست.
اطلاق کلمه جنگ به اقدام نرم، قدری ظلم در حق این دوکلمه است! و زمانی که یک مقام نظامی ااین اصطلاح را بکار می برد اساسا از نرمی جنگ، مفهومی از ذهن عبور نمی کند وهمان احساس جنگ گرم در شنونده وخواننده ایجاد می گردد।
این تعبیر را حتی به اصطلاح تهاجم فرهنگی نیز می توان تعمیم داد چرا که در تهاجم هم، معنای جنگ گرم به ذهن خطور می کند وبا کلمه فرهنگ همخوانی ندارد.
در واقع برنامه های فرهنگی جزئی از اقدامات نرم هستند که اساسا بوی باروت نمی دهند اما هر کشوری که در عرصه فرهنگی وارتباطات ورسانه قوی است می تواند تا ثیر زیادی روی مخاطبین خود داشته باشد ।
در دوره مدرنیته، تکنولوژی ارتباطات به این میزان پیشرفت نکرده بود واین عناصر فرهنگی واندیشمندان سیاسی و ... بودند که از طریق حضور فیزکی ،سخنرانی ؛رادیو وتلویزیون و... بر مخاطبین خود تاثیر می گذاشتند و دولتها نیز براساس منافع خود از آنان پشتیبانی می کردند।
اما اکنون با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و توسعه کانلهای ماهواره ای واینترنت در عصر فرا صنعتی وپسا پست مدرنیسم، همه عناصر فرهنگی وسیاسی اعم از اندیشمندان ،هنرمندان ،تحلیلگران سیاسی و... از طریق همین وسایل ارتباطی ورسانه ای در آن واحد نظرات خود را به جهانیبان منعکس می سازند।و خودرا درمعرض قضاوت وارزیابی قرار می دهند.
امروز کشورهائی که اساسا هیچ نقشی در ایجاد ماهواره واینترنت ندارند نیز در راستای منافع خود از همین امکانی که غربیها ایجاد نموده اند بهره می برند
در و।اقع ما شاهد مسابقه دانائی ومدیریت هستیم ।هرکشوری که عاقلانه ومدبرانه با ایجاد فضای دموکراتیک از این فرصت به خوبی وهدفمند استفاده میکند موفق تر است ومنافع خودرا تامین می کند। البته که مهم تامین منافع ملی به معنی اخص آن مهم است.
در هیچ یک از کشورها در هیچ یک از منازل با تهدید وزور واعمال فشار وبه زور اسلحه امکانات ماهواره ای واینترنتی نصب نشده ،بلکه همگان خود به دنبال تهیه واستفاده از این ابزار رفته اند।।وچه بسا در کشورمان ایران علیرغم منع قانونی وجمع آوری اجباری مردم به سراغ این ابزار می روند।
کشور ی ودولتی موفق است که توان اقناع ملت خود وافکار عمومی را با استفاده از این ابزار دارد ودولتی موفق است که بخش های خصوصی وعمومی خود را به گونه ای هدایت وپشتیبانی کند که از طریق این ابزار ارتباطی برنامه هائی را ارائه نمایند که بیننده، خود به سراغ آن برنامه ها از طریق کانالهای مربوطه بروند।
درهیچ کشوری با تهدید افراد را در مقابل تلویزیون یا شبکه های اینترنتی نمی نشانند یا آنها را وادار به خرید سی دی ودی وی دی و.... نمی کنند ،همه خود انتخاب می کنند।
هنر وفن مدیریت این است که بتواند با بهره گیری از این امکانات، مخاطب وحامی برای خود جذب نمایدودرمیان ملت خود تاثیر گذار ومحبوب شود ودر افکار عمومی دنیا اثر گذار شود।.راهی جز ایجاد فضای باز جهت ارائه دیدگاهها ،برنامه ها ،تضارب آراء واقناع از طرق منطقی در این دنیای انفجار اطلاعات آنهم در شرایطی که هر شهروند می تواند یک رسانه باشد نیست ।।همه باید نیت واندیشه خویش را به شکل عام علنی سازند وهمه باید امکان شنیدن وانتخاب داشته باشند। ।هر کسی که منطقش قوی است مورد استقبال قرار خواهدگرفت।।هیچ کس به هیچ کس نمی تواند بگوید که چگونه بیندیشد اما همه می توانند به همه، نظرات خویش را بگویند। این مخاطبین هستند که با بهره گیری از عقل خویش انتخاب خود را خواهند نمود واز آن نیز حراست وبه دولت ،رسانه وگوینده سخن اعتماد خواهند یا نسبت به آنان اعتماد خویش را ازدست خواهندداد.حداقل این حقیر ازآ یه شریفه فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اینگونه می فهمم।
بنابراین جنگ، گرم است ،گرم بوده ودر صورت بروز گرم خواهد ماند اما هیچ کس ازجنگ لذت نبرده یا حداقل نباید لذت ببرد . آنچه نرم است ،جنگ نیست چون گرم جنگ گرم واقدامات نرم هر کدام مولفه های خاص خود را دارد।همانگونه که در جنگ گرم ملت ایران بویژه جوانان ایستادند ،جان دادند ،خون دادند در حرکت نرم فقط اندیشه وبهره گیری از امکا نات، لازم وضروری است ।
دشمنان این ملت حرکت نرم می کنند ما هم باید حرکت نرم نمائیم ।واز فرصتها بهره گیریم وبا مردمسالاری واقعی مبتنی بر فرهنگ ودین این ملت در این راه حرکت کنیم
।اگر در عرصه انرژی هسته ای ،دفاعی وصنعتی به موفقیتهای نسبی نائل شده ایم به این دلیل است که از عناصر متخصص استفاده کرده ایم ،پس اگر قرار است که در عرصه نرم هم موفق شویم باید از عناصر متخصص این عرصه استفاده نمائیم।
بدیهی است که اگر فضا را محدود وتنگ نمائیم موفق نخواهیم شد।بهتر است عرصه نرم را متولیان متخصص وعناصر فرهنگی ،اندیشمندان بسپاریم ونظامیان از جنگ نرم سخن نگویند وصرفا بنیه دفاعی کشور را برای جنک گرم بیش از پیش تقویت نمایند انشاالله که دیگر جنگ گرمی پیش نیاید وبرای جلوگیری از جنگ گرم ،اقدامات عرصه نرم را به متولیان اصلی آن بسپاریم وفرصت ابراز نظر برای همه به همه بدهیم وامکانات لازم را فراهم آوریم تا همه بتوانند علنی و عمومی ،بدون خشونت وبا احترام ومحبت نظراتشان را بگویند ومستمعین انتخاب کنند ।تصمیم بگیرند।البته قانون باید محور باشد واز قانون تفسیر به رای هم نشود.

