۶.۷.۸۸

 آیا تحریمها علیه ایران اثر مثبت دارد ؟

یحیی آل اسحاق رئیس اتاق تهران، اخیرا در گفتگو با خبرگزاری فارس گفته بود؛اگر بخواهیم اقتصاد رونق بگیرد باید ذهنیت ونگرش ما به آن ،نگرش برونگرا باشد یعنی بتوانیم تعامل صحیحی با منطقه وجهان داشته باشیم.چون اقتصاد با واقعیت ها سروکار دارد اگر فضای کسب وکار مستعد نباشد آثار خودرا در حوزه های مختلف نشان می دهد،به طوری که باعث افزایش قیمت تمام شده ،کاهش انگیزه ها ،بهره وری وارتباطات بین المللی می شود.در حال حاضر در فضا کسب وکار شرایط خوبی نداریم ،سرمایه گذاری وفعالیت اقتصادی در یک محیط شفاف وروشن می تواند رشد کند وامکان پذیر باشد،به طوری که منحنی سرمایه گذاری در محیط نا امن ومبهم وغیر قابل پیش بینی ،زاویه نزولی وتند دارد وبه سرعت آثار خودرا نشان می دهد.با نگرش برون نگر می توان صادرات وواردات را به درستی مدیریت کرد،مشکلات اشتغال را نیز حل کرد چرا که این معضل در حوزه تعاملات بین المللی حل می گردد.در شرایط که شهرک های صنعتی با 30تا 40 درصدظرفیت کار می کنند،بهترین شیوه این است که از سرمایه گذاری مشترک با تولید کنندگان همگن خارجی استفاده کنیم.برای خروج از رکود اقتصادی باید پنجره ارتباطی با فضای بین الملل باز شود وصادرات کالا ،سرمایه ونیروی انسانی به راحتی وروان شکل بگیرد.اگر از سرمایه گذاری مشترک برای خروج واحدهای تولیدی استفاده کنیم فضا را برای پرواز واحدها فراهم کرده ایم. سخنان آل اسحاق مطالب جدیدی نیست کارشناسان ذیربط نیز در گذشته گفته اند ودر حال حاضر نیز گفته می شود وتا زمانی که اداره امور در مسیر علمی ومنطقی بر پایه درک صحیح از منافع ملی قرار نگیرد متوالیا ومتناوبا اینگونه سخنان نیمه شفاف گفته خواهد شد.باید به آقای آل اسحاق وهمفکران ایشان یادآور شد که این تنها اقصاد نیست که با واقعیات سروکار دارد بلکه سیاست وتدبیر امور وکشورداری جملگی با واقعیات سروکار دارند وتا زمانی که منافع باندی ،گروهی وشخصی بر منافع ملی اولویت دارد این روند واقعیت نشناسی استمرار خواهد داشت.عدم شفافیت در ابراز نظر وواهمه هر سیستمی از تقویت بخش خصوصی واستفاده از امکانات مادی یک کشور ،جهت نظارت وکنترل اتباع آن مسیری است که به بیراهه می رود.اینکه در کشوری نتوان گفت تحریم آثار منفی دارد ودیپلماسی موفق آن است که سبب ساز لغو آن شود و مدام بر این نکته با اغراق وبه گزاف که تحریم آثار مثبت داشته واگر تحریمها نبود به این درجه از پیشرفت که اکنون نائل شده ایم ،نمی شدیم،تاکید نمائیم هنرمحسوب نمی شود.سوال این است که آیا باید تحریم اعمال شود تا کشوری در زمینه های مورد نیاز به پیشرفتهائی برسد؟مگر در شرایط عادی وبا استفاده از همه امکانات وبا هزینه اندک وزمان کوتاه تر نمی توان به دستاورهائی اساسی رسید؟ البته که میسر است ،چرا باید خودرا بفریبیم ؟نبیاد فراموش کرد که آن بخش از پیشرفتهائی که در شرایط تحریم به آنها رسیده ایم قابل کتمان نیست اما سخن این است که در شرایط غیر تحریم ،با کیفیت بهتر،زودتر ،ارزانتز ،کاملتر،بیشترو بی دغدغه تربه آنچه نیازمان بود می توانستیم برسیم .هر چند که اکثرمسئولین ذیربط در کشوردر حوزه های مختلف ، بخاطر ترس از اینکه مقام خودرا ازدست دهند، یا ناشی اندو متخصص نیستند سخنی نمی گویند،یا اگر می گویندشفاف وواضح وکامل نمی گویند،یا می دانند ونمی گویندف اما در برخی مواقع که مسئولی قصد استعفا دارد یا خبری واصل شده که قرار است برکنارشود یا از روی احساس وظیفه (که تعداد این دسته بسیار اندک است)یا سهوا به تکاتی اشاره میکنند که حاکی از صحیح نبودن مسیر در حوزه مورد نظر است. قدر مسلم تحریمها در زمینه جذب سرمایه گذاری خارجی ،انتقال تکنولوژی های مختلف ،تولید واشتغال آثار بسیار منفی بر جا گذاشته است.بطور مثال در زمینه استخراج وپالایش نفت وگاز ،صنایع سبک وسنگین بویژه در صنعت الکترونیک ومیکرو الکترونیک،حمل ونقل هوائی وصنایع وتکنولوژیهای بسیار پیشرفته اعم از هوا_فضا،نانوتکنولوژی،سلولهای بنیادین و... بسیار عقب مانده ایم وبا ادامه این روند آینده امیدوار کننده ای را نمی توان تصور نمود.اینکه علیرغم این همه نکوهش رژیم گذشته پس از 30 سال به دلیل تحریمها وسوءمدیریت وعدم سرمایه گذاری وانتقال تکنولوژی به میزان دو سوم زمان رژیم گذشته در کشور، نفت استخراج می شود ،مایه تاسف است.یا اینکه وارد کننده بنزین هستیم مایه شرمندگی است،یا جان انسانها به دلیل سقوط هواپیماهای غیر استاندارد وخارج از رده ازدست می رود قابل پذیرش نیست بویژه آنکه شعار اداره جهان را سرمیدهیم .وصدها مثال دیگر که قابل مشاهده وارزیابی است .
در اوایل شهریور ماه سالجاری حسین نقره کار شیرازی معاون امور بین الملل وزارت نفت در مصاحبه ای گفت نفت در مصاحبه ای گفت؛نگاه سیاسی وبین المللی حاکم سبب عدم ورود سرمایه های خارجی به داخل کشور شده است.وی افزود مسئله فقط به سرمایه خارجی ختم نمی شود،بلکه تکنولوژی های روز هم نتوانسته اند وارد شوند.ایشان همچنین از تاثیر منفی مشکلات بین المللی بر قراردادهای پارس جنوبی وعدم سرمایه گذاری خارجی در پارس جنوبی سخن گفت.اوگفت برای فازهای 15تا 28 اعلام مناقصه کرده ایم اما هیچ شرکت داخلی وخارجی برای سرمایه گذاری در آنها اعلام آمادگی نکرد.(آفتاب یزد8/6/88ص1)
در همین حال چند روز پس از اظهارات نقره کار ،بهروز علیشیری معاون وزیر اقتصاد طی مصاحبه ای گفت ؛38 میلیارددلار سرمایه گذاری در کشور تصویب شده که از این میزان تا کنون 6 میلیارد دلار جذب شده است؛اما وی در خصوص کم وکیف این میزان سرمایه گذاری که محل ابهام است توضیحی ارائه داد.(خبرگزاری مهر 10/6/88)
از سوی دیگرسلیم عادل نژاد مدیر عامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی طی مصاحبه ای گفت ؛در حال حاضر شرایط فاینانس سخت تر شده وبیشتر علاقمندیم سرمایه خارجی جذب کنیم،سعی داریم شرکای خارجی مثل ساپسول ،ونزوئلا وعمان در مجتمع شریک شوند.در حال حاضر با آفریقای جنوبی ،روسیه وترکیه در حال مذاکره هستیم.10طرح پتروشیمی که امسال به بهره برداری می رسند 4/3ملیارد دلار سرمایه نیاز دارندو شرکت ملی صنایع پتروشیمی بین 5/2تا3میلیون دلار درهر سال معمولا جذب سرمایه دارد که بصورت خارجی وداخلی است.(ایسنا 14/6/88)
البته وی توضیح نداد که چگونه ظرف 6 ماه هم سرمایه خارجی جذب می شود هم پروژه به بهره برداری می رسد؟؟از این اظهارات چنین بر می آید که به دلیل تحریمهائی که علیه ایران صورت گرفته،حیطه جغرافیائی طرفهای خارجی ایران بسیار محدودوتعداد کشورها ی علاقمند به سرمایه گذاری درایران کمتر ودر نتیجه شرایط سرمایه گذاری سخت تر وتوان چانه زنی طرفهای ایرانی پائین واحتمال به نتیجه رسیدن کمتر می باشد.
در همین حال ودر همین ایام ،عبدالمحمد دلپریش مدیر برنامه ریزی شرکت ملی نفت ،در گفتگو با خبرنگاران گفت ؛شرکتهای خارجی که با شرکت ملی نفت قرارداد داشتند از تحویل پکیج ادوات مربوط به درون چاه فازهای 9و10میدان گازی پارس جنوبی خودداری کرده است.همچنین علی وکیلی مدیر عامل شرکت نفت وگاز پارس اخیرا گفت؛به دلیل توقف برخی از تجهیزات سرچاهی درکشورنروژ ،توسط شرکت آمریکائی ودر فورد ،تولید گاز از دریا در فازهای 9و10 هنوز آغاز نشده است.(آفتاب یزد12/6/88ص5)
اعمال تحریمها ی بین المللی ازیک سو و عدم برخورداری از سیاست خارجی منطقی وعقلائی از سوی دیگر سبب شدکه طرح توسعه عسلویه که در دولت خاتمی شروع شده بود ودر آن زمان 60هزار نفر کارگر داشت امروز همین مجموعه کمتر از 10هزار نفر کارگر دارد چرا که از سال 1384به بعد،مشکلات ناشی از خروج پیمانکاران خارجی وکمبود منابع مالی شروع به خود نمائی کرد .این در حالی است که در طول 4سال دوره دولت نهم ،بالغ بر 300میلیارد دلار در آمد نفتی عاید کشورمان شده است!!!اکنون نیز درحالیکه ایران بودجه سالجاری پارس جنوبی به 1میلیارد دلار کاهش یافته ،کشور قطر شریک ایران در پارس جنوبی با اختصاص 70 ملیارد دلار برای سرمایه گذاری در این میادین گازی ،طی 3سال آینده سرمایه گذاری سالانه خودرا نسبت به ایران چندین برابر کرده است.دولت نهم در سال 84 پارس جنوبی را در حالی تحویل گرفت که 5فاز آن به بهره برداری رسیده وروزانه 140 میلیون متر مکعب تولید گاز داشته وهمچنین فازهای 6،7،و8پیشرفت 71درصدی و9و10نیز بترتیب 18و15درصد پیشرفا فیزیکی داشتند.از طرفی فازهای 12،17،و18نیز عقد قرارداد شده ودر مرحله آغاز عملیات اجرائی قرار داشتند.اما پس از روی کار آمدن دولت نهم،اجرای طرح های دردست اجرا با تاخیرهای فراوانی همراه شدوتوسعه فازها با مشکلاتی نظیر انصراف شرکتهای خارجی ( ازقبیل رپسول،توتال،شل و...)درپی فشارهای بین المللی مواجه شد،بگونه ای که تنها دستاورد دولت نهم در پارس چنوبی تعریف فازهای 21تا 24،27و28است که فازهای 21تا24در مرحله آماده سازی برای مناقصه که با وضع موجود بعید است به نتیجه برسد وفازهای 27و28 در مرحله مطالعاتی قراردارند.با این مثال ومثالهای متعدد دیگر می توان به تفاوت سیاست خارجی بر پایه تنش زدائی وتقویت اعتماد متقابل با سیاست خارجی تنش زا واعتماد زدا پی برد درهمین حال وزیر نفت جدیدالانتصاب دولت دهم با بی احتیاطی سیاسی وبدون آنکه از سلف خود در دولت نهم انتقاد کند ،در سومین همایش ملی گاز به نکاتی اشاره نمود که در واقع حاکی از تاثیر منفی تحریمها ،سوءمدیریتها ،بی برنامه گیها در اداره صنایع نفت وگاز ایران در 4سال گذشته می باشد ازجمله موارد برجسته ای مسعود میرکاظمی به آنها اشاره نمود عبارتنداز؛ 1-سرمایه گذاریهای مورد نیاز برای توسعه میدانهای جدید تولید گازبه دلایلی (که از آنها نام نبرد وباید می برد) دچار مشکل شده است.صنعت گاز نیازمند سالانه 20تا25میلیارددلارسرمایه گذاری است.(این دالی است که صنعت نفت بیش از 10برابر این رقم به سرمایه گذاری نیاز دارد تا 10سال آینده بتوانیم نفت استخراج کنیم.)
2-اسراف در مصرف حاملها انرژی افزایش یافته است.
3-با روند کنونی مصرف انرژی وبا توجه باینکه در 3سال آینده منابع تولید گاز در کشور نداریم ،دراین حوزه با مشکلات جدی روبرو می شویم.
4-برای اتمام پروژه های نیمه تمام نفت به 19میلیارد دلار اعتبار نیاز داریم درحالیکه بیش از 3میلیارد دلار در قانون بودجه ،اعتبار پیش بینی نشده است.(میر کاظمی در مورد اینکه نباید پروژه ها همزمان شروع می شد که اینگونه نیمه کاره نماند واللهم بیر، بیراگر انجام می شد به نتیجه می رسد ،اشتغال وسود ایجاد می نمود ونیمه کاره نمی ماند تا زیان کنیم توضیحی نداد واین برداشت را به من وشما واگذار نمود.)
در هر حال باید بدون رودر بایستی وبصورت شفاف اذعان نمود که تحریمها وسیاستهای نا پخته ،تاثیر بسیار منفی در عرصه های اقتصادی، امنیتی ،سیاسی ،فرهنگی واجتماعی کشور دارد وچه بسا بسیاری ازاین تاثیرات منفی ،از رهگذر فرصتهائی است که از دست می رود ودیگر به دست نمی آید وبدین طریق نسل فعلی وآتی دچار خسران غیر قابل جبران می شوند،که با در نظر گرفتن آهنگ توسعه در هزاره سوم ،مزید بر عدم جبران ،عقب ماندگی عمیق عاید کشور وملت میکند.
فرصتهائی که بواسطه تحریم وسوءمدیریت از دست رفته ؛
1-خطوط لوله انرژی غیر از مسیر ایران طراحی واحداث شده است.مانند خط لوله نفت باکو _تفلیس –جیهان وخط لوله گاز باکو-تفلیس –ارزروم
2- عقب ماندگی صنایع نفت وگاز ودیگر صنایع مهم ،کاهش تولید ،کاهش صادرات ،کاهش اشتغال وتبعات اجتماعی ناشی ازآن از رهگذر کاهش سرمایه گذاری ،موانع موجود در جهت انتقال تکنو لوژی .محاسبه عددی زیانهای ناشی از این موارد رقمی سرسام آور را به ما نشان خواهدداد که با احتساب ارزش افزوده وضریب توسعه برمبنای اصل تکاثر دود غلیظی از سر انسانهای فهیم ودلسوز بلند خواهندکرد. فرصتهائی که ازدست خواهدرفت ؛
1-انتقال انرژی به اروپا اعم از مسیر نابوکو،ترکیه و...
2-انتقال انرژی به پاکستان وهندوستان
3-فرصت سازی برای ترکمنستان برای انتقال گاز به افغانستان –پاکستان –هندوستان وچین وفرصت سوزی برای ایران
4-تضعیف موقعیت ایران در اوپک بواسطه توسعه صنایع نفت وگازکشورهای رقیب و عقب ماندگی ایران از این حیث .
5-فرصت سازی برای روسیه برای انتقال بیشتر گازبه ترکیه واروپا
6- تضعیف موقعیت ایران دردریای خزر بواسطه کم تحرکی وسهوهای استراتژیک
7-تضعیف موقعیت ایران در منطقه خلیج فارس وخاورمیانه فقفقاز وآسیای مرکزی بدیهی است قرن بیست ویکم قرنی است که تنهابا ساخت موشکهای دور برد ومیان برد وتقویت بنیه دفاعی وحتی دسترسی به توانمندیهای تهاجمی نمی توان بازیگر مطرح در منطقه وجهان شد،توسعه باید همه جانبه وپایدارباشد ،وحضوردر بازارجهانی صنایع وتجارت تقویت شودواین هدف با سرمایه گذاری وجلب تکنولوژیهای پیشرفته در عرصه های مختلف میسر است.بدیهی است جملگی اینها با بهره گیری از عنصر دانائی در اداره کشور در حوزه های نرم افزاری وسخت افزاری ساستهای داخلی وخارجی قابل حصول خواهد بود. 6/7/1388

