۲۰.۷.۸۸

واکنش های متناقض رسانه های ایران درقبال جایزه صلح نوبل باراک اوباما

پس از اعلام برنده شدن جایزه صلح نوبل از سوی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ،صداوسیمای ج.ا.ایران وبرخی از رسانه های نوشتاری در ایران ،که در اکثر مواقع ،بدون منطق ورعایت عدل وانصاف ویکسویه نسبت به تحولات داخلی وخارجی ایران وتعدادی خاص از کشورها می پردازند وبا این رویکرد،یا اساسا اخبار صحیح را منعکس نمی کنند وصرفا اخبار منفی را بازتاب می دهند یا مغرضانه ،هدایت شده وغیر مستند نسبت به انعکاس اخبار تحولات می پردازندو نیات شخصی وآرزوهای خودرا نیز چاشنی اخبار وتحلیلهای خود می کنندوبه احدی هم اجازه استفاده ازکانالهای سیما که با پول ملت شریف ایران اداره می شود نمی دهندوهچون ملک طلق شخصی در ید اختیار خود گرفته وهر آنچه خود می خواهند منتشر ومنعکس می کنند.
البته با توجه به اینکه در دوره فرا صنعتی وعصر انفجار اطلاعات هستیم،مخاطبین وخوانندگان رسانه های تصویری وصوتی ،هرآنچه آنها بازتاب می دهندرا بر نمی تابند ودر بسیاری مواقع تلاش اینگونه رسانه ها نتیجه معکوس می دهد.مضاف براینکه وقتی صدا وسیمای کشور ،شفاف وآزادانه عمل نمی کند دو اتفاق بد رخ می نماید یکی اینکه بی اعتمادی ملی نسبت به آن فزونی می یابد دیگر اینکه از مخاطبین آن بطور قابل توجهی کاسته می شود وآنها میل بیشتری به رسانه های خارجی بویژه رسانه های فارسی زبان بیگانه پیدا می کنندو در این حالت متهم به همکاری با بیگانگان می شوند،وضعیتی که اکنون دچار آن هستیم.رسانه های بیگانه هم طبیعی است که در راستای منافع حامیان وسرمایه گذارانش عمل می کند البته فضا سازی انجام می شود اما برای جلب اعتماد بیشتر دیدگاههای مخاطبان خودرا هم پخش می کند. این در حالی است که صدا وسیمای ج.ا. ایران کلام مخاطبین خود را پخش نمی کند و اخبار مثبت دیگر کشورها را به سمع ونظر بیننده نمی رساند وبیشتر اخبار منفی از آنها منعکس می کند.غافل از اینکه اگر منطقی ،عادلانه وشفاف عمل کند بیشتر به نفعش خواهد بود،چراکه اگر نقد وارائه نظر وپیشنهاد نباشد قطعا جمود حاصل می شود ومجریان هم فکر می کنند علامه دهرند وهر آنچه انجام می دهند یا می گویند صحیح مطلق است.دراین خصوص مطلب فراوان است ،ای کاش رسانه ملی واقعا ملی بود وامکان ابراز نظر از طریق آن برای هرکسی که نقدی ونظری دارد فراهم می شد.در این نوشتار قصد ندارم به کم وکیف رسانه ملی بپردازم ،اگر خداوند عنایت فرماید شاید رسانه ملی بطلبد واز همان جعبه جادوئی توانستم دقایقی حرف دل خودرا بزنم ،اگر نشد در فرصتهای بعدی در صفحات وبلاگم قدری به این موضوع خواهم پرداخت.
در اینجا صرفا قصد دارم به اختصار به موضوع جایزه صلح نوبل 2009باراک اوباما بپردازم.
برنده شدن جایزه صلح نوبل از سوی اوباما ،واکنشهائی را درایران وجهان به دنبال داشت ،به واکنشها ی خارجی نمی پردازم ،به واکنشهای منفی داخلی هم نمی خواستم بپردازم ،دلیلی که سبب شد به آن بپردازم این است که این واکنشها نگارنده را ،یاد زمانی انداخت که سرکار خانم شیرین عبادی ،چند سال پیش ودر دوره ای که دولت خاتمی ،ایران را اداره می کرد،برنده جایزه صلح نوبل شد ،اما بسیاری از مخالفان دولت اصلاحات و مردم سالاری دینی ورسانه های وابسته به آنها وهمینطور صداوسیما، در آن هنگام جایزه صلح نوبل خانم عبادی را موضوع با اهمیتی ندانستند و انتقادات زیادی هم نمودندو چنان وضعیتی پیش آوردند که حتی رئیس جمهور وقت وطرفداران مردم سالاری نتوانستند ،موضع صمیمانه تری نسبت به برنده شدن این حقوق دان ایرانی اتخاذ نمایند .
اکنون که باراک اوباما برنده این جایزه ناقابل! وکم ارزش! یا بی اهمیت! که با سیاسی کاری! هم برنده آن اعلام می شود،شده ،این جایزه ،با اهمیت وبا ارزش جلوه نموده وگوش عالم با اعتراض پرشده که، باراک اوباما شایسته این جایزه نیست ونباید به وی تعلق می گرفت.! به گونه ای که منوچهر متکی، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری مهرکه روزنامه وزین آفتاب یزد درشماره 2749 مورخه19/7/ 88 خود به چاپ رسانده است ،می گوید؛
(تصمیم گیری در این زمینه شتاب زده واهدای این جایزه زودهنگام بود .اگر این جایزه عامل تشویق کننده ای برای نفی سیاست های جنگ طلبانه ویکجانبه گرایانه دولت های پیشین آمریکا ورویکردی مبنی بر صلح عادلانه باشد،مخالفتی با آن نداریم !زمان مناسب برای اهداء چنین جایزه ای را زمان خروج نیروهای نظامی خارجی از عراق وافغانستان وهنگام ایستادن در کنار حقوق ملت مظلوم فلسطین دانست.!
چنین موضعی زمانی بسیار پر تامل وتعجب می شود که به خاطر بیاوریم که اساسا در گذشته در قبال جایزه صلح نوبل اینگونه موضع گیری نشده ،به تعبیر دیگر، اهمیت قابل توجهی به آن داده نشده است .اما اینک ،متکی سخن از عدم مخالفت مشروط با اهداء این جایزه به اوباما می گوید!آنهم بدون توجه باینکه مخالفت یا موافقت ایشان هیچ تاثیری در تصمیم گیری اعطاکنندگان جایزه ندارد.از طرف دیگر،واقعا انصاف است که برای یک فقره جایزه صلح نوبل که در گذشته نیز به برخی از شخصیتهای سیاسی اعطا شده ،این همه شرایط سخت قرار داده شود؟ اگر واقعا اوباما بتواند آن همه مشکلاتی را که متکی به آنها اشاره نموده ، مرتفع نماید به ظن نگارنده تا سال 3009 ،هرسال جایزه صلح نوبل را به باراک اوباما ووراث او باید بدهند.
ضمن اینکه باراک اوباما هم در مصاحبه ای که با خبرنگاران در کاخ سفید انجام داددر قبال برنده شدن جایزه صلح نوبل 2009مطالبی مطرح کرد که در آن ،ادعاهای بزرگ وآرمانی مشاهده نمی شود،اوباما با تواضع وفروتنی زاید الوصفی - حتی اگر سیاسی کاری هم کرده باشد(الله اعلم) ،با توجه باینکه اسلاف وی اینگونه فروتنی نکرده اند قابل توجه است- ضمن اینکه پاسخ معترضان به اعطاءاین جایزه به وی را دراین مصاحبه داده است،ادعائی هم مبنی بر حل مشکلاتی که متکی می گوید نکرده است .
چند جمله ای از سخنان اوباما را که در این مصاحبه
عنوان کرده است را جهت مزید استحضار خوانندگان محترم این وبلاگ ذیلا درج می نمایم؛