آیا بحرانها در جهان اسلام خاتمه خواهند یافت؟

چند روز پیش کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با اختلاف تنها یک رای با تصویب قطعنامه ای کشتار ارامنه توسط حکومت وقت عثمانی را نسل کشی نامید।.।ترکیه ضمن اعتراض شدید به این اقدام سفیر خود را از واشتگتن فرا خواند.
هرچند که بعید به نظر می رسد این قطعنامه در صحن کنگره آمریکا به تصویب برسد وحتی در صورت تصویب آن در کنگره ، به احتمال زیاد در مجلس سنا به تصویب نخواهد رسید ،خالی از مزیت نخواهد بود اگر به علل وتبعات چنین واکنش عجولانه از سوی کنگره بپردازم واز این رهگذر به آینده بحران در کشورهای اسلامی ومشکل نظام بین الملل بپردازم.।
در طول قریب دو سال اخیر تقویت مناسبات ترکیه با کشورهای مسلمان و بعضا موضع گیری های تند مقامات این کشور در قبال رژیم اسرائیل ،آمریکا و برخی کشور های اروپائی باعث ناخرسندی این کشور ها از آنکارا شده است ।.این در حالیست که ترکیه عضو پیمان نظامی -سیاسی ناتو بوده وپایگاه نظامی ناتو موسوم به اینجرلیک در این کشور مستقر است।از دیگر سو ترکیه سالهاست که در پی عضویت در اتحادیه اروپاست و تا کنون علیرغم پذیرش شروطی که از سوی این اتحادیه به این کشور تحمیل می شود هنوز برای عضویت در اتحادیه مذکوراندر خم یک کوچه است ودراین راستا آلمان وفرانسه مخالفان جدی عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا هستند।।
دولت رجب طیب اردوغان با موضع گیری شدید علیه رژیم اسرائیل بویژه در اجلاس داووس در سال 2009وترک جلسه ای که رئیس جمهور این رژیم در آن حضور داشت ودیگر مواضع تندی که درقبال این این رزیم اتخاذ نمود وبا تقویت مناسبات با ایران وکشورهای اسلامی وحمایت از مواضع هسته ای ایران و تلاش برای برقراری روابط دیپلمایتک با ارمنستان وبازگشائی مرزهایش با این کشور تلاش نمود اتحادیه اروپا وآمریکا را تحت فشار بگذارد وآنها را از آینده منطقه نگران ساز د تا روند عضویتش در اتحادیه اروپا تسریع شود واز آمریکانیز امتیازاتی دریافت نماید ।(البته بخشی از این واکنشها ی دولت حزب عدالت وتوسعه به هرحال ازمسلمان بودنش ناشی می شود )اما این تلاشهای آنکارا در نیل به مقصودش آنگونه که باید کارساز نبوده است ।بگونه ای که شاهد صدور قطعنامه کمیته روابط خارجی مبنی بر نسل کشی دانستن کشته شدن ارامنه در 1915در طی دو روز گذشته هستیم।
ارامنه مدعی اند یک ونیم میلیون ارمنی در فاصله سالهای 1915تا 1918به دست ترکان عثمانی کشته اشده اند ।در حالیکه ترکها معتقد است این ادعا صحت ندارد وحدود سیصد هزار نفر ارمنی دراین سالها کشته شده اند وملت ترک برای د فاع ازخود چنین کرد ه است، ।ضمن اینکه مسائل تاریخی را باید به تاریخ دانان وتاریخ نویسان سپرد وآرشیوها را برای بررسی اسناد تاریخی گشود।
درهمین حال هیلاری کلینتن وزیر خارجه آمریکا از کنگره کشورش خواسته است در جهت تصویب این قطعنامه گام برندارند چون این اقدام ممکن است در روابط ارمنستان وترکیه تاثیر منفی بگذارد।وی افزوده است معتقدیم این طرح نباید به طور گسترده در کنگره اجرا شود।