۳.۷.۸۸

دیپلماسی حرف است یا عمل

در عالم دیپلماسی می توان بلوف زد ،نه میزان گذشته ،چون شرایط وامکانات تغییر یافته است.با صرف سخن گفتن وطرح آرزوها وبدون داشتن پتانسیل های لازم وبرنامه واقع بینانه نمی توان در عرصه بین الملل موثر بود.
این نگاه در عرصه داخلی نیز مصداق دارد ،اکثریت قاطع ملتها درپی مشاهده مابازای ادعاهایند ودر صورت عدم مشاهده آن ،متوجه موضوع می شوند وحق دارند انتقاد کنند وباید فضا ووسیله انتقاد برایشان فراهم باشد وگرنه معترض می شوند ودر صورت برخورد با آنها ،نسبت به سیستم اعتماد خودرا ازدست میدهند واز این رهگذر ،ضمن اینکه سیستم از نظرات کارشناسانه بهره نبرده ،هزینه های کشور را که از جیب ملت صورت می گیرد افزایش می دهد وفرصتها را ازذپدست داده وبه تهدید تبدیل میکند وبدین طریق سیستم که به دلیل عدم وجود آزادی بیان ،دچار بحران مشارکت شده است ،وارد مرحله بحران مشروعیت می شود وچنین وضعیتی سیستم را دچار دور باطل تسلسل می کند وهزینه ها به صورت مضاعف افزایش ،وفرصتها ،مشارکت مردم ومشروعیت سیستم نیز به صورت مضاعف کاهش می یابدود رنهایت کشور در عرصه داخلی وخارجی ضعیف تر میگردد و طمع قدرتهای خارجی به کشور افزایش می یابد وسیستم هم که با بحران مشروعیت درداخل مواجه باشد برای بقای خود امتیاز به خارجیها می دهد وبه این صورت منافع ملی در مخاطره قرار می گیرد ونسل فعلی وآتی با مشکلات فراوانئ سیاسی ،اقتصادی ،امنیتی وفرهنگی روبرو می شوند.موقعیت فعلی ایران وبرخی کشورهای مشابه ایران با چنیین رویکردی همخوانی دارد،آنچه که اخیرا در نیویورک شاهدذ آن بودیم مصداق بارز چنین ارزیابی ای می تواند تلقی شود.