1-کارم تازه آغاز شده واین جایزه را به عنوان درخواستی برای اقدامات عملی بیشتر قلمداد می کنم.
2-یک فرد و یا یک ملت به تنهایی نمی تواندبا چالشهائی که دنیای امروز با آنها روبروست،مقابله کند
3- با اعلام شگفت زدگی از برنده شدن این جایزه ،فروتنانه مفتخرم.گمان نمی کنم شایستگی دریافت این جایزه را داشته باشم.
4- برخی از اهدافم،همچون خلع سلاح اتمی در جهان آنقدر دشوار است که احتمالا در زمان حیات من محقق نخواهدشد .
5- این جایزه از همه انسانها وملت ها می خواهدبا چالش های مشترک خود در قرن 21مبارزه کند.
6- این پاداش تنها برای تلاش های دولت من نیست، بلکه پاداشی است برای تلاش های شجاعانه مردم همه دنیا.برای همین باید با همه کسانی که برای دستیابی به عدالت و شان انسانی تلاش می کنند تقسیم شود.با زن جوانی که با وجود خطر کتک خوردن یا کشته شدن ،باآرامش برای دستیابی به حق خود راهپیمایی می کند؛با رهبری که چون حاضر نیست از تعهد خود به دموکراسی دست بردارد در خانه اش زندانی شده است،با همه زنان ومردانی که در سراسر جهان ،امنیت ،آزادی وحتی گاهی زندگی خودرا فدای صلح می کنندو...(آفتاب یزد 19/7/88ص3)
به امید روزی که رسانه های آزاد با احترام به همه انسانها وبراساس عدالت ،صداقت ،جسارت ،بی غرض وبراساس منافع ملی وپرهیز از قدرت طلبی وانحصار گری فرصتی برای ارائه انتقادات ودیدگاهها و رهیافتها برای همه ایرانیان فراهم نمایند
به امید روزی که رسانه ملی ،رخصت طرح ارزیابی های منفی ومثبت را، توامان برای ملت ایران فراهم نماید .اعم ازاینکه درمورد ایران باشد یا هرجای دیگر دنیا .
هنر آن است که فرصت برا ی همه دیدگاهها فراهم شود ،اما آخرالامر آنچه را که صدا وسیما ،خود می گوید همان از سوی مردم پذیرفته شود.ما بخیل نیستیم.
درود بر ارواح طیبیه شهداءگرانقدر.19/7/88

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آخرین مطالب وبلاگ