نکته جالب توجه وقابل تامل این است که تصویب قطعنامه در کمیته روابط خارجی علیه ترکیه پس از آن صورت می گیرد که قریب 60تن از افسران عالیرتبه نظامی بازنشسته وشاغل به ا تهام تلاش برای کودتا علیه دولت حزب عدالت وتوسعه در سال 2003اخیرا دستگیر شده بودند و نجم الدین اربکان نخست وزیر اسبق ترکیه ورهبر حزب منحل شده فضیلت افشا نمود که آمریکا در براندازی دولت وی نقش محوری داشته است।।
به نظر می رسد دولت های آمریکا با دیپلماسی پنهان همواره در پی کسب منافع خود بوده اند اینک که باراک حسین اوباما سخن از تغییر می گوید باید درعمل نشان دهد که شفاف عمل می کند وبه اشتباههای گذشتگان اعتراف وبا دنیای اسلام صادقانه مواجه می شود।ودر خفا همچون اسلاف خویش به تئوری برخورد تمدنها عمل نمی کند।.
اگر دیپلماسی آشکار اوباما بر گفتگوی تمدنها ومذاکرات منطقی مبتنی باشد ولی دیپلماسی پنهانش بر اساس برخورد تمدنها وتضییع حقوق مسلمانان به دست مسیحیان دولتمدار صورت گیرد نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت।
با تحولات موجود در منطقه ونظام بین الملل و تاثیر صهیونیستها بر سیاست خارجی آمریکا به نظر می رسد بحران های موجود در جهان اسلام ا عم از لبنان فلسطین ،قره باغ ، چچن ،اینگوش و...به این زودی حل نخواهد شد।هرچند که قطعنامه باصطلاح نسل کشی دانستن قتل ارامنه در کمیته روابط خارجی کنگره بعید است به تصویب نهائی برسد اما مناسبات بهبود آنکارا -ایروان در آینده نزدیک پیش بینی نمی شود.
لابی ارمنی ویهودی بویژه صهینونیسم علیه کشورهای اسلامی که از سوی اردوگاه مسیحیت حمایت می شود مانع از حل بحران در جهان اسلام خواهد شد ।چرا که در دنیای اسلام موضوع وحدت هم در داخل کشورها و هم در میان دولتها خود با بحران مواجه است ।برای اینکه هم منافع مسلمانان وقدرتهای سلطه گر تامین شود باید اعتدال حاکم شود، آمریکا واروپا با جهان اسلام آشتی واقعی کنند ،جهان اسلام هم حول مشترکات به وحدت برسد وافتراقات را به کناری نهد।البته حس قدرتمندی وسلطه باید در دولتهای اسلامی ومسیحی و॥ از میان برود وهمه براساس منافع ملی خود بر اساس اشتراکات به وحدت برسند ।در این صورت نظام بین الملل از وضعیت تک چند قطبی سلسله مراتبی خارج وبه مرور به سمت جهان چند قطبی منعطف حرکت خواهد کرد و بازیگران قوی از اکثر کشورها بعنوان کارت بازی استفاده نخواهندکرد واز این رهگذر جهانی مملو از صلح وآرامش وپیشرفت به ارمغان خواهد آمد।که دیگر نیازی به هزینه های فراوان وکشته شدنهای فزاینده در مسیر مبارزه با تروریسم نخواهدبود وهمه هزینه ها به سرمایه هائی کلان برای تقویت دموکراسی ،صلح ،ثبات وپیشرفت همه جانبه وعدالت بر پایه توانمندیهای هر ملت وهر کشور مبدل خواهد شد।
این سخنان شاید ایده آلیستی و آرزو باشند اما قابلیت پیوستن به واقعیت را دارند چون حقیقتی انکار ناپذیرند و خداوند برزگ بر این اندیشه صحه گذاشته است، ।تنها کافی است دولتمردان درداخل کشور خود ودر عرصه نظام بین الملل از نفس خویش رهائی یابند ودر این جهاد اکبر ظفرمند شوندودر فضای دموکراتیک براساس عقل ،منطق ،علم ورستگاری واخلاق حسنه در عرصه داخلی وخارجی تصمیم گیری وعمل نمایند। .