۳۱.۶.۸۸

نیروگاه اتمی بوشهر وبازی روسها


در 26ام تیر ماه سالجاری الکساندر سادونیکف سفیر روسیه درتهران طی مصاحبه ای در بخشی از صحبتهای خود در خصوص تکمیل نیروگاه اتمی بوشهرکه در روزنامه آفتاب یزد به چاپ رسیده بود گفت؛در حال حاضر نیروگاه بوشهر در مرحله عملیات راه اندازی قرار دارد واین مرحله ،فاز نهائی اجرای طرح این نیروگاه محسوب میشود.وی افزود روسیه در راه اندازی این نیروگاه بسیار جدی است،ساخت این نیروگاه بزرگترین طرح در زمینه همکاری تجاری –اقتصادی بین روسیه وایران است،با اطمینان می گویم که پس از انقلاب اسلامی ایران این بزرگترین طرح بین المللی است که در ایران اجرا می شود.سفیر روسیه در ادامه اضافه کرد کمبودی در مورد اعزام متخصص از روسیه احساس نمی شود،عملیات با هماهنگی شرکاء وهمکاران ایرانی انجام می شودو همه چیزدر چارچوب یک جدول زمانی مشخص با طرف ایرانی هماهنگ شده است.ضمن اینکه مشکلات فنی جدی مشاهده نمی شود، همه کارها بطور مثبت رو به پیشرفت است ،روسیه باید نیروگاه را بصورتی بسازد که با مقررات سخت آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد امنیت مطابقت داشته باشد،لذا باین مسئله در طی مدت عملیات راه اندازی توجه ویژه ودقیق خواهد شد.
همزمان حسین سبحانی نیا نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه ای که درمورخه 25/4/88در روزنامه اعتمادملی توقیف شده منتشر شده بود گفت؛نیروگاه اتمی بوشهرتا نیمه دوم سالجاری باید به بهره برداری برسد،ظرفیت اصلی نیروگاه 1000مگاوات است ،اما در سالجاری تنها 500مگاوات آن مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت ،امیدواریم در زمان اعلام شده نیروگاه به بهره برداری برسد،صحبت های ضدونقیضی دراین خصوص صورت گرفته اما باید تلاش لازم جهت رفع موانع وراه اندازی آن در زمان مقرر صورت گیرد.
روزنامه آفتاب یزد که به مسائل مبرم داخلی وخارجی ایران واقع بینانه می پردازد وبنظر میرسد قصد فریب خواننده خودرا ندارد وآنها را خام نمی پندارد در مورخه 9/6/1388به نقل از ایرینا فئودورواکارشناس انستیتو شرق شناسی آکادمی علوم روسیه نوشت؛سیاست تحریم وفشار ایران که محور برنامه های غرب علیه این کشور را تشکیل می دهد،بی اثر وناکارآمد است.کشورهای غربی ودر راس آنها آمریکا که در قبال ایران همواره از زبان فشار وتحریم سخن گفته اند،باید این سیاست را کنار بگذارندوازدر مذاکره وارد شوند.ایران حق دارد در چارچوب معیارهای قوانین بین المللی به فعالیتهای هسته ای بپردازد وکشورهای صاحب فن آوری های هسته ای پیشرفته به جای ایجاد مانع در مسیر توسعه هسته ای ایران ،با این کشور همکاری کنند.وی اضافه کرد روسیه بر اتخاذ سیاست سازنده درقبال ایران وآغاز مذاکرات برابر با این کشوربدون فشار وپیش شرط اصرار دارد.وی با اشاره به به مراحل پایانی آزمایش نیروگاه هسته ای بوشهر گفت این نیروگاه بزرگ نماد دوستی وهمکاری ایران وروسیه است.
در همین حال ولادیمیر پوتین نخست وزیر پر مدعای روسیه در دیدار اخیربنیامین نتانیاهو همتای اسرائیلی خود با هشدار نسبت به حمله اسرائیل به ایران گفت؛رهبران ایران باید در فعالیتهای اتمی شان،خویشتنداری کرده وملاحظات ونگرانیهای اسرائیل را مورد توجه قراردهد،پوتین تاکید کرد اینجا منطقه بسیار خطرناکی است وایران باید ازخود مسئولیت نشان دهدوبه خصوص نگرانیهایاسرائیل را مورد توجه قراردهد. (22/6/1388آفتاب یزد ص11)
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که اخیرادر حاشیه کنفرانس عمومی سالیانه آژانس بین المللی انرژی در وین با سرگئی کرینکو همتی روس خود دیدار وگقتگو نموده بود به خبرنگارخبرگزاری کاملا دولتی ایرنا گفت ؛در این دیدار در باره نیروگاه بوشهر به نتایجی رسیدیم وامیداواریم هرچه زودتر این نیروگاه راه اندازی شود.البته زمان راه اندازی را اعلام نمی کنیم چون اگر قرار باشد بین ایمنی وراه اندازی نیروگاه بوشهر یک گزینه را انتخاب کنیم ،طبیعتا گزینه ایمنی مقدم تر است.وی همچنین گفت قراراست به فعلیتهای مربوط به نیروگاه بوشهر سرعت لازم داده شودوتعداد کارشناسانی که در آن کار می کنندافزایش یابد.صالحی همچنین به مذاکره با همتای روس خود پیرامون احداث نیروگاههای جدید هسته ای نیز اشاره نمود است. (25/6/88آفتاب یزدص11)
همزمان ودر آستانه برگزاری 64مین نشست مجمع عمومی سازمان ملل ونشست 5+1باایران در 9ام مهرسالجاری محتملا در شاهد عقب نشینی واشنگتن از طرح سپر دفاع موشکی در لهستان وچک وخشنودی مسکوازاین اقدام وابراز تمایل کره شمالی برای شرکت در مذاکره دو جانبه با آمریکا وشش جانبه قبلی ،شدیم.
این حوادث در شرایطی رخ نمود که پیش از آن البرادعی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش خود فعالیتهای هسته ای ایران را نیازمند ادامه بازرسیها وپاسخهای تهران به دیگر سوالات آژانس بویژه در خصوص مطالعات ادعائی آمریکا دانست.
در همین حال در آخرین نشست کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشنهاد ایران درباره ممنوعیت حمله به تاسیسات هسته یی تصویب نشد.به گفته دیپلماتها ،شیلی و سنگاپور مانع از اجماع غیرمتعهدها به نفع ایران شده اند که باعث شد کشورهای عضو به صورت انفرادی هر طور که می خواهند رای دهند.دوکشور مذکور تاکید داشتندهرگونه ممنوعیتی محدود به تاسیسات هسته ای صلح آمیز باشد.
در همین حال سخنی از هوگو چاوز متحد ضد آمریکائی رئیس دولت دهم ایران ،در جریان سفراخیرش به مسکوو بدنبال مذاکره پیرامون ساخت نیروگاه اتمی توسط روسیه در ونزوئلا ، شنیده شدکه وی خطاب به کشورهای غربی گفته است ؛ما قصد نداریم بمب اتم بسازیم ،مارا مانند ایران اذیت نکنید(ایسنا به نقل از بلومبرگ 24/6/88) به درازا کشاندن تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر به بهانه های واهی از سوی روسها ،عدم تصویب پیشنهاد ایران در شورای حکام در خصوص ممنوعیت حمله به تاسیسات هسته یی فعال یا در حال احداث،تصویب چند قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحدکه روسیه وچین نیز علیه ایران رای داده اند ،وسخنان نخست وزیر روسیه در جریان سفر همتای اسرائیلی وی به مسکو مبنی بر اینکه تهران باید نگرانیهای تل آویورا مورد توجه جدی قرار دهدوتهدید ایران به تحریمهای جدی تر از سوی قدرتهای بزرگ،وتهدید حمله نظامی احتمالی به تاسیسات هسته ای ایران ازسوی اسرائیل با توجه به موقعیت حساس کنونی در داخل ایران که در اثر سوئ مدیریت وتمامیت خواهی یک جریان حاصل شده ،بسیار قابل تامل بوده و منافع ملی کشورمان رادر معرض خطر قرارداده است.
از چند سال پیش از این همواره مقامات روسی در رابطه با اتمام احداث نیروگاه اتمی بوشهر سخنان متناقض گفته وعده های نا محقق داده اند،قرارداد این نیروگاه که در دولت هاشمی رفسنجانی منعقد شده ،در دولت خاتمی نیز ادامه داشته وحداقل در دولت خاتمی باید به پایان می رسید،در حالیکه در دولت نهم هم به نتیجه ای نرسید و برای اینکه امیدهابه یاس مبدل نشود وقدری هم با افکار عمومی باز یشود بصورت مجازی نیروگاه بوشهر را راه اندازی کردنداخبار آن هم بگونه ای منتشر شد که عامیون فکر کردند نیروگاه فعل شده است.اما روسها مکررا امروز برو فردا بیا ،امسال بروسال دیگر بیا ،یا نیمه اول امسال یا نیمه دوم امسال وهر سال که سپری می شود چون به فراموشی سپرده می شود، دوباره از کلمه امسال استفاده میگردد.آنچه از رفتار روسها بر می آید این است که در آینده نزدیک از تکمیل نیروگاه خبری نیست.نگارنده از 6سال قبل در نوشته هایم آورده ام که روسها حالاحالاها این نیروگاه را تکمیل نخواهند کرد وبهترین نوع همکاریهای سازنده مسکو با تهران بازی با کارت ایران در راستای نیل به منافع خود است.در طول تاریخ گذشته هم روسها با ایران چنین برخورد کرده اند.
چگونه است که پروژه باین مهمی وحساس که همه چیزش باید دقیق باشد زمان اتمامش مشخص نیست؟ این همه زمان برای چه سپری میشود؟
آیا در مسائل فنی آن خللی ایجاد نمی کند؟
از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی اینگونه بر نمی آید که وی از جهت ایمنی نیروگاه نگران است؟
مسکو چرا فرسایشی برخورد میکند ؟
آیا عقب نشینی امریکا از طرح سپر دفاع ضد موشکی در اروپای مرکزی که با مخالفت روسیه مواجه بود اکنون مسکو را به سمت واشنگتن نزدیک نمی کند؟
آیا مسکو با کارت نیروگاه وامثالهم بازی نمی کند برای کسب این گونه امتیازات؟با این اتفاق تکمیل نیروگاه بوشهر باردیگر دچار فرسایش نمی شود؟آیا نباید از گذشته تاریخی و اتفاقات سی سال اخیردرس عبرت بیاموزیم وعاقلانه تصمیم بگیریم؟
آیا مسکو خیلی بیشتر از غربیها نگران پیشرفتهای ایران در زمینه انرژی هسته ای نیست ؟
آیا مسکو تکمیل نمودن نیروگاه بوشهر را به بهانه های واهی دچار مرور زمان نمی کند تا اگر حمله ای قرار است به نیروگاه شود محقق گردد؟آیا مسکو در این رابطه با واشنگتن هماهنگ نیست؟
آیا روسیه در دوران تزار وشوروی بخشی ازاراضی ایران را ضبط نکرد؟
آیا شوروی ایران را تحت سلطه نداشت و به عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران کمک نکرد؟
آیا روسیه تزاری همرا با انگیس ایران را در بحبوحه جنگ اول جهانی به دوقسمت تقسم نکردند؟
خسارتهای این دو خیلی بیشتر از زیانهائی است که آمریکا به ایران وارد آورده است.روسیه بسیار بیشتر از غرب از اینکه ایران به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم دست یافته ناخرسند است ومایل نیست ایران در این زمینه وبسیاری دیگر از تکنولوژیها پیشرفتی داشته باشد.آیا روسیه همگام با غربیها قصد ندارد تا زمان روشن شدن تکلیف پرونده هسته ای از سوی 5+1نروگاه بوشهر را تکمیل ننماید؟
آیا از اینکه، مسکوبه 4 قطعنامه شورای امنیت وقطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران رای داده به خود بیائیم؟
در آستانه 64مین نشست مجمع عمومی سازمان ملل ونشستهای جانبی 5+1 ومتعاقبا نشست 5+1 باایران در اول اکتبر (9مهر88) هستیم.
آِیا نباید به اعمال ورفتار کشورها ونه به اظهارات بی اساس آنها توجه کنیم وتصمیم اتخاذ کنیم؟و خودمان نیزاهل علم ،منطق وعمل باشیم وسخنان بی نتیجه نزنیم.؟
اتکا به روسیه وچین ثمری نخواهد داشت،باید با همه داشته ها واستفاده از همه مولفه های قدرت وبا ایجاد اجماع داخلی با مشارکت اکثریت جناحهای دلسوز و عدم اتکا به زور وتهدید نسبت به تامین منافع ملی واحقاق حقوق ملت ایران ،حقوقی که واقعا به نفع ملت ایران باشد همت گماشت و با پرهیز از شعار وتکیه بر توانمندیهای
ملی با طرفها ی خارجی مذاکره نمود واز همین رهگذر جایگاه ایران را در نظام بین املل تثبیت نمود.ئدر غیر این صورت ،فشارهای بین المللی افزایش خواهد یافت و هزینه های سیاست خارجی در شرایط نامساعد کنونی فزونی خواهد گرفت ونگرانیها را مضاعف خواهدنمود.
دراین خصوص درد دل ،مشکل،انتقاد ورهیافت فراوان است اما مجال آن در این مقال نیست.آنچه از وضعیت موجود بر می آید بسیار نگران کننده است،فرصتها از دست می رود،سیاست خارجی و روابط بین الملل هم یک علم است همچون انرژی هسته ای ،اگر در انرژی هسته ای هم علمی عمل نمی شد به دستاوردی نایل نمی شدیم.اگر در سیاست خارجی وداخلی هم علمی وکارشناسانه عمل نکنیم ،آن بخش از دستاوردهائی را که از رهگذر علم حاصل شده از دست خواهیم داد. نظام بین الملل مولفه هائی دارد ،سیاست خارجی ومنافع ملی هم ،مولفه هائی ،باید با شناخت دقیق وبهره گیری از تاریخ وتجربه وعلم روز وبدون تحت تاثیر احساسات وغرور کاذب قرار گرفتن،در قالب یک استراتژی معطوف به هدف اقدام نمود.
29/6/1388

