۲۰.۷.۸۸

واکنش های متناقض رسانه های ایران درقبال جایزه صلح نوبل باراک اوباما

پس از اعلام برنده شدن جایزه صلح نوبل از سوی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ،صداوسیمای ج.ا.ایران وبرخی از رسانه های نوشتاری در ایران ،که در اکثر مواقع ،بدون منطق ورعایت عدل وانصاف ویکسویه نسبت به تحولات داخلی وخارجی ایران وتعدادی خاص از کشورها می پردازند وبا این رویکرد،یا اساسا اخبار صحیح را منعکس نمی کنند وصرفا اخبار منفی را بازتاب می دهند یا مغرضانه ،هدایت شده وغیر مستند نسبت به انعکاس اخبار تحولات می پردازندو نیات شخصی وآرزوهای خودرا نیز چاشنی اخبار وتحلیلهای خود می کنندوبه احدی هم اجازه استفاده ازکانالهای سیما که با پول ملت شریف ایران اداره می شود نمی دهندوهچون ملک طلق شخصی در ید اختیار خود گرفته وهر آنچه خود می خواهند منتشر ومنعکس می کنند.
البته با توجه به اینکه در دوره فرا صنعتی وعصر انفجار اطلاعات هستیم،مخاطبین وخوانندگان رسانه های تصویری وصوتی ،هرآنچه آنها بازتاب می دهندرا بر نمی تابند ودر بسیاری مواقع تلاش اینگونه رسانه ها نتیجه معکوس می دهد.مضاف براینکه وقتی صدا وسیمای کشور ،شفاف وآزادانه عمل نمی کند دو اتفاق بد رخ می نماید یکی اینکه بی اعتمادی ملی نسبت به آن فزونی می یابد دیگر اینکه از مخاطبین آن بطور قابل توجهی کاسته می شود وآنها میل بیشتری به رسانه های خارجی بویژه رسانه های فارسی زبان بیگانه پیدا می کنندو در این حالت متهم به همکاری با بیگانگان می شوند،وضعیتی که اکنون دچار آن هستیم.رسانه های بیگانه هم طبیعی است که در راستای منافع حامیان وسرمایه گذارانش عمل می کند البته فضا سازی انجام می شود اما برای جلب اعتماد بیشتر دیدگاههای مخاطبان خودرا هم پخش می کند. این در حالی است که صدا وسیمای ج.ا. ایران کلام مخاطبین خود را پخش نمی کند و اخبار مثبت دیگر کشورها را به سمع ونظر بیننده نمی رساند وبیشتر اخبار منفی از آنها منعکس می کند.غافل از اینکه اگر منطقی ،عادلانه وشفاف عمل کند بیشتر به نفعش خواهد بود،چراکه اگر نقد وارائه نظر وپیشنهاد نباشد قطعا جمود حاصل می شود ومجریان هم فکر می کنند علامه دهرند وهر آنچه انجام می دهند یا می گویند صحیح مطلق است.دراین خصوص مطلب فراوان است ،ای کاش رسانه ملی واقعا ملی بود وامکان ابراز نظر از طریق آن برای هرکسی که نقدی ونظری دارد فراهم می شد.در این نوشتار قصد ندارم به کم وکیف رسانه ملی بپردازم ،اگر خداوند عنایت فرماید شاید رسانه ملی بطلبد واز همان جعبه جادوئی توانستم دقایقی حرف دل خودرا بزنم ،اگر نشد در فرصتهای بعدی در صفحات وبلاگم قدری به این موضوع خواهم پرداخت.
در اینجا صرفا قصد دارم به اختصار به موضوع جایزه صلح نوبل 2009باراک اوباما بپردازم.
برنده شدن جایزه صلح نوبل از سوی اوباما ،واکنشهائی را درایران وجهان به دنبال داشت ،به واکنشها ی خارجی نمی پردازم ،به واکنشهای منفی داخلی هم نمی خواستم بپردازم ،دلیلی که سبب شد به آن بپردازم این است که این واکنشها نگارنده را ،یاد زمانی انداخت که سرکار خانم شیرین عبادی ،چند سال پیش ودر دوره ای که دولت خاتمی ،ایران را اداره می کرد،برنده جایزه صلح نوبل شد ،اما بسیاری از مخالفان دولت اصلاحات و مردم سالاری دینی ورسانه های وابسته به آنها وهمینطور صداوسیما، در آن هنگام جایزه صلح نوبل خانم عبادی را موضوع با اهمیتی ندانستند و انتقادات زیادی هم نمودندو چنان وضعیتی پیش آوردند که حتی رئیس جمهور وقت وطرفداران مردم سالاری نتوانستند ،موضع صمیمانه تری نسبت به برنده شدن این حقوق دان ایرانی اتخاذ نمایند .
اکنون که باراک اوباما برنده این جایزه ناقابل! وکم ارزش! یا بی اهمیت! که با سیاسی کاری! هم برنده آن اعلام می شود،شده ،این جایزه ،با اهمیت وبا ارزش جلوه نموده وگوش عالم با اعتراض پرشده که، باراک اوباما شایسته این جایزه نیست ونباید به وی تعلق می گرفت.! به گونه ای که منوچهر متکی، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری مهرکه روزنامه وزین آفتاب یزد درشماره 2749 مورخه19/7/ 88 خود به چاپ رسانده است ،می گوید؛
(تصمیم گیری در این زمینه شتاب زده واهدای این جایزه زودهنگام بود .اگر این جایزه عامل تشویق کننده ای برای نفی سیاست های جنگ طلبانه ویکجانبه گرایانه دولت های پیشین آمریکا ورویکردی مبنی بر صلح عادلانه باشد،مخالفتی با آن نداریم !زمان مناسب برای اهداء چنین جایزه ای را زمان خروج نیروهای نظامی خارجی از عراق وافغانستان وهنگام ایستادن در کنار حقوق ملت مظلوم فلسطین دانست.!
چنین موضعی زمانی بسیار پر تامل وتعجب می شود که به خاطر بیاوریم که اساسا در گذشته در قبال جایزه صلح نوبل اینگونه موضع گیری نشده ،به تعبیر دیگر، اهمیت قابل توجهی به آن داده نشده است .اما اینک ،متکی سخن از عدم مخالفت مشروط با اهداء این جایزه به اوباما می گوید!آنهم بدون توجه باینکه مخالفت یا موافقت ایشان هیچ تاثیری در تصمیم گیری اعطاکنندگان جایزه ندارد.از طرف دیگر،واقعا انصاف است که برای یک فقره جایزه صلح نوبل که در گذشته نیز به برخی از شخصیتهای سیاسی اعطا شده ،این همه شرایط سخت قرار داده شود؟ اگر واقعا اوباما بتواند آن همه مشکلاتی را که متکی به آنها اشاره نموده ، مرتفع نماید به ظن نگارنده تا سال 3009 ،هرسال جایزه صلح نوبل را به باراک اوباما ووراث او باید بدهند.
ضمن اینکه باراک اوباما هم در مصاحبه ای که با خبرنگاران در کاخ سفید انجام داددر قبال برنده شدن جایزه صلح نوبل 2009مطالبی مطرح کرد که در آن ،ادعاهای بزرگ وآرمانی مشاهده نمی شود،اوباما با تواضع وفروتنی زاید الوصفی - حتی اگر سیاسی کاری هم کرده باشد(الله اعلم) ،با توجه باینکه اسلاف وی اینگونه فروتنی نکرده اند قابل توجه است- ضمن اینکه پاسخ معترضان به اعطاءاین جایزه به وی را دراین مصاحبه داده است،ادعائی هم مبنی بر حل مشکلاتی که متکی می گوید نکرده است .
چند جمله ای از سخنان اوباما را که در این مصاحبه
عنوان کرده است را جهت مزید استحضار خوانندگان محترم این وبلاگ ذیلا درج می نمایم؛

1-کارم تازه آغاز شده واین جایزه را به عنوان درخواستی برای اقدامات عملی بیشتر قلمداد می کنم.
2-یک فرد و یا یک ملت به تنهایی نمی تواندبا چالشهائی که دنیای امروز با آنها روبروست،مقابله کند
3- با اعلام شگفت زدگی از برنده شدن این جایزه ،فروتنانه مفتخرم.گمان نمی کنم شایستگی دریافت این جایزه را داشته باشم.
4- برخی از اهدافم،همچون خلع سلاح اتمی در جهان آنقدر دشوار است که احتمالا در زمان حیات من محقق نخواهدشد .
5- این جایزه از همه انسانها وملت ها می خواهدبا چالش های مشترک خود در قرن 21مبارزه کند.
6- این پاداش تنها برای تلاش های دولت من نیست، بلکه پاداشی است برای تلاش های شجاعانه مردم همه دنیا.برای همین باید با همه کسانی که برای دستیابی به عدالت و شان انسانی تلاش می کنند تقسیم شود.با زن جوانی که با وجود خطر کتک خوردن یا کشته شدن ،باآرامش برای دستیابی به حق خود راهپیمایی می کند؛با رهبری که چون حاضر نیست از تعهد خود به دموکراسی دست بردارد در خانه اش زندانی شده است،با همه زنان ومردانی که در سراسر جهان ،امنیت ،آزادی وحتی گاهی زندگی خودرا فدای صلح می کنندو...(آفتاب یزد 19/7/88ص3)
به امید روزی که رسانه های آزاد با احترام به همه انسانها وبراساس عدالت ،صداقت ،جسارت ،بی غرض وبراساس منافع ملی وپرهیز از قدرت طلبی وانحصار گری فرصتی برای ارائه انتقادات ودیدگاهها و رهیافتها برای همه ایرانیان فراهم نمایند
به امید روزی که رسانه ملی ،رخصت طرح ارزیابی های منفی ومثبت را، توامان برای ملت ایران فراهم نماید .اعم ازاینکه درمورد ایران باشد یا هرجای دیگر دنیا .
هنر آن است که فرصت برا ی همه دیدگاهها فراهم شود ،اما آخرالامر آنچه را که صدا وسیما ،خود می گوید همان از سوی مردم پذیرفته شود.ما بخیل نیستیم.
درود بر ارواح طیبیه شهداءگرانقدر.19/7/88