۱۵.۱۲.۸۸

مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید

وزیر دفاع دولت دهم جمهوری اسلامی ایران در اولین همایش منطقه ای معاونان سیاسی -امنیتی گفت :<ج.ا.ایران امروز از مقتدرترین کشورهای دنیاست.>
مشابه این سخنان را مقامات مختلف، اعم از رئیس دولت وسایرین ،بویژه در طول 9 ماه اخیر یعنی پس از انتخابات پرماجرای ریاست جمهوری دوره دهم به کرات برزبان جاری ساخته اند ।.چنین اظهار نظراتی اصولا در قاموس سیاسی مورد استقبال مثبت قرار نمی گیرد وچه بسا تاملات ،ابهامات ،سوالات و شک وتردیدهائی را در عرصه بین المللی سبب می شود ।।مخصوصا که این سخنان از لسان کسانی جاری شود که مقام نظامی دارند یا پیشتر دارای چنین موقعیتی بوده اند।.
فارغ از اینکه اقتدار ملی معنای خاصی دارد ومولفه های مشخصی برآن مترتب است و فرصت جداگانه ای برای تشریح وتحلیل آنمی طلبد، اصولا با رفتارهای عینی مشخص وارائه مابازاهای لازم در عرصه اقتصادی -نظامی -سیاسی -فرهنگی و....باید به دیگران بویژه بازیگران منطقه ای وبین المللی اقتدار ملی را نشان داد ونیازی به ادعای اینکه ایران کشور مقتدری است نمی باشد।.
در نظام کنونی تک چند قطبی حاکم بر جهان ، کشورهای سیستم وبازیگران مطرح، چنین جمله ای را بر زیان جاری نمی سازند. آنها صرفا تصمیمات لازم را در زمینه های مختلف اتخاذ و در عرصه داخلی وخارجی به اجرا می گذارند ।।البته که همه تصمیمات واقدامات آنها به نتیجه مورد انتظار نمی رسد ،اما این مردم کشورها وافکار عمومی جهانی وبازیگران منطقه ای وبین المللی هستند که از آن کشور ارزیابی خود را بعمل می آورند.।
بنابر این مناسب است که مسئولین بیشتر در عمل نشان دهند که علمی ،منطقی وجامع الاطراف می اندیشند ،کارشناسانه بررسی می کنند ،عقلائی تصمیم می گیرند وبه اجرا می گذارند.- به قول معروف به عمل کار برآید به سخندانی نیست। -چه بسا موارد فراوانی وجود دارد که صرفا در مرحله حرف باقی مانده وبه سرانجامی نرسیده است ।بدیهی است که عدم وفای به عهد و بزرگ نمائی سبب کاهش اعتماد مردم نسبت به مجریان می گردد و آثار وتبعات خاص خود را دارد.।।
با توجه به معطل ماندن اصولی از قانون اساسی ،واجرای ناقص برخی از اصول آن وعدم اجرای موارد متعددی از قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ، وعدم اجرای مواردی که دولت راسا به مردم وعده داده ، معطوف به هد ف خواهد بود اگردر نهاد رهبری کمیته ویژه ای از سوی رهبری تشکیل شود تا این موارد را پی گیری نموده وبه ملت ورهبری گزارش تهیه وارائه نماید. صد البته عناصر بی طرفی باید در این کمیته عضویت یابند ومسئولی با تجربه ،تحصیلکرده وخوش اخلاق برای آن منصوب شود.।
باید خاطرنشان سازم که با توجه به فضای موجود میان دولت ومجمع تشخیص مصلحت نظام ،این مجمع نخواهد توانست چنین مسئولیتی را به سرانجام رساند ضمن اینکه در شرایط فعلی به مصلحت هم نیست که چنین وظیفه ای به مجمع محول شود.
بدیهی است که دولت از تشکیل چنین کمیته ای ،محتملا استقبال نخواهد کرد اما به هر حال وقتی ااین نهاد از سوی رهبری تشکیل شود دولت باید به آن تن دهد।.مبرهن است در صورت اتخاذ چنین تصمیمی، اختیارات و مسئولیتهای این کمیته توسط اعضای آن وضمن مشورت با کارشناسان زبده در قالب ساختاری تعریف و پس از پذیرش آن از سوی رهبری، می تواند به مرحله اجرا در آید.