۳۰.۶.۸۸

انتقال گاز،رقابتهای بازیگران و فرصتهائی که از دست می رود

رئیس جمهور ترکمنستان در جریان برگزاری نشست 4کشور حاشیه دریای خزر در اوکتائو قزاقستان که بدون دعوت ازایران در 12 سپتامبر برگزارشد گفت ؛کشورش منبع اصلی گاز پروژه نابوکواست،قربان قلی بردی محمداف افزود؛ترکمنستان درصدد است تا راههای انتقال انرژی خویش را تنوع بخشیده وعلاوه بر شرکت در پروژه نابوکو،انتقال گاز به پاکستان وهندوستان را نیز برعهده گیرد،پروژه ای که ایران نیز در صدد آن است اما تاکنون بازیهای پاکستان وهندوستان مانع از نهائی شدن تکلیف این پروژه شده است.
همانگونه که در نوشتارهای پیشین اشاره شد مسکو همواره در مسائل خزر تهران را فریب داده است .در اجلاس 1-5 اوکتائو نیز نمونه ای دیگر از بازی مسکو را شاهد شدیم.دراین نشست اساسا نیازی به طرح موضوع رژیم حقوقی خزر نبود چرا که سه کشور روسیه ، قزاقستان و آذربایجان تکلیف منابع فسیلی را مشخص نموده وقراردادهای مربوطه را امضا کرده اند واز منابع نیز بهره برداری می کنند.ترکمنستان هم با روسیه وقزاقستان مشکلی ندارد وصرفا با آذربایجان وایران در خصوص تقسیم منابع زیر بستر اختلاف دارند.این ایران است که هیچ بهره ای از خزر نمی برد وصرفا مواضعش را اعلام میکند بدون آنکه در عمل ثمری داشته باشد.
مسکوتلاش میکند اختلاف میان عشق آباد وباکو را مرتفع نماید وامتیاز لازم را از آنها دریافت کند.چه بسا علیرغم مخالفت با خط لوله ترانس خزر ،محتمل است تحت شرایطی با آن موافقت کند.مسکو در رابطه با کنسرسیوم قرن در باکو نیز چنین کرد وتهران را فریب داد.اظهارات رئیس جمهور ترکمنستان در اوکتائو زمینه ای برای احتمال بروز این پیش بینی می تواند تلقی شود.
مسکو اساسا در گذشته زمانی که برای رسیدن به منافع خود به اتخاذ موضع مخالف از سوی تهران نیاز داشته ،ازکارت ایران استفاده نموده ،اما زمانی که منافع مشترک با سه کشور دیگر در خزر داشته با آنها نشست وبرخاست نموده است.اجلاس اوکتائو نمونه دیگری از این اقدامات است.آیا مسئولین دیپلماسی ایران که این همه به مواضع تهران اشاره وتاکید می کنند،محکوم یا تائید میکنند،عملا منافعی را عاید کشور کرده اند؟یا شاهد اقدامات عملی 4کشور دیگر شده ایم.ما سخن می گوئیم دیگران عمل می کنند وفرصتها اینگونه از دست می رود.
آیا ایران می تواند همچون قزاقستان نشست 4جانبه ای را بدون حضور یکی از کشورهای حاشیه خزر در تهران برگزار نماید ؟
در همین حال ،به دنبال توافقات اخیر مسکو _آنکارا در خصوص پروژه خط لوله مسیر جنوبی ،چند روز پیش ازاین نیز خبری پیرامون انعقاد قراردادهای جدید گازی میان گازپروم روسی وطرف ترک در آینده نزدیک به نقل از آلکسی میلرمنتشر شد مبنی بر اینکه شرکت روسی در نظر دارد تا قراردادهای خود با ترکیه را دوباره تنظیم کند تا براساس آنها ،این کشور بتواند گاز وارداتی خود از روسیه را صادر کند.وی افزود؛ترکیه امکان صادرات گاز وارداتی از روسیه را ندارد اما در قراردادهای جدید این امکان وجوددارد.لازم به ذکر است که قراردادصادرات 6میلیارد متر مکعب گازروسیه به ترکیه ،در سال 2011 به پایان می رسد.(ترکیه دومین مصرف کننده گاز روسیه پس از آلمان به شمار میرود) میلر در اظهارات خود با اعلام اینکه ترکیه گازی برای صدور ندارد از قرارداداخیر ترکیه با شرکت درای یونان ابراز شگفتی نمود.ظاهرا ترکیه قبل ازاینکه موافقت روسیه را برایر صادرات مجدد گاز این کشور جلب کند مبادرت به انعقادقرارداد با شرکت یونانی کرده است.آنکارادر تلاش برای بهره بردن از موقعیت ژئو اکونومیک خود در راستای تبدیل شدن به کانون ترانزیت گازدر خاورمیانه واروپا می باشد،مذاکرات جدی با روسیه ،کشورهای عضو پروژه نابوکو وایران وامضای توافقنامه ها وقراردادهای مختلف که در برخی مواقع میان این قراردادها تضادهائی نیز وجود دارد، در همین راستاست.
بنظر می رسد مسکو در صدد است با ارائه امتیازاتی به ترکیه ،همچنان خود رابعنوان بازیگر اصلی انرژی حفظ کند.ودر صورت امکان پروژه نابوکو را با شکست مواجه کند.هرچند که اگردر این مسیر موفق نشود خودرا شریک نابوکو خواهد کرد.این در حالی است که مسکو در رابطه با انتقال گاز به اروپا با تهران هیچ مذاکره ای بعمل نمی آورد.
آنکارا در راستای نیل به تبدیل شدن به کانون ترانزیت گاز درمنطقه ضمن اینکه از ایران گاز وارد میکند به دنبال خرید گاز ترکمنستان از طریق ایران وافزایش حجم گاز وارداتی از ایران است.البته در صورتیکه تهران کماکان با موانعی از سوی آمریکا وغرب درترانزیت وصادرات گازبه ترکیه واروپا مواجه باشد آنکارا گزینه های دیگری که قبلا به آنها اشاره شد برای انتخاب دارد.
در همین حال یک هفته پیش خبر نشاط آوری در خصوص توافق ایران وترکیه برای انتقال 35 میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان از طریق ایران منتشر شد.این خبر را حجت الله غنیمی فرد معاون سرمایه گذاری شرکت ملی نفت ایران اعلام کرد.اما هیچ گونه جزئیاتی در خصوص نحوه ،مسیر وزمان اجرای این توافق مطرح نکرد،وی همچنین در مورد دیدگاه ترکمنستان در این باره مطلبی به میان نیاورد.اصولا قراردادهای ترانزیت ،حداقل سه جانبه صوزت می پذیرد.
همزمان چند روز پیش رمضانی مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران از توافق با شرکت بوتاش ترکیه در خصوص افزایش صادرات گاز ایران به ترکیه به 10میلیلرد متر مکعب خبرداد.وی همچنین اضافه کرد که سوآپ گاز ترکمنستان به ترکیه توسط ایران بهتراز ترانزیت گاز ترکمنستان به ترکیه است.به این صورت که ایرا گاز دریافتی از ترکمنستان را در مناطق شمال وشمال غربی مصرف کندو با استفاده از خطوط لوله صادرداتی کنونی از ایران به ترکیه به هر میزانی که از ترکمنستان دریافت نموده به ترکیه منتقل نماید.این در حالیست که معاون سرمایه گذاری شرکت ملی نفت ایران از توافق آنکارا –تهران در خصوص ترانزیت گاز ترکمنستان به ترکیه خبرداده بود.این اظهارات در شزایطی مطرح شده است که از مواضع عشق آباد پیرامون آن خبری منتشر نشده است.با توجه به مواضع روسیه وترکمنستان بویژه پس از اجلاس 4 کشور خزر که بدون دعوت از ایران در قزاقستان تشکیل شد ،و مواضع غربیها و ضعف دیپلماسی تهران ،به نظر میرسد ترانزیت گاز ترکمنستان از طریق ایران به ترکیه با موانع جدی مواجه باشد واظهارات مطرح شده توسط مقامات نفتی ایران در این خصوص ،که دارای ابهامات فراوان نیز می باشد در مرحله حرف باقی بماند.چنانکه در موارد متعددی اظهارات مسئولین در رابطه با مسائل سیاست خارجی از اینگونه کیفیتی برخوردار بوده است.
نکته ای که تهران به آن حتی در مرحله حرف نیز توجه ندارد این است در راستای تنوع بخشی به مسیرهای انتقال وترانزیت گاز ،به مسیر جمهوری آذربایجان با استفاده از خط لوله ایران –شوروی سابق و خط لوله گاز باکو-تفلیس –ارزروم نظری نمی افکند ومطالعه ای پیرامون این مسیر انجام نمی دهد.
به هرحال فرصتها همیشه بدست نمی آیند ،دولتها باید به فکر نسلهای فعلی وآتی وآینده کشور باشند ،در این رقابتی که در عرصه انتقال انرژی شاهدیم هر کشوری صرفا ومطلقا در پی منافع ملی کشور خویش است وهمه کشورها به منافع ثابت می اندیشند نه دوست ودشمن ثابت.نباید فرصت را ازکف داد وبا دیپلماسی معطوف به هدف براساس عقل ومنطق و آینده نگری ،استراتژی اقدام تهیه نمود وبه آن عمل کرد .طرح آرزوها وسخنان بدون نتیجه تامین کننده منافع ملی نیست.
28/6/1388