۱۹.۷.۸۸

تاملی بر برخی سخنان اخیرمنوچهر متکی در برنامه ویژه خبری شبکه دو سیما

متکی توضیح نداد که منظورش از در خشندگی ایران در 64مین نشست مجمع عمومی چیست؟
اصولا در نشستهای بین المللی ، استقبال حاضران بویژه سرا ن کشورهای شرکت کننده با حضور خود در سخنرانی ،تاثیر گذاری بر تصمیمات نشست ، ملاقاتها ومذاکرات با سران ووزرای خارجه کشورها در حاشیه نشست و...به عنوان معیارهای سنجش در خشندگی یک کشور محسوب می شود .در این اجلاس هیچ کدام از موارد مذکور اتفاق نیفتاد.
شاید این ادبیات جدید است که متکی وارد اصطلاحات بین المللی نموده است که اگر عکس موارد فوق رخ دهد در خشندگی است!در این صورت یک ابتکار عمل است که تنها از دست پرتوان دیپلماتهای ایرانی بر می آیدواز آنجائیکه دیگر کشورها همواره از مدیریت ایرانی می آموزند شاید این شیوه را بیاموزند وبکاربندند!
متکی توضیح نداد که در این 12 روزی که در نیویورک بود ودلی هم ازعزا درآورد واز واشنگتن هم دیدار کرد که حرف وحدیثهای زیادی را بدنبال داشت و45 ملاقات و15 نشست در حاشیه اجلاس مجمع عمومی انجام داد چه نتایجی برای ملت ایران به ارمغان آورد؟در اکثر این ملاقاتها ،برنامه هسته ای ایران براکثر دیدارها ونشستها سایه افکنده بود وایشان باید به سوالات پاسخ می دادند.ودر مواردی هم که این موضوع سایه نیفنکده بود طرف ملاقات شونده از اعضای زیر سیستم نظام بین الملل بود که خود در پی تامین مایحتاجشان هستند واکثرا هم دوگانه بازی می کنند.
در مورد مذاکرات ژنو هم که متکی آنرا روی دیگر سکه حضور موفق ایران در عرصه خارجی خواند ،نگارنده قبلا تحت عنوان مذاکرات ژنو وچالشهای پیش رو مطلبی در همین وبلاگ ارائه نموده است.
از آنجائی که متکی در همایش اخیرخزر در رشت در خصوص مسائل خزر نیز مطالبی بیان نموده که جای نقد دارد، خواننده گان مجترم را به نوشتارهای نگارنده در خصوص مسائل خزر در این وبلاگ ارجاع می دهم .سوالات فراوانی در این خصوص مطرح شده وابهامات زیاد دیگری نیز وجوددارد که متکی اگر بتواند پاسخ آنها را بدهد بخش بسیار کوچکی از دین خودرا به ملت ایران بویژه شهدای عزیز ووخانوده های ایثارگران داده است. (19/7/88)

