۳.۷.۸۸

دیپلماسی حرف است یا عمل

در عالم دیپلماسی می توان بلوف زد ،نه میزان گذشته ،چون شرایط وامکانات تغییر یافته است.با صرف سخن گفتن وطرح آرزوها وبدون داشتن پتانسیل های لازم وبرنامه واقع بینانه نمی توان در عرصه بین الملل موثر بود.
این نگاه در عرصه داخلی نیز مصداق دارد ،اکثریت قاطع ملتها درپی مشاهده مابازای ادعاهایند ودر صورت عدم مشاهده آن ،متوجه موضوع می شوند وحق دارند انتقاد کنند وباید فضا ووسیله انتقاد برایشان فراهم باشد وگرنه معترض می شوند ودر صورت برخورد با آنها ،نسبت به سیستم اعتماد خودرا ازدست میدهند واز این رهگذر ،ضمن اینکه سیستم از نظرات کارشناسانه بهره نبرده ،هزینه های کشور را که از جیب ملت صورت می گیرد افزایش می دهد وفرصتها را ازذپدست داده وبه تهدید تبدیل میکند وبدین طریق سیستم که به دلیل عدم وجود آزادی بیان ،دچار بحران مشارکت شده است ،وارد مرحله بحران مشروعیت می شود وچنین وضعیتی سیستم را دچار دور باطل تسلسل می کند وهزینه ها به صورت مضاعف افزایش ،وفرصتها ،مشارکت مردم ومشروعیت سیستم نیز به صورت مضاعف کاهش می یابدود رنهایت کشور در عرصه داخلی وخارجی ضعیف تر میگردد و طمع قدرتهای خارجی به کشور افزایش می یابد وسیستم هم که با بحران مشروعیت درداخل مواجه باشد برای بقای خود امتیاز به خارجیها می دهد وبه این صورت منافع ملی در مخاطره قرار می گیرد ونسل فعلی وآتی با مشکلات فراوانئ سیاسی ،اقتصادی ،امنیتی وفرهنگی روبرو می شوند.موقعیت فعلی ایران وبرخی کشورهای مشابه ایران با چنیین رویکردی همخوانی دارد،آنچه که اخیرا در نیویورک شاهدذ آن بودیم مصداق بارز چنین ارزیابی ای می تواند تلقی شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آخرین مطالب وبلاگ