۲۲.۶.۸۸

یکه تازی مسکو درانتقال انرژی وعدم تحرک تهران

اتحادیه اروپا به ساخت خط لوله گاز نابوکو(1) امیدوار است وبه کمک آن سعی میکند از وابستگی به گاز روسیه بکاهد.سرگئی لاورف وزیر خارجه روسیه اخیرا در اجلاسی در آستراخان گفت ؛هر پروژه ای که مربوط به دریای خزرشود باید صرفابراساس موافقت هر پنج کشور حاشیه این دریا باشد.روسیه هرچیزی را غیر ازاین غیر قابل قبول میداند.مسکو همزمان با تلاش برای ایجاد خطوط لوله آلترناتیو قصد دارد پروژه نابوکو را با شکست مواجه سازد.درهمین راستا خط لوله موسوم به مسیرجنوبی را پی گرفته است.(2)
مسکو در گذشته نیز با انجام بازی دوگانه در رابطه با مسائل دریای خزر، چنین موضعی اتخاذ نمود و هر گونه قرارداد در خصوص منابع دریای خزر را منوط به تعیین رژیم حقوقی این دریا نمود وتهران نیز در کنار مسکو همین موضع را پیشه کرد اما روسیه با مشارکت در قرارداد قرن وسایر قرادادها عملا تهران را فریب داد.(شرکت لوک اویل روسی تقریبا در تمامی قراردادهای نفتی آذربایجان سهیم است.)ومتعاقب این فریب کاری با امضای قرارداد دوجانبه با آذربایجان وقزاقستان وقراداد سه جانبه با این دو کشور درزمینه بهره برداری از منابع فسیلی زیر بستر،قبل از تعیین رژیم حقوقی پا گذاشت.
این رفتار غیر اصولی روسیه سبب شده است تا در طول 18 سال گذشته هنوز تهران –باکو وتهران –عشق آباد و باکو –عشق آباد نتوانند درخصوص شیوه تقسیم منابع فسیلی ای دریابه توافق برسند. ؛این درشرایطی است که به جز ایران همه کشورهای حاشیه دریای خزر به بهره برداری از منابع نفتی وگازی دریای خزر مشعولند.وتهران هنوز اقدام جدی دراین خصوص بعمل نیاورده ومذاکرات با باکو که در دولت خاتمی به توافق نسبی نزدیک شده بود در طول 4سال گذشته تقریبا راکد مانده است.(خرید کشتی حفاری البرز که 420میلیون دلار هزینه در بر داشته هنوز در منطقه مورد نظر نصب ومورد استفاه قرار نگرفته است .اقدامات مسکو پیرامون انتقال انرژی هیچ نفعی برای ایران ندارد..اعم از مواضعش در رابطه با خزر وخطوط لوله ای که پی گیری میکند .
سوال این است که آیا مسکو همچون گذشته، تهران را فریب خواهدداد؟ چه تضمینی وجوددارد که چنان نکند؟ اگر منافعش ایجاب کند مطمئنا رفتار گذشته را تکرار خواهد کرد؛.چرا مسکو علاقمند به حضور ایران در عرصه انتقال گاز به اروپا نیست. چرا مسکو نمی خواهد ایران را به عنوان شریک در انتقال انرژی به اروپا بپذیرد؟.
چرا ایران باید هزینه وابستگی اروپا به گاز روسیه را بپردازد؟در شرایطی که ایران دومین دارنده منابع گاز دنیا وبهترین مسیر برای انتقال و ترانزیت گازحودوترکمنستان به ترکیه واروپاست.ودر حال حاضر از ترکمنستان گاز وارد ودر داخل کشور به مصرف می رساندو به ترکیه نیز گاز صادر میکند.آیا این پتانسیل امکان صدور وترانزیت گاز را فراهم نمی کند؟از سوی دیگر ایرا ن می تواند با استفاده از خط لوله گاز ایران وشوروی سابق وخط لوله جدیدالاحداث باکو-تفلیس –ارزروم گاز خود وترکمنستان را به ترکیه واروپا صادر نماید.البته مشکل عمده تهران عدم سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی در زمینه تولید گاز برای صادارات است وازسوی دیگر با مشکل تحریمها دراین رابطه مواجه است..که این خود یک فرصت سوزی فاجعه بار است.
دراین میان کشور همسایه مان ترکیه با اتخاذ بهترین سیاست از سوی دولت این کشور ودر شرایطی که دارای منابع گازی ونفتی نیست درحال تبدیل شدن به مسیر ترانزیت انرژی به اروپاست.در حال حاضر این کشور از طریق خط لوله بلو-استریم از روسیه، از طریق خط لوله ایران–ترکیه ،از طریق خط لوله باکو –تفلیس –ارزروم گازواز طریق خط لوله نفت باکو-تفلیس –جیحان نفت دریافت میکند ودر همین حال، خطوط لوله دیگری از جمله نابوکووخط لوله مسیر جنوبی را پی گیری می کند.َازسوئ دیگرآنکار با امضای قرارداد نابوکو از این موضوع به عنوان اهرمی برای چانه زنی جهت ورود به اتحادیه اروپا استفاده خواهد کرد.در صورت مخالفت با ورود ترکیه به این اتحادیه،آنکارا با این کارت بازی خواهد کرد چنانکه پیشتر نیز ترکیه خواستار دیافت 15درصد گازو تخفیف بیشتر شده بود .همانگونه که فوقا مذکور افتاد ترکیه مسیر ترانزیت است وآلترناتیوهای مختلفی دارد ومی تواند بازیگر محوری در قضیه انتقال گاز باشد .ضمن اینکه عاقلانه ،سیاستمدارانه ودوراندیشانه حرکت میکند.در مسائل سیاسی امنیتی منطقه ای وبین المللی هم اینگونه رفتار میکند ودر آینده نقش بیشتر وبهتری را در منطقه بازی خواهدکرد.
درهمین حال مسکو تلاش میکند که تهران صرفا موضوع خط لوله صلح یعنی انتقال گاز به پاکستان وهند را پی گیری نماید در شرایطی که این خط لوله علیرغم مذاکرات چند ساله دوجانبه وسه جانبه به سرانجامی نرسیده وبه لحاظ اقتصادی وامنیتی دارای ابهامات فراوان است وخریداران گاز از توان چانه زنی بیشتری برخوردارند تا فروشنده آن.
منافع ملی ایران ایجاب میکند تا انتقال گاز به اروپا را به موازات سایر مسیرهای آلترناتیوکه به لحاظ اقتصادی ،امنیتی وسیاسی به نفع کشورمان است، به هر نحو ممکن پی گیری نمائیم وبا تدبیروبرنامه ریزی ودوراندیشی تمام مشکلات سیاسی ،اقتصادی ،تکنولوژیکی آن را مرتفع کنیم..درهمین راستا ضروری است با انجام مذاکرات جدی با طرفهای ترکمنی ،آذری ،ترک واتحادیه اروپا اقدام نمائیم ودر جهت انتقال گاز ایران وترانزیت گاز ترکمنستان از طریق آذربایجان وترکیه با استفاده از خطوط لوله موجود ودر صورت لزوم خطوط لوله جدید گامهای اساسی برداریم..عدم وابستگی به یک مسیر ترانزیت واستفاده از آلترناتیوهای مختلف در این خصوص یکی از محورهای استراتژیک محسوب میشود.
بدیهی است در این صورت است که اروپا دررابطه با حضور ایران در پروژه نابوکو اندیشه خواهدکرد .
این در حالیست که تهران بدون درنظر داشتن حساسیت موضوع واحتمال اینکه همچون گذشته فرصتها را از دست بدهد گم شده خودرا در جاهای دیگری که سرنوشت آنها معلوم نیست واساسا منافع ملی کشور را تامین نخواهد نمود جستجو میکندوبگونه ای که اخیرا مدیر عامل شرکت لنتقال گاز از امکان اتصال شبکه انتقال گاز ایران به کشورهای پاکستان ،عراق وکویت خبرداد.وی از اتصال شبکه فشار قوی انتقال گاز ایران از 6نقطه سخن گفت وازکشورهای ترکیه ،ترکمنستان ،آذربایجان وجمهوری خودمختارنخجوان درترکیب ج.آذربایجان نام برد ،اما از 2نقطه دیگری که به همسایه ها متصلیم سخنی به میان نیاورد.وی همچنین افزود که شرکتش هم اکنون مسئولیت صادرات گاز طبیعی به ترکیه از ارمنستان را برعهده دارد.این درحالیست که خط لوله ای از ارمنستان به ترکیه وجود ندارد.وبه دلیل عدم تکمیل زیرساختهای مربوطه در ارمنستان هنوز به این کشور نیز گاز صادر نمی شود مضافا اینکه مسکو در ادامه یکه تازیهای خود در انتقال انرژی ،مانع از افزایش قطر لوله در خاکک ارمنستان شده مبادا گاز ایران در آینده ازطریق ارمنستان به ترکیه منتقل شود.ایران مستقما به ترکیه گاز صادر واز ترکمنستان گاز را وارد میکندوخط لوله آذربایجان هم برای سوآپ به نخجوان مورد استفاده قرار میگیرد.اینگونه اقدامات نتوانسته ونمی تواند ایران را به کشور صادروترانزیت کننده گاز به مقاصد نهائی بویژه اروپا تبدیل نماید.بهترین اقدام در شرایط فعلی ان است که تهران به جای سخنان تکراری بی نتیجه ،با نظر داشت منافع ملی ونیازهای نسل فعلی وآتی ،براساس عقل ،منطق ونظرات کارشناسی نسبت به حل مشکلات سیاسی ،اقتصادی وسایر موانع موجود همت نماید وبا سرمایه گذاری داخلی وخارجی در مسیر تولید گاز برای صادرات گام بردارد وبا اتصال شبکه گاز ترکمنستان به ترکیه وآذربایجان نسبت به ترانزیت وصدور گاز به اروپا مبادرت نماید.وبا این کار از حوزه نفوذ روسیه در رابطه با انتقال انرژی خودرا خارج نماید.
-------------------------------------------------
1-این پروژه در صورت تحقق تا پایان سال 2014با هزینه ای در حدود 6الی 7میلیارد یورو و احداث 3300 کیلومتر از سال 2010تا 2015 قریب 20تا30میلیاردمترمکعب گاز دریای خزر (آذربایجان ،ترکمنستان وقزاقستان)ودرصورت امکان ونیاز گاز مصر،ایران وعراق را به ترکیه ،بلغارستان ،رومانی ،مجارستان ودر نهایت به اتریش واروپا منتقل خواهد نمود.مشکل عمده عبور خط لوله از دریای خزرو میزان گازی است که باید تامین شود.چراکه ازیک سوآذربایجان براساس قراردادی از سال 2010بخشی از گاز خودرا به روسیه خواهد فروخت.این سیاست روسیه درراستای ناکام گذاشتن سایر خطوط لوله ووابستگی خریداران اروپائی به گاز روسیه صورت گرفته است.
ترکمنستان نیز قراردادی برای فروش 30ساله گاز به چین امضا کرده است.ایران هم فعلا گازی برای صادرات تولید نکرده است.هرچند که باذخایری بیش از984تریلیون فوت مکعب دومین کشور دارنده گاز جهان است.!!!؟؟
2-شرکت دولتی گازپروم روسیه قراردادی با شرکتENI`ایتالیا امضا نموده است.براساس این قرار داد روسیه به ایتالیا ،صربستان ،بلغارستان ویونان گاز صادر خواهد کرد.وارد کردن صربستان به این مسیر واحداث یک مخزن بزرگ در خاک این کشور سبب بازیگر شدن صربستان میشود.در همین حال شرکت گاز دولتی صربستان با شرکت گاز منطقه تحت کنترل صربها در بوسنی هرزه گوین به صربستان کمک خواهدکرد که کنترل بیشتری بر توزیع منابع گاز به داحل بوسنی اعمال کند.(سال گذشته پس از قطع گاز روسیه ،بوسنی دچار مشکل شده بود) باین ترتیب صربستان به عامل مهمتری در تعادل نسبی وگسترش حوزه نفوذ در منطقه بالکان بدل خواهدشد.بنظر میرسد روسیه مشکل کمتری در مقایسه با طرح نابوکو دارد.
این خط لوله جدید در آبهای قلمروئی ترکیه درسواحل جنوبی دریای سیاه کشیده خواهد شدودر صورت اجراء،اوکراین را که درحال حاضر مسیر اصلی انتقال 80%گاز روسیه به اروپاست ،دورخواهد زد واز توان چانه زنی این کشور با روسها ودرآمدهای ناشی از تعرفه ترانزیت خواهد کاست .ترکیه در برابر موافقت با این طرح،حمایت مسکو از خط لوله جدیدی برای متصل ساختن بندر سامسون در حاشیه آبهای این دریا به بندر جیحان در کنار آبهای مدیترانه را بدست آوردند.گفته می شود مزید بر این امتیاز،آنکارا توانسته قول خرید یک واحد نیروگاه هسته ای با قیمت پائین را هم از مسکو اخذ نماید.در این خصوص که نابوکو ومسیر جنوبی رقیب یا مکمل یکدیگرند اختلاف نظر وجود دارد.
روسیه در حال حاضر 68%گاز مصرفی ترکیه را تامین می کند.