۱۶.۷.۸۸

ارزیابی نشست ژنو وچالشهای پیش رو

پس از مذاکرات اول اکتبر در ژنو ،اخبار وتحلیل های متفاوتی در خصوص محتوی ونتیجه مذاکرات منتشر شد ،ازآنجا که تهران هم شفاف سازی نکرد وحتی تنی چند از نمایندگان مجلس ،خواستار ارائه گزارش از سوی دولت شدند که هنوز پاسخی دریافت نکرده اند،سوالات وابهامات زیادی پیرامون نشست ژنو وجود دارد .نگارنده نیز که کم وبیش به خاطر علاقه به موضوعات حساس در حوزه منافع ملی ،فعالیت هسته ای ایران را هم پی گیری می نماید،براساس اخبار منتشر شده ،که برخی از آنها ذیلا می آید ،دیدگاه خودرا در این نوشتار مطرح می نماید واز خوانندگان محترم انتظار ارائه نظر ونقد مطالب را دارد.
خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
درآغازنشست ژنودرسخنرانی خود حضور ویلیام برنز معاون وزیر خارجه آمریکا در این نشست را امری مهم خواند وازایران خواست به تعلیق دربرابر تعلیق پاسخ مثبت دهد.(افتاب یزد 12/7/88 ص11به نقل از روزنامه فرانسوی لوموند)
.
اتریش زمان را برای همکاری باایران مناسب نمی داند
میکائیل اشپیندلگر
وزیر خارجه اتریش دردیدار با سرگئی لاورف همتای روسی خود در مسکو تاکید کرد؛که اتریش برای توسعه روابط تجاری –اقتصادی با ایران تا زمانی که تهران مسئله هسته ای خودرا حل نکند،آمادگی ندارد.وی مذاکرات 5+1با ایران را در ژنو به دلیل اجازه دادن ایران به بازرسان سازمان بین المللی انرژی اتمی ،جهت بازدید قریب الوقوع از سایت قم مثبت ارزیا بی کرد.(آفتاب یزد به نقل از نووستی14/7/88ص11)
آمریکا تحولات اخیردر مسئله هسته ای ایران را بسیار مهم تلقی می کند
اهم اظهارات ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا؛
1-استقبال از موافقت ایران برای ارسال مقادیر قابل توجهی اورانیوم غنی شده 5/3درصدی به خارج جهت غنی سازی تا 75/19% اجازه ایران جهت
بازدید بازرسان آژانس از مرکز غنی سازی قم.
2-همه امور در مسئله هسته ای ایران در مسیر درست قرار گرفته است.ودور بعدی مذاکرات 19اکتبر در مورد جزئیات طرح انتقال اورانیوم غنی شده 5/3 درصد ایران به روسیه در وین برگزار می شود.
3-ما برای روشن شدن مقاصد هسته ای ایران مذاکرات طولانی مدت انجام نخواهیم داد.آمریکا همچنان از نیات هسته ای ایران نگران است.
4-برای ما گزارش های سازمان های اطلاعاتی آمریکا قابل استناد است نه گمانه زنی های رسانه ای .(در واکنش به گزارش نیویورک تایمز در خصوص اینکه ایران اطلاعات کافی برای طراحی وساخت سلاح هسته ای را به دست آورده است)
اهم اظهارات سوزان رایس نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد؛
1-اگرایران صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خودراثابت نکند،دولت آمریکا واعضای گروه 1+5در باره اعمال تحریمهای بیشتر علیه این کشور فکر می کنند.
2- تهران زمان زیادی برای تکمیل مذاکرات واعلام یک پاسخ مناسب ندارد.
3- اگر تهران صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خودرااثبات نکند ایالات متحده 3گزینه را در پیش رو دارد؛
1-3اعمال تحریمهای بیشتر از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد
2-3افزایش همکاریها با هم پیمانان اروپائی برای مجازات ایران
3-3اقدام نظامی علیه ایران(آفتاب یزد به نقل از شبکه سی ان ان آمریکا 14/7/88ص11)
اهم اظهارات هیلاری کلینتن وزیر خارجه آمریکا
1-مذاکرات ژنو ارزشمندوگامی مثبت بود که طی آن ،ایران بازدید ازتمام تاسیسات ،ارسال اورانیوم به خارج برای غنی سازی بیشتر وبرگزاری دور دیگری از گفتگوها در اواخر ماه اکتبر را پذیرفت،اما برای پیش بینی نتایج آن به زمان بیشتری نیاز است.
2-همانکونه که رئیس جمهور باراک اوباما ،من ودیگران صریحا بیان کرده ایم ،نتایج مذاکرات ژنو نقطه پایانی نیست وکارهای بیشتری باید صورت گیرد،اتظارات مان هنوز برآورده نشده است.
3-هنوز مطمئن نیستیم ایرانیها به دنبال حل مناقشه اتمی خود هستند.
4-گروهی از متخصصان فنی در همین ماه میلادی با هم دیدارخواهند کرد تا تفاهم های کلی صورت گرفته را عملیاتی کنند،تا زمانی که کار تمام نشود،نمی توانیم کار را پایان یافته بدانیم.
5-پیشرفتهای مذاکرات ژنو ،زمانی را برای ایران فراهم کرده است تا واکنش این کشور را محک بزنیم ودر حین تعامل با ایران ،دولت آمریکا با دیگر قدرتهای جهان همکاری خواهد کردتا اقدامات تنبیهی را آماده کرده ودر صورت نتیجه بخش نبودن مذاکرات ،پیگیر ی کند.
اهم اظهارات رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا
1-برای اظهار نظر زود است،برای مراحل مذاکرات باید مهلت هائی داده شودوشروط با دقت تعیین شودتا بتوانیم جدیت ایران را در مذاکرات را با این موارد بسنجیم.
2- مدتهاست که معتقدم ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای است ،اما برایم روشن نیست که آیا تهران چنین برنامه ای را آغاز کرده است یانه ؟
3- هسته ای شدن ایران موجب رقابت در تولید سلاح هسته ای در خاورمیانه خواهدشد وتهدیدی برای این منطقه است.
هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا
1-ایران در مقابل تشدید تحریمها آسیب پذیر خواهدبود.اگر این تحریمها از شدت کافی برخوردار باشد ،علیه ایران کار آمد خواهدبود.
2-راه حل دیپلماتیک برای حل مسئله هسته ای ایران،باید ادامه یابد اما مسیر دیپلماتیک در مورد ایران مسیری دشوار است.
3-قدرتهای بزرگ ،به هرتوافقی که با ایران در خصوص مسئله هسته ای دست یابند باید بر راستی آزمائی درمورد فعالیتهای هسته ای این کشور تاکید داشته باشند.بدون آن نمی توان به حل وفصل مناقشه هسته ای ایران خوش بین بود.(آفتاب یزد 15/7/88ص11)
