۹.۲.۸۹

آیا تهران وآنکارا می توانند منافع مشترک ومواضع یکسان در مسائل جهانی داشته باشند؟

برخی بر این عقیده اند که ایران وترکیه منافع مشترک ومواضع یکسانی در مسائل جهانی دارند ।। آیا این دو کشورهمسایه می توانند منافع مشترک ومواضع یکسان داشته باشند در شرایظی که به لحاظ نوع حکومت ورویکرد های مختلف در زمینه های سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی ،امنیتی ،نظامی و...در عرصه های داخلی وخارجی ،افتراقات فراوانی با یکدیگر دارند ؟ البته نمی توان منکر منافع مشترک ومواضع یکسان مقطعی میان کشور ها شد ।حتی میان کشورهائی که با یکدیگر مخاصمه دارند یا حتی رابطه ندارند نیز در شرایط و مقاطع متفاوت این اشتراک منافع ومواضع ظهور پیدا می کند।( یک مثال بارز آن رامی توان درمواضع مشترک تهران -واشتگتن در حذف طالبان از افغانستان وحذف صدام از عراق که حتی منجر به همکاری این دو گردید مشاهده نمود।درحال حاضر نیز علیرغم ضتاد منافع ومواضع در برخی زمینه ها ،اشتراک منافع میان این دو کشور در مسائل منطقه ای وبین المللی کم نیست.) از همین منظر است که همه بر این عقیده باید باشند که کشورها دوست ودشمن ثابت ندارند آنچه ثابت است منافع ملی کشورهاست।
دولت ترکیه در عرصه داخلی یک دولت غیر ایدئولوژیک ،لائیک وسکولار است هرچند که دولت فعلی ظواهری از دین اسلام را رعایت میکند اما دین را وارد سیاست نکرده است ،حتی اگر تمایلی به چنین کاری داشته باشد آن را برملا نخواهد کرد چراکه قانون اساسی باید تغییر کند و این ریسک ،سقوط دولت حاکم را درپی خواهد داشت।।ترکیه کشوری است که از نظر رسانه های گروهی آزاد واحزاب سیاسی فعال و اینترنت پرسرعت با ایران متفاوت است।مخالفان ومنتقدان دولت دارای کانالهای تلویزنونی خصوصی ،روزنامه ها ی آزاد وسایتهای اینترنتی غیر فیلتر شده و॥ است।।اقتصاد آزاد حاکم است، بخش خصوصی فعال وجود دارد ،از همه مهمتر ترکیه نفت وگاز ندارد وبه مالیاتها وعوارض بخش خصوی ومردم نیازمند است در।حالیکه در ایران ، دولت ایئو لوژیک است ودین وسیاست ادغام شده و قرائتهای مختلفی هم در داخل پیرامون این موضوع وجود دارد।। صدا وسیما دولتی است ،روزنامه ها در معرض انسداد هستند وسایتها فیلتر می شوند وسرعت ایتنر نت گفته می شود از سرعت آن در افغانستان وعراق کمتر است। ،اقتصاد عمدتا دولتی وشبه دولتی است وبخش خصوصی گسترده ای وجودندارد که بتواند با بخش دولتی وشبه دولتی اقتصاد رقابت کند و به مرور از گردونه خارج می شوند یا ضعیف می گردند।।ازهمه مهمتر ایران دارای منابع عظیم نفت وگاز ومعادن زیرزمینی است که از سوی دولت اداره می شود و دولت عمدتا خیلی نیازمند مالیاتها وعوارض مردم نیست و همه چشم ها ودهانها ی مردم در ایران به دولت دوخته شده است ،چیزی که در اکثریت کشورهای نفت خیز آن را مشاهده می کنیم। درحالیکه در ترکیه چشم ودهان دولت به مردم ،بویژه بخش خصوصی دوخته شده است।