۲۰.۶.۸۸

فریبکاری مسکودر خزر و فرصت سوزی تهران



خبرگزاری نوستی روسیه در مورخه 1/6/88 به نقل از خبرگزاری ترند گزارش داده بود دفتر ریاست جمهوری قزاقستان اعلام کرده است که سران 4 کشور روسیه ،قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان در22 /6/88 13(13 سپتامبر) طی اجلاسی غیررسمی در قزاقستان پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر گفتگو خواهند کرد.
بر پایه اطلاعیه مذکور، توافق دراین خصوص در گفتگوی تلفنی مورخه 27/5/88نور سلطان نظربایف رئیس جمهورقزاقستان با دیمیتری مدودف رئیس جمهورروسیه بعمل آمده و سران 4 کشور دراین نشست ،توسعه روابط با یکدیگر ونیز رژیم حقوقی دریای خزر را مورد بحث قرار خواهندداد.
این اطلاعیه به علت عدم دعوت از ج.ا.ایران جهت شرکت دراین اجلاس هیچ اشاره ای نکرده است.
در همین حال پس ازچند روز، خبرگزاری ریانوستی در مورخه 10/6/88 به نقل از قربانقلی بردی محمد اف رئیس جمهور ترکمنستان خبرداد که این کشور قصددارددر مدت کوتاهی یک پایگاه نظامی –دریائی در خزر ایجاد کند.
رئیس جمهور ترکمنستان در نشست شورای امنیت ملی کشورش گفته است این پایگاه سبب تقویت نیروی دریائی ترکمنستان بوده واز سواحل ترکمنستان درخزر ،دربرابر دست درازی بیگانگان محافظت خواهد کرد.بردی محمداف افزوده است که ،به وزارت دفاع دستورداده است که سیستمی موثر را برای نظارت راداری واپتیکی بر حوزه خزر ایجاد کند.وی همچنین خبر داده است که گارد مرزی ترکمنستان نیزخرید قایق گشتی های تندرو ومدرن را آغاز کرده است و برنامه ریزی میشود که دراین پایگاه دریائی،2 ناو مدرن مجهز به موشک وجود داشته باشد. رئیس جمهور ترکمنستان خاطر نشان ساخته که کشورش قصد دارد بطور مرتب مانورهای تاکتیکی دریایی برگزار کند.
گفته می شود طبق برنامه ریزی های به عمل آمده ،دستور رئیس جمهور تا سال 2015 اجرا خواهدشد.
قشقاوی سخنگوی وزارت خارجه ج.ا.ایران در مورخه 3/6/88درواکنش به خبر مربوط به اطلا عیه دفتر ریاست جمهوری قزاقستان مبنی بر برگزاری نشست 4جانبه بدون حضور ایران ،بارد برخی الفاظ از قول منابع خبری در آلماتی گفت؛رژیم حقوقی دریای خزر باید با توافق کلیه کشورهای ساحلی صورت گیردوتدوین این رژیم بر اساس قواعد وعرف بین الملل ،بدون نظر ایران وسایر کشورهای شکل نمی گیردوبناست اجلاس وزرای خارجه دراین خصوص در عشق آباد وپس ازآن اجلاس سران در باکو برگزار شود.
در همین حال ودر شرایطی که سخنگوی وزارت خارجه ایران صرفا به ردالفاظ اطلاعیه دفتر ریاست جمهوری قزاقستان و تاکید بر اتفاق آرا 5کشور خزر در خصوص رژیم حقوقی این دریا وبرگزاری نشستهای بدون تاریخ آتی بسنده نمود.متکی وزیر خارجه ج.ا.ایران در مورخه 18/6/88 پانرده روز پس از اظهارات سخنگویش در واکنش به همین موضوع گفت؛کلیه مسائل دریای خزر بایستی با حضور تمامی کشورهای ساحلی مطرح وتصمیم گیری شود .وی تصریح کرد ؛اجلاس 4کشور حاشیه دریای خزر طی روزهای اخیر (که البته باید از عبارت روزها ی آتی استفاده می کرد) را علیه منافع خود می دانیم.
همزمان متکی یک روز پیش از این سخنان طی دیدارنورباخ رستم اف ،سفیر جدید قزاقستان در تهران وهنگام دریافت رونوشت استوارنامه وی ،در خصوص اخبار منتشره مبنی بر برگزاری اجلاس 4جانبه کشورهای خزری بدون دعوت ازایران در اوکتائوقزاقستان ،ابراز ناخرسندی نموده ومواضع تهران رابه دیپلمات قزاقی گوشزد کرده بود. یک روز پس از اظهارات متکی ،مهدی صفری معاون اروپای وزارت خارجه ونماینده ویژه ایران در امور دریای خزرتصریح کرد ؛هرگونه تصمیم در مورد رژیم حقوقی دریای خزر ومسائل مرتبط با آن بدون توافق همه کشورهای ساحلی ،فاقد ارزش وغیر قابل قبول است وبه هیچ وجه اجرائی نخواهدشد.صفری تاکید کرد نگرانیهایمان را از طریق سفرای 4کشور در تهران وسفرای ایران در این کشورها در خصوص برگزاری اجلاس 4جانبه بدون حضور ایرا ن به اطلاع طرفها رسانده ایم.وی افزود در پی گیری های رسمی وزارت خارجه مشخص شد که انگیزه این گردهمائی ،افتتاح چندین پروژه عمرانی ،اقتصادی وهمچنین برخی مراسم تشریفاتی ،جشن ومسابقات ورزشی است که از تاریخ 11تا13سپتامبر برگزار خواهدشد.دراین زمینه وزارت خارجه قزاقستان به عنوان میزبان مراسم وبرنامه ها اعلام کرده است که؛ به هیچ عنوان رژیم حقوقی دریای خزر ویا تقسیم بستر آن در این نشست مذاکره نخواهدشد و همچنین ملاقاتهای حاشیه ای صورت نخواهد گرفت.ومذاکره درباره رژیم حقوقی دریای خزر صرفا در نشستهای 5جانبه امکان پذیر است؛
نماینده ویژه ایران درامور خزر همچنین اضافه کرده است ؛برخی روسای جمهو ربه ما پیام داده اندکه ایران مطمئن باشد رژیم حقوقی دریای خزر ودیگر مسائل مرتبط با آن بدون حضور ایران ،به هیچ عنوان قابل بحث،مذاکره وتصمیم گیری نخواهدبود.حتی یکی از این روسای جمهور طی پیامی اطمینان داده که اگر احتمالا بحثی در خصوص رژیم حقوقی ازسوی یکی از کشورها مطرح شود ،وی حتما ممانعت کرده ومیز مذاکرات را ترک خواهدکرد. معاون وزارت خارجه ایران در این اظهارات مجددا به مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص مسائل دریای خزراشاره وبر موارد ذیل تاکید واز اقدامات فاقد اتفاق آرا درخزر که باعث زیر سوال رفتن منافع کلیه کشورهای ساحلی شود ابراز نگرانی نمود؛
- تا زمان تعیین رژیم حقوقی قراردادهای 1921و1940 دارای اعتبار است.
- تحدید حدود دریا با توجه به اصول پذیرفته شده حقوق بین الملل ،ازجمله اصل انصاف وتوجه به شرایط ویژه کشور باید صورت گیرد.که دراین صورت سهم ایران از دریای خزر معادل 20%خواهد بود.
- تا زمان دستیابی به توافق5جانبه اجازه هیچ گونه فعالیت اکتشافی وبهره برداری را به سایر کشورها در منطقه 20% خودمان را نخواهیم داد
- ضرورت کنترل اوضاع نظامی وامنیتی خزر توسط کشورهای ساحلی ،جهت تامین آرامش وثبات آن
-عدم امکان ورود کشتیهاو شناورهای نظامی بدون مجوز سایر کشورها به آبهای ایران.
- مخالفت با هر گونه احداث خطوط لوله جهت انتقال نفت وگاز از طریق این دریا با توجه زیانهای زیست محیطی .(مانند ترانس خزر)
- عدم اجازه به کشتیهای کشورهای غیر خزری جهت ورود به این دریا.
در همین حال خبرگزاری ایسنا در مورخه 18/6/88به نقل از خبرگزاری نوستی گزارش داد که دیمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه گفته است قصددارد در نشست 4جانبه خزری در اوکتائوبه سران 3کشورخزری (غیر ازایران)پیشنهاد دهدکه روابطشان در حوزه گاز را براساس توافقنامه های بین دولتی برای مدت زمان طولانی ومتوسط برقرار کنند.وی این سخنان را دردیدار با رئیس شرکت گازپروم روسی مطرح نمود.الکسی میلر رئیس گاز پروم ضمن استقبال از این پیشنهاد گفت؛قراردادهای گاز پروم با شرکتهای کشورهای حاشیه خزر باید بر اساس رویکردی جامع ،درازمدت وبا این درک باشد که اینها تنها قراردادخرید گاز نبوده بلکه شامل مسائل استخراج،انتقال وپالایش گاز نیز می شود.
با نگاه به مواضع تهران واظهارات مقامات روسی ملاحظات و سوالات مهمی به ذهن متبادر می شود.
1-اصولا در دیپلماسی به اظهارات بدون مابازاء،بی نتیجه وادعاهای بزرگ بدون عمل نباید اهمیت داد.یعنی کم گفته شود چون در چرا که به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
2-اینکه 4 کشور خزری بدون ایران اقدام به نشست می نمایند قابل تامل است .تهران نباید به وعده های شفاهی مقامات خزری بسنده نماید.مگر ایران نامحرم است که نباید در اجلاس 13 سپتامبر شرکت نماید؟
3-چگونه است مسکو از ایران دعوت می نماید در اجلاسی که هیچ نفعی برا ی ملت ایران ندارد بعنوان ناظر در اجلاسهای سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای شرکت نماید اما به نشستی که باید در آن حضور داشته باشد ازسوی میزبان دعوت نمی شود.؟
4-اخبار واظهارات مقامات ایرانی با قزاقی متناقض است.درحالیکه اطلاعیه دفتر ریاست جمهوری قزاقستان کاملا آشکار به موضوع بررسی رژیم حقوقی خزر در نشست اوکتائو اشاره میکند ،مسئولین ایرانی با استناد به اظهارات شفاهی برخی مقامات بعضی کشورهای خزری بدون ذکر نام مقامات وکشورها از عدم بررسی رژیم حقوقی خزر سخن می گویند.
5-در حالیکه وزیر خارجه ایران برگزاری نشست قریب الوقوع 4جانبه خزری در قزاقستان را علیه منافع ملی ایران دانسته ،معاون وی سخن از عدم طرح رژیم حقوقی دریا ی خزر دراین نشست به میان آورده است.
6-آیا بهتر نبود از کشورهائی که به مقامات ایرانی قول داده اند(احتمالا روسیه است که همواره با کارت ایران در مناسبات بن المللی بازی میکند) مسائل دریای خزر در نشست اوکتائو مطرح نشود ودر صورت مطرح شدن جلسه را ترک کنند خواسته میشد و خواسته شود بجای این همه زحمت ومنت اگرریگی در کفششان نیست از ایران هم دعوت کنند در این اجلاس حضور یابد؟
7-آیا اظهارت مدودف و میلر موضوعی غیر از مسائل رژیم حقوقی وانتقال انرژی خزر است که قرار است در نشست 4جانبه مطرح شود؟
8-عدم واکنش جدی تهران به اظهارات مدودف وبردی محمد اف قابل تامل است.ابراز نظر پیرامون مسائل امنیتی ومنابع فسیلی خزر قطعا موضوعاتی است که اتفاق آرا نیاز دارد.
9- آیا در گذشته از مسکو رودست نخورده ایم که اکنون این همه اعتماد به آن داریم ؟مسکو همواره در دوران شوروی وبعد از فروپاشی تهران را فریب داده است. (اگر دوران روسیه تزاری ،قراردادهای گلستان ،ترکمنستان ،قراداد 1915،اشغال ایرا ن وعدم تخلیه شمال وشمال غرب ایران در جنگ دوم جهانی،کمک به عراق در جنگ تحمیلی وبسیاری موارد سلطه گری این کشور درایران را فاکتور بگیریم و بر خزر متمرکز شویم
مگر مسکو نبود که همگام با ایران علیه قرارداد موسوم به قرارداد قرن (کنسرسیوم نفتی ج آذربایجان با شرکتهای عمدتا غربی در مورد معادن آذری ،چراغ وگونشلی)بیانیه داد اما شرکت لوک اویل روسی در همین کنسر سیوم ومتعاقبا در سایر کنسرسیومها سهیم شد؟این بازی دوگانه وریاکارانه روسیه را که فراموش نکرده ایم ونخواهیم کرد.
11-مسکو به اقدام فوق بسنده نکرد در ادامه فریب کاریهایش در حالیکه همچون تهران بر اتفاق آراء درخصوص مسائل خزر تاکید میکرد اقدام به انعقاد اسنادی با آذربایجان وقزاقستان بصورت جداگانه (دوجانبه )وسپس سه جانبه مبنی بر تقسیم منابع فسیلی خزر در زیر بستر نمود.وعملا مدل اتفاق آراء را زیر پا گذاشت.وبه تهران گفت با عشق آباد وباکو در خصوص تقسیم منابع زیر بستر به توافق برسد که تا کنون علیرغم چندین دور مذاکره به سرانجامی نرسیده است.( در دولت اصلاحات مذاکره تهران با باکو در حال پیشرفت بود وبه نقطه نسبتا خوبی رسیده بود اما به دلیل نا کارآمد دیپلماسی دولت نهم در 4 سال گذشته هیچ کونه پیشرفتی نداشته است.)
12- پذیرفتن قرادادهای دو جانبه وسه جانبه در خزر ازسوی تهران یک اشتباه استراتژیک بود.بگونه ای که امروز شاهد تلاش مسکو برای برگزاری نشست 4جانبه بدون حضور ایران هستیم.
13-آیا تهران باید در جهت وابسته کردن اروپا به انرژی روسیه ومسیر روسیه باین کشور کمک نماید ؟ آیا نشست قریب الوقوع در خصوص ممانعت از تحقق خط لوله گازنابوکو که در صورت عملیاتی شدن ازوابستگی اروپا به گاز ومسیر روسیه میکاهد یا آنرا قطع میکند ومسکو را وادار به انفعال می نماید نیست؟
14-آیا ایران با توجه به اینکه دومین کشور دارای ذخایر گاز در جهان است ،نباید طرفدار احداث خطوط لوله انتقال گاز از مسیرهای مختلف که بتواند به آنها متصل به اروپا باشد تا منافع ملی خودرا تامین نماید؟
15-آیامسکو در شرایطی که خط لوله بلو استریم را دارد وبه ترکیه گاز صادر میکند واز طریق اکراین نیز به اروپا گاز می فروشد ودر حال پی گیری احداث خط لوله گاز مسیر جنوبی است در صدد یکه تازی در عرصه انتقال انرژی نیست؟کدامیک ازمسیرها وخطوط فوق کوچکترین ثمری برای ایران دارد ؟
15-آیا مسکو و3کشور دیگر خزری در جهت امضای سند چها رجانبه نیستند ؟ تحرک منفعلانه تهران چه دستاوردی تا کنون داشته است؟
16-علیرغم اعلام مکررمواضع تهران در مورد حقوق خود دردریای خزردر طول 18سال گذشته ،عملا ما شاهد بهره برداری گسترده چهار کشور در خزر هستیم وصرفا ازاین دریا در محدوده آبهای ساحلی ماهی صید میکنیم ودر حوزه کشتیرانی فعالیتی وجوددارد.
17- آیابرگزاری نشست 4جانبه خزری بدون حضور ایران در شرایط حساس بعد از انتخابات در کشور، نوعی سوءاستفاده از این شرایط از سوی روسیه و3کشور دیگر محسوب نمی شود؟
در شرایط فعلی و بمنظور جلوگیری از تبدیل شدن به یک رویه از سوی 4 کشور ساحلی در یای خزر جهت برگزاری نشستهای بعدی متناوب ،به هر نحو ممکن یاباید مانع از برگزاری اجلاس 13 سپتامبر شود یا اینکه زمینه حضور خودرانیز دراین اجلاس فراهم نماید.در صورتی که دو مورد مذکور میسر نشد از میزبان و3کشور دیگر بخواهد تحت نام دیگری که موضوعات دیگری را به اذهان متبادر می نماید این نشست را برگزار نمایند.بدیهی است از تمامی اهرمها وامکانات سیاسی ، اقتصادی و... در جهت نیل به مقصود ،با توجه به زمان بسیار اندک باقیمانده باید بهره برداری فوری شود.در شرایطی که از 20 روز پیش خبر برگزاری این نشست منتشر شده بود برخورد انفعالی وزارت امورخارجه وشورا ی امنیت ملی کشورونمایندگیهای سیاسی ایران دراین کشورها قابل بخشش نیست.پر واضح است که از کوزه همان تراود که در اوست.وقتی دولتی از مدیران قوی وجسور وکارشناس زبده بهره نمی برد وآنها را گوشه نشین می کند نتیجه ای جز اینگونه ناکارآمدیها وناکارکردگرائیها در پی نخواهد داشت.البته موارد متعددی در حوزه سیاست خارجی وجوددارد که در مسیرمنافع ملی نیست اما برای آنانیکه در پی منافع شخصی هستند دستاوردهائی دارد.
20/6/1388