با ملا حظه اظهارات فوق که بعنوان نمونه های اندکی برگزیده ودر این نوشتار درج شد و بسیاری دیگر از اظهارات سایر مقامات آمریکائی واروپائی،
براحتی می توان دریافت که تناقضات آشکاری درمطالب مطروحه از سو ی 1+5وایران وجود دارد.آنچه که بسیار بارز است این است که 1+5 اساسا در مورد بسته پیشنهادی ایران سخنی نمی گوید وصرفا بر مواضع خود درخصوص فعالیتهای هسته ای ایران متمرکز است.برای مثال اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ج.ا.ایران را که ذیلا می آید با اظهارات چند مقام آمریکائی واروپائی که فوقا مذکور افتاده است مقتیسه نمائید!!!!
اهم اظهارات حسن قشقاوی سخنگوی وزارت خارجه ایران
1-درخت پوسیده تحریم دیگر قدرت میوه دادن ندارد،جان بولتون تندرو گفته که فصل تحریم گذشته است.
2-روزگاری می گفتند گزنه های مختلف روی میز است ،امروز این فصل گذشته است!!!وهیچ گزینه ای روی میز نیست .آنها باید این موضوع را بپذیرند.اگر تحریم موثر بود تا کنون جواب می داد.این خوابی است که هرگز تعبیر نمی شود.(آفتاب یزد14/7/88 ص11)
سخنگوی وزارت خارجه اگر اخبار را دقیق،بی غرض و دنبال کندوغیر محتاطانه بتواند سخن گوید ،خواهددیدکه مقامات آمریکائی واروپائی کماکان حرفهای گذشته خود را تکرار می کنندوحتی در برخی مواضع خود به غلظت مواضع قبلی نیز افزوده اند وهمزمان با مذاکرات اخیر ژنو ،قبل وپس از آن از گزینه تحریم وحمله نظامی سخن گفته اند وتاکید کرده اند که ایران فرصت زیادی ندارد،مزید بر تصویب تحریم صدوربنزین به ایران در کنگره آمریکا ،نماینده این کشور در سازمان ملل که فوقا به آن اشاره شده ،به تهدیدات خود پرداخته است.ظاهرا سخنگو،زیر میز را دیده است یا اینکه یک میز دیگر را مشاهده نموده است.آقای قشقاوی که همچون اکثر مدیران وزارت امورخارجه ،با محتاط کاری وتطبیق خود با زمان ، در هردولتی یا سفیر بوده است یا نماینده یا مسئولیتی داشته است،نبایداینگونه مطلق سخن بگوید،چراکه اساسا علوم انسانی مطلق پذیر نیست وخوابی که به ظن ایشان ،هرگز تعبیر نمی شود،به ظن خیلی ها،بارها تعبیر وبا چشمان سالم قابل مشاهده وبا عددورقم قابل اثبات است. وبسیاری از خوابهای ایشان که در مصاحبه ها می گوید، تعبیر نشده است،چراکه آنها اصلا در خواب هم دیده نمی شود.اگر درخت تحریم پوسیده وخواب آن هم تعبیر نمی شود،چرا مذاکره کننده ارشد هسته ای در ژنو در برابر 1+5آماده دادن امتیاز شد؟و پذیرفت که اورانیوم 5/3درصد غنی شده ایران را که بالغ بر 1200کیلوگرم است به روسیه بفرستندتاتبدیل به 75/19درصدی شودو سایت فردو در قم هم بزودی از سوی بازرسان آژانس ،بازرسی شود؟
مگر نمی دانید که غربیها به دنبال تعطیلی غنی سازی اورانیوم درایران هستند وانتقال اورانیوم 5/3درصدی غنی شده ایران به روسیه را ،شروعی برای توقف غنی سازی در ایران می دانندوبا توجه باینکه در مذاکرات ژنو دو امتیازفوق بلا فاصله داده شدوهیچ واکنشی از سوی طرف ایرانی در قبال عدم علاقمندی آنها برای مذاکره پیرامون موضوعات غیر هسته ای نشان داده نشد،آنها فشارهایشان را برای اخذ امتیازهای بیشتر افزایش خواهند داد چراکه برداشت 1+5ازمجموعه تحولات داخلی وسیاست خارجی ایران این است که تهران مجبور به دادن امتیاز است.
در 5 سال اخیر شعارهای زیادی داده شد ودولت خاتمی و مذاکره کننده های هسته ای آن مورد اتهام وسرزنش قرار گرفتند ،در حالیکه موضوع انتقال اورانیوم غنی شده به روسیه یا هرکشور ثالث دیگر در همان زمان هم مطرح بود،چه اتفاقی رخ داد که اینک این موضوع پذیرفته می شود وتبلیغات مربوط به پیروز ی ایران در مذاکرات گوش همگان را کر میکند ؟درحالیکه این یک تسلیم است نه پیروزی!!!
چرا سخنگو به اظهارات جان بولتون استناد می کند و می گوید فصل تحریم گذشته است ؟ اینگونه اظهارات آمریکائیها یک ترفند سیاسی نیست تا امثال سخنگو را فریب دهد وایران را به سمت تحریم گسترده تر سوق دهد؟چرا به اظهارات دلسوزان کشور که سخن از تا ثیر منفی تحریم میکنند ،استناد نمی کنید؟ (به نوشتار نگارنده در همین وبلاگ تحت عنوان آیا تحریمها تاثیر مثبت دارد؟نظری بیافکنید)وانگهی بسیاری از مقامات آمریکائی واروپائی مواضع تهدید آمیز خود را ادامه داده واز ضرورت تشدیدتحریمها علیه ایران سحن گفته اند ،چرا اینها دیده نمی شود؟
با تعمق در سخنان واظهارات مقامات 1+5 بنظر می رسد که مذاکرات آغاز شده در ژنو آینده مبهم ونامشخصی پیش رو دارد که یا به درازا خواهد کشید یا بدون نتیجه متوقف خواهدشد البته همانگونه کهملاحظه می شود مقامات آمریکائی به کرات سخن از این که وقت برای ایران محدوداست می گویند وبر تشدید تحریمها واقدام نظامی به عنوان گزینه های مطرح ،در صورت به نتیجه
البته اگر ایران هر آنچه آنها بخواهند ومانند نشست اخیر ژنو امتیاز بدهند ،باب میل شان است وابراز رضایت خواهند نمود.در خاتمه باید تاکید کرد که مقامات کشور باید مردم را در جریان مذاکرات خود با 1+5 وبویژه با آمریکائیها قرار دهندو عرصه را برای بررسی ،نقد ،تحلیل وارائه رهیافتهای پیشنهادی در رسانه ملی برای همه کارشناسان از طیفهای مختلف فراهم نمایند ،در غیر این صورت باید با دیده تردید به روند مذاکرات هسته ای نگریست .به هرحال ملت ایران را نمی توان فریب داد واز عملکرد مسئولین ارزیابی دقیق خواهند نمود .بدیهی است که همه عملکرد حکومتها ودولتها در تاریخ می ماند ونسل کنونی وآتی ملاحظه وارزیابی خواهدنمود.چیزی که همواره بوده .خ.اهدبود .تاریخ طولانی ایران بویژه تاریخ معاصر ایران مملو از تحولات تلخ وشیرین است که هنوز هم مورد بررسی قرار می گیرد ودولتهای جمهوری اسلامی هم در محضر الهی ،از سوی اوومردم در بوته آزمایش قرار دارند وخواهندداشت. 16/7/88

۱۵.۷.۸۸

دیپلماسی منطقه ای فعال ومنفعل

نگاه تطبیقی به دیپلماسی منطقه ای آنکارا و تهران به بهانه نشست قریب الوقوع وزرای خارجه ترکیه وارمنستان در زوریخ در خبرها آمده بود که هیلاری کلینتن وزیر خارجه آمریکا به صورت جداگانه با همتایان ارمنی وترک خود در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک دیدار ودر گفتگو با خبرنگاران بر حمایت قوی واشنگتن از عادی سازی روابط میان ایروان وآنکارا تاکید نمود.وی افزود عادی سازی روابط میان این کشور باید در چارچوبی درست وبدون پیش شرط انجام شود.دوکشور دوست آمریکاهستند (1)
رجب طیب اردوغان ،نخست وزیر ترکیه، نیز گفته است که ؛احمد داوودداوغلو وزیر خارجه کشورش وادوارد نعلبندیان همتای ارمنی وی در تاریخ 10اکتبر در زوریخ سوئیس دیدار و دو پروتکل در زمینه های سرگیری روابط دیپلماتیک وبازگشائی مرزها امضاء خواهندنمود.این اقدام با میانجی گری سوئیس صورت می گیرد(2)
در همین حال عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه در آغاز برنامه سفر خود به جمهوری خودمختار نخجوان برای شرکت در نشست سران کشورهای ترک زبان ،در فرودگاه آنکارا در مصاحبه با خبرنگاران ،گفت که از همتای ارمنی خود جهت تماشای مسابقه فوتبال تیم های ملی دوکشور که در ترکیه برگزار خواهد شد به طور رسمی دعوت کرده است وامیدوار است سرژ سرکیسیان برای تماشای این بازی به ترکیه سفرنماید.(3)
سال گذشته عبدالله گل دعوت همتای ارمنی خودرا پذیرفته وبازی تیم های ملی ترکیه وارمنستان را در استادیوم ایروان تماشا کرد واز این زمان هردو کشور از دیپلماسی فوتبال بهره جسته ودیدارهای متناوبی در کشورهای مختلف درحاشیه نشستهای چند جانبه با یکدیگر داشته اند.
آنکارا در تلاش است تا نقش خود را در مناطق مختلف(جهان اسلام،دنیای مسیحیت ،یهودیت وچین وهند) بویژه پیرامون خود افزایش دهد ،در همین راستا به دنبال تشدیداختلافات تفلیس –مسکوبا اجرای یک شاتل دیپلماسی وارائه طرح ثبات قفقاز دور جدیدی از فعالیتهای دیپلماتیک خود را در قفقاز را آغاز کرد ونشستهائی را در ترکیه با حضور مقامات سه کشور قفقاز وروسیه وبدون دعوت از ایران ،برگزار ورایزنی نمود.کاری که تهران نتوانسته در طول قریب 20 سال گذشته حداقل بعنوان یک ژست سیاسی، مشابه آنرا صورت دهد.چراکه از یک سو،مسکو،دوست تهران! واز سوی دیگر آمریکا وغرب با حضور فعال ایران در قفقاز مانع از چنین تحرکاتی ازسوی تهران شده اند.
از آنجاکه آنکارا نیک می داند که بدون برقراری روابط با ایروان نخواهد توانست نقش قابل توجهی در قفقاز ایفا کند -هرچند که مقامات ترک به باکو قول داده اند تا زمان پایان بحران قره باغ در چارچوب تمامیت ارضی آذربایجان،با ارمنستان روابط دیپلماتیک برقرار نخواهدکرد ومرزهای خود را با این کشور نخواهدگشود- لذا در ادامه تلاشهای منطقه ای قبلی خود از سال گذشته در صدد حل بحران موجود با ایروان نمودودر همین راستا از بحران ایجاد شده میان تفلیس –مسکو استفاده نمودوبا ایروان نزدیک شد.
به نظر می رسد با هماهنگی های انجام شده از سوی واشنگتن واتحادیه اروپابا همه طرفها روند تحولات به سوی برقراری مناسبات ترکیه با ارمنستان در حال حرکت است.
بدیهی است در صورت برقراری مناسبات آنکارا –ایروان وبا توجه به ارتقا روابط آنکارا-مسکو، نفوذ ترکیه در این کشور وقفقاز افزایش خواهد یافت وایران با مشکلات و موانع بیشتری در منطقه مواجه خواهد شد. در همین شرایط کنونی که آنکارا با ایروان روابط رسمی نداردومرزهای دوکشور مسدوداست، شاهد هستیم که صادرات ترکیه که از طریق مرزهای گرجستان صورت می گیردبیشتر یا حداقل برابربا صادرات ایران به ارمنستان است.(ترکیه با هرسه کشور قفقاز جنوبی دارای مرز زمینی است،با آذربایجان از طریق نخجوان مرزداردوبه دلیل قطع ارتباط میان نخجوان با دیگرمنطق آذربایجان به علت وجوداراضی ارمنستان ،ترکیه نمی تواند از طریق نخجوان باسایر مناطق آذربایجان ارتباط زمینی داشته باشدوبه همین دلیل از اراضی ایران استفاده میکند) در صورت برقراری روابط میان آنکارا –ایروان وگشایش مرزهای دوکشور ،یقینا مناسبات سیاسی ،تجاری ،اقتصادی ،فرهنگی وامنیتی تهران –ایروان ،تحت الشعاع روابط آنکارا –ایروان خواهدگرفت.
علیرغم اینکه ارمنستان خواستار اعتراف ترکیه به نسل کشی ارامنه در آوریل 1915وعذرخواهی وپرداخت خسارت از سوی آنکاراست ،ودو کشور باین دلیل با یکدیگر روابط ندارند ،ترکیه خود را درکنار آذربایجان قرارداه ومی گوید به دلیل اشغال اراضی آذربایحان توسط ارمنستان نخواسته است با این کشور رابطه برقرار نماید واینک نیز به این بهانه که در مواضع خود مبنی بر حمایت از آذربایجان پابرجاست ودر درجه بازگشت اراضی آذربایجان تلاش خواهد کرد ،مبادرت به برقراری رابطه با ایروان می نماید.
دراین میان این ارمنستان خواهدبود که بیشترین منافع را را نصیب خود خواهد کرد،ایروان همواره ازکارت ایران در روابط خارجی خود بهره برده وبا این کارت مسکو،آنکارا،باکو وغربیها را تحریک نموده وامتیازاتی دریافت کرده است و مابه ازای سودی که ازایران ودر سایه روابط با ایران برده است به تهران نپرداخته است.
در صورت برقراری روابط ایروان –آنکارا از اهمیت موقعیت ئو پولیتیک و ژئو اکونومیک کاسته خواهدشد ،چرا که ارمنستان به ایران به لحاظ تجاری و حمل ونقل و...کمتر نیازپیدا خواهدکرد.این موقعیت ایران زمانی بیشتر تضعیف خواهدشد که صلح میان ارمنستان وآذربایجان برقرار شود وخطوط مواصلاتی دوکشور گشوده شود که دراین شرایط آذربایجان وترکیه هم از این مسیر ایران مستغنی خواهندشد. البته ایران به مسیرهای ترکیه وآذربایجان نیازمند باقی خواهدماند! در این شرایط است که فرصتهای ازکف رفته بیشتر مشهود خواهد شد،چراکه متولیان امر اساسا در مقاطع مختلف به نظرات کارشناسی بها ندادند ونمی دهند؛زمانی که کشورهای پیرامون به ایران نیاز مند است بایدبا استفاده از موقعیت جفرافیائی ،اقتصادی وامنیتی و به شیوه های مختلف برای همیشه آنها را به ایران متصل می کردیم.
در حال حاضر ایران، علیرغم برخورداری از موقعیت ژئواستراتژیک،ژئو پولیتیک ،ژئو اکونومیک خود در این منطقه ،به دلیل عدم برخورداری از سیاست خارجی پویا ومعطوف به عمل ، نتوانسته در قفقازو مناطق دیگر از موقعیت مناسبی برخوردار باشد.ایران ازیک سو در بحران قره باغ بازیگر فرعی هم نیست،ازسوی دیگر به هیچ یک ازنشستهای امنیتی قفقاز از سوی روسیه ،ترکیه وسه کشور قفقاز جنوبی دعوت نشده است واساسا تهران موفق به برگزاری هیچ نشستی با حضور کشورهای قفقاز جنوبی در ایران نشده است.با ارزیابی نقش ایران در قفقاز ودرسایر مناطق اعم از خاورمیانه ،خلیج فارس که اساسا به اکثر نشستهای منطقه ای دعوت نمی شود وهمواره از نقش سلبی ایران صحبت به میان می آید، این سوال جدی تر به اذهان خطور می نماید که در شرایطی که در منطقه پیرامونی، تهران ایفاگر نقش حساس نیست ،چگونه می تواند در مدیریت جهان سهمی داشته باشد؟
ترکیه پایگاه ناتو است و در صدد ورود به اتحادیه اروپا می باشدو یکی از اعضای گروه 20 نیز شده است،از یک سو میان سوریه واسرائیل واز سوی دیگر میان عراق وسوریه میانجی گری می کند واز دیگر سودرتلاش است ،میان جنبش حماس وفتح ودولت خودگردان فلسطینی میانجی گری نماید.اخیرا نیز در جریان اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل (نشست64)ضمن حمایت مجدداز فلسطینی ها در غزه وسایر مواضع آنها از سازمان ملل نیز انتقاد وعلیه اسرائیل نیز موضع گیری نمود.چیزی که در ترکیه بویژه از زمان روی کار آمدن حزب عدالت وتوسعه قابل توجه است ،این است در داخل این کشور دموکراسی نهادینه شده ودولت وحزب حاکم خود را در معرض انتقادهای شدید احزاب مخالف از طریق رسانه های آزاد ،علی الخصوص اینترنت پرسرعت بدون فیلترینگ وکانالهای تلویزیونی قرار داده و همه می توانند ابراز نظر کنند وخیالشان راحت باشد که بازداشت نمی شوندو....دولت برای افزایش محبوبیت خود از نطرات همه بهره می برد.(چیزی که متاسفانه علیرغم شعار اصلی انقلاب اسلامی یعنی آزادی ،مردم ،احزاب وسیاسیون واساتید ایرانی از آن بهر ه مند نیستند.در واقع هنر حاکمیت آنکارا در این است که علیرغم انتقادهای تند آشکار مخالفان رای اکثریت مردم ترکیه را از آن خود کرده است.