۱۰.۱۲.۸۸

نگرانی مسکو از اوضاع قفقاز شمالی

دیمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه طی دیدار غیر منتظره خود از شهر نالچیک در جمهوری خود مختار کاباردینو-بالکاریا مشکلات اجتماعی واقتصادی این منطقه را ناشی از وجودگروههای افراطی توصیف نمود وشبه نظامیان استقلال طلب منطقه قفقازرا مسبب خشونتهای مداومی دانست که در شمال این منطقه رخ می دهد।وی همچنین این شبه نظامیان را به غده سرطانی تشبیه کرد که در منطقه قفقاز رشد کرده اند।مدودف با تائید دشوار بودن وضعیت در قفقفاز شمالی گفت:این مسئله باعث نگرانیهای بسیار جدی در سطح دولتی است।
مدودف به ریشه های واقعی بحران تاریخی وموجود قفقاز شمالی اشا ره ای نکرد هر چند که نیک می داند علت العلل بحران در این منطقه کدامند ।عللی که سبب فروپاشی شوروی شد ।کمتر از عللی است که سبب ساز بحران در این منطقه شد ه است ।به تعبیر دیگر برخی از همان عواملی که شوروی را مضمحل کرد در قفقاز شمالی موجود است ومزید بر آن عوامل دیگری نیز وجود دارد که اگر مسکو با واقع بینی با آنها مواجه نشود در آینده شاهد جدائی مناطق قفقاز شمالی از روسیه خواهد شد।
اتفاقاتی که در چچن -اینگوش -داغستان -باکارستان ودیگر مناطق ماوراء قفقازدر 2دهه گذشته رخ داده و کماکان نیز ادامه دارد حاکی از آن است که مسکو بر بحران فائق نیامده وبا راهبرد اشتباهی که در پیش گرفته بعید است بتواند این بحران را مرتفع نماید।بویژه آنکه کرملین مزید بر این بحران بحران دیگری را برای خود در گرجستان ایجاد نموده وبر خلاف قوانین بین المللی مناطق جدائی طلب آبخازیا وآوستیای شمالی را شناسائی نموده است این در حالی است که به چچن واکثر مناطق قفقاز شمالی خود مختاری به معنی واقعی آنرا نمی دهد و بحرانی برای جهموری آذربایجان از طریق کمک به ارمنستان در اشغال 7شهر این کشور بویژه قره باغ ایجاد نموده است।
با توجه باینکه اکثریت مردم ساکن در ماوراءقفقازمسلمانند وهمواره بر خلاف جمعیت روسی روسیه که از رشد منفی برخوردارند از رشد مثبت برخوردار هستند وبا نگرش به فرایند جهانی شدن وعصر فراصنعتی وارتباطات به نظر می رسد اعطای خود مختاری کامل به آنها ضروری می نماید در صورت عدم تحقق این مطالبات روسیه در معرض تجزیه قرار خواهد گرفت و کشورهای تازه به استقلال رسیده ای را در این منطقه در آینده شاهد خواهیم بود در این راستا مردم این مناطق از حمایتهای بین المللی هم برخوردار خو।اهند شد।

آخرین مطالب وبلاگ