۱۴.۶.۸۸

ناشی گری مسکو در قفقاز وانفعال تهران

براساس علاقه، تجربه و رشته تحصیلی، روزانه در کنار مراجعه به برخی سایتهای مستقل ونسبتا صادق ساعاتی را هم به مطالعه برخی روزنامه های غیر مغرض در خصوص مسائل داخلی، سیاست خارجی وروابط بین الملل اختصاص میدهم.نظر باینکه متاسفانه در کشورمان امکان طرح دیدگاههای منتقدانه در رسانه ملی وجود ندارد وتعداد روزنامه های منتقد وغیر متملق وخوانندگان نیزاندک است وآحاد مردم امکان استماع ،مشاهده ومطالعه نظرات انتقادی را ندارند؛ خیلی انگیزه برای ابرازنظرنمانده است .علیرغم چنین وضعیتی، دین ملی ،شرعی و بدهکاری ما به شهدای انقلاب، جنگ تحمیلی وایثارگران وازاین رهگذرعذاب وجدان حاصله، مانع از ترک عادت میشود.لذا مصمم شدم درمحضر یکتای بی همتا وملت فهیم وجسورنکاتی را که با مشاهده برخی اظهار نظر های مغرضانه وعوام فریبانه به ذهنم خطور می کند برای علاقمندان به منافع ملی مطرح نمایم .هرچند که محتمل است برخی را ناخرسند وعصبانی کرده باشم.
در صفحه 11مورخه24/5/1388روزنامه آفتاب یزد درخبری به نقل از ایرنا خواندم که جناب سرگئی دروزیلوفسکی استاد ومحقق دانشگاه روابط بین الملل وابسته به وزارت امور خارجه روسیه گفته است؛ ایران وروسیه منطقه را دردست دارند این دوکشور دوست وهمسایه همکاریهای بسیار نزدیکی در امور منطقه ای دارند ....ارامش در منطقه قفقاز وآسیای مرکزی در در جه اول به دلیل سیاست واحد مسکو وتهران است .وی سیاست ایران در مناطق مذکور را بسیار سنجیده دانسته و افزوده بود ایران از اقدامات روسیه برای تامین ثبات در این منطقه حساس ومهم حمایت میکند.ایران وروسیه باید تمهیداتی را فراهم کنند که قدرتهای بزرگ در منطقه حضور نداشته باشند.؛
همچنین درمورخه 26/5/1388همان روزنامه در همان صفحه وبه نقل ازهمان خبرگزاری خواندم که جناب الکساندر سادونیکف سفیر روسیه درایران گفته است ؛ایران وروسیه به عنوان بازیگران اصلی منطقه قفقاز همواره خواستار این هستند که قفقاز شاهد هیچ صحنه درگیری نباشد وصلح و آرامش دراین منطقه حکمفرما باشد؛
از آنجائیکه نگارنده قریب 30سال از عمربر باد رفته اش را به تحصیل و تحقیق وکار اجرائی در خصوص مسائل بین المللی منطقه ای و سیاست خارجی کشورش اختصاص داده با ملاحظه اظهارات این دو سیاستمدارمتعجب و متحیر شدم.البته سخنان آنها در صورتیکه واقعیت داشت بسیار خوشحال کننده می نمود.آنچه مرابیشتر آزرده کرد این است که آقایان ،کارشناسان واگاهان ایران عزیز را چگونه می پندارند
لذا سوالاتی را از ایشان ومسئولین ذیربط مطرح ونظراتم رانیزباطلاع خوانندگان علاقمند می رسانم.
1-مواردی را از همکاریهای بسیار نزدیک تهران –مسکو در قفقاز ونتایج انها را اعلام نمایند.ایا ممانعت روسیه از میانجی گی ایران در بحران قره باغ ،.عدم دعوت از ایران جهت شرکت در اجلاس روسای پارلمانهاودبیران شورای امنیت ملی سه کشور قفقاز وروسیه ،همکاری محسوب میشود.
2-منظور از آرامش در قفقاز چیست.در شرایطی که هنوز بحران قره باغ که به دست مسکو عارض شده حل وفصل نگردیده ودر گرجستان بحران به دست مسکو تشدید شده و مناطق ابخازیا واوستیای جنوبی که جز خاک گرجستان است از سوی روسیه اشغال شده و برخلاف قوانین بین المللی از سوی روسیه شناسائی شده است.
3-کدامین سیاست سنجیده تهران در قفقاز موردرضایت مسکو است.ایا مواضع منفعلانه تهران در قبال حوادث مناطق مسلمان نشین روسیه من جمله چچن وتحولات گرجستان ومناقشه قره باغ مورد پسند مسکو است.
4-ایا عدم تحرک تهران در قفقاز که به دلیل مشکلات ایجاد شده از سوی روسیه می باشد ایران را به یک بازیگر اصلی در این منطقه تبدیل نمده است.
5-ایا زمانیکه مسکو در اردیبهشت سال 1371 سبب شکست مذاکرات صلح درتهران شد وهمزمان با امضای بیانیه صلح توسط روسای جمهور وقت ایران اذربایجان وارمنستان شهر تاریخی شوشا با مساعدت مسکووهمکاری عناصر خائن در اذربایجان به تصرف ارمنستان در امد ایران بازیگر اصلی بود.در حالیکه تهران از مسکو نیز جهت شرکت در این اجلاس دعوت نموده بود اما احدی شرکت نکرد.
6-ایا حضور نظامی روسیه در ارمنستان و کمک تسلیحاتی به این کشور از نقش صلح امیز مسکو در قفقاز حکایت میکند.
7-ایا تلاش و فشار مسکو به ارمنستان جهت ممانعت از انتقال گاز ایران به سایر مقاصد از طریق این کشور حاکی از نقش تنش زدائی مسکو در منطقه است.
8-ایا رفتار متناقض مسکو در قبال مناطق ابخازیا واوستیای جنوبی و مناطق مسلمان نشین روسیه مانند چچن واینگوش و...نشان از تلاشهای صلح امیز روسیه در قفقاز است.
9-ایا همسوئی روسیه با غرب در ممانعت از حضور ایران در طرحهای انتقال انرزی به اروپا حاکی از همکاری بسار نزدیک تهران –مسکو در منطقه است.
10-ایا ناخرسندی مسکو از انتقال گاز ایران به ترکیه وانتقال گاز ترکمنستان به ایران وایجاد مشکلات در ان راستا وتبدیل شدن به رقیب برای ایران در شرایطی که ترکیه با ایران مرز طولانی دارد معنی همکاری تهران –مسکو را به ذهن متبادر می سازد.
11-آیاعدم اجازه روسیه به کامیونهای ایرانی جهت تردد از مسیر جمهوری اذربایجان به روسیه که منجر به کاهش صادرات ایران به این کشور شد نمونه دیگری از همکاریهای تهران –مسکودر قفقاز محسوب میشود. وبسیاری سوالهای دیگر که باید مسکو به انها پاسخ دهد.در این مقال صرفا سوالاتی در خصوص منطقه قفقاز مطرح شد.انشاالله در فرصتهای بعدی سوالات زیادی درخصوص مسائل دریای خزر،.نیروگاه اتمی بوشهر، .مسائل دو جانبه ،.منطقه ای وبین المللی از مسکو خواهم نمود.
اما سوال مهمتر در خصوص قفقاز از مسکو این است که ایا عدم همکاری مسکو با تهران در مسائل امنیتی ،.اقتصادی ،سیاسی ،فرهنگی وممانعت از تلاشهای تهران در این منطقه به نفع روسیه شد یا پای دیگربازیگران فرا منطقه ای را به قفقاز واسیای مرکزی باز نمود.
مسکو علیرغم یکه تازهایش در قفقازنتوانست
1-مانع ازاحداث خط لوله نفت باکو-تفلیس –جیحان.خط لوله گاز بکو-تفلیس –ارزروم شود.
2-مانع ازامضای پیمان مشارکت برای صلح با ناتوو امضای سند همکاریهای انفرادی با این سازمان از سوی کشورهای عضو اتحادیه کشورهای مشترک المنافع شود.
3-مانع از نفوذ سیاسی ،امنیتی ،اقتصادی وفرهنگی غرب در این منطقه شود.
همانگونه که هویداست مسکو با اتخاذ سیاستهای ناشیانه، بخشی از منلفع خود وبخش زیادی از منافع ایران وکشورهای قفقاز را زائل کرد.تهران نیز به دلیل مشکلاتی که با غرب بویزه امریکا دارد و موضوع انرزی اتمی بوشهر که تکلیف ان نیز علیرغم وعده های مکرر مسکو هنوز هم مشخص نشده در برابر اینگونه اقدامات مسکو تا کنون نتوانسته موضع قاطع ومقتدرانه ای را اتخاذ نماید.سوال عمده تری که به ذهن می آید این است که در چارچوب منافع ملی کشورمان وبراساس قاعده هزینه –فایده ،آیاعدم سود ،زیان است یا عدم زیان، فایده.قطعا از منظر منافع ملی ،عدم سود ،زیان است وسیاست خارجی تهران عمدتا بر پایه عدم زیان ،سود است پی گیری میشود.
در صفحه 11مورخه24/5/1388روزنامه افتاب یزد درخبری به نقل از ایرنا خواندم که جناب سرگئی دروزیلوفسکی استاد ومحقق دانشگاه روابط بین الملل وابسته به وزارت امور خارجه روسیه کفته است ایران وروسیه منطقه را دردست دارند این دوکشور دوست وهمسایه همکاریهای بسیار نزدیکی در امور منطقه ای دارند ....ارامش در منطقه قفقاز واسیای مرکزی در در جه اول به دلیل سیاست واحد مسکو وتهران است .وی سیاست ایران در مناطق مذکور را بسیار سنجیده دانسته و افزوده بود ایران از اقدامات روسیه برای تامین ثبات در این منطقه حساس ومهم حمایت میکند.ایران وروسیه باید تمهیداتی را فراهم کنند که قدرتهای بزرگ در منطقه حضور نداشته باشند.
همچنین درمورخه 26/5/1388همان روزنامه در همان صفحه وبه نقل ازهمان خبرگزاری خواندم که جناب الکساندر سادونیکف سفیر روسیه درایران گفته است ایران وروسیه به عنوان بازیگران اصلی منطقه قفقاز همواره خواستار این هستند که قفقاز شاهد هیچ صحنه درگیری نباشد وصلح و ارامش دراین منطقه حکمفرما باشد
از انجائیکه نگارنده قریب 30سال از عمربر باد رفته اش را به تحصیل و تحقیق وکار اجرائی در خصوص مسائل بین المللی منطقه ای و سیاست خارجی کشورش اختصاص داده با ملاحظه اظهارات این دو سیاستمدارمتعجب و متحیر شدم.البته سخنان انها در صورتیکه واقعیت داشت بسیار خوشحال کننده می نمود.انچه مرا ازرده کرد این است که اقایان کارشناسان واگاهان ایران عزیز را چگونه می پندارد/
لذا سوالاتی را از ایشان ومسئولین ذیربط مطرح ونظراتم رانیزباطلاع خوانندگان علاقمند می رسانم.
1-مواردی را از همکاریهای بسیار نزدیک تهران –مسکو در قفقاز ونتایج انها را اعلام نمایند.ایا ممانعت روسیه از میانجی گی ایران در بحران قره باغ .عدم دعوت از ایران جهت شرکت در اجلاس روسای پارلمانهاودبیران شورای امنیت ملی سه کشور قفقاز وروسیه همکاری محسوب میشود.
2-منظور از ارامش در قفقاز چیست.در شرایطی که هنوز بحران قره باغ که به دست مسکو عارض شده حل وفصل نگردیده ودر گرجستان بحران به دست مسکو تشدید شده و مناطق ابخازیا واوستیای جنوبی که چز خاک گرجستان است از سوی روسیه اشغال شده و برخلاف قوانین بین المللی از سوی روسیه شناسائی شده است. 3-کدامین سیاست سنجیده تهران در قفقاز موردرضایت مسکو است.ایا مواضع منفعلانه تهران در قبال حوادث مناطق مسلمان نشین روسیه من جمله چچن وتحولات گرجستان ومناقشه قره باغ مورد پسند مسکو است.4-ایا عدم تحرک تهران در قفقاز که به دلیل مشکلات ایجاد شده از سوی روسیه می باشد ایران را به یک بازیگر اصلی در این منطقه تبدیل نمده است.5-ایا زمانیکه مسکو در اردیبهشت سال 1371 سبب شکست مذاکرات صلح درتهران شد وهمزمان با امضای بیانیه صلح توسط روسای جمهور وقت ایران اذربایجان وارمنستان شهر تاریخی شوشا با مساعدت مسکووهمکاری عناصر خائن در اذربایجان به تصرف ارمنستان در امد ایران بازیگر اصلی بود.در حالیکه تهران از مسکو نیز جهت شرکت در این اجلاس دعوت نموده بود اما احدی شرکت نکرد.6-ایا حضور نظامی روسیه در ارمنستان و کمک تسلیحاتی به این کشور از نقش صلح امیز مسکو در قفقاز حکایت میکند.7-ایا تلاش و فشار مسکو به ارمنستان جهت ممانعت از انتقال گاز ایران به سایر مقاصد از طریق این کشور حاکی از نقش تنش زدائی مسکو در منطقه است.8-ایا رفتار متناقض مسکو در قبال مناطق ابخازیا واوستیای جنوبی و مناطق مسلمان نشین روسیه مانند چچن واینگوش و...نشان از تلاشهای صلح امیز روسیه در قفقاز است.9-ایا همسوئی روسیه با غرب در ممانعت از حضور ایران در طرحهای انتقال انرزی به اروپا حاکی از همکاری بسار نزدیک تهران –مسکو در منطق است.10-ایا ناخرسندی مسکو از انتقال گاز ایران به ترکیه وانتقال گاز ترکمنستان به ایران وایجاد مشکلات در ان راستا وتبدیل شدن به رقیب برای ایران در شرایطی که ترکیه با ایران مرز طولانی دارد معنی همکاری تهران –مسکو را به ذهن متبادر می سازد.11-عدم اجازه روسیه به کامیونهای ایرانی جهت تردد از مسیر جمهوری اذربایجان به روسیه که منجر به کاهش صادرات ایران به این کشور شد نمونه دیگری از همکاریهای تهران –مسکودر قفقاز محسوب میشود. وبسیاری سوالهای دیگر که باید مسکو به انها پاسخ دهد.در این مقال صرفا سوالاتی در خصوص منطقه قفقاز مطرح شد.انشاالله در فرصتهای بعدی سوالات زیادی درخصوص مسائل دریای خزر.نیروگاه اتمی بوشهر .مسائل دو جانبه .منطقه ای وبین المللی از مسکو خواهم نمود.
اما سوال مهمتر در خصوص قفقاز از مسکو این است که ایا عدم همکاری مسکو با تهران در مسائل امنیتی .اقتصادی سیاس وفرهنگی وممانعت از تلاشهای تهران در این منطقه به نفع روسیه شد یا پای دیگربازیگران فرا منطقه ای را به قفقاز واسیای مرکزی باز نمود.
مسکو علیرغم یکه تازهایش در قفقازنتوانست
1-مانع ازاحداث خط لوله نفت باکو-تفلیس –جیحان.خط لوله گاز بکو-تفلیس –ارزروم شود.
2-مانع ازامضای پیمان مشارکت برای
صلح با ناتوو امضای سند همکاریهای انفرادی با این سازمان از سوی کشورهای عضو اتحادیه کشورهای مشترک المنافع شود.
3-مانع از نفوذ سیاسی امنیتی واقتصادی وفرهنگی غرب در ای منطقه شود.
همانگونه که هویداست مسکو با اتخاذ سیاستهای ناشیانهد بخشی از منلفع خود وبخش زیادی از منافع ایران وکشورهای قفقاز را زائل کرد.تهران نیز به دلیل مشکلاتی که با غرب بویزه امریکا دارد و موضوع انرزی اتمی بوشهر که تکلیف ان نیز علیرغم وعده های مکرر مسکو هنوز هم مشخص نشده در برار اینگونه اقدامات مسکو تا کنون نتوانسته موضع قاع ومقتدرانه ای را اتخاذ نماید.سوال عمده تری که به ذهن ماید این است که در چارچوب منافع مل کشورمان وبراساس قاعده هزینه –فایده ایا یا عدم سود زایت است یا عدم یزان فایده.قطعا از منظر منافع ملی عدم سود زیان است وسیاست خارجی تهران عمدتا بر پایه عدم زیان سود است پی گیری میشود.
11/6/88اردبیل

آخرین مطالب وبلاگ