وحتی برای نخستین بار به دلیل حمایتهای مردمی ،ارتش ترکیه که در مواقعی که منافع لائیکها به مخاطره می افتاد با انجام یک کودتا ،آب را به مسیری که خود طالب آن بود باز می گرداند،اما اکنون با حمایت مردم از حزب حاکم عدالت وتوسعه ،نتوانسته به چنین ریسکی دست نزد. ازسوی دیگر دولت آنکارا به منظور تقویت وحدت ملی ،علیرغم نبردهای خونین مخالفان کرد با نظامیان ترکیه ،اقدام به مذاکره با کردها جهت تبدیل فاز نظامی به فاز مدنی نموده است وقصد دارد با ارائه حقوقی به کردها اعم از سیاسی وفرهنگی این بحران را خاتمه دهدوازاین طریق هزینه های ملت ترکیه را کاهش دهد تا فرصت وامکان بیشتری برای توسعه کشور فراهم نماید. اما ایران در منطقه قفقازجنوبی باجمهوری آذربایجان وترکمنستان در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر اختلاف دارد(4)،با گرجستان روابط تنگاتنگی ندارد وتفلیس به دلیل سکوت تهران در برابر مسکو به علت اشغال اراضی گرجستان وشناسائی غیر قانونی آبخازیا واوستیای جنوبی از سوی روسیه و عدم انتقال گاز به این کشور در شرایطی که مسکو شیر گاز را به روی گرجستان بست،نا خرسند است(5) مسلمانان روسیه در چچن ،اینگوش وداغستان به علت عدم حمایت ایران از آنان در برابر کشتارشان توسط روسیه ناراحتند وتهران به اتخاذ سیاست متناقض متهم می کنند ،اتهامی که مسلمانان شیعه مذهب در جمهوری آذربایجان هم به دولت ایران واردمی کنند. این مواضع انفعالی ومحتاطانه تهران که به دلیل مناسبات بامسکو صورت می گیرد اساسا مابازای قابل وصفی برای ایران نداشته است و مسکو با فریب کاری خود،هنوز نیروگاه اتمی بوشهر را تکمیل نکرده وتا زمان نهائی شدن پرونده هسته ای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی وشورای امنیت سازمان ملل ،تکمیل نخواهدکرد،روسها همچنین به 4قطعنامه شورای امنیت و 1قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای در مورد پرونده هسته ای ایران رای مثبت (به زیان ایران )داده اندو مانع از حضور فعال ایران در مسائل قفقاز وآسیای مرکزی شده اندودر خزر نیز مانع از دستیابی ایران به حقوق خود شده اند(6) در منطقه خلیج فارس وخاورمیانه هم اگر به سیاست خارجی ایران نظر کوتاهی بیفکنیم مشاهده می کنیم که باکشور همسایه ،عراق دارای چالشهائی است(7) امارات متحده عربی مدعی سه جزیره ایرانی تنب بزرگ،تنب کوچک وابوموسی است ،وکشورهای خلیج فارس واتحادیه عرب از موضع امارات حمایت می کنند،سناریوی ایران هراسی ،شیعه هراسی واتم هراسی اسرائیل وغرب تاثیر خود را در منطقه خلیج فارس وخاورمیانه به زیان ایران گذاشته است وتهران نتوانسته این معضل را مرتفع نماید در مجموع یک نوع بی اعتمادی در میان اکثریت کشورهای پیرامون نسبت به ایران ایجاد شده وتهران موفق به اعتمادسازی وتنش زدائی نشده است.
از دیگر سوتهران ، تنها با جنبش حماس ارتباط دارد ولی با جنبش فتح وتشکیلات خودگردان فلسطین، هیچ رابطه ای ندارد ،اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد وفقط با سوریه مناسبات خوبی دارد نمی تواند نقشی میان آن دو ایفا کند.تهران با مصر هم رابطه دیپلماتیک ندارد درحالیکه مصر نقش فعالی در بحران خاورمیانه دارد ومیان همه طرفهای فلسطینی اسرائیلی میانجی گیری میکند صرفا داشتن رابطه با یک یا چند جنبش وعدم ارتباط با طرفهای مقابل آنها از یک سو و داشتن چالش با سیستم بین المللی وبازیگران اصلی آن وگذاشتن اکثریت تخم مرغ های سالم ودوزرده در سبد کشورهای غیر قابل اعتماد (8)یا خارج دور مستقر در قاره منفک از ایران که قاره دیگری میان آسیا وآمریکا وجوددارد وجز کشورهای زیر مجموعه هستند،زمینه ای برای ایفای نقش مهیا نمی سازدوتنها هزینه ها،تهدیدهاوزیان را افزایش و سودوفرصت ها را کاهش خواهدداد.وضعیتی که اکنون شاهد آن هستیم.
این دیپلماسی که تهران از آن بهره می جوید ودر پرتو آن با بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه ،وبا کشورهای سیستم در نظام بین الملل دارای چالشهای زیادی است، تامین کننده منافع ملی ایران نیست وفرصتها را برای دیگرکشورها فراهم آورده است که از کارت ایران برای منافع خود بهره برداری نمایند.البته تهران بابرخی از کشورهای خارج دور که از نقش وموقعیت قابل ذکری برخوردار نیستند ،مناسبات حسنه ای دارد اما این رابطه ،کمکی به تسهیل روابط تهران با کشورهای منطقه ،خارج نزدیک وجهان نمی کند.این همان چیزی است که قدرتهای بزرگ وحتی همسایگان ایران به دنبال آن هستند.سیاست خارجی ایران در راستای تامین منافع ملی نیازمند تجدید نظر اساسی وتصمیم گیری های تاریخی است.(هرچند که سیاست داخلی کشور هم ما با معضلات فراوان مواجه است که در مناسبات خارجی تاثیر منفی دارد وباید مورد ارزیابی وآسیب شناسی قرارگیرد،که البته در کشوری که تریبون آزادی برای تضارب آرا نیست نمی توان از تحول سخن گفت .)از این شیوه سیاست خارجی ،منافع دیگر کشورها تامین می شود وفرصتهائی طلائی ملت ایران از دست می رود که در آینده نیز بسیاری از آنها قابل جبران نخواهدبود. 14/7/88
-----------------------------------------------
زیرنویسها؛
1-آفتاب یزد 8/7/88صفحه 3
2-آفتاب یزد12/7/88صفحه 3
3-ترند نیوز،به نقل از شبکه سی ان ان ترک 11/7/88
4-جهت اطلاع از دیدگاه نگارنده به نوشتار فریبکاری مسکو در خزر درهمین وبلاگ رجوع فرمائید.
5-جهت اطلاع از دیگاه نگارنده به نوشتار ناشی گری مسکو در قفقاز در همین وبلاگ مراجعه فرمائید.
6-جهت اطلاع از دیدگاه نگارنده در مورد مسائل دریای خزر به نوشتار مربوطه در همین وبلاگ رجوع فرمائید.
7-جهت اطلاع از تحلیل نگارنده از مناسبات تهران –بغداد به نوشتاری تحت همین عنوان درهمین وبلاگ رجوع فرمائید.
8-اگر مناسبات تهران –مسکو ،تهران –واشنگتن وتهران -لندن را ،بی غرض ومرض وبا این رویکرد که هیچ کشوری دوست ودشمن ثابت ندارد وآنچه ثابت است منافع کشورهاست ومنافع مشترک کشورها می تواند آنها را به همکاری ونه رقابت جلب کند ،بصورت سر انگشتی واز منظر تاریخی مقایسه کنیم وگذشته را چراغ راه آینده بدانیم متوجه می شویم که روند سیاست خارجی کنونی ایران منطقی ،صحیح وتامین کننده منافع ملی نیست.
به عنوان مثال اگر به تاریخ روابط خارجی ایران بسیار کوتاه ،بنگریم می بینیم،روسیه تزاری در قالب قراردادهای گلستان وترکمنچای بهترین اراضی ایران را ضمیمه خاک خود کرد. روس وانگلیس ایران را برا اساس قرارداد 1915 میان خود تقسم کردند وایران را مستعمره خود ساختند.پس ازپیروزی انقلاب بلشویکی اکتبردرسال 1917که لنین اعلام کرد سیاستهای سلطه طلبانه تزارها را ادامه نمی دهد وقرارداد 1915 را لغو کرد،لندن تلاش کرد قرارداد 1919را با پرداخت رشوه وبا سوء استفاده از اوضاع حاکم برایران ،به دست وثوق الدوله منعقد نماید تا از این طریق نظام مستشاری را برایران تجمیل نماید واداره ایران را به دست گیرد ،مدلی که در مصر تجربه کرده بود. این ایام مصادف با جنگ جهانی اول است ونیروهای دوکشور انگلیس وروسیه هم در ایران حضور داشتند .در کنفرانس صلح ورسای ،این آمریکا بود که از منافع ایران دفاع کرد ، در لغو قرارداد 1919 آمریکا به ایران کمک نمود.پس از جنگ دوم جهانی روسها ارتش بسیار سرخ خودرا از مناطق آذربایجان ایران خارج نمی کردند وقصد داشتند همچون تزارها این مناطق را هم ضمیمه اراضی قبلی ایران که توسط تزارها در سایه بی کفایتی حاکمان قاجار،از ایران منفک شده بود،نمایند.،کندی رئیس جمهور وقت آمریکا ،به خروشچف همتای روسی خود اولتیماتوم داد تا نیروهای خودرا از خاک ایران فورا خارج کند.شش ماه پس از پایان جنگ دوم جهانی ،نظامیان روس درمناطق شمال وشمال غرب ایران حضور داشتند وجنایتها آفریدند.تا این دوران آمریکائیها سیاست سلطه گری نداشتند البته همراه متفقین بودند وبه آنها در مقابل متحدین کمک می کردند.عمدتا آمریکائیها بیشتر پس از جنگ دوم در امور داخلی ایران دخالت کردندوبا کودتای 28مرداد 1332که آنهم با همکاری انگلیس صورت گرفت در ایران فعال مایشاء شدند چراکه عملا پیروز جنگ دوم آمریکا بود که بدون انکه خسارتی ببیند ابرقدرت جهان گردید.0البته موارد فراوانی وجوددارد که از حوصله این نوشتار خارج است )در طول 30 سال گذشته هم که رویکردهای سه کشور در قبال ج.ا.ایران مشخص است.درطول چند سال اخیر هم در کنار تحریمها وفشارهائی که از ناحیه آمریکا به ایران وارد آمد(حمایت ازصدام علیه ایران و....)،دو اقدام واشنگتن به نفع ایران شد ساقط نمودن رژیم صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان که این هردو به نفع ایران شد.اینک نیزدر کنار اختلافات موجود میان دوکشور در مسائل دوجانبه ،منطقه ای وبین المللی، منافع مشترک فراوانی میان ایران وآمریکا درمنطق وجودداردکه می توان با اولویت دادن به حوزه های همکاری ودوری از حوزه های رقابت این منافع را احصاءنمود.ضمن اینکه با دیگر بازیگران هم نیز باید همکاری را ادامه داد ومانع از استفاده از برگه ایران توسط این کشورها شد.،توازن در مناسبات خارجی را ایجاد وبا اعتماد سازی وتنش زدائی،منافع ملی را تامین نمود وبه هیچ دولتی باج نداد.البته این هدف در سایه انسجام وووحدت ملی حاصل می شود وبرا ی نیل به وحدت ملی باید فضای داخل را سالمتر ،آزادترواخلاقی تر نمود وواقعا یک یا چند رسانه ملی داشت تا همگان درراستای زسیدن به منافع ملی نظر خودرا به گوش همه وحاکمیت برسانند ،انتقاد کنندورهیافت پیشنهاد نمایندوبخاطر اینکار حمایت شوند ومورد سپاس قرارگیرند نه اینکه غیر خودی ودشمن محسوب شوند و....