از منظر سیاست خارجی نیز افتراقات زیادی میان تهران و آنکار وجود دارد ،درحالیکه ترکیه سیاست همگرائی با آمریکا، اروپا وعضویت در اتحادیه اروپا را به موزات روابط گسترده ، پی میگیرد و عضو شورای اروپا وناتو است و پایگاه نظامی ناتو دراین کشور قرار دارد و عضو گروه کشورهای بیست است و با اسرائیل غاصب روابط سیاسی ،نظامی ،اقتصادی و...دارد ودر تلاش است خودرا بعنوان کشور مدل ،الگو ونمونه اسلامی که از تروریستها(بادعای غربیها) حمایت نمی کند و با صطلاح بنیاد گرا نیست و اعتقاد به جدائی دین از سیاست دارد معرفی کند ।،।ج।ا।ایران سیاست واگرائی با آمریکا(به موازات ادامه قطع رابطه ) واروپا را پی گرفته و در هیچ یک از نهادهای اروپائی عضویت ندارد و عضو کشورهای موسوم به گروه بیست نیست و رژیم اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و در موضع مخاصمه با این رژیم قرار دارد و بعنوان کشور بنیادگرا و حامی مخالفان آمریکا واسرائیل ، از سوی غرب شناخته می شود।
آیا با وجود این تفاوتها واختلافات در حوزه نظری وعملی در عرصه های مختلف داخلی وخارجی امکان مفاهمه حداکثری که اتخاذ مواضع یکسان در عرصه بین المللی را بدنبال داشته باشد میسر است ؟ به نظر اینجانب چنین امکانی قابل تصور نیست।
البته تهرالن وآنکارا در برخی زمینه ها با هم اشتراک نظر داشته واز منافع مشتر ک نسبی برخوردارند از آن جمله در مسائل مربوط به کردها ،عراق ،افغانستان و... ا اما همانگونه که تاکید کردم بصورت نسبی این اشتراک نظر وجود دارد । مثلا در موضوع عراق ، ترکیه علاقمند است دولت مستقر شود اما دولتی لائیک ،اما ایران طرفدار دولتی شیعی اشت। به هرحال دوکشور در عین حال که در منطقه با هم رقابت دارند ،بایکدیگر همکاری نیز می کنند اما این همکاری به آن معنی نیست که اشتراک نظر یکسانی در بسیاری از امور منطقه ای وبین المللی داشته باشند।
ترکیه از موضع هسته ای ایران نیز بطور نسبی حمایت میکند اما با دیدگاههای غربیها نیز موافق است وصرفا در زمینه تاکتیکی با ایران هماهنگی دارد نه در زمینه استراتزیکی।آنکارا هم مایل به غنی سازی اورانیوم و هسته ای شدن ایران به معنای اخص واعم آن نیست।
در قضیه فلسطین نیز ترکیه با مواضع ایران سازگاری کامل ندارد ،از مظلومیت فلسطینی ها نا راحت می شود اما اسرائل را به رسمیت شناخته وبا این رژیم روابط نسبتا گسترده ای دارد و با تشکیلات خودمختار فلسطینی روابط دارد در حالیکه ایران با این تشکیلات روابطی ملموس ندارد ،اآنکارا موافق تشکیل دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیلی است ،اما تهران با این روش صلح مخالف است ।و...
ترکیه برای تحت فشار گذاشتن آمریکاو اتحادیه اروپا مناسبات خودرا باایران وکشورهای مسلمان گسترش می دهد چراکه روند عضویتش در اتحادیه اروپا به سختی پیش می رود البته منظور این نیست که آنکارا صرفا از ایران وکشورهای اسلامی بعنوان کارت بازی بهره می گیرد به هرحال بخشی از روابط به دلیل همسایگی ومسلمان بودن ایران واین کشورهاست ،اما این نگاه نیمه کارتی این کشور را هم نباید از نظر دور داشت। .







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آخرین مطالب وبلاگ