۱۴.۷.۸۸

نگاهی به آینده مناسبات تهران –بغداد

بغداد در یکی ،دوماه اخیر برخی اخبار پیرامون روابط تهران –بغداد واظهار نظر بعضی از مقامات عراقی ،برای نگارنده قابل تامل وبررسی شد ،تا اینکه نسبت به روند تحولات آتی مناسبات تهران –بغداد قدری تعمق نمایم.البته همانگونه که علاقمندان به تحولات عراق می دانند از زمان اشغال عراق توسط نظامیان آمریکا ونیروهای ائتلاف ، بصورت متناوب وبعضا در مقاطعی از زمان متوالیا ،ازسوی آمریکا ونیروهای ائتلاف ،ایران به دخالت در امور داخلی عراق وارسال سلاح به شورشیان متهم می شد ،اما مقامات عراقی در اکثر مواقع ادعاهای آنها را یا تکذیب یا سکوت نموده وتائید نمی کردند.اما اخیرا چند تن از مقامات عراقی بصورت تلویحی یا آشکارا ،سخنانی در رابطه با روابطشان با ایران برزبان جاری ساخته اند که قابل تامل بوده ودر صورت جدی بودن وتکرار این مواضع ،می توان به آینده مناسبات تهران-بغدادبا دیده تردیدنگریست. نگریست.
هوشیار زیباری وزیر خارجه عراق در گفتگو با پایگاه خبری ایلاف ،بابیان اینکه چه کسی می تواند نقش ایران رادر عراق انکار کند،ایران در عراق حضوردارد ،تاثیرات ایران بر عراق کاملا روشن است و روابط عراق با ایران روابط پیچیده ای است.وی افزود کشورش در خصوص مرزها واروندرودبا ایران مشکل دارد،بعنوان مثال باید خطوط مرزی ترسیم شود.در جریان سفر اخیر منوچهر متکی وزیر خارجه ایران به عراق گفتیم که بایداین مسئله را بررسی کنیم.زیباری در این مصاحبه در اتهاماتی تعجب برانگیز،ایران را به دخالت در امور داخلی کشورش متهم کرد وگفت که با آنچه وی آن را دخالت های ایران علیه حقوق ،مرزها وخواسته های عراق می خواند،براساس قوانین واصول رسمی ودیپلماتیک برخورد می شود(18/6/88آفتاب یزد ص 11به نقل از ایسنا عراق ایران را به آلوده کردن آب های اروند رود متهم کرد .این جمله عنوان خبری است که روزنامه آفتاب یزد در تاریخ 25/6/88به نقل از ایسنا ،که آن نیز به نقل از روزنامه القدس العربی چاپ لندن گزارش کرده بود در صفحه 11خود درج نمود.متن خبربه این شرح است؛مقامات عراقی به دلیل وجود فجایع زیست محیطی در اروندرودایران را به آلوده کردن این آب ها متهم کردند.این مقامات که اشاره ای به نامشان نشده است همچنین مدعی شدندکه تهران ازاروندرودبه عنوان محلی برای دفع زباله هاو آب های فاضلاب استفاده میکندکه این امر موجب آلودگی زیاد وافزایش میزان نمک در آن شده است.در همین راستا استاندار بصره گفت به زودی وبعد از تعطیلات عید فطر نشستی میان مسئولان عراق وایران به منظور بررسی بحران آب درتهران برگزار خواهد شد.(اطلاعی در خصوص برگزاری این نشست دردست نیست)ودر صورت شکست این گفتگو ومخالفت ایران با پاسخگوئی به نیازهای آب استان بصره،دولت محلی ازدولت مرکزی عراق درخواست کمک خواهدکرد.
همزمان در تاریخ مذکور ،ورلد تریبیون ،به نقل از ژنرال ریچارد نش ،یکی ازفرماندهان بلند پایه ارتش آمریکا در عراق گزارش داد که وی مدعی شده است که نیروهای عراقی ،محموله تازه ای از تسلیحات ومهمات ساخت ایران را در استان ذی قار عراق کشف وضبط کرده اند.ارتش عراق تا کنون نسبت به این اظهارات ژنرال نش واکنش نشان نداده است. نش در سخنان خود ضمن ادعای حمایت ایران از شبه نظامیان عراق گفت ؛آمریکا وعراق همکاری اطلاعاتی نزدیکی برای مقابله با قاچاق سلاح از ایران به عراق دارند.(آفتاب یزد26/6/88 ) از سوی دیگر ایاد السامرائی رئیس مجلس نمایندگان عراق پس از بازگشت از سفر اخیر خود به ایران در بخشی از سخنانش به خبر نگاران گفت؛فراکسیون های مجلس نمایندگان عراق نسبت به اسن سفر دیدگاه های متفاوتی داشته اند،اما همه باید بدانندکه به مصلحت عراق وایران نیست که مناسبات تنش آفرین با یکدیگر داشته باشند.و از جمله مسائلی که با مسئولان ایرانی بحث وبررسی کرده است را موضوع بحران آب ،ترسیم مرزها ،زندانیان عراقی وپرونده اسرا ومفقودان جنگ تحمیلی ذکر کرد.(ایرنا 13/7/88)
معاون رئیس جمهور عراق اعلام کرد ایران می تواند با انتقال حجم بیشتر آب از طریق رودخانه کرخه وکارون به حل بحران آب در عراق کمک کند ،طارق الهاشمی افزود ؛در بصره استان جنوبی عراق مشکلات ناشی از کمبود آب وجوددارد که ایران باید اجازه انتقال آب بیشتری به آن بدهد.وی که در کنفرانس خبری در بصره سخن می گفت ادامه داد؛مقامات ایرانی همواره اعلام کرده اند که مردم عراق را دوست داشته واز روند سیاست عراق طرفداری می کنندو اکنون نیاز است که از سوی مقامات ایرانی با انتقال حجم بیشتر آب از رودخانه کارون وکرخه به داخل خاک عراق این حسن نیت نشان داده شود!!!!! (ایسنا 13/7/88) (گوئی ایران تاکنون حسن نیت خود را به ملت عراق نشان نداده وبا انتقال آب باید حسن نیت خودرا نشان دهد .استفاده این مقام عراقی از کلمه باید بسیارقابل تامل است. است.است.
موضوع جالب توجه وقابل تامل تر اینکه درآستانه انتخابات پارلمانی ماه ژانویه 2010عراق ،نوری المالکی نخست وزیر عراق با اعلام یک اتحاد گسترده که شامل روحانیون برجسته سنی –که به نبرد علیه شبه نظامیان پیوستند-می شوداستراتژی خودرا برای این انتخابات اعلام کرد.المالکی با رد پیوستن به ائتلاف شیعه مقتدی صدر ،یک جنبش رقیب ایجاد کرد که روی سیاست های سکولار وآشتی با سنی ها پس از سالها درگیری فرقه ای تاکیددارد.متحدان المالکی در انتخابات استانی اوایل امسال نمایش قدرتمندانه ای داشتند.ائتلاف شیعه المالکی برای انتخابات 16ژانویه، احزاب سنی وروحانیون سرتاسر کشور از جمله برخی از اعضای قبیله ابوریشه –که رهبری قیام سنی ها علیه القاعده عراق در استان غربی الانبار را برعهده داشت-گرد هم آورده است.اعضای قبیله سنی الدلیمی ،مشاوران ارشدوچندین عضو کلیدی دولت المالکی -از جمله حسین الشهرستانی وزیر نفت وعلی الدباغ سخنگوی دولت – نیز در زمره این ائتلاف هستند.این ائتلاف که متشکل از 40 حزب وجنبش می باشد وبه نام دولت فهرست قانون معروف است با چند گروه کرد ومسیحی از شمال عراق کامل می شود.المالکی در سخنانی برای اعلام ائتلاف خود گفت ؛اکنون زمان آن است که عراق اختلافات فرقه ای وقومی را کنار بگذارد تا بتواندمسئولیت های بیشتری را درسال های آتی که طی آن به تلاش ها وفداکاریهای بیشتری احتیاج است،برعهده بگیرد.المالکی مجددا از سوریه را به پناه دادن به طرفداران صدام متهم کرد وگفت ؛ما به هیچ کشوری اجازه نمی دهیم که در امور داخلی ما که ما آن را خط قرمز خود می دانیم خالت کند.ما به در مورد روابط خود با هرکشوری که به حاکمیت عراق احترام نگذارد ودرامور ما دخالت کند تجدید نظر خواهیم کرد.0آفتاب یزد11/7/88ص3) در این میان ،خبری که بیشتر جلب توجه میکند این است به فاصله یک روز پس از اعلام تشکیل ائتلاف دولت فهرست قانون از سوی المالکی ،گروه صدر آمادگی مشروط خود را برای پیوستن به این ائتلاف اعلام کرد.صلاح العبیدی سخنگوی گروه صدر ،تاکیدکرد که گروه صدر با ائتلاف هائی که براساس طرح ملی تشکیل شوند موافق استوچنانچه شرایط پیوستن به این ائتلاف فراهم شود ،آماده انضمام به ائتلاف دولت قانون خواهدبود.العبیدی خاطرنشان کرد؛تنها شرط گروه صدر این است که ائتلاف دولت قانون براساس معیارهای ملی تشکیل شده باشد ونماینده اقشار مختلف عراق باشد.(ایسنا 12/7/88)
محتملا این واکنش انفعالی گروه صدر به دلیل قوی بودن ائتلاف دولت قانون ونگرانی گروه صدر از به حاشیه رانده شدنش پس از پیروزی المالکی در انتخابات آتی پارلمانی ،با هدف سهم گیری در پارلمان آتی صورت گرفته است.در صورت پوستن گروه صدر به ائتلاف المالکی ،عمار حکیم از موقعیت ضعیف تری برخوردار خواهد شد چرا که به تنهائی رقیب المالکی خواهدشد.هرچند که با توجه به ترکیب ائتلاف دولت قانون ،احتمال ایجاد شکاف در قبل وبویژه بعد از انتخابات پارلمانی بعید بنظر نمی رسد.آنچه که در ائتلاف المالکی بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد ،نقش بازیگرانی خارجی اعم کشورها غربی وعربی است که در پشت صحنه بازیگری می کنند،بویژه نقش کشورهائی که با تهران دارای چالشهائی هستند،انچه که این موضوع با اهمیت تر میکند،تنش موجود میان بغداد-دمشق و مناسبات دوستانه تهران-دمشق می باشد.
بنظر می رسد المالکی جهت مقابله با القاعده ،باقی مانده های بعثی مستقر در سوریه اعم از گروه ابراهیم الدوری معاون صدام و محمد یونس از مشاوران صدام در شورای انقلابی رهبری(از 5/1میلیون عراقی مهاجر در سوریه 400هزار نفر به انحاءمختلف با رژیم صدام پیوند داشته اند) وسایرین ودیگر مداخله جویان دست به ایجاد این ائتلاف فراگیر زده است.
با توجه به اظهارات برخی از مقامات عراقی در مورد روابط با ایران که شمه ای از آن فوقا مذکور افتاد،واین جمله المالکی که در روابط با کشورهائی که درامورداخلی عراق دخالت کنند تجدید نظر خواهیم کرد و همچنین ترکیب ائتلاف ایجاد شده از سوی وی که در مقابل جناح شیعه عمار حکیم رئیس مجلس اعلای عراق که مورد حمایت ایران قرار دارد ،بنظر می رسد منظور المالکی از تجدید نظر در روابط با کشورهای دخالت کننده درامور داخلی عراق ،ایران باشد.
اظهارات طلبکارانه آشکاربرخی مقامات عراقی وسخنان تلویحی المالکی وبرخی دیگر ازمسئولین عراقی وعدم تمکین دولت این کشور به قرارداد 1975 الجزایر که توسط صدام پاره شده بود وعدم پرداخت خسارات ناشی از جنگ تحمیلی به ایران ،علیرغم کمکهای ایران به مردم عراق در دوران پس از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا ،در شرایطی که عراق هنوز به ثبات وامنیت مطلوب نرسیده ،بسیار قابل تامل می باشد.قابل تاملتر آنکه مقامات ذیربط ایرانی در برابر اینگونه اظهارا مقامات عراقی واکنش جدی از خود نشان نداده ودر جهت تحقق منافع ایران که ملت فهیم وغیور ایران بویژه ایثارگران وخانواده های معظم شهدا انتظار دارند اقدامی انجام نداده است !!!!!سوال این است اگر در وضعیت کنونی عراق ،مطالبات کشورمان را دریافت نکنیم ،درآینده که عراق وضعیت بهتری خواهد داشت چگونه خواهیم توانست آنها را مطالبه واخذ نمائیم؟؟؟

ملاحظاتی بر مذاکرات نماینده ویژه ایران در اموردریای خزر با مقامهای روسی

مهدی صفری ،نماینده ویژه ایران در امور دریای خزرومعاون اروپای وزارت خارجه دوشنبه 6/7/88 عازم مسکو شد و با الکساندر گالوین همتای روسی و کاراسین معاون وزارت خارجه روسیه دیدار ودر خصوص مسائل مربوط به دریای خزر گفتگو نمود .این سفر در شرایطی انجام شد که مسکو با 3کشور دیگر حاشیه دریای خزر در 12 سپتامبر در اوکتائو قزاقستان نشست 4جانبه ای را بدون دعوت از ایران برگزار کرده بود که منجر به اعتراض تهران به این نشست 1-5شده بود .البته 4کشور بر عدم مذاکره پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر در این نشست وضرورت مذاکره 5جانبه در این خصوص تاکید کرده بودند.همچنین این دیدار ازمسکو در حالی انجام شده است که دیممتری مدودف رئیس جمهور روسیه ،از تشدید تحریمهای احتمالی علیه ایران پس از معلوم شدن احداث دومین سایت غنی سازی اورانیوم موسوم به فردو در نزدیکی شهر قم سخن گفته است و لاورف وزیر خارجه روسیه از از آزمایش موشکهای میان برد ایران در جریان مانور پیامبر اعظم 4 ابراز نگرانی نموده است.این اظهارات در شرایطی صورت گرفته که برخی از مطبوعات روسی اخیرا در نوشته خای خود از احتمال صلح آمیز نبودن اقدامات هسته ای ایران وتشدید تحریمهای بین المللی علیه ایران ، سخن گفته اند با توجه باینکه مواضع اعلامی واعمالی مسکو همواره متفاوت بوده وموارد متعددی را در نوشتارهای قبلی به انها اشاره نموده بودم (1)لذا این ادعاهای مسکو را قابل اعتماد نمی دانم.بر همین اساس اقوال روسها در سفر مهدی صفری به مسکو را نیز با بی اعتمادی می نگرم.
گاولوین مطالب ذیل را به صفری گفته است ؛
1-تاکیدبرلزوم اتفاق آراء وحل وفصل تمامی مسائل مربوط به رژیم حقوقی دریای خزر توسط 5کشور.
2-براساس تاکید رئیس جمهور روسیه در هیچ نشستی مباحث رژیم حقوقی دریای خزر بدون حضور ایران مورد بررسی قرار نمی گیرد.
اهم مطالب صفری در این مذاکرات ؛
1-سرعت گیری بیشتر مذاکرات دو وپنج جانبه.
2-تسریع در امر برگزاری هرچه زودتر سومین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر برای انجام گفتگو درباره مباحثی همچون همکاریهای مرزبانی ،کشوری ،گمرکی ونیز اعلام تاسیس سازمان همکاریهای اقتصادی در باکو .
3-مخالفت قاطع ایران با حضور نیروهای ثالث در دریای خزر ،
4-مخالفت ایران با احداث خط لوله نفت وگاز ازبستردریای خزر بنا به دلایل عدیده زیست محیطی.
در این که مواضع ایران در رایطه با مسائل دریای خزر اصولی است تردیدی نیست ،اما اساسا اعلام این مواضع وانجام مذاکرات در گذشته سبب تامین منافع وتحقق دیدگاههای ایران در خزر نشده است.
دومین اجلاس سران دریای خزر درتهران که پوتین رئیس جمهور وقت سفر دوجانبه خود به تهران به این اجلاس پیوند زد وحاکی از نگاه وی به ایران داشت ،نتیجه ای جز ارائه یک ژست دیپلماتیک برای تهران در برنداشت.وبا ادامه روند فعلی حتی اگر سومین نشست سران کشورهای خزری در باکو برگزار شود ثمری برای ایران نخواهد داشت.بنظر می رسد قبل از تعیین رژیم حقوقی دریای خزر ،نه سازمان همکاریهای اقتصادی تشکیل خواهد شد، نه مسائل مربوط به مرزبانی ،گمرکی وغیره.(البته در مبادی ورودی بنادر هرکشور در خزر مشکلی نیست واین منطقه جزءآبهای ساحلی وسرزمینی هر کشور مربوط می شود.)
در رابطه با موضوع خط لوله ترانس خزر یا نابوکو(2) که غربیها در پی آن هستند واحداث خط لوله از بستر دریای خزر جهت انتقال گاز ترکمنستان به ترکیه واروپا مد نظر است،هر چند ایران وروسیه(اگر موضع مسکو بازی نباشد.) با احداث این خط لوله مخالفند،اما نمی توان بطور قطع از عدم تحقق آن ،از هم اکنون سخن گفت چرا که برخی بر این عقیده اند که این موضوع صرفا به ترکمنستان وآذربایجان مربوط می شودودر صورتی که این دو کشور توافق کنند سایرکشورهای خزر حق اعتراض ندارند.با توجه به رضایت تهران به توافقات دو جانبه که هیچ ثمری نداشته ،دراین خصوص چه اقدامی می تواند صورت پذیرد از همین حالا با ابهام مواجه است.بویژه آنکه رئیس جمهور ترکمنستان در نشست 4 جانبه بدون حضور ایران گفت منبع اصلی گاز نابوکو کشور وی می باشد.تهران هیچ واکنشی به این اظهارات بردی محمداف نشان نداد.!!!!
کارشناس آمریکائی موسسه امور تحقیقات اروپا وآسیا در مصاحبه ای گفته است.ایران به عنوان کشور ترانزیت برای حمل گاز ترکمنستان به بازارهای اروپا،به تعهدات خود عمل نخواهد کرد وبه همین دلیل برای پروژه نابوکو،دعوت نشده است.لذا حمل گاز ترکمنستان به اروپا از طریق مسیر ایران امکان پذیر نیست.برای انتقال گازترکمنستان که نمی خواهد به مسیر روسیه وابسته باشد،مسیر ترانس خزر پیش بین می شود،اما این مسئله باید بین آذربایجان وترکمنستان راه حل خودرا پیدا کند.
تهران باید مشکلات سیاسی ،اقتصادی و....موجود را حل کند تا گاز ترکمنستان از طریق ایران به ترکیه واروپا منتقل شود تا فرصت ازدست نرفته باید تلاش عملی صورت گیرد نه مصاحبه وسخنرانی مسئولین.
(1)جهت کسب اطلاعات بیشتر به نوشتار نگارنده تحت عنوان فریبکاری روسها درخزر وانفعال تهران در همین وبلاگ رجوع فرمائید.


(2) درخصوص خطوط لوله انرژی به نوشتارهای مربوط به این موضوع نگارنده در همین وبلاگ مراجعه فرمائید.

۱۳.۷.۸۸

نشست ژنو ؛توافق در گفتگو برای ادامه گفتگو




از مجموعه اخبار و تحلیلهای صحیح ونا درست احتمالی مربوط به مذاکرات 5+1+1در ژنو میتوان دریافت که:
1-در این مذاکرلات 5+1صرفا مواضع قبلی خود را در خصوص فعالیتهای هسته ای ایران تکرار کرده اند.2-طرف ایرانی نیز مواضه تهران را مجددا تکرار نموده است.3- توافق عمده حاصله در این اجلاس ، که بعد از 14 ماه رکود برگزار شد این است که مجددا در آینده نزدیک گفتگو ها ادامه یابد. و چارچوب گفتگوها را مشخص کنند.4-به لحاظ ماهوی نیز تنها فرقی که ترکیب مذاکرات داشت ،این بود که نماینده آمریکا نیز حضور داشت ودر قالب سیاست باراک اوباما مستقیما یکی از طرفهای مذاکره بود ودر حاشیه ناهار کاری در رستورانی در نزدیکی محل برگزاری نشست با طفهای ایرانی وامریکائی مذاکره ای انجام دادند5- گفته میشود ویلیام برنز یسشنهاد ایران را درخصوص تحویل اورانیوم غنی شده 4درصدی به کشور دیگر برای دریافت اورانیوم 19.7درصدی پذیرفته واعلام نمود که ایران می تواند اورانیوم 4%را به روسیه ارسال نماید وروسها آنرا تبدیل به 19/7%نموده به فرانسه تحویل دهند وفرانسه نیر آنرا به میله آهنی تبدیل کند وبه ایران باز گرداند تا در راکتور تحقیقاتی امیرآباد در رتابطه با ایزوتوپههای پزشکی بکار گرفته شود.طرف روس هم اعلام کرده اگر آژلانس انرژی اتمی این پیشنهاد را بپذیرد روسیه آماده همکاری است 6-توافق دیگری که صورت گرفت این بود ایران اجازه دهد بازرسان اژانس از سایت جدید غنی سازی اورانیوم موسوم به فردو در نزدیکی شهر قم که ایران به تازگی آنرا اعلام کرد صورت گیردکه این موضوع نیز پس از سفر البرادعی به تهران مورد موافقت قراگرفت تا در 3وم آبان سالجاری انجام شود.7-نکته مهم این است که گروه 5+1 در رابطه با بسته پیشنهادی ایران مذاکره نکرد و صرفا در مورد مسائل هسته ای و اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل وضرورت تعلیق سخن گفت اما درذعین حال از تشدید تحریمها نیز سخنی به میان نیاورد هرچند که سران کشورهای گروه از اینکه ایران فرصت محدودی دارد وباید فوری بازرسان آژانس را برای نظارت بر سایت فردو بپذیرد وبرخی مطالب تهدید آمیز دیگر مطرح کردند ودر همین حال کنگره آمریکا موضوع تحریم فروش بنزین به ایران را تصویب نمود. بنظر میرسد 5+1 ودر راس آن آمریکا با تاکتیک جدیدی وارد مذاکره شده و در صدصد هستند تا ایران را به سمت انتقال اورانیوم موجود به روسیه جهت ادامه غنی سازی راضی کنند ودر مراحل بعدی در جهت تعلیق غنی سازی گام بردارندو.بویژه در شرایطی که مشکلات ناشی از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران سبب شده طرفهای خارجی اینگون بپندارند که ایران آماده امتیازی دهی به آنهاست .با توجه به این تاکتیک غرب هر گونه نرمش در مواضع قبلی تهران قطعا باج دهی به غرب خواهد بود .

آخرین مطالب